هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

مقاله‌ها :: کارگاه داستان‌نویسی

فهرست مقالات همه چیده شده بر اساس ترک بک در نزولی

معمولی برجسته مقاله امروز همه
پیش فرض زمان عنوان رای دفعات بازدید نظر ها ترک بک | نزولی صعودی
مقالات بیشتر...
  1. سیاهی شب...
    اکنون مرگخواران در مسند قدرت قرار دارند گرچه هری پاتر هنوز زنده است و دشمنانشان نیز زیاد است.مرگخواران گرچه نسبت به دیگران بی رحم هستند ولی این داستان نشان میدهد که هنوز در گوشه ای از اعماق قلب آنان عشق وجود دارد...
  2. پیشگویی تریلانی
    این داستان در ماجرای هری پاتر واقعا اتفاق افتاده، فقط شاید جزییاتش فرق کنه.
  3. هری پاتر و لرد سیاه - فصل هفتم
    Harry Potter and the Dark Lord
    این داستان در ادامه ی کتاب هری پاتر و شاهزاده ی دورگه نوشته شده است.
  4. تاوان
    این داستان سه شخصیت اصلی داره: جینی ویزلی، دراکو مالفوی، هری پاتر و یک دختر بچه حسود که گاهی در گذشته سیر میکند و گاهی در آینده!
  5. هري پاتر و خاطرات خاله پتونيا - فصل 3
    هري در پي خواندن دفتر چه خاطرات خاله پتونيا كمي آشفته مي شود
  6. نامه های هری پاتری-آخرین قسمت
    آخرین قسمت:بازگشت نزد عشق--------------------------------------------------------------------------مکان مذکور جایی بود که با رنگهای سرخ و طلایی و آبی و سبز و نارنجی تزئین شده بود که آنرا به چهار قسمت تقسیم کرده بودند. در قسمت سرخ رنگ با حروف درشتی نوشته شده بود گریفیندور. در قسمت آبی رنگ میتوانستم تلولو ریونک...
  7. هری پاتر و وارث ولدمورت- فصل9 & 10
    هری پاتر و وارث ولدمورتفصل نهم:بیمارستان سنت مانگو"هری بیدار شو"هری چشماشو باز کرد رون داشت لباس می پوشید"چیکار میکنی رون""زود باش حاضرشو باید بریم"سریع لباس خود را پوشید"هری چرا داری نگاه می کنی پاشو دیگه الان همه میرن جا می مونی...
  8. مادرخوانده ( 1 )
    هری با بی حوصله گی ظرفهای شام رو می شست. صدای خنده های عمو ورنون و دادلی از طبقه ی بالا به گوش می رسید. خاله پتونیا پشت میز نشسته بود و داشت به هری گوشزد میکرد که ظرف سالاد رو درست بشوره.موهای هری قسمتی از صورتشو پوشونده بود و مانع دید هری می شد. به دستای کف آلودش نگاه کرد و با تکا...
  9. خاطرات یک مرگخوار
    خاطرات یک مرگخوارفصل دوم قسمت دوم نارسیسا روی تخت به روی شکم خوابیده بود لباس خوابی سفید رنگ به تن داشت در حال مطالعه کتاب داستانی بود دست خود را تر کرد صفحه بعد را مطالعه کرد صدای رعد وبرث شدیدی امد باعث شد نارسیسا از جا بپرد با نگرانی به دور و برش خیره شد وقتی دید خبری نیست د...
  10. کتاب 8 هری پاتر - فصل سوم
    فصل سوم : هری و دیدار کشتی هواییعلی نامه را باز کرد و آن را خواند. سپس رو به هری کرد و گفت : هری اینو تینا نوشته و توش گفته پرفسور اسنیپ به او هم گفته که تو داری می یای اینجا و گفته که باید مواظب تو و همگی باشیم و دیگه گفته که توی کشتی می بینمون . هری گفت : کشتی. علی گفت: آره. کشتی برای...
« 1 ... 10 11 12 (13) 14 15 16 »

هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.