امروزه بسیار این لغت را میشنوید. فیلم فانتزی ، رمان فانتزی و ... . ولی به راستی چه چیزی را فانتزی میگویند؟ آیا اگر در کتابی صحبت از جن و پری شود آن کتاب فانتزی است؟ آیا اگر در رمانی وقایع دور از ذهن و محیر العقول اتفاق بیافتد به آن فانتزی گفته می شود؟ کتابی که در زمان حال باشد و راجع به وقایع روزمره و واقعیات در آن صحبت شود فانتزی نیست؟
نه به نظر من هیچ کدام این ها دلیل بر فانتزی بودن یا نبودن یک رمان نیست. رمان فانتزی رمانی است که شما را به خیال و رویا ببرد و وادار به تخیل کند. توجه کنید که لغت فانتزی (Fantasy) هم به معنی خیال است ولی این را با وهم یا گمان اشتباه نکنید و از آن طرف تصور نکنید که منظور من فکر کردن است. شما یک کتاب جنایی را مطالعه میکنید و مدام در فکر و محاسبه هستید که قاتل را پیدا کنید ولی این رمان فانتزی نیست. شما کتابی را با موجودات عجیب و پر از جن و پری میخوانید و از آن لذت می برید ولی به این کتاب فانتزی گفته نمی شود.
رمان فانتزی رمانی است که شما را ناخود آگاه از کتاب بیرون کشیده و در عوالم دیگر سیر دهد به طوری که در هر چند صفحه فکر شما به نواحی دیگر پرواز میکند.
فانتزی درجه دارد هر کتابی به نوعی فانتزی است. چون شما با هر کتابی بالاخره مقداری همراه می شوید و در خیال می روید ( به غیر از کتاب راهنمای تلفن) ولی منظور من کتابهایی است که درجه فانتزی بودن آن ها بالا باشد؛ از این نوع من هری پاتر و مثلا کتاب های صمد بهرنگی را مثال میاورم.
از طرفی تصور من از کتاب فانتزی کتابی است که نویسنده هم در خیالات آن را نوشته باشد یعنی شخصیت های کتاب و وقایع در نظرش رژه روند و وی فقط آن ها را انسجام داده و مرتب کند. در رمان فانتزی هر اتفاق باور نکردنی و غیر قابل انجام به راحتی شدنی می شود؛ سیب حرف میزند یا دریا در لیوان جا میگیرد یا روز به شب تبدیل میشود. با همه اینها شما همه را دربست قبول میکنید و ابدا در فکر خالی بندی نمیروید چون نویسنده و شما در یک خیال کتاب را نوشته و میخوانید.
منتظر نظر های شما هستم
در آخر برای دیدن ریشه کلمه فانتزی این مقاله رو هم بخونید:
فان+ تزی
نه به نظر من هیچ کدام این ها دلیل بر فانتزی بودن یا نبودن یک رمان نیست. رمان فانتزی رمانی است که شما را به خیال و رویا ببرد و وادار به تخیل کند. توجه کنید که لغت فانتزی (Fantasy) هم به معنی خیال است ولی این را با وهم یا گمان اشتباه نکنید و از آن طرف تصور نکنید که منظور من فکر کردن است. شما یک کتاب جنایی را مطالعه میکنید و مدام در فکر و محاسبه هستید که قاتل را پیدا کنید ولی این رمان فانتزی نیست. شما کتابی را با موجودات عجیب و پر از جن و پری میخوانید و از آن لذت می برید ولی به این کتاب فانتزی گفته نمی شود.
رمان فانتزی رمانی است که شما را ناخود آگاه از کتاب بیرون کشیده و در عوالم دیگر سیر دهد به طوری که در هر چند صفحه فکر شما به نواحی دیگر پرواز میکند.
فانتزی درجه دارد هر کتابی به نوعی فانتزی است. چون شما با هر کتابی بالاخره مقداری همراه می شوید و در خیال می روید ( به غیر از کتاب راهنمای تلفن) ولی منظور من کتابهایی است که درجه فانتزی بودن آن ها بالا باشد؛ از این نوع من هری پاتر و مثلا کتاب های صمد بهرنگی را مثال میاورم.
از طرفی تصور من از کتاب فانتزی کتابی است که نویسنده هم در خیالات آن را نوشته باشد یعنی شخصیت های کتاب و وقایع در نظرش رژه روند و وی فقط آن ها را انسجام داده و مرتب کند. در رمان فانتزی هر اتفاق باور نکردنی و غیر قابل انجام به راحتی شدنی می شود؛ سیب حرف میزند یا دریا در لیوان جا میگیرد یا روز به شب تبدیل میشود. با همه اینها شما همه را دربست قبول میکنید و ابدا در فکر خالی بندی نمیروید چون نویسنده و شما در یک خیال کتاب را نوشته و میخوانید.
منتظر نظر های شما هستم
در آخر برای دیدن ریشه کلمه فانتزی این مقاله رو هم بخونید:
فان+ تزی