فرستنده |
شاخه |
fandak |
فرستادهشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۶/۲۲ ۱۷:۲۶ به روزشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۶/۲۲ ۱۷:۲۶ |
 عضویت از: ۱۳۸۴/۶/۲۲ از: پیام: 10 |
 Re: انتهاي داستان هريپاتر ترسن...
|
|
|
harry_blood |
فرستادهشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۶/۸ ۱۰:۴۳ به روزشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۶/۸ ۱۰:۴۳ |
 عضویت از: ۱۳۸۴/۵/۲۲ از: قصر خانواده مالفوی پیام: 808 |
 Re: انتهاي داستان هريپاتر ترسن... وای نکنه لرد سیاه بمیره اگه لرد بمیره خودم می کشمش 
|
|
|
ژان |
فرستادهشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۵/۲۳ ۸:۵۵ به روزشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۵/۲۳ ۸:۵۵ |
 عضویت از: ۱۳۸۴/۴/۱۲ از: پیام: 433 |
 Re: انتهاي داستان هريپاتر ترسن... اخش هر جوری تموم شه مهم نیست مهم اینه که رولینگ میدونه میخواد چه کار کنه
|
|
|
jostojoogar |
فرستادهشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۵/۳ ۲۲:۰۲ به روزشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۵/۳ ۲۲:۰۲ |
 عضویت از: ۱۳۸۴/۴/۳۰ از: ميدان گريمولد پیام: 1 |
 Re: انتهاي داستان هريپاتر ترسن... اگه به ا.ن كسي كه كه الان چند ساله اعتماد كرديم و همه چيزشو قبول داشتيم ، هنوز هم اعتماد داشته باشيم ، پس ديگه جاي ترسي باقي نمي م.نه ، مي مونه ؟؟؟؟؟ 
|
|
|
phoenix666 |
فرستادهشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۵/۳ ۲۱:۵۱ به روزشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۵/۳ ۲۱:۵۱ |
 عضویت از: ۱۳۸۳/۱۰/۱۹ از: otag khabe dambeldor پیام: 59 |
 Re: انتهاي داستان هريپاتر ترسن...
|
|
|
استرجس-پادمور |
فرستادهشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۵/۲ ۲۱:۲۳ به روزشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۵/۲ ۲۱:۲۳ |
 عضویت از: ۱۳۸۴/۳/۷ از: یک جایی! پیام: 3574 |
 Re: انتهاي داستان هريپاتر ترسن...
|
|
|
عمو ورنون |
فرستادهشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۴/۲۹ ۱۵:۳۲ به روزشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۴/۲۹ ۱۵:۳۲ |
 عضویت از: ۱۳۸۴/۳/۲۶ از: پریوت درایو پیام: 137 |
 Re: انتهاي داستان هريپاتر ترسن...
|
|
|
Artabanus |
فرستادهشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۴/۲۹ ۱۴:۳۳ به روزشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۴/۲۹ ۱۴:۳۳ |
 عضویت از: ۱۳۸۴/۳/۲۴ از: جهنم پیام: 329 |
 Re: انتهاي داستان هريپاتر ترسن... خدا كنه خوب تموم كنه.  وگرنه دارم واسش 
|
|
|
دخترک |
فرستادهشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۴/۲۹ ۱۴:۱۶ به روزشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۴/۲۹ ۱۴:۱۶ |
 عضویت از: ۱۳۸۳/۸/۳۰ از: پشت دریاها!! پیام: 239 |
 Re: انتهاي داستان هريپاتر ترسن...
|
|
|
سیریوس 666 |
فرستادهشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۴/۲۹ ۱۳:۵۸ به روزشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۴/۲۹ ۱۳:۵۸ |
 عضویت از: ۱۳۸۴/۳/۲۸ از: خانه ی شماره دوازده میدان گریمولد پیام: 43 |
 Re: انتهاي داستان هريپاتر ترسن...
|
|
|
tonks |
فرستادهشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۴/۲۹ ۱۳:۳۷ به روزشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۴/۲۹ ۱۳:۳۷ |
 عضویت از: ۱۳۸۳/۵/۱۵ از: همونجایی که دلبر خونه داره پیام: 149 |
 Re: انتهاي داستان هريپاتر ترسن...
|
|
|
namid2 |
فرستادهشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۴/۲۹ ۱۳:۱۵ به روزشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۴/۲۹ ۱۳:۱۵ |
 عضویت از: ۱۳۸۴/۴/۲ از: جزیره های لانگرهانس پیام: 125 |
 Re: انتهاي داستان هريپاتر ترسن... نگرانی نداره.رولینگ باید نگران باشه چون اگه درست و حسابی تمومش نکنه بش بدجوری گیر میدن.برا همین خیالت راحت باشه که قشنگ تموم میشه.
|
|
|
Artabanus |
فرستادهشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۴/۲۹ ۱۳:۱۱ به روزشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۴/۲۹ ۱۳:۱۱ |
 عضویت از: ۱۳۸۴/۳/۲۴ از: جهنم پیام: 329 |
 Re: انتهاي داستان هريپاتر ترسن...
|
|
|
Artabanus |
فرستادهشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۴/۲۹ ۱۳:۱۱ به روزشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۴/۲۹ ۱۳:۱۱ |
 عضویت از: ۱۳۸۴/۳/۲۴ از: جهنم پیام: 329 |
 Re: انتهاي داستان هريپاتر ترسن...  يعني بنظر شما چي ميشه؟ من خيلي نگرانم.
|
|
|