وضعیتی را تصور کنید که وقتی در یخچال را باز می کنید هیچ چیز در آن موجود نیست، صندوقچهی گالیون را هم که بررسی میکنید گالیون چندانی در آن پیدا نمیکنید و خلاصه که به معنای واقعی کلمه فقر و قحطی به سراغتان آمده است و این وضعیتی است که محفل ققنوس به آن دچار شده است!
در این وضع محفلیها هم تلاش چندانی نمیکنند و بر سر همان مقدار کم سوپ پیاز خونریزی راه می اندازند.
حال دامبلدور در این وضع که حتی پول خرید پیاز را هم ندارد چه میکند؟ از مرگخواران گالیون قرض می کند؟ یا اینکه از این وضع به عنوان فرصت استفاده میکند؟
اگر دامبلدور را خوب بشناسید میدانید که بی شک انتخابش راه دوم است. هر چه باشد او دامبلدور است!
او برای آن که به محفلی ها بقبولاند که برای قوی کردنشان آنها را گشنگی میدهد و نه برای کمبود بودجه، آنها را روانهی جنگل می کند تا مدتی هم زندگی طبیعی داشته باشند!
پس شما هم وسایلتان را جمع کنید و به جنگل بیایید تا ماجراهایی که محفلیون پشت سر میگذارند را دنبال کنید. ولی مواظب باشید! جنگل میتواند خطراتی هم به دنبال داشته باشد...
بیشک دیدگاه هر کس نشانهی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم
|