هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

[index]

Blood-status-names

(تفاوت بین نسخه‌ها)

index | تغییرات اخیر | تعویض به حالت مدیا ویکی

نسخهٔ قابل چاپ | تکذیب‌نامه‌ها | سیاست حفظ اسرار | نسخهٔ فعلی

نسخهٔ ۱۶:۱۰, ۵ ژانویه ۲۰۰۹ (ویرایش)
Xo.چو چانگ (بحث | مشارکت‌ها)

→ تفاوت قبلی
نسخهٔ ۱۵:۴۹, ۱۰ مه ۲۰۰۹ (ویرایش)
Xo.چو چانگ (بحث | مشارکت‌ها)

تفاوت بعدی ←
سطر ۶: سطر ۶:
-''[پدر و مادر من] فکر کردن ولدمورت درست میگه، همه شون طرف خالص کردن نژاد جادویی و خلاص شدن از دست اون ماگل‌زاده ها، و قدرت دادن به خون‌خالص ها بودن.''+''[پدر و مادر من] فکر کردن ولدمورت درست میگه، همه شون طرفدار خالص کردن نژاد جادویی و خلاص شدن از دست اون ماگل‌زاده ها، و قدرت دادن به خون‌خالص ها بودن.''
--- '' سیریوس بلک (م.ق.6)''+-- " سیریوس بلک (م.ق.6)"
سطر ۱۸: سطر ۱۸:
!اطلاعات مرتبط: !اطلاعات مرتبط:
|- |-
-|#خون‌خالص+|# خون‌خالص
-|#هری پاتر: خون‌خالص، نیمه خالص، یا «گندزاده»؟+|# هری پاتر: خون‌خالص، نیمه خالص، یا «گندزاده»؟
|- |-
-|#نیمه‌خالص+|# نیمه‌خالص
-|#هری پاتر: راستین ترین گریفیندوری؟+|# هری پاتر: راستین ترین گریفیندوری؟
|- |-
-|#ماگل‌زاده+|# ماگل‌زاده
-|#خانواده هرمیون+|# خانواده هرمیون
|- |-
-|#خائن به خون+|# خائن به خون
-|#توانایی جادویی و چوبهای جادو+|# توانایی جادویی و چوبهای جادو
|- |-
-|#فشفشه+|# فشفشه
-|#تعصب: موضوع مهم کتاب ها+|# تعصب: موضوع مهم کتاب ها
|} |}
سطر ۴۳: سطر ۴۳:
#به توانایی جادویی به شکل «قدرت» جادویی نیز اشاره شده است و همه جادوگران و ساحره ها این قدرت را در سطحی دارند. برای مثال، بارتی کراوچ پدر به عنوان «قدرتمند از نظر جادویی» وصف شده است. #به توانایی جادویی به شکل «قدرت» جادویی نیز اشاره شده است و همه جادوگران و ساحره ها این قدرت را در سطحی دارند. برای مثال، بارتی کراوچ پدر به عنوان «قدرتمند از نظر جادویی» وصف شده است.
-#به گفته خون‌خالصان افراطی نظیر والدین سیریوس بلک، یک جادوگر فقط انسانی نیست که به نظر برسد ژن هایی در ترکیب مشخصی دارد که به قدرت جادویی منجر می شود. با توجه به این فلسفه، جادوگران در واقع نژادی جدا از ماگل ها هستند (نژاد جادویی) (م.ق.6). منبع را به یاد داشته باشید – فقط به دلیل این که برخی خانواده های خون‌خالص از این عقیده طرفداری می کنند نشانگر این نیست که ارزشی علمی هم داشته باشد. همزمان با این، توجه کنید که به گفته اسکمندر (ج.ش)، مردمانی جادوگری با اطمینان خیلی بیشتری وجود دارند که برای رده بندی ماگل ها به عنوان «جانوران» به جای «موجودات» اقدام کرده campaignاند.+#به گفته خون‌خالصان افراطی نظیر والدین سیریوس بلک، یک جادوگر فقط انسانی نیست که به نظر می آید ژن هایی در ترکیب مشخص دارد که به قدرت جادویی منجر می شود. با توجه به این فلسفه، جادوگران در واقع نژادی جدا از ماگل ها هستند (نژاد جادویی) (م.ق.6). منبع را به یاد داشته باشید – فقط به دلیل این که برخی خانواده های خون‌خالص از این عقیده طرفداری می کنند نشانگر این نیست که ارزشی علمی هم داشته باشد. همزمان با این، توجه کنید که به گفته اسکمندر (ج.ش)، مردمانی جادوگری با اطمینان خیلی بیشتری وجود دارند که برای رده بندی ماگل ها به عنوان «جانوران» به جای «موجودات» اقدام کرده campaignاند.
#ماگل ها هیچ قدرت جادویی ندارند، اما روی هم رفته این مانع دیده شدن چیزهای جادویی توسط آنها نمی شود. در هر حال بدون راهنمایی شدن در مورد چیزهای جادویی، چشم های آنان به سادگی تمایل به رد شدن از آنها دارند. #ماگل ها هیچ قدرت جادویی ندارند، اما روی هم رفته این مانع دیده شدن چیزهای جادویی توسط آنها نمی شود. در هر حال بدون راهنمایی شدن در مورد چیزهای جادویی، چشم های آنان به سادگی تمایل به رد شدن از آنها دارند.
سطر ۵۵: سطر ۵۵:
#جادوگران سطح های بسیار متفاوتی از قدرت جادویی را دارا هستند. برخی، مانند بارتی کراوچ پدر، «قدرتمند از نظر جادویی» گفته شده اند در حالی که دیگران، مانند نویل لانگ باتم، در نظر دارای قدرت محدودی هستند. در مورد نویل، این به نظر شرایطی می رسد که با تمرین قابل علاج است؛ گرچه همه عوامل تاثیر گذار بر سطح توانایی نویل به ما گفته نشده است (استفاده از چوبدستی پدرش به جای چوبدستی خود، تاثیرات حمله به والدینش، و ... – مک گونگال به او گفت که تنها عاملی که مانع اوست عدم اعتماد به نفسش است.) #جادوگران سطح های بسیار متفاوتی از قدرت جادویی را دارا هستند. برخی، مانند بارتی کراوچ پدر، «قدرتمند از نظر جادویی» گفته شده اند در حالی که دیگران، مانند نویل لانگ باتم، در نظر دارای قدرت محدودی هستند. در مورد نویل، این به نظر شرایطی می رسد که با تمرین قابل علاج است؛ گرچه همه عوامل تاثیر گذار بر سطح توانایی نویل به ما گفته نشده است (استفاده از چوبدستی پدرش به جای چوبدستی خود، تاثیرات حمله به والدینش، و ... – مک گونگال به او گفت که تنها عاملی که مانع اوست عدم اعتماد به نفسش است.)
-اصطلاحاتی وجود دارند که با توجه به وضعیت خونی افراد - کمی مودبانه تر از بقیه آنها - استفاده می شوند.+اصطلاحاتی وجود دارند که با توجه به وضعیت خونی افراد استفاده می شوند(کمی مودبانه تر از بقیه آنها!).
سطر ۶۲: سطر ۶۲:
خانواده های خون‌خالص بسیار نادرند، و بنابراین به هم وابسته اند؛ با داده شدن انتخاب های ممکن محدود از همسران خون‌خالص، خون‌خالص ها رفته رفته کمیاب تر می شوند؛ زیرا یا اعضای آنها آزادی‌خواه تر شده و با دیگران ازدواج می کنند و در نتیجه فرزندان آنان دیگر خون‌خالص نمی شوند، و یا آگاهانه خود را به ازدواج های خون‌خالصی محدود می کنند. خانواده های خون‌خالص بسیار نادرند، و بنابراین به هم وابسته اند؛ با داده شدن انتخاب های ممکن محدود از همسران خون‌خالص، خون‌خالص ها رفته رفته کمیاب تر می شوند؛ زیرا یا اعضای آنها آزادی‌خواه تر شده و با دیگران ازدواج می کنند و در نتیجه فرزندان آنان دیگر خون‌خالص نمی شوند، و یا آگاهانه خود را به ازدواج های خون‌خالصی محدود می کنند.
خانواده های خون‌خالص: خانواده های خون‌خالص:
-خانواده بلک (هم اکنون از بین رفته با مرگ سیریوس بلک)+خانواده بلک (با مرگ سیریوس بلک اکنون از بین رفته)
-خانواده کراوچ (هم اکنون از بین رفته با مرگ بارتی کراوچ پدر و پسر)+خانواده کراوچ (با مرگ بارتی کراوچ پدر و پسر اکنون از بین رفته)
خانواده گانت خانواده گانت
-خانواده لسترنج (ازدواج کرده با بلاتریکس بلک)+خانواده لسترنج (ازدواج با بلاتریکس بلک)
خانواده لانگ باتم (نویل) خانواده لانگ باتم (نویل)
خانواده مالفوی (لوسیوس – دراکو) خانواده مالفوی (لوسیوس – دراکو)
سطر ۱۱۰: سطر ۱۱۰:
به نظر می رسد که بعضی از فشفشه ها ارتباط های خاصی با گربه ها پیدا کرده اند و به آنها به نام آقا یا خانم اشاره می کنند. ممکن است که این گربه ها نقش راهنمایان و کمک حال فشفشه ها را، در دنیایی که آنها واقعا مناسب آن نیستند، ایفا کنند. تا اندازه ای ممکن است این گربه ها، معادل جادوگری سگ های راهنما و دیگر حیواناتی که برای کمک به ماگل های ناتوان آموزش داده می شوند، باشند. به نظر می رسد که بعضی از فشفشه ها ارتباط های خاصی با گربه ها پیدا کرده اند و به آنها به نام آقا یا خانم اشاره می کنند. ممکن است که این گربه ها نقش راهنمایان و کمک حال فشفشه ها را، در دنیایی که آنها واقعا مناسب آن نیستند، ایفا کنند. تا اندازه ای ممکن است این گربه ها، معادل جادوگری سگ های راهنما و دیگر حیواناتی که برای کمک به ماگل های ناتوان آموزش داده می شوند، باشند.
“squib” در انگلیسی یعنی وسایل آتش بازی خرابی که درست نمی سوزد “squib” در انگلیسی یعنی وسایل آتش بازی خرابی که درست نمی سوزد
-جی کی رولینگ درباره وضعیت خونی، سرسختی، و تعصب:+از جی کی رولینگ درباره وضعیت خونی، تبعیض، و تعصب:
-اینترتینمنت ویکلی، 2000.7.9+اینترتینمنت ویکلی، 9/7/2000
-یکی از گسترده ترین موضوعات جام آتش تعصبه. این همیشه تو کتابای شما بوده، با ولدمورتی شبیه هیتلر و پیروانی با تعصب علیه ماگل ها (مردم غیرجادویی). در کتاب چهار، هرمیون سعی می کنه تا جن های خونگی کارگر هاگوراتز رو آزاد+یکی از گسترده ترین موضوعات جام آتش تعصبه. این همیشه تو کتابای شما بوده، با وجود تعصب ولدمورت هیتلرمانند و پیروانش نسبت به ماگل ها(مردم غیر جادویی). در کتاب چهارم، هرمیون تلاش می کنه تا جن های خونگی کارگر مدرسه رو آزاد کنه، جن هایی که برای مدت زمانی چنان طولانی به عنوان خدمتکار استخدام شدن که به هیچ چیز دیگری علاقه نشون نمی دن. چرا شما می خواستید این موضوع رو مطرح کنید؟
 +چون تعصبت احتمالا چیزیه که من بیشتر از هر چیز دیگه ازش بدم میاد. همه شکل های تعصب، کل قضیه «اون چیزی که از من متفاوته حتما شیطانیه». من واقعا دوست دارم این ایده رو مطرح کنم که تفاوت، برابر و خوبه. اما موضوع دیگه ای هم هست که می خوام مطرح کنم. جمعیت های مورد ستم واقع شده، به طور کلی، کسانی نیستند که با قدرت کنار هم بایستند – نه، به طور غم انگیزی، اونا به نوعی بین خودشون چند دسته می شن و به سختی می جنگن. این طبیعت آدماست، پس همون چیزیه که شما اینجا می بینید. این دنیای جادوگرها و ساحره ها، اینا تبعید شده ان، و بعد بین خودشون یه ردهبندی نفرت انگیز به وجود آوردن.
-________________________________________+مصاحبه نیوزراند:
-J.K.Rowling on blood status, prejudice, and intolerance: +کتاب چهار موضوعات متعددی رو مطرح می کنه – بعضی از اونها رو ما قبلا دیدیم، مثل تعصب در تالار اسرار. ما چیزهای بیشتری از این موضوع رو با دانش آموزان خارجی و افراد با نسب متفاوت می بینیم. آیا این چیزیه که شما علاقمند به مطرح کردنش بودید؟
-Entertainment Weekly, 9/7/2000 +از آغاز سنگ جادو، تعصب یه موضوع خیلی قدرتمنده. باورکردنیه که هری با حیرت وارد دنیا میشه: همه چیز قراره عالی باشه و اینجا جاییه که بی عدالتی رخ نمیده. بعد اون می فهمه که این، رخ می ده، و این براش یه شوکه. اون می فهمه که نیمه‌خالص هم هست: برای جادوگری مثل لوسیوس مالفوی، اون هیچوقت یه جادوگر واقعی نمیشه چون مادرش نسب ماگلی داره. این یه موضوع خیلی مهمه.
-One of Goblet's biggest themes is bigotry. It's always been in your books, with the Hitlerlike Lord Voldemort and his followers prejudiced against Muggles (nonmagical people). In book 4, Hermione tries to liberate the school's worker elves, who've been indentured servants so long they lack desire for anything else. Why did you want to explore these themes? +
-Because bigotry is probably the thing I detest most. All forms of intolerance, the whole idea of "that which is different from me is necessary evil." I really like to explore the idea that difference is equal and good. But there's another idea that I like to explore, too. Oppressed groups are not, generally speaking, people who stand firmly together -- no, sadly, they kind of subdivide among themselves and fight like hell. That's human nature, so that's what you see here. This world of wizards and witches, they're already ostracized, and then within themselves, they've formed a loathsome pecking order. +
-Newsround interview: +
-Book Four explores several themes - some we've seen before like prejudice in Chamber of Secrets. We see more of that with foreign students and people with different parentage. Is that something you've been wanting to explore? +
-From the beginning of Philosopher's Stone, prejudice is a very strong theme. It is plausible that Harry enters the world wide-eyed: everything will be wonderful and it's the sort of place where injustices don't happen. Then he finds out that it does happen and it's a shock to him. He finds out that he is a half-blood: to a wizard like Lucius Malfoy, he will never be a true wizard, because his mother was of Muggle parentage. It's a very important theme. +
-Voldemort's a half-blood too... +
-Like Hitler! See! I think it's the case that the biggest bully takes their own defects and they put them on someone else, and they try to destroy them. And that's what he [Voldemort] does. That was very conscious - I wanted to create a villain where you could understand the workings of his mind, not just have a 2-D baddie, dressed up in black, and I wanted to explore that and see where that came from. Harry in Book Four is starting to come to terms with what makes a person turn that way. Because they took wrong choices and he [Voldemort] took wrong choices from an early age. (Newsround) +
-from www.jkrowling.com: +
-Why are some people in the wizarding world (e.g., Harry) called 'half-blood' even though both their parents were magical? +
-The expressions 'pure-blood', 'half-blood' and 'Muggle-born' have been coined by people to whom these distinctions matter, and express their originators' prejudices. As far as somebody like Lucius Malfoy is concerned, for instance, a Muggle-born is as 'bad' as a Muggle. Therefore Harry would be considered only 'half' wizard, because of his mother's grandparents. +
-If you think this is far-fetched, look at some of the real charts the Nazis used to show what constituted 'Aryan' or 'Jewish' blood. I saw one in the Holocaust Museum in Washington when I had already devised the 'pure-blood', 'half-blood' and 'Muggle-born' definitions, and was chilled to see that the Nazis used precisely the same warped logic as the Death Eaters. A single Jewish grandparent 'polluted' the blood, according to their propaganda.+
 +ولدمورت هم نیمه‌خالصه...
 +مثل هیتلر! ببین! من فکر می کنم اینجوریه که قلدر بزرگ عیبهای خودش رو می گیره و و اونا رو رو یکی دیگه می ذاره، و بعد تلاش می کنه اونا رو نابود کنه. و این کاریه که ولدمورت کرد. این خیلی آگاهانه بود – من می خواستم تبهکاری بسازم که شما بتونید کارهای ذهنش رو بفهمید، نه فقط یه تبهکار دوبعدی داشته باشید که لباس سیاه پوشیده، و می خواستم اینو کشف کنم و ببینم که از کجا اومده. هری در کتاب چهار شروع میکنه به کنار اومدن با اونچه که یک انسان رو به این شکل درمیاره. چون اونا انتخابهای اشتباه کردن، و ولدمورت از سن کمی انتخاب های اشتباه کرد. (نیوزراند)
 +از www.jkrowling.com :
 +چرا بعضی از افراد در دنیای جادویی «نیمه‌خالص» نامیده می شن حتی وقتی هردوی والدینشون جادویین (مثل هری)؟
 +اصطلاحات «خون‌خالص»، «نیمه‌خالص» «ماگل‌زاده» به دست کسانی درست شدن که این برتری دادن ها براشون مهمه، و اینها تعصب سازنده هاشون رو نشون میدن. تا جایی که برای کسی مثل لوسیوس مالفوی مهمه، برای مثال، یک ماگل‌زاده همونقدر «بد» هست که یک ماگل. بنابراین هری، به خاطر والدین مادرش، به عنوان یه «نیمه» جادوگر تعیین میشه.
 +
 +اگه فکر می کنین این طفره‌رویه، نمودارهای گرافیکی واقعی نازی ها رو ببینین که باهاشون نشون می دادن چی خون «آریایی» یا «یهود» رو تشکیل میده. بعد از ساختن معانی «خون‌خالص»، «نیمه‌خالص» و «ماگل‌زاده» ، من یکی از این نمودارهارو تو موزه هولوکاست واشنگتن دیدم؛ و واقعا مأیوس شده بودم از دیدن اینکه نازی ها دقیقا همون منطق انحرافی رو استفاده کردن که مرگخوارا به کار بردن. با توجه به تبلیغات اونا، تنها یک جد یهود خون رو «آلوده» می کرد.
---- ----
''' '''
منبع: [http://www.hp-lexicon.org/wizworld/blood-status-names.html Blood Status] منبع: [http://www.hp-lexicon.org/wizworld/blood-status-names.html Blood Status]
''' '''

نسخهٔ ۱۵:۴۹, ۱۰ مه ۲۰۰۹

در دست ترجمه توسط چو چانگ


(!)

صفحه Blood-status-names از فرهنگ نامه هری پاتر هنوز ناقص است. شخصی که نامش در بالای صفحه است در حال ویرایش این صفحه است. لطفا در صورت دیدن ایراد به جای تغییر در این صفحه در تاپیک بحث در مورد فرهنگ نامه به این شخص اطلاع دهید.



[پدر و مادر من] فکر کردن ولدمورت درست میگه، همه شون طرفدار خالص کردن نژاد جادویی و خلاص شدن از دست اون ماگل‌زاده ها، و قدرت دادن به خون‌خالص ها بودن.

-- " سیریوس بلک (م.ق.6)"



در این صفحه: اطلاعات مرتبط:
# خون‌خالص # هری پاتر: خون‌خالص، نیمه خالص، یا «گندزاده»؟
# نیمه‌خالص # هری پاتر: راستین ترین گریفیندوری؟
# ماگل‌زاده # خانواده هرمیون
# خائن به خون # توانایی جادویی و چوبهای جادو
# فشفشه # تعصب: موضوع مهم کتاب ها


یکی از مشکلات اساسی دنیای جادویی، تعصب و تبعیض بنا شده بر پایه «خلوص» خون جادوگری یک انسان است. بسیاری از اعضای خانواده های خون‌خالص قدیمی به دیده تحقیر به کسانی که خون‌خالص نیستند، می نگرند. این تبعیض به کل فرهنگ نفوذ کرده و در بسیاری از موارد به تعصب علیه «دورگه ها»، برای مثال هاگرید نیمه‌غول و موجوداتی مانند سنتورها، منجر می شود. ولدمورت با برگرداندن دشمنی طبیعی بین گروه های مختلف دنیای جادویی به نفع خودش، از این تعصب سوء استفاده می کند. بسیاری از مردم، مانند والدین و برادر سیریوس بلک، ابتدا مجذوب حمایت از ولدمورت شده بودند، چرا که او پیامی از تعصب نسبت به غیر خون‌خالص ها را تبلیغ می کرد.

به شکل جالب توجهی ولدمورت، که یک فلسفه خون‌خالص را جلو می برد، خود یک نیمه‌خالص است. ممکن است که طرفداران او این را ندانند، همان طور که بلاتریکس هنگامی که هری این واقعیت را به او گفت، طوری رفتار کرد که انگار هری به مقدساتش توهین کرده است. این نیز جالب است که به گفته دامبلدور، وقتی ولدمورت یکی از دو کودکی که مطابق با پیشگویی بودند را برای حمله انتخاب می کرد، نیمه‌خالصی مانند خود را انتخاب کرد که به نظرش خطرناک تر بود (م.ق.37).

برای درک کل موضوع وضعیت خونی، باید طبیعت جادوگرها را درک کرد.

  1. به توانایی جادویی به شکل «قدرت» جادویی نیز اشاره شده است و همه جادوگران و ساحره ها این قدرت را در سطحی دارند. برای مثال، بارتی کراوچ پدر به عنوان «قدرتمند از نظر جادویی» وصف شده است.
  1. به گفته خون‌خالصان افراطی نظیر والدین سیریوس بلک، یک جادوگر فقط انسانی نیست که به نظر می آید ژن هایی در ترکیب مشخص دارد که به قدرت جادویی منجر می شود. با توجه به این فلسفه، جادوگران در واقع نژادی جدا از ماگل ها هستند (نژاد جادویی) (م.ق.6). منبع را به یاد داشته باشید – فقط به دلیل این که برخی خانواده های خون‌خالص از این عقیده طرفداری می کنند نشانگر این نیست که ارزشی علمی هم داشته باشد. همزمان با این، توجه کنید که به گفته اسکمندر (ج.ش)، مردمانی جادوگری با اطمینان خیلی بیشتری وجود دارند که برای رده بندی ماگل ها به عنوان «جانوران» به جای «موجودات» اقدام کرده campaignاند.
  1. ماگل ها هیچ قدرت جادویی ندارند، اما روی هم رفته این مانع دیده شدن چیزهای جادویی توسط آنها نمی شود. در هر حال بدون راهنمایی شدن در مورد چیزهای جادویی، چشم های آنان به سادگی تمایل به رد شدن از آنها دارند.
    1. ماگل ها متوجه پاتیل درزدار نمی شوند – به نظر می رسد که چشمان آنان از مغازه ای در یک طرف به مغازه ای در طرف دیگر سر می خورد، بدون اینکه میخانه بین آنها را ببیند.
    1. ذهن ماگل ها می تواند تحت تاثیر قرار بگیرد، مثلا وقتی آنها به هاگوارتز نگاه می کنند، علامتی با نوشته «خطر، نزدیک نشوید» و یک خرابه می بینند.
  1. اگر به ماگل ها راهنمایی شود، آنها می توانند چیزهای جادویی را ببینند. به نظر می رسد که والدین هرمیون پاتیل درزدار را دیدند، چرا که وارد کوچه دیاگون شدند. اما بدون شک این فقط وقتی است که راه را به آنها نشان داده باشند.
  1. جادوگران سطح های بسیار متفاوتی از قدرت جادویی را دارا هستند. برخی، مانند بارتی کراوچ پدر، «قدرتمند از نظر جادویی» گفته شده اند در حالی که دیگران، مانند نویل لانگ باتم، در نظر دارای قدرت محدودی هستند. در مورد نویل، این به نظر شرایطی می رسد که با تمرین قابل علاج است؛ گرچه همه عوامل تاثیر گذار بر سطح توانایی نویل به ما گفته نشده است (استفاده از چوبدستی پدرش به جای چوبدستی خود، تاثیرات حمله به والدینش، و ... – مک گونگال به او گفت که تنها عاملی که مانع اوست عدم اعتماد به نفسش است.)

اصطلاحاتی وجود دارند که با توجه به وضعیت خونی افراد استفاده می شوند(کمی مودبانه تر از بقیه آنها!).


خون‌خالص جادوگر یا ساحره ای با تبار جادوگری «خالص»، بدون هیچ اجداد ماگلی تا هرجا که می تواند تعیین شود. خانواده های خون‌خالص بسیار نادرند، و بنابراین به هم وابسته اند؛ با داده شدن انتخاب های ممکن محدود از همسران خون‌خالص، خون‌خالص ها رفته رفته کمیاب تر می شوند؛ زیرا یا اعضای آنها آزادی‌خواه تر شده و با دیگران ازدواج می کنند و در نتیجه فرزندان آنان دیگر خون‌خالص نمی شوند، و یا آگاهانه خود را به ازدواج های خون‌خالصی محدود می کنند. خانواده های خون‌خالص: خانواده بلک (با مرگ سیریوس بلک اکنون از بین رفته) خانواده کراوچ (با مرگ بارتی کراوچ پدر و پسر اکنون از بین رفته) خانواده گانت خانواده لسترنج (ازدواج با بلاتریکس بلک) خانواده لانگ باتم (نویل) خانواده مالفوی (لوسیوس – دراکو) خانواده ویزلی توجه کنید که هیچ چیز خوب یا بدی در مورد خون‌خالص بودن وجود ندارد. تنها موضوع برای حمایت از خلوص یک خون‌خالص این است که این، یا به یک شانس خوب نیاز دارد (عاشق کسی شدن که به نظر می رسد صلاحیت خون‌خالص بودن را داراست) و یا به آگاهانه حمایت کردن از یک طرز برخورد متعصب نسبت به کسی که قابل قبول است. مشخصه دوم است که دلیل انتخاب آگاهانه همه این خانواده های خون‌خالصی که می دانیم عقیده ولدمورت را جذاب یافته بودند – برای راه کاری برای نسل هایی که مطابق با او تا درجه مشخصی بودند

مشخصه دوم، دلیل این است که چرا بسیاری از این همه خانواده های خون خالصی که می دانیم فلسفه ولدمورت را جذاب یافته بودند، آگاهانه راهکاری برای نسل هایی که تا درجه مشخصی، مطابق با او بودند، انتخاب کردند. نیمه‌خالص جادوگر یا ساحره ای با حداقل یک پدر یا مادر جادوگر، اما با حداقل یک پدر، مادر، مادربزرگ یا پدربزرگ ماگل. هری پاتر (مادر ساحره ماگل‌زاده، پدر جادوگر) تام ماروولو ریدل (پدر ماگل، مادر ساحره خون‌خالص) سیموس فینیگان (پدر ماگل، مادر ساحره) نیمفادورا تانکس (پدر جادوگر ماگل‌زاده، مادر ساحره خون‌خالص) دین توماس (مادر ماگل، پدر جادوگر گرچه دین این را نمی داند) (JKR) روبیوس هاگرید (پدر جادوگر، مادر غول)

هری پاتر و تام ریدل (اکنون لرد ولدمورت)، هردو نیمه‌خالصند. هری در تالار اسرار، برای تلف کردن زمان با استفاده از این به مرگخوارها طعنه می زد. (و به عنوان یک امتیاز مقابل، مرگ خواران را آنقدر خشمگین کرد که بعضی از آنها اعتماد به نفس عالی شان را از دست دادند): هری با بی پروایی گفت: «می دونستین اونم یه نیمه خالصه؟» هرمیون ناله ای در گوش هری کرد و هری ادامه داد: «ولدمورت؟ آره، مادرش یه ساحره بود اما پدرش ماگل بود – نکنه به شماها گفته خون‌خالصه؟» (م.ق.35)

بسیاری از دنیای جادویی در واقع در این دسته اند. بدون ازدواج با ماگل ها، نژاد جادوگری به احتمال زیاد تا به حال از بین رفته بود (ح.ا.7). ماگل‌زاده انسان جادوگری متولد شده از پدر و مادر ماگل. کالین و دنیس کریوی لیلی اونز جاستین فینچ فلچلی هرمیون گرنجر تد تانکس

بسیاری از جادوگران و ساحره ها ماگل‌زاده اند. نامی زشت، و احمقانه برای ماگل‌زاده، گندزاده است (ادبیات: خون کثیف)، اما این اصطلاحی نیست که در میان با ادبان استفاده شود (ح.ا.7) در دومین جنگ جادوگری، پس از اینکه ولدمورت و خدمتگزارانش وزیر سحر جادو، اسکریمجیور را به قتل رساندند و وزارت سحر و جادو را تصرف کردند، ماگل‌زاده ها باید خود را به کمیته ثبت نام از ماگل‌زاده ها معرفی کرده و در فهرست ماگل‌زاده ها ثبت می شدند (ی.م.11).

خائن به خون خون‌خالصی که اصراری برای حمایت از خلوص خون خود ندارد. خون‌خالص ها باید منحصر به فرد باشند، باید به چشم تحقیر به نیمه‌خالص ها یا ماگل‌زاده ها نگاه کنند. خون‌خالص هایی که این طرز نگرش متعصب را ندارند، خائن به خون نامیده می شوند. اصولا از این اصطلاح برای اشاره به جادوگر یا ساحره خون‌خالصی استفاده می شود (عموما به عنوان توهین از طرف خون‌خالصان متعصب، اما گهگاه برای طعنه زدن توسط کسانی که این اصطلاح برای آنها به کار می رود) که متعهد به این هوشیاری بسیار مورد تعصب واقع شده خون‌خالصی نیستند. والدین سیریوس او را یه خائن به خون دانسته بودند، و همانطور که خود او هنگام نگاه کردن به فرشینه ویرایش شده شجره نامه خانوادگی بلک، به هری گفته بود، «اگه یه خانواده باشه که همه شون از دم خائن به خون باشن اون خانواده ویزلیه.» فشفشه انسان بدون جادویی که از والدین جادوگر متولد شده است، و پدیده بسیار کمیاب تری از یک جادوگر یا ساحره ماگل‌زاده است. آرابلا فیگ آرگوس فیلچ یک فشفشه یک ماگل نیست. فشفشه که در یک خانواده جادوگر متولد می شود، چنان سطح قدرت جادویی پایینی دارد که اصولا قادر به جادو کردن نیست. در هر صورت، با اینکه یک فشفشه نمی تواند وردها را اجرا کند، اما ظاهرا می تواند چیزهای جادویی، مانند روح ها، را ببیند. اما نه دیوانه ساز ها را (JKR). به نظر می رسد که بعضی از فشفشه ها ارتباط های خاصی با گربه ها پیدا کرده اند و به آنها به نام آقا یا خانم اشاره می کنند. ممکن است که این گربه ها نقش راهنمایان و کمک حال فشفشه ها را، در دنیایی که آنها واقعا مناسب آن نیستند، ایفا کنند. تا اندازه ای ممکن است این گربه ها، معادل جادوگری سگ های راهنما و دیگر حیواناتی که برای کمک به ماگل های ناتوان آموزش داده می شوند، باشند. “squib” در انگلیسی یعنی وسایل آتش بازی خرابی که درست نمی سوزد از جی کی رولینگ درباره وضعیت خونی، تبعیض، و تعصب: اینترتینمنت ویکلی، 9/7/2000 یکی از گسترده ترین موضوعات جام آتش تعصبه. این همیشه تو کتابای شما بوده، با وجود تعصب ولدمورت هیتلرمانند و پیروانش نسبت به ماگل ها(مردم غیر جادویی). در کتاب چهارم، هرمیون تلاش می کنه تا جن های خونگی کارگر مدرسه رو آزاد کنه، جن هایی که برای مدت زمانی چنان طولانی به عنوان خدمتکار استخدام شدن که به هیچ چیز دیگری علاقه نشون نمی دن. چرا شما می خواستید این موضوع رو مطرح کنید؟ چون تعصبت احتمالا چیزیه که من بیشتر از هر چیز دیگه ازش بدم میاد. همه شکل های تعصب، کل قضیه «اون چیزی که از من متفاوته حتما شیطانیه». من واقعا دوست دارم این ایده رو مطرح کنم که تفاوت، برابر و خوبه. اما موضوع دیگه ای هم هست که می خوام مطرح کنم. جمعیت های مورد ستم واقع شده، به طور کلی، کسانی نیستند که با قدرت کنار هم بایستند – نه، به طور غم انگیزی، اونا به نوعی بین خودشون چند دسته می شن و به سختی می جنگن. این طبیعت آدماست، پس همون چیزیه که شما اینجا می بینید. این دنیای جادوگرها و ساحره ها، اینا تبعید شده ان، و بعد بین خودشون یه ردهبندی نفرت انگیز به وجود آوردن.

مصاحبه نیوزراند: کتاب چهار موضوعات متعددی رو مطرح می کنه – بعضی از اونها رو ما قبلا دیدیم، مثل تعصب در تالار اسرار. ما چیزهای بیشتری از این موضوع رو با دانش آموزان خارجی و افراد با نسب متفاوت می بینیم. آیا این چیزیه که شما علاقمند به مطرح کردنش بودید؟ از آغاز سنگ جادو، تعصب یه موضوع خیلی قدرتمنده. باورکردنیه که هری با حیرت وارد دنیا میشه: همه چیز قراره عالی باشه و اینجا جاییه که بی عدالتی رخ نمیده. بعد اون می فهمه که این، رخ می ده، و این براش یه شوکه. اون می فهمه که نیمه‌خالص هم هست: برای جادوگری مثل لوسیوس مالفوی، اون هیچوقت یه جادوگر واقعی نمیشه چون مادرش نسب ماگلی داره. این یه موضوع خیلی مهمه.

ولدمورت هم نیمه‌خالصه...

مثل هیتلر! ببین! من فکر می کنم اینجوریه که قلدر بزرگ عیبهای خودش رو می گیره و و اونا رو رو یکی دیگه می ذاره، و بعد تلاش می کنه اونا رو نابود کنه. و این کاریه که ولدمورت کرد. این خیلی آگاهانه بود – من می خواستم تبهکاری بسازم که شما بتونید کارهای ذهنش رو بفهمید، نه فقط یه تبهکار دوبعدی داشته باشید که لباس سیاه پوشیده، و می خواستم اینو کشف کنم و ببینم که از کجا اومده. هری در کتاب چهار شروع میکنه به کنار اومدن با اونچه که یک انسان رو به این شکل درمیاره. چون اونا انتخابهای اشتباه کردن، و ولدمورت از سن کمی انتخاب های اشتباه کرد. (نیوزراند) از www.jkrowling.com : چرا بعضی از افراد در دنیای جادویی «نیمه‌خالص» نامیده می شن حتی وقتی هردوی والدینشون جادویین (مثل هری)؟ اصطلاحات «خون‌خالص»، «نیمه‌خالص» «ماگل‌زاده» به دست کسانی درست شدن که این برتری دادن ها براشون مهمه، و اینها تعصب سازنده هاشون رو نشون میدن. تا جایی که برای کسی مثل لوسیوس مالفوی مهمه، برای مثال، یک ماگل‌زاده همونقدر «بد» هست که یک ماگل. بنابراین هری، به خاطر والدین مادرش، به عنوان یه «نیمه» جادوگر تعیین میشه.

اگه فکر می کنین این طفره‌رویه، نمودارهای گرافیکی واقعی نازی ها رو ببینین که باهاشون نشون می دادن چی خون «آریایی» یا «یهود» رو تشکیل میده. بعد از ساختن معانی «خون‌خالص»، «نیمه‌خالص» و «ماگل‌زاده» ، من یکی از این نمودارهارو تو موزه هولوکاست واشنگتن دیدم؛ و واقعا مأیوس شده بودم از دیدن اینکه نازی ها دقیقا همون منطق انحرافی رو استفاده کردن که مرگخوارا به کار بردن. با توجه به تبلیغات اونا، تنها یک جد یهود خون رو «آلوده» می کرد.


منبع: Blood Status


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.