متن زير حاصل ترجمهي مقالهاي نوشتهي فيليس د.موريس از وبسايت مرجع hp-lexicon ميباشد.
البته به نظر اين مقاله مربوط به زمان انتشار كتاب "هري پاتر و محفل ققنوس" ميباشد. اما مطالب آن براي من بسيار جذاب و زيبا بود كه اميدوارم شما نيز از خواندن آن خوشتان بيايد.
هر چند ميتوان آن را با اطلاعات بدست آمده از كتابهاي بعدي نيز تكميل كرد...
فاوكس، ققنوس ِ پروفسور دامبلدور، نقش برجسته اي در چهار كتاب اول هري پاتر بازي كرد. با پنجمين كتاب كه "هري پاتر و محفل ققنوس" عنوان دارد، سزاور است كه در مورد گذشته ي فاوكس تفكر كنيم.
پشتوانه اي قوي در مجموعه كتابهاي جي.كي.رولينگ وجود دارد براي اين تئوري كه فاوكس ققنوس گودريك گريفيندور در زماني كه گريفيندور زنده بوده است:
> فاوكس سرخ و طلاييست، به رنگ تالار گريفيندور. چوبدستي هري به عنوان هسته ي جادويي يكي از پرهاي فاوكس را داراست، و اخگرهاي سرخ و طلايي رنگ در اولين مرتبهاي كه او آن را تكان داد از انتهاي چوبدستي بيرون ريخت.
> فاوكس به همراه كلاه گروه بندي و شمشير كه به گريفيندور تعلق دارند در دفتر دامبلدور زندگي ميكند. تعداد فراواني از اشياء دفتر كه در قبل متعلق به گريفيندور بودند نيز اظهار ميكنند كه دفتر دامبلدور روزي دفتر گريفيندور بوده است. اين موضوع توسط كوبه ي به شكل شيردال برروي درب دفتر دامبلدور بيشتر تاييد ميشود.
> در كتاب جانوان شگفت انگيز و زيستگاه آنان، نووت اسكمندر (اسم مستعار جي.كي.رولينگ) اشاره ميكند كه «ققنوس درجه ي XXXX دارد، نه به اين خاطر كه متهاجم است، بلكه چون تعداد خيلي اندكي از جادوگران تا كنون در اهلي كردن آن موفق شدهاند»(صفحهي32) هر دوي گريفيندور و دامبلدور به عنوان جادوگراني بيمانند قدرتمند توصيف شدهاند، بنابراين اينها ميتواند دليل اين مدعا باشد كه اگر دامبلدور يكي از معدود جادوگران توانا به رام كردن يك ققنوس است، گريفيندور محتمل است كه ديگري باشد.
> در ج.ش*، اسكمندر به ما ميگويد كه «ققنوس تا سن نامحدودي زندگي ميكند از آنجايي كه ميتواند دوباره خلق شود، بدين ترتيب كه وقتي بدنش در آستانهي نابوديست شعله ور ميشود، و دوباره به عنوان يك جوجه از خاكسترها برميخيزد»(صفحهي32). نظر به اين كه ققنوسها ميتوانند خودشان را از خاكستر بدنهاي سالخورهي خود احيا كنند، فاوكس ميتواند از زمان گريفيندور زنده مانده باشد. بعلاوه كه باسيليسك نيز از زمان اسليترين زنده مانده(البته تا انتهاي تالار اسرار!)
> در افسانه، اعتقاد بر اين است كه شيردال «دشمن مار و باسيليسكها، كه هردوي آنها به عنوان تجسم ِ اهريمن شيطاني شناخته شدهاند»(از وبسايت چه چيز در يك نام است - بيان شده از ديكشنري ِ نمادها.)اين ميتواند برابري باشد براي فاوكس ِ گريفيندور و باسيليسك ِ اسليترين، و شايد مدركي براي جنگ احتمالي نيك-عليه-شر ِ گريفيندور و اسليترين در 1000 سال پيش. بعلاوه، فاوكس در تالار اسرار به هري كمك كرد باسيليسك را شكست دهد و آواز ققنوس هري را، هم در تالار اسرار و هم در قبرستان در جام آتش نيرومند كرد. قدرتمند شدن ِ شجاعت هري توسط فاوكس سازگار است با چيزي كه اسكمندر در ج.ش به ما ميگويد: «آواز ققنوس سحرآميز است؛ مشهور است به اين كه شجاعت قلبهاي پاك را افزايش ميدهد و به اين كه ترس را به قلب ناپاكان انزال ميكند»(صفحهي32.(
بنابراين اگر ما اساس بحث را قبول كنيم كه فاوكس روزگاري ققنوس ِ گريفيندور بوده است. اين، سوال جالب را بوجود ميآورد که چه كسي ممكن است مالك فاوكس در بين زمان مرگ گريفيندور و هنگامي كه دامبلدور مسئوليت او را بر عهده گرفته است بوده. در كتاب كلمات جادويي هري پاتر نوشته ي ديويد كالبر؛ او دريدس كليودنا (يكي از ساحره هاي مشهور بر روي كارتهاي شكلات قوباغه اي) را به عنوان مالك «سه پرندهي سحرشده كه بيماريها را شفا ميدهند»(صفحهي185) توصيف ميكند. از آنجايي كه «اشك ققنوس خواص درماني قوي دارد»(ج.ش) شايد دريدس كليودنا مالك فيمابيني ِ فاوكس بوده است!
*: ج.ش = جانوران شگفت انگيز و زيستگاه آنان
البته به نظر اين مقاله مربوط به زمان انتشار كتاب "هري پاتر و محفل ققنوس" ميباشد. اما مطالب آن براي من بسيار جذاب و زيبا بود كه اميدوارم شما نيز از خواندن آن خوشتان بيايد.
هر چند ميتوان آن را با اطلاعات بدست آمده از كتابهاي بعدي نيز تكميل كرد...
فاوكس، ققنوس ِ پروفسور دامبلدور، نقش برجسته اي در چهار كتاب اول هري پاتر بازي كرد. با پنجمين كتاب كه "هري پاتر و محفل ققنوس" عنوان دارد، سزاور است كه در مورد گذشته ي فاوكس تفكر كنيم.
پشتوانه اي قوي در مجموعه كتابهاي جي.كي.رولينگ وجود دارد براي اين تئوري كه فاوكس ققنوس گودريك گريفيندور در زماني كه گريفيندور زنده بوده است:
> فاوكس سرخ و طلاييست، به رنگ تالار گريفيندور. چوبدستي هري به عنوان هسته ي جادويي يكي از پرهاي فاوكس را داراست، و اخگرهاي سرخ و طلايي رنگ در اولين مرتبهاي كه او آن را تكان داد از انتهاي چوبدستي بيرون ريخت.
> فاوكس به همراه كلاه گروه بندي و شمشير كه به گريفيندور تعلق دارند در دفتر دامبلدور زندگي ميكند. تعداد فراواني از اشياء دفتر كه در قبل متعلق به گريفيندور بودند نيز اظهار ميكنند كه دفتر دامبلدور روزي دفتر گريفيندور بوده است. اين موضوع توسط كوبه ي به شكل شيردال برروي درب دفتر دامبلدور بيشتر تاييد ميشود.
> در كتاب جانوان شگفت انگيز و زيستگاه آنان، نووت اسكمندر (اسم مستعار جي.كي.رولينگ) اشاره ميكند كه «ققنوس درجه ي XXXX دارد، نه به اين خاطر كه متهاجم است، بلكه چون تعداد خيلي اندكي از جادوگران تا كنون در اهلي كردن آن موفق شدهاند»(صفحهي32) هر دوي گريفيندور و دامبلدور به عنوان جادوگراني بيمانند قدرتمند توصيف شدهاند، بنابراين اينها ميتواند دليل اين مدعا باشد كه اگر دامبلدور يكي از معدود جادوگران توانا به رام كردن يك ققنوس است، گريفيندور محتمل است كه ديگري باشد.
> در ج.ش*، اسكمندر به ما ميگويد كه «ققنوس تا سن نامحدودي زندگي ميكند از آنجايي كه ميتواند دوباره خلق شود، بدين ترتيب كه وقتي بدنش در آستانهي نابوديست شعله ور ميشود، و دوباره به عنوان يك جوجه از خاكسترها برميخيزد»(صفحهي32). نظر به اين كه ققنوسها ميتوانند خودشان را از خاكستر بدنهاي سالخورهي خود احيا كنند، فاوكس ميتواند از زمان گريفيندور زنده مانده باشد. بعلاوه كه باسيليسك نيز از زمان اسليترين زنده مانده(البته تا انتهاي تالار اسرار!)
> در افسانه، اعتقاد بر اين است كه شيردال «دشمن مار و باسيليسكها، كه هردوي آنها به عنوان تجسم ِ اهريمن شيطاني شناخته شدهاند»(از وبسايت چه چيز در يك نام است - بيان شده از ديكشنري ِ نمادها.)اين ميتواند برابري باشد براي فاوكس ِ گريفيندور و باسيليسك ِ اسليترين، و شايد مدركي براي جنگ احتمالي نيك-عليه-شر ِ گريفيندور و اسليترين در 1000 سال پيش. بعلاوه، فاوكس در تالار اسرار به هري كمك كرد باسيليسك را شكست دهد و آواز ققنوس هري را، هم در تالار اسرار و هم در قبرستان در جام آتش نيرومند كرد. قدرتمند شدن ِ شجاعت هري توسط فاوكس سازگار است با چيزي كه اسكمندر در ج.ش به ما ميگويد: «آواز ققنوس سحرآميز است؛ مشهور است به اين كه شجاعت قلبهاي پاك را افزايش ميدهد و به اين كه ترس را به قلب ناپاكان انزال ميكند»(صفحهي32.(
بنابراين اگر ما اساس بحث را قبول كنيم كه فاوكس روزگاري ققنوس ِ گريفيندور بوده است. اين، سوال جالب را بوجود ميآورد که چه كسي ممكن است مالك فاوكس در بين زمان مرگ گريفيندور و هنگامي كه دامبلدور مسئوليت او را بر عهده گرفته است بوده. در كتاب كلمات جادويي هري پاتر نوشته ي ديويد كالبر؛ او دريدس كليودنا (يكي از ساحره هاي مشهور بر روي كارتهاي شكلات قوباغه اي) را به عنوان مالك «سه پرندهي سحرشده كه بيماريها را شفا ميدهند»(صفحهي185) توصيف ميكند. از آنجايي كه «اشك ققنوس خواص درماني قوي دارد»(ج.ش) شايد دريدس كليودنا مالك فيمابيني ِ فاوكس بوده است!
*: ج.ش = جانوران شگفت انگيز و زيستگاه آنان