آگهی فروش!ما در انباری وزارتخونه صدها پاتیل قدیمی و قیمتی داریم که متاسفانه نه کسی از آنها استفاده میکند و نه اصلا فضایی برای استفاده از آنان را داریم. همین چند وقت پیش هوشنگ ویزلی به انبار رفته بود که داخل یکی از پاتیلها افتاد و نزدیک بود عرق شود که خداروشکر توانستیم به موقع در صحنه حاضر شویم و نجاتش بدهیم. بعضی از این پاتیلها خیلی هم بزرگ نیستند اما وقتی درونشان را نگاه میکنی انگار ده متر عمق دارند. به حق چیزهای نشنیده و ندیده! خلاصه که ما انبارمان پر شده و به پاتیل نیازی نداریم. اگر خریداری نبود، حاضریم این پاتیلها را با انواع غذاهای بهداشتی و بستهبندی شده برای اقلیتها معاوضه کنیم یا حداقل یک پیمانکار بیاید از آنها یک تندیسی چیزی با موضوع «جامعه آزاد جادوگری» که ملت دست به دست هم دادهاند و یک دوپامین جادویی را بالا بردهاند بسازد.
(ممنون از مقاله خوبت سیلویا)