سایر خبر ها |
---|
۱۳۹۳/۹/۱۹ ۱:۱۲:۳۱ - هدیه کریسمسی پاترمور |
۱۳۹۳/۶/۷ ۱۶:۵۷:۱۲ - عدم دسترسی ارسال |
۱۳۹۳/۵/۹ ۱۴:۵۰:۰۰ - آغاز به کار گاتیفا |
۱۳۹۳/۴/۲۰ ۱:۰۰:۰۰ - ترجمه فارسی داستانک جدید رولینگ درباره ارتش دامبلدور |
۱۳۹۳/۴/۱۸ ۲۳:۰۰:۰۰ - نوشته جدید رولینگ از هری پاتر و دوستانش در جام جهانی کوییدیچ |
فرستنده | شاخه |
---|---|
harry_blood | فرستادهشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۶/۸ ۱۰:۴۳ به روزشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۶/۸ ۱۰:۴۳ |
عضویت از: ۱۳۸۴/۵/۲۲ از: قصر خانواده مالفوی پیام: 807 |
Re: انتهاي داستان هريپاتر ترسن... وای نکنه لرد سیاه بمیره اگه لرد بمیره خودم می کشمش
|
پاسخها | فرستنده | فرستادهشده در تاریخ |
---|---|---|
Re: انتهاي داستان هريپاتر ترسن... | fandak | ۱۳۸۴/۶/۲۲ ۱۷:۲۶ |
فرستنده | شاخه |
---|---|
ژان | فرستادهشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۵/۲۳ ۸:۵۵ به روزشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۵/۲۳ ۸:۵۵ |
عضویت از: ۱۳۸۴/۴/۱۲ از: پیام: 433 |
Re: انتهاي داستان هريپاتر ترسن... اخش هر جوری تموم شه مهم نیست مهم اینه که رولینگ میدونه میخواد چه کار کنه
|
فرستنده | شاخه |
---|---|
jostojoogar | فرستادهشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۵/۳ ۲۲:۰۲ به روزشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۵/۳ ۲۲:۰۲ |
عضویت از: ۱۳۸۴/۴/۳۰ از: ميدان گريمولد پیام: 1 |
Re: انتهاي داستان هريپاتر ترسن... اگه به ا.ن كسي كه كه الان چند ساله اعتماد كرديم و همه چيزشو قبول داشتيم ، هنوز هم اعتماد داشته باشيم ، پس ديگه جاي ترسي باقي نمي م.نه ، مي مونه ؟؟؟؟؟
|
فرستنده | شاخه |
---|---|
phoenix666 | فرستادهشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۵/۳ ۲۱:۵۱ به روزشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۵/۳ ۲۱:۵۱ |
عضویت از: ۱۳۸۳/۱۰/۱۹ از: otag khabe dambeldor پیام: 59 |
Re: انتهاي داستان هريپاتر ترسن... شاید احتمالا" ممکن است |
فرستنده | شاخه |
---|---|
استرجس-پادمور | فرستادهشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۵/۲ ۲۱:۲۳ به روزشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۵/۲ ۲۱:۲۳ |
عضویت از: ۱۳۸۴/۳/۷ از: یک جایی! پیام: 3574 |
Re: انتهاي داستان هريپاتر ترسن... خدا کنه خوب تموم کنه. حالا ترسناک هم بود بود
|
فرستنده | شاخه |
---|---|
عمو ورنون | فرستادهشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۴/۲۹ ۱۵:۳۲ به روزشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۴/۲۹ ۱۵:۳۲ |
عضویت از: ۱۳۸۴/۳/۲۶ از: پریوت درایو پیام: 137 |
Re: انتهاي داستان هريپاتر ترسن... آخر داستان چیه که ترس آوره؟
|
فرستنده | شاخه |
---|---|
Artabanus | فرستادهشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۴/۲۹ ۱۴:۳۳ به روزشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۴/۲۹ ۱۴:۳۳ |
عضویت از: ۱۳۸۴/۳/۲۴ از: جهنم پیام: 329 |
Re: انتهاي داستان هريپاتر ترسن... خدا كنه خوب تموم كنه.
وگرنه دارم واسش |
فرستنده | شاخه |
---|---|
سیریوس 666 | فرستادهشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۴/۲۹ ۱۳:۵۸ به روزشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۴/۲۹ ۱۳:۵۸ |
عضویت از: ۱۳۸۴/۳/۲۸ از: خانه ی شماره دوازده میدان گریمولد پیام: 43 |
Re: انتهاي داستان هريپاتر ترسن... اووووه رولینگ هر حوری بنویسه من سبکشو دوست دارم .....عاشقه قلمشم :bigkiss: :bigkiss: هر چی ترسناک تر بهتر
|
پاسخها | فرستنده | فرستادهشده در تاریخ |
---|---|---|
Re: انتهاي داستان هريپاتر ترسن... | دخترک | ۱۳۸۴/۴/۲۹ ۱۴:۱۶ |
فرستنده | شاخه |
---|---|
tonks | فرستادهشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۴/۲۹ ۱۳:۳۷ به روزشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۴/۲۹ ۱۳:۳۷ |
عضویت از: ۱۳۸۳/۵/۱۵ از: همونجایی که دلبر خونه داره پیام: 149 |
Re: انتهاي داستان هريپاتر ترسن... خدا کنه که مضخرف تمومش نکنه...
والا |
فرستنده | شاخه |
---|---|
Artabanus | فرستادهشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۴/۲۹ ۱۳:۱۱ به روزشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۴/۲۹ ۱۳:۱۱ |
عضویت از: ۱۳۸۴/۳/۲۴ از: جهنم پیام: 329 |
Re: انتهاي داستان هريپاتر ترسن... يعني بنظر شما چي ميشه؟ من خيلي نگرانم.
|
پاسخها | فرستنده | فرستادهشده در تاریخ |
---|---|---|
Re: انتهاي داستان هريپاتر ترسن... | namid2 | ۱۳۸۴/۴/۲۹ ۱۳:۱۵ |
فرستنده | شاخه |
---|---|
Artabanus | فرستادهشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۴/۲۹ ۱۳:۱۱ به روزشده در تاریخ: ۱۳۸۴/۴/۲۹ ۱۳:۱۱ |
عضویت از: ۱۳۸۴/۳/۲۴ از: جهنم پیام: 329 |
Re: انتهاي داستان هريپاتر ترسن... يعني بنظر شما چي ميشه؟ من خيلي نگرانم.
|