هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

مقاله‌ها :: کارگاه داستان‌نویسی

فهرست مقالات همه

معمولی برجسته مقاله امروز همه
پیش فرض زمان عنوان رای دفعات بازدید نظر ها ترک بک | نزولی صعودی
مقالات بیشتر...
  1. هری پاتر و وارث ولدمورت - فصل 4 & 5
    هری پاتر و وارث ولدورتفصل چهارم:حمله مرگ خورانصبح روز بعد هری با صدای جیغ بلندی بیدار شد.هری که اعصابش خورد بود گفت"رون دیگه منو اینطوری صدا نکن"چشماشو باز کرد رون توی تخت نبود.افتاب بیرون اومده بود حتما الان ظهر بود.هری از تخت بلند شد که با اولین قدم م...
  2. ايلين و توبياس اسنيپ
    ترجمه اي از داستان Eileen and Tobias
    شخصيتهاي داستان : ايلين، توبياس و سوروس اسنيپ
    رده بندي: 13+

  3. هری پاتر و وارث ولدمورت - فصل 2
    هری پاتر و وارث ولدمورتفصل دوم:دیدار دوستان وفادارهری نمی فهمید اگه اقای ویزلی اینجا بود پس کسی که دنبالش اومده بود و مرده بود چه کسی بودهری روی صندلی نشسته بود هنوز نمی توانست بفهمدچه اتفاقی افتاده است حس عذاب وجدانش از بین رفته بود وجاش رو ...
  4. هری پاتر و وارث ولدمورت - فصل 3
    هری پاتر و وارث ولدمورتفصل سوم:جینی غمگینوقتی هری برای نهار پایین رفت لوپین و تانکس و اقای ویزلی بیرون رفته بودند.همه عقربه های ساعت روی خطر مرگ قرار داشتند هری بین هرمیون و رون بر روی میز نشسته بود.در زدند خانم ویزلی رفت کنار در پس از چند دقیقه فر...
  5. هری پاتر و اتاق گودریک
    فصل1:خروج از پریوت درایوهری روی تختش دراز کشیده بود حالا قدش کمی بلند تر شده بود خوش قیافه تر هم شده بود ولی چیزی روی صورتش بود که در طول هفده سال تغییری نکرده بود و آن هم جای زخمش بود چیز تازهای در صورتش به وجود آمده بود و اندوهی بود بی کران که با خشم و نفرت آمیخته بود از روی تخت...
  6. هری پاتر و وارث ولدمورت
    هری پاتر و وارث ولدمورت فصل اول:شخص مرموز همه جا رو مه و وحشت گرفته بود و قتلهای زیادی درهمه جا اتفاق افتاده و پلیس گیج شده بود چون هیچ ردی پیدا نمیکرد و از همه جا خبرمیرسید بعضی مردم مثل اینکه سالها هیچ شادی در اونها نبوده در شهر میگرد...
  7. هری پاتر و طلسم تقدير
    فصل 1سرآغاز1942احساس می کرد از خودش بيزار است. به زنی که کنارش ايستاده بود و با دقت زيادی مشغول بررسی آخرين تکليف او بود، زير چشمی نگاهی انداخت. ابروهاي زن در هم گره خورده بود و چشمانش بر روی کاغذ حرکت می کرد.به چشمان آبی آسمانی زن که بر اثر تمرکز تنگ شده بود، نگاه می کرد، سپس نگا...
  8. آخرین ژنرال
    فصل اول: بازگشت به هاگوارتزامواج به صاحل می خردند، هوا گرم،سوزاننده و دریاچه همراه با امواجی بلند بود مردم بر کنار آن منتظر بودند تا سوار قایق ها شوند شخی بلند قامت در کنار صاحل دریاچه ایستاده بود و سه نفر دیگر را که 2 تا از آن ها مرد و دیگری 1 پسر نوجوان بود زیر نظر داشتند. آنها...
  9. اخرین نبرد
    فصل اول مرگ خواران در هاگوارتزيكي ديگه از اون روزهاي باروني بود هري و رون هرميون طبق معمول اون روز ها توي برج گريفيندور مونده بودند و به تكاليف عقب موندشون ميرسيدن هري كه دلش براي پرواز با آذرخش تنگ شده بود نگاهي به آسمون انداخت و گفت : آخه چرا ؟؟ رون كه تمام دستهاي خودشو با مر...
  10. هری پاتر و دنیای جادویی من
    دینگ - دینگ – دینگ ساعت 12 شب بود و لیلی و جیمز در حالی که روی کاناپه های حال نشسته بودند، می خواستند اخبار ساعت دوازده مشنگ ها رو نگاه کنند. ---- خلاصه مهمترین عناوین اخبار امشب : *انفجارات متعدد در شهر لندن، از جمله ایستگاه قطار شهر لندن و یکی از محله های شهر لندن و بیانیه های کشو...
« 1 ... 10 11 12 (13) 14 15 16 »

هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.