هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

مقاله‌ها :: کارگاه داستان‌نویسی :: داستان‌های غیر هری پاتری

الگو برداری های احتمالی رولینگ از مجموعه دارن شان


چند مدت پیش به گوشم خورد که رولینگ برای نوشتن کتابهاش از کتابهای دارن شان هم الهام گرفته ! اولش باورم نمیشد تا اینکه خودم کتابها رو خودندم و متوجه نکات جالبی شدم که نمیشد به سادگی از کنارشون گذشت ! از جمله این نکات به چند موضوع اشاره میکنم ! :

1- اولین چیزی که ذهن شما رو مشغول میکنه عنکبوتیه که با صدای فلوتی که دارن شان میزنه آروم میشه ! این شما رو یاد چی میندازه ؟ فلافی ! سگ سه سر هاگرید در کتاب هری پاتر و سنگ جادوگر ! سگی که تنها راه آروم کردنش فلوت زدنه ! و هری ، رون و هرماینی برای عبور از سد اون با فلوتی که هاگرید برای هری ساخته به جنگ فلافی میرن !

2- موجودی که توی سیرک عجایب یا سیرک وحشت هست و توی کتاب با عنوان مرد گرگی ترجمه شده ! این شما رو یاد چیزی نمندازه ؟ نه ؟ آها ! معلومه لوپین ! کسی که وقتی به گرگ نما تبدیل میشه هیچ کنترلی روی رفتارش نداره و ممکنه که نزدیکترین دوستانش رو هم بکشه ! و این دقیقا خصوصیت مرد گرگی هم هست ! اون طبیعتش اینه که بکشه و قاتل باشه ! دست خودش هم نیست !

3 - آزمونهایی که دارن شان برای اثبات لیاقتش میده ! صبر کنید دارم فکر میکنم ! آها ! مسابقات سه جادوگر ! حتی مراحلش هم تاحدودی شبیه به همه ! در مجموعه دارن شان ما هزار توی آبی داریم و در کتاب هری پاتر هزار تویی که از پرچین های بلند ساخته شده ! در کتاب هری پاتر ، هری یک ساعت وقت داره تا دوستانش رو از زیر آب نجات بده و اینجا تا هفده دقیقه فرصت داره در غیر این صورت خفه میشه !

4- صبر کن ! شبح و شبح واره چه چیزی رو به یاد میاره !؟ هوم ... فهمیدم ! شبح ها همون جادوگرهای محترمی هستن که کاری به کار ماگل ها ندارن و شبح واره ها مرگ خوارهایی هستن که کشتن ماگل ها براشون تفریحه ! اشباح بعد از خوردن خون انسانها به حد نیازشون اونها رو رها میکنن و شبح واره هم از خونشون میخورن و هم اونها رو میکشن ! و به این کارشون هم افتخار میکنن ! این به نظر من شبیه ترین بخش کتاب های دارن شان به هری پاتره !

5- سنگ خون ! ارتباط و پیدا کردن اشباح دیگه با لمس سنگ خون ! این چی ؟ به نظر آشنا میاد ! آها ! ولدمور هم از شیوه ای مثل این استفاده میکنه ! اون داغ دست یکی از مرگخوارها رو لمس میکنه و مرگخوارها هر جا که باشن خودشون رو به ولدمورت میرسونن ! این هم نکته خیلی جالبیه !

6- ارتباط ذهنی دو شبح ! این خیلی آشنا است ؟ نیست ؟ چرا هست ! این همون شیوه ای بود که هری میخواست یادش بگیره تا جلو نفوذ ولدمورت به ذهنش رو بگیره ! این همون روشیه که اسنیپ برای نفوذ به ذهن هری از اون استفاده میکرد !

7 - عنکبوتها ! خانم رولینگ ارادت خاصی به عنکبوت داره ! و چندین بار هم ازشون استفاده کرده ! و اون عنکبوت کذایی آقای کرپسلی ! در مرکز فرماندهی اشباح ازواج میکنه و نسل بزرگی از عنکبوت ها رو از خودش تولید میکنه ! همون کاری که عنکبوت هاگرید هم کرد ! اما تنها تفاوت این یکی اینه که عنکبوتها به کمک اشباح میان ولی عنکبوتهای کتاب هری پاتر علاقه عجیبی به خوردن آدم دارن !

اینها چیزهایی بود که من در مدتی که این کتابها رو خوندم بهش پی بردم ! ممکنه چیزهای دیگه ای هم باشه که من متوجه اش نشده باشم !
قبلی « هری پاتر و شاهزداه ی تاریکی _فصل اول(نجات سیریوس) انواع نویسندگی در رول پلینگ (ایفای نقش) » بعدی
API: RSS | RDF | ATOM
جادوگران®
بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم

فرستنده شاخه
هگرید
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۱۲/۳۰ ۲۱:۳۴  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۱۲/۳۰ ۲۱:۳۴
عضویت از: ۱۳۸۲/۱۰/۱۷
از: دره غولها
پیام: 300
 Re: رولینگ کپی نکرده بلکه برعکس!
هوم ! نمی دونم این مقاله چرا اینقدر واکنش منفی ایجاد کرد ؟ ولی به هر حال این یک مقاله است من هم به هیچ وجه نگفتم که خانم رولینگ از این داستان کپی زده یا ازش اقتباس کرده ! اصلا چنین بحثی نیست ! اسم این مقاله هم که مشخصه ! اقتباس های احتمالی خانم رولینگ ! نه اقتباس های واقعی !

ولی یک چیزی هست ! من از تاریخ نوشته شدن این کتاب آگاهی ندارم ! پس در این مورد حرفی نمیزنم ! و ادعایی هم ندارم ! فقط اگه ممکنه دارکی جان میشه بگی برچه اساسی میگی که انتشار اون قبل از انتشار مجموعه هری پاتر بوده ؟

هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.