هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

مقاله‌ها :: کارگاه داستان‌نویسی

فهرست مقالات همه چیده شده بر اساس دفعات بازدید در صعودی

معمولی برجسته مقاله امروز همه
پیش فرض زمان عنوان رای دفعات بازدید نظر ها ترک بک | نزولی صعودی
مقالات بیشتر...
  1. شیاطین شب فصل 6
    ادامه‌ی داستان شیاطین شب
  2. ر.ا.ب - فصل 5
    . رزینا تقریبا نا خداگاه به طرف میز تحریر کشانده شد . در روی همه ی کاغذ ها چشمش به نقشه ای افتاد که مکانی در کنار دریایی با جوهر قرمز علامت زده شده بود . آن را برداشت تا نگاهی دقیق تر به آن بکند ولی قبل از آنکه چیزی جز منطقه ی شمالی لندن را تشخیص دهد صدای پله ها افکارش را قطع کرد. و صدای لردسیاه را شنید که گفت :
    _نه، رک وود الان وقت ندارم باید فورا برم یه جای دیگه . ...
  3. ر.ا.ب 2.
    سوروس اسنیپ همان طور که در محوطه ی قلعه قدم برمی داشت و به سوی دربازه های وروردی می رفت ، می توانست چهره ی خوشحال لرد سیاه را وقتی به او خبر این را می داد که دامبلدور را تا حدودی نرم کرده است ، مجسم کند......
  4. راب - فصل شش
    رزینا در اتاق تاریک و غمناک خود روی صندلی راحتی لم داده بود و فکر می کرد . نقشه ای را در دستش مچاله کده بود که چند ساعت پیش پیدا کرده بود . احساس می کرد قبلا نام جان پیچ را جایی شنیده است ولی هرچه سعی می کرد به خاطر نمی آورد که کی و کجا این اتفاق افتاده است
  5. راب - فصل سه
    فصل سوم - گرداب خاطرات
  6. ر.ا.ب - فصل 4
    در خانه با صدای تقی باز شد و رزینا به سرعت با چوبدستی آماده وارد شد و در را بست . در خانه ی آرماندا بلک یا تونکس آثار درگیری به چشم می خورد . پنچره شکسته بود . تکه هایی از سقف ریخته بود و خورده های لوسر شکسته زمین را فرش کرده بود . .....
  7. ر.ا.ب_فصل هفتم
    حالا او باید با این اطلاعات چه می کرد ؟ این سئوالی بود که رزینا در طول هفته ی بعد مدام ازخود می پرسید . در اول فقط در شگفتی و حیرانی بود . آخر چرا لردسیاه باید روحش را تکه می کرد ؟....
  8. داستان تالاب مرگ (فصل چهارم)
    ادامه‌ی داستان...
  9. هري پاتر و جدال مرگبار (فصل 3)
    هري پاتر و جدال مرگبار فصل سوم < جادوي ابداعي>سكوت فضاي اتاق را دربرگرفته بود و هری و جینی به هم زل زده بودند.هری برای اولین بار از دست جینی عصبانی شده بود. جینی نمی توانست اینقدر بی رحم باشد. از طبقه ی پائین صداهایی بلند شد که به صدای خانم ویزلی شباهت داشت، هرمیون در اتاق ...
  10. عشق نافرجام - فصل چهارم
    فصل چهارم: مرگ ناگهانی پدر...ویکتور نامه را تا کرد و روی میز گذاشت. زره پوشید و شمشیرش را برداشت .اسبش را زین کرد و نامه ای برای آنجلیا نوشت. سپس حرکت کرد ولی نه به طرف قصر بلکه به سمت خانه دیگوری. نامه را از پنجره در کلبه انداخت و به سمت قصر حرکت کرد . وارد قصر شد و خواستار دیدار با...
(1) 2 3 4 ... 16 »

هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.