گمان برده می شد که از اوایل قرن یازدهم میلادی کوییدیچ رواج داشته است. ساحره ای به نام گرتی کدل که در اطراف باتلاق کوییدیچ زندگی می کرده است و ظاهرا از کوییدیچ متنفر بوده است.در دفترچهء خاطرات خود از بازی کوییدیچ دیرین اطلاعاتی را در اختیار ما می گذارد. آنطور که گرتی کدل اظهار داشته است در این بازی هر تیم ۵ بازیکن داشته است. ۳ مهاجم و۲ مدافع. آنها توپ چرمی که به اصطلاح همان سرخگون امروزی است را لابلای درختان پرتاب می کردند که این کار موجب کسب امتیاز تیم پرتاب کننده می شده است. آنها ۲ سنگ را جادو می کردند که به هدف گیری بازیکنان می پرداختند و سعی در پایین انداختن آنها می کردند. در قرن دوازدهم با توجه به نامه ای که گودوین نین از یورکشایر برای پسر خالهء نروژی اش اولاف می نویسد معلوم می شود که در آن زمان دروازه بان نیز به آرایش تیمی اضافه شده است و تعداد بازی کنان هر تیم به ۶ نفر رسیده است .آنها دیگر توپ ها را به لابلای درختان پرتاب نمی کردند بلکه از شبکه هایی بر بالای تیر چوبی برای گلزنی استفاده می شده است. در آن زمان بازیکن مهاجم به نام گیرنده و توپ های باز دارنده به نام توپ های خون ریز خوانده می شدند . اما هنوز جای یکی از عوامل بازی خالی بود: گوی زرین . در سال ۱۲۶۹ میلادی باربروس براگ شکار مرغک زرین و کوییدیچ را در هم آمیخت. او گفته است که هرکس موفق به گرفتن مرغک زرین شود ۱۵۰ گالیون (۵/۱ میلیون گالیون امروزی) جایزه می گیرد. از آن پس بازیکن شکارچی <<جستجوگر>> به تیم ها اضافه شد و در آغاز هر بازی مرغک زرین را آزاد می کردند و به یاد ۱۵۰ گالیون ۱۵۰ امتیاز اضافه نصیب تیم گیرنده می شد و بازی به پایان می رسید . ولی چون در پایان هر بازی کوییدیچ یک مرغ زرین کشته می شد رفته رفته نسل این جانور روبه انقراض رفت. جادوگری به نام بومن رایت که در افسون گری فلزات بسیار ماهر و زبر دست بوده است توپ فلزی را اختراع کرد که درست هم وزن مرغک زرین واقعی بود .بال های نقره گون این توپ همچون بالهای مرغک زرین مفاصل چرخشی دارد و آن را همانند نمونهء زنده اش از دقتی بی مانند و سرعتی برق آسا در زمان تغییر مسیر برخوردار می کند. گوی زرین برخلاف مرغک زرین طوری جادو شده است که در محوطهء بازی باقی می ماند. از آن پس دیگر روندی که ۳۰۰ سال پیش از آن در باتلاق کوییدیچ آغاز شد پایان پذیرفت. کوییدیچ دیگر پا به عرصهء وجود گذاشت. در سال ۱۶۲۰ بخشی که به منطقهء گل زنی معروف است به زمین اضافه شد. در آن زمان دروازه ها توردار بود. تا سال ۱۸۸۳ دیگر استفاده از تور بر روی دروازه منسوخ شد و تیر های دروازه به شکل کنونی درآمد. زمین کوییدیچ از آن زمان تا به امروز هیچ تغییری نداشته است.
به طور کلی هر تیم کوییددچ هفت بازیکن داشت: سه بازیکن مهاجم که باید سرخگون(توپ سرخی به اندازهء توپ فوتبال) را درون یکی از حلقه های واقع در ارتفاع پانزده متری دو طرف زمین بازی می انداختند دو بازیکن مدافع که باید با چماق های بزرگی توپ های بازدارنده(دو توپ سیاه و سنگین که بازیکنان را هدف می گرفتند و به آنها حمله می کردند) را دفاع می کردند یک دروازه بان که از حلقه های دروازه محافظت می کرد و یک بازیکن جستجوگر که کارش از همه دشوارتر بود و باید گوی زرین را می گرفت. ۰گوی زرین یک توپ کوچک بالدار به اندازهء یک گردو بود که با گرفتن آن مسابقه پایان می یافت وتیمی که بازیکن جستجوگر آن گوی زرین را به دست آورده بود صد و پنجاه امتیاز اضافی کسب می کرد