یک سال در مدرسه بوکسباتون

. رزینا تقریبا نا خداگاه به طرف میز تحریر کشانده شد . در روی همه ی کاغذ ها چشمش به نقشه ای افتاد که مکانی در کنار دریایی با جوهر قرمز علامت زده شده بود . آن را برداشت تا نگاهی دقیق تر به آن بکند ولی قبل از آنکه چیزی جز منطقه ی شمالی لندن را تشخیص دهد صدای پله ها افکارش را قطع کرد. و صدای لردسیاه را شنید که گفت :
_نه، رک وود الان وقت ندارم باید فورا برم یه جای دیگه . ...

داستانی دراماتیک در ادامه کتاب ششم

Harry Potter And The Deadly Potion
این داستان در ادامه ی کتاب هری پاتر و شاهزاده ی دو رگه نوشته شده است.

بابا بخونید حال کنید (کالین کریوی)

شب فرا رسيده است.در گوشه و کنار صداي ناله وحشت زده ي خشني مي آمد.او نوربت کوچولو بود که در روماني از زير دستان چارلي فرار کرده بود.به ياد هگريد بود که چقدر او را دوست داشت .از تاريکي کنار او چيزي بيرون آمد.شخصي شنل پوش که ديگر کمتر کسي او را ميديد.ابرفورث دامبلدور.در کوچه ي کناري...

هری پاتر و وارث ولدورتفصل چهارم:حمله مرگ خورانصبح روز بعد هری با صدای جیغ بلندی بیدار شد.هری که اعصابش خورد بود گفت"رون دیگه منو اینطوری صدا نکن"چشماشو باز کرد رون توی تخت نبود.افتاب بیرون اومده بود حتما الان ظهر بود.هری از تخت بلند شد که با اولین قدم م...

هری پاتر و لرد والدمورت:فصل اول:شروع در آغاز یک شب تاریک پسری با مو های مشکی بلند وژولیده وچشم های سبز مغز پسته ای روی تختش دراز کشیده بود.اگر چه خودش احساس نمی کرد ولی او پسری بسیار عجیب بود چه در جوامع مشنگی و چه در جوامع جادوگری.او توسط دست برگترین جادوگر سیاه قرن لرد والدمو...

صدای لرزانی از پشت سرش گفت: هری.... خون قسمتی از صورت هری را خیس کرده بود و درد شدیدی در پایش حس می کرد.وحشت زده گفت : جینی ... خواهش می کنم برو. ... برو... نور سبز شدیدی چشمانش را زد . فریاد زجر آلودی کشید: جینی ی ی ی ی ....هری خیس از عرق سرد از خواب پرید. چند لحظه بی حرکت در تخت نشست. صدای ت...

بخش سوم: هراس باز هم بازگشته است.***********************کابوس دیدن بخشی از زندگی چندین و چند ساله من شده است. چه خوابم شیرین باشد چه ناراحت کننده در انتها همه چیز به کابوس مبدل می شود. اما این اولین بار بود که کابوس دوستانم را می دیدم. کابوسی که در آن سعی بر بازگشت من به خانه است. چیزی که از...