هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

مقاله‌ها :: نقد ادبی، تجزيه و تحليل

سیمرغ، قدرتمندترین موجود جادويی ایران


درایران باستان: سابقه‌ی حضور این مرغ اساطیری در فرهنگ ایرانی به پیش از اسلام می‌رسد. آن چه از اوستا و آثار پهلوی برمی‌آید، می‌توان دریافت که سیمرغ ، مرغی است فراخ بال که بر درختی درمان بخش به نام "ویسپوبیش" یا "هرویسپ تخمک" که در بردارنده‌ی تخمه‌ی همه‌ی گیاهان است، آشیان دارد. در اوستا اشاره شده که این درخت در دریای "وروکاشا" یا "فراخکرت" قرار دارد.کلمه‌ی سیمرغ در اوستا به صورت "مرغوسئن" آمده که جزء نخستین آن به معنای "مرغ" است و جزء دوم آن با اندکی دگرگونی در پهلوی به صورت "سین" و در فارسی دری "سی " خوانده شده است و به هیچ وجه نماینده ی عدد 30 نیست؛ بلکه معنای آن همان کلمه ی"شاهین" می‌شود. شاید مقصود از این کلمه (سی) بیان صفت روحانیت آن مرغ بوده است.(1)

در شاهنامه فردوسی و منظومه‌های حماسی: سیمرغ بعد از اسلام هم در حماسه‌های پهلوانی و هم در آثار عرفانی حضور می‌یابد. سیمرغ در شاهنامه‌ی فردوسی دو چهره‌ی متفاوت یزدانی (در داستان زال) و اهریمنی (در هفت خوان اسفندیار ) دارد. زیرا همه‌ی موجودات ماوراء طبیعت نزد ثنویان (دوگانه پرستان ) دو قلوی متضاد هستند. سیمرغ اهریمنی بیشتر یک مرغ اژدهاست، فاقد استعداد های قدسی سیمرغ یزدانی است و به دست اسفندیار در خوان پنجمش کشته می‌شود. ورود سیمرغ یزدانی به شاهنامه با تولد" زال" آغاز می‌شود."سام "پدر زال فرمان می‌دهد فرزندش را که با موهای سفید به دنیا آمده در صحرا رها کنند تا از بین برود. سیمرغ به سبب مهری که خدا در دلش می افکند، زال را به آشیانه می‌برد و می‌پرورد. سرانجام وقتی سام به دنبال خوابی که دیده است به پای البرز کوه (جایگاه سیمرغ)(2) به سراغ زال می آید. سیمرغ بعد از وداع با زال، پری از خود را به او می‌دهد تا به هنگام سختی از آن استفاده کند. سیمرغ دو جا در شاهنامه کمکهای مهمی به زال می‌کند. یکی به هنگام به دنیا آمدن رستم که به علت درشت بودن، تولدش با مشکل مواجه شده است و سیمرغ با چاره‌جویی به موقع این مشکل را برطرف می‌کند. دیگری به هنگام جنگ رستم و اسفندیار است که رستم ناتوان از شکست دادن اسفندیار با روشی که سیمرغ به وی می‌آموزد، موفق می شود اسفندیار را در نبرد مغلوب کند. سیمرغ هم چنین زخمهای بدن رستم را هم مداوا می کند.

اگر چه در شاهنامه سیمرغ به منزله‌ی موجودی مادی تصویر می‌شود ،اما صفات و خصوصیات کاملا ً فوق طبیعی دارد. ارتباط او با این جهان تنها از طریق زال است. به یکی از امشاسپندان (ایزدان یا فرشتگان) می‌ماند که ارتباط گهگاهشان با این جهان، دلیل تعلق آنها با جهان مادی نیست. سیمرغ در دیگر متون اساطیری فارسی هم چون " گرشاسب نامه‌" نوشته "اسدی توسی" چهره ای روحانی و مابعدالطبیعی ندارد. اصولا ً جز در قسمت اساطیری شاهنامه، بعد از اسلام ما متن اساطیری به معنای حقیقی کلمه نداریم؛ به همین سبب است که سیمرغ تنها با شخصیت و ظرفیت بالقوه تاویل پذیري اسطوره‌ایش که در شاهنامه ظاهر می‌شود ، به آثار منظوم و منثور عرفانی فارسی راه می یابد و از طریق شخصیت رمزی خود در عناصر فرهنگ اسلامی جذب می گردد. البته معلوم نیست که دقیقا ً از چه زمانی و به دست چه کسی سیمرغ صبغه‌ی عرفانی گرفته است.

پس از شاهنامه ی فردوسی کتب دیگری نیز در ادبیات فارسی هست که در آن ها ذکری از سیمرغ و خصوصیاتش آمده است. از جمله‌ی آنها کتب و رسالات زیر را می توان بر شمرد: رسالة الطیر ابن سینا ، ترجمه ی رسالة الطیر ابن سینا توسط شهاب الدین سهروردی ، رسالة الطیر احمد غزالی ، روضة الفریقین ابوالرجاء چاچی ، نزهت نامه ی علایی(نخستین دایرة المعارف به زبان فارسی ) ،بحر الفواید (متنی قدیمی از قرن ششم که در قرن چهار و پنج شکل گرفته و در نیمه ی دوم قرن ششم در سرزمین شام تالیف شده است) و از همه مهم تر منطق الطیر عطار.

در منطق الطیر: منطق الطیر عطار داستان سفر گروهی از مرغان به راهنمایی هد هد به کوه قاف برای رسیدن به آستان سیمرغ است. هر مرغ به عنوان نماد دسته‌ی خاصی از انسانها تصویر می‌شود. سختی‌های راه باعث می‌شود مرغان یکی یکی از ادامه‌ی راه منصرف شوند . در پایان، سی مرغ به کوه قاف می‌رسند و در حالتی شهودی درمی یابند که سیمرغ در حقیقت خودشان هستند.

اکثر محققان ادبیات، از جمله" دکتر شفیعی کدکنی" معتقدند که در این داستان ، سیمرغ رمزی از وجود حق تعالی است. سیمرغ رمز آن مفهومی است که نام دارد و نشان ندارد. ادرک انسان نسبت به او ادراکی است "بی چگونه". سیمرغ در ادبیات ما گاهی رمزی از وجود آفتاب که همان ذات حق است، نیز می شود. ناپیدایی و بی همتا بودن سیمرغ ، دستاویزی است که او را مثالی برای ذات خداوند قرار می دهد.

محقق دیگر ادبیات ، "دکتر پورنامداریان" معتقد است که در این داستان ، سیمرغ در حقیقت رمز" جبرئیل " است. چرا که تقریبا ً تمام صفات سیمرغ در وجود جبرئیل جمع است. صورت ظاهری آن ها ( بزرگ پیکری ، شکوه و جمال ، پر و بال ) به هم شباهت دارد. بنا بر آیه‌ی یک سوره " فاطر " فرشته ها بال دارند. در داستان زال و سیمرغ، سیمرغ واسطه‌ی نیروی غیبی است و زال هم سیمایی پیامبر گونه دارد. این ارتباط بی‌شباهت به ارتباط جبرئیل (فرشته‌ی وحی) و پیامبران نیست.شبیه داستان پرورش کودک بی پناه توسط سیمرغ در مورد جبرئیل در فرهنگ اسلامی وجود دارد. جبرئیل نگهدارنده ی کودکان بنی اسرائیل است که مادرانشان آن ها را از ترس فرعون در غارها پنهان کرده اند. مشابه عمل التیام بخشی زخم های رستم توسط سیمرغ را، در فرهنگ اسلامی در واقعه ی شکافتن سینه ی رسول خدا در ارتباط با واقعه ی معراج می بینیم.هم چنان که سیمرغ بر درخت" هروسیپ تخمک" آشیان دارد، جبرئیل نیز ساکن درخت " سدرة المنتهی "است.

سیمرغ گاهی با مرغان اساطیری دیگر مثل "عنقا" خلط می شود. عنقا از ریشه "عنق" و به معنای " دارنده ی گردن دراز " است. وجه مشترک سیمرغ و عنقا "مرغ بودن " و " افسانه ای بودن " است. در واقع عنقا یک اسطوره ی جاهلی عرب است و سیمرغ یک اسطوره‌ی ایرانی. شباهت های ذکر شده باعث شده که در ذهن شاعران و نویسندگان این دو مرغ اسطوره‌ای گاهی به هم مشتبه شوند، حال آن که درحقیقت دو خاستگاه متفاوت دارند.

پیوست:
1- "سین" در " هفت سین " نوروز هم ، بار معنایی مشابه دارد و می توان از آن تعبیر به "مقدس" کرد.
2- مفسران در تفسیر آیه "ق والقرآن المجید" منظور از "ق" را کوه قاف نیز شمرده اندو در وصف آن نوشته اند که این کوه گرداگرد عالم را فرا گرفته است.عالم را در میان گرفتن ، صفت کوه "هَرَه بِرِزئیتی" اوستایی ،"هربرز" پهلوی و "البرز" فارسی دری است."یاقوت حموی" جغرافی دان معروف هم به صراحت نوشته است که کوه قاف را سابقا ً البرز می خوانده اند.(ارض ملکوت، هانری کربن ، ص 54-55)


منابع:
1- منطق الطیر، عطار نیشابوری، تصحیح محمد رضا شفیعی کدکنی، انتشارات سخن،1383
2-دیدار با سیمرغ ،تقی پورنامداریان ، انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ،1374
3- سی مرغ و سیمرغ ،علینقی منزوی ، انتشارات راه مانا ،1379
4-سیمرغ در قلمرو فرهنگ ایران ،علی سلطانی گرد فرامرزی ،انتشارات مبتکران ،1372
5- نقد تطبیقی ادیان و اساطیردر شاهنامه فردوسی و خمسه نظامی و منطق الطیر عطار ،حمیرا زمردی ، انتشارات زوار ،1382
قبلی « هری پاتر و اغاز پایان- فصل32 کارآگاه پاتر_فصل10 » بعدی
API: RSS | RDF | ATOM
جادوگران®
بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم

فرستنده شاخه
elham
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۷/۲۴ ۱۵:۴۱  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۷/۲۴ ۱۵:۴۱
عضویت از: ۱۳۸۴/۱۰/۸
از: مخوفستان
پیام: 137
 ممنون!
بابا این سیمرغ چه مهم بوده و ما خبر نداشتیم!

هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.