هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

مقاله‌ها :: Lucius_malfoy

Lucius_malfoy فهرست مقالات همه

لوسیوس مالفوی اچ
www.harrypotter7.mihanblog.com
مقالات:7 برجسته:0 سر فصل ها:0

معمولی برجسته همه
پیش فرض زمان عنوان رای دفعات بازدید نظر ها ترک بک | نزولی صعودی
مقالات بیشتر...
  1. هری پاتر و وارث ولدمورت- فصل9 & 10
    شاخه ها: کارگاه داستان‌نویسی
    هری پاتر و وارث ولدمورتفصل نهم:بیمارستان سنت مانگو"هری بیدار شو"هری چشماشو باز کرد رون داشت لباس می پوشید"چیکار میکنی رون""زود باش حاضرشو باید بریم"سریع لباس خود را پوشید"هری چرا داری نگاه می کنی پاشو دیگه الان همه میرن جا می مونی...
  2. هری پاتر و وارث ولدمورت- فصل 8
    شاخه ها: کارگاه داستان‌نویسی
    هری پاتر و وارث ولدمورتفصل هشتم:وصیت نامهمتن نامه اینگونه بود"من آلبوس دامبلدور تمام وسایل و املاک خودم را به کسی که فاکز بعد از مرگ من میره پیش او می رود می بخشم و اون جانشین من در فرقه ققنوس است"هری با تعجب به نامه نگاه کرد حق با اقای ویزلی بود نامه خیلی مشکوک بود ول...
  3. هری پاتر و وارث ولدمورت- فصل 6 & 7
    شاخه ها: کارگاه داستان‌نویسی
    هری پاتر و وارث ولدمورتفصل 6:كمك"نه"هری داد زده بود "چی شده هري... چرا انقدر داد ميزني"رون بالاي سرش ايستاده بود"بازم كابوس ديدی"هري به سرعت جواب نداد"نه...هيچی...برو بخواب""هری..."" تو برو بخواب"رون با كمي شك و ترديد به هري نگاه كر...
  4. هری پاتر و وارث ولدمورت - فصل 4 & 5
    شاخه ها: کارگاه داستان‌نویسی
    هری پاتر و وارث ولدورتفصل چهارم:حمله مرگ خورانصبح روز بعد هری با صدای جیغ بلندی بیدار شد.هری که اعصابش خورد بود گفت"رون دیگه منو اینطوری صدا نکن"چشماشو باز کرد رون توی تخت نبود.افتاب بیرون اومده بود حتما الان ظهر بود.هری از تخت بلند شد که با اولین قدم م...
  5. هری پاتر و وارث ولدمورت - فصل 2
    شاخه ها: کارگاه داستان‌نویسی
    هری پاتر و وارث ولدمورتفصل دوم:دیدار دوستان وفادارهری نمی فهمید اگه اقای ویزلی اینجا بود پس کسی که دنبالش اومده بود و مرده بود چه کسی بودهری روی صندلی نشسته بود هنوز نمی توانست بفهمدچه اتفاقی افتاده است حس عذاب وجدانش از بین رفته بود وجاش رو ...
  6. هری پاتر و وارث ولدمورت - فصل 3
    شاخه ها: کارگاه داستان‌نویسی
    هری پاتر و وارث ولدمورتفصل سوم:جینی غمگینوقتی هری برای نهار پایین رفت لوپین و تانکس و اقای ویزلی بیرون رفته بودند.همه عقربه های ساعت روی خطر مرگ قرار داشتند هری بین هرمیون و رون بر روی میز نشسته بود.در زدند خانم ویزلی رفت کنار در پس از چند دقیقه فر...
  7. هری پاتر و وارث ولدمورت
    شاخه ها: کارگاه داستان‌نویسی
    هری پاتر و وارث ولدمورت فصل اول:شخص مرموز همه جا رو مه و وحشت گرفته بود و قتلهای زیادی درهمه جا اتفاق افتاده و پلیس گیج شده بود چون هیچ ردی پیدا نمیکرد و از همه جا خبرمیرسید بعضی مردم مثل اینکه سالها هیچ شادی در اونها نبوده در شهر میگرد...

هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.