هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

لیگالیون کوییدیچ

فراخوان اقلیت‌های جامعه جادویی!




پاسخ به: مکان‌های اهریمنی (گریفیندور)
پیام زده شده در: امروز ۱۲:۳۵:۳۴
#1
سوژه جدید


″ با درود و سلام به تمامی محصلان هاگوارتز! در پی گم یا ناپدید شدن برخی از جادوآموز ها، اساتید تصمیمی مبنی بر رمز گشایی از تالار های پنهان و اهریمنی هاگوارتز کرده‌اند. با آرزوی همکاری تک تک شما عزیزان؛
مدیریت هاکوارتز. ″


هیچکس به جز دسته‌ای جادوآموزان گریفیندور، به اعلامیه‌ای که بر روی ورودی تالار نصب شده بود توجه نمی‌کرد. گویی تابلو نامرئی شده بود و فقط برای آنها قابل مشاهده بود. هیچ جادوآموز دیگری حاضر نبود وقت خودش را برای چنین اتفاقاتی تلف کند. تالار های اهرمینی؟ شاید تعدادی از آنها واقعا در هاگوارتز وجود داشتند اما ورود به آنها، فقط برای نجات دادن عده‌ای از جادوآموزان سر به هوا، حماقتی بزرگ به حساب می‌آمد. همه به فکر منفعت خودشان بودند و با قرار دادن ترس به عنوان تنها راه بقا، به زندگی خود ادامه می‌دادند. البته نمیشد از گریفیندوری های شجاع انتظارِ رفتاری مشابه با دیگر گروه ها را داشت. آنها به حماقت های کوچک و بزرگشان معروف بودند! حماقتی که در عصر امروزی به عنوان فداکاری های بزرگ ثبت شده‌اند. سه گروه دیگر، زندگی در سایه‌ی امنیت را مدیون چنین فداکاری هایی بودند. و حالا، دوباره وقت آن رسیده بود که حماقتی حماسه‌ای دیگر، توسط این گروه شجاع و پر آوازه آغاز شود!

ـ من میگم اول از کتابخونه شروع کنیم، شاید تو کتاب ها درمورد این تالار های مخفی یچیزی نوشته باشن.
ـ خوندن کتاب ها طول می‌کشه. ما وقت نداریم!
ـ پس می‌تونیم از کسایی که کتاب ها رو خوندن بپرسم.
ـ یا شاید هم کسایی که خودشون قبلا به طور اتفاقی، این تالار ها رو پیدا کردن؟
ـ یعنی باید اژ بَشه های همین مدرشه بپرشیم؟

کوین با تردید به هم‌گروهی هایش نگاه می‌کرد. شاید ایده‌ی خوبی نبود. شاید بقیه همکاری نمی‌کردند! تصمیم گیری سخت شده بود، همه شروع به همهمه و گفتگو با یکدیگر کردند تا شاید چاره‌ای برای جلب توجه جادوآموزان پیدا کنند که ناگهان با صدای ترزا، همگی ساکت شدند.
ـ می‌تونیم یه همایش خاطره گویی شروع کنیم؟ مثلا، همه بیان راجع به خاطراتشون درمورد مخوف ترین قسمت های هاگوارتز که تا به حال پیدا کردن، تعریف کنن. احتمالا حرف های زیادی برای گفتن داشته باشن. منظورم اینه که، خودمون هم بعضی وقت ها برامون پیش میاد. مگه نه؟
ـ بعضی وقتا شک می‌کنم با این هوش و ذکاوت، کلاه چرا گریفیندور رو انتخاب کرده برات!
ـ کلاه که علایق منو در نظر نگرفته بود، نیازمندی های شما رو تو اولویت قرار داده بود! شما به من نیاز داشتین.

هیچکس علاقه‌ای‌ به بحث، دعوا یا تکذیب خودشیفتگی های ترزا نشان نداد. همگی از همین حالا شروع به انجام مقدمات همایش کرده بودند. کوین که از همان لحظه به سرسرا رفته بود تا دیگران را از برگزاری همایش خبر کند. طولی نکشید که همه چیز آماده شد. افراد زیادی از گروه های مختلف، در مقابل تالار گریفیندور صف کشیده بودند تا خاطراتشان را بازگو کنند. بعضی ها با نیت خوب، و بعضی ها صرفا چون نمی‌خواستند کم آورده باشند. اولین شخصی که وارد تالار شد، سیگنس بود. او دست هایش را مقابل سینه‌اس سپر کرده بود و با غرور، یکی از صندلی های راحتی را اشغال کرده بود. سیگنس حتی قبل از حضور بقیه، و شروع همایش، در تالار حاضر شده بود. او تاکید زیادی به روی ″اولین نفر″ بودن داشت. ترزا که مسئولیت نوشتن نکات مهم یا قابل توجه را داشت، بعد از ورود به تالار، در مقابل سیگنس نشست و با لبخندی بر لب شروع کرد.

ـ خب جنابِ... سیگنس بلک؟ بفرمایین شروع کنین. ما همه به گوشیم!
ـ فقط باید یه خاطره باشه دیگه، درسته؟ یه زمانی یه شایعه شنیده بودم مبنی بر اینکه هرکس از نیمه شب به بعد، بره قسمت ممنوعه‌ی کتابخونه، می‌تونه بین بُعد ها سفر کنه. نظریه‌ی بُعد های مختلف رو می‌دونی دیگه؟ همون بُعد. حالا اگر قراره به گوش اساتید نرسه، منم از روی کنجکاوی یبار‌امتحانش کردم. نیمه شب بود و همه جا تاریک... حتی دستای خودمم نمی‌دیدم. کتابخونه کاملا ساکت بود پس خیلی آسون واردش شدم. و فکر می‌کنین چی‌ دیدم؟ با وجود اینکه همه جا رو تاریکی فرا گرفته بود، یه کتاب روی زمین افتاده و خود به خود ورق می‌خورد. هربار هم نور عجیبی ازش ساتع میشد. من همون لحظه فرار کردم اما خب...
ـ اینکه به تالار مربوط نمیشه. فقط یه کتابه و ممکنه هرچیزی توش باشه
ـ مگه حتما باید از همون اول جزوی از هاگوارتز بودن باشه؟ امکانش هست یکی کتاب رو از عمد توی کتابخونه انداخته باشه تا بچه ها توش گیر بیوفتن. واسه همینم بقیه گم شدن. به هرحال، اگر انقد دلتون میخواد کمکشون کنین، بنظر من کتابخونه باید بررسی بشه!

حتی گریفیندوری ها هم تا حدی حماقتِ ورود به کتابی ممنوعه را به جان نمی‌خریدند. پس برای مدتی، سکوت در فضا ساکن شد.

ـ قرعه کشی کنیم؟ یه نفر از هرگروه که میشه چهار نفر، شب که شد میرن کتابخونه تا ببینن چخبره. اگه تا فردا شبش برنگشتن، ما مرگتونو به اساتید خبر میدیم.


تصویر کوچک شده


پاسخ به: صدای سالازار اسلیترین (اعلامیه‌های سرسرای چهارگانه)
پیام زده شده در: امروز ۱۰:۴۵:۵۰
#2
امتیازات نیمه اول مهر - جام چهارگانه هاگوارتز!



تصویر کوچک شده



تا به امروز، مسابقات جام چهارگانه هاگوارتز به شدت جذاب و رقابتی دنبال شده است و با گذشت بیشتر از نیمی از ماه، امتیازات گروه‌ها به طرز چشمگیری تغییر کرده است. هافلپاف که در ابتدا با امتیاز کمتری شروع کرده بود، با یک پیشرفت بی‌نظیر و تلاش مداوم توانسته است با 50 امتیاز صدرنشین شود و نشان دهد که وقتی هافلپافی‌ها عزم خود را جزم کنند، هیچ چیز نمی‌تواند مانع پیشرفتشان شود. اسلیترینی‌ها نیز با 47 امتیاز در جایگاه دوم قرار گرفته‌اند و همچنان به شدت در تعقیب صدر جدول هستند، رقابتی تنگاتنگ که باعث هیجان بیشتر در این رقابت شده است.

از طرف دیگر، ریونکلاو با 39 امتیاز و گریفیندور با 32 امتیاز همچنان در مسابقه باقی هستند و نشان داده‌اند که هیچ گروهی نباید دست‌کم گرفته شود. با توجه به روحیه رقابتی و تلاش بی‌وقفه اعضای هر چهار گروه، هیچ چیز تا پایان ماه قطعی نیست و همه چیز ممکن است! ماه به پایان خود نزدیک می‌شود، و با توجه به تغییرات سریع در امتیازات، باید دید که کدام گروه در نهایت موفق خواهد شد جام چهارگانه را به دست آورد.



امتیاز گروه‌ها:





هافلپاف: 50 امتیاز
اسلیترین: 47 امتیاز
ریونکلاو: 39 امتیاز
گریفیندور: 32 امتیاز







فعالیت شرکت کننده‌ها:


مروپ گانت: 15 پست در تاپیک گروه های دیگر + 5 پست در تاپیک گروه اسلیترین

گابریل دلاکور: 14 پست در تاپیک گروه های دیگر + 4 پست در تاپیک گروه ریونکلاو

کوین کارتر: 3 پست در تاپیک گروه های دیگر + 0 پست در تاپیک گروه گریفیندور

تام ریدل: 7 پست در تاپیک گروه های دیگر + 2 پست در تاپیک گروه هافلپاف

ترزا مک‌کینز: 11 پست در تاپیک گروه های دیگر + 3 پست در تاپیک گروه گریفیندور

لرد ولدمورت: 2 پست در تاپیک گروه های دیگر + 2 پست در تاپیک گروه اسلیترین

آلنیس اورموند: 1 پست در تاپیک گروه های دیگر + 0 پست در تاپیک گروه ریونکلاو

سیریوس بلک: 0 پست در تاپیک گروه های دیگر + 1 پست در تاپیک گروه گریفیندور

اسکارلت لیشام: 1 پست در تاپیک گروه های دیگر + 0 پست در تاپیک گروه اسلیترین

رزالین دیگوری: 2 پست در تاپیک گروه های دیگر + 3 پست در تاپیک گروه هافلپاف

مرگ: 12 پست در تاپیک گروه های دیگر + 0 پست در تاپیک گروه هافلپاف

بردلی: 0 پست در تاپیک گروه های دیگر + 1 پست در تاپیک گروه ریونکلاو

سیگنس بلک: 2 پست در تاپیک گروه های دیگر + 0 پست در تاپیک گروه اسلیترین

هیزل استیکنی: 1 پست در تاپیک گروه های دیگر + 0 پست در تاپیک گروه ریونکلاو

زاخاریاس اسمیت: 1 پست در تاپیک گروه های دیگر + 1 پست در تاپیک گروه هافلپاف

آکی سوگیاما : 1 پست در تاپیک گروه های دیگر + 0 پست در تاپیک گروه ریونکلاو



نکته اول: دلیل اینکه امتیازات هر فرد همراه با فعالیتش اعلام می‌شود، دقیقاً این است که هر کسی بتواند امتیازات خودش را بررسی کرده و در صورت بروز هرگونه مشکل یا ابهام، آن را مطرح کند. پس خجالت نکشید! اگر دیدید که پستی زده‌اید و حساب نشده، حتماً با سالازار بزرگ تماس بگیرید.

نکته دوم: پست‌های 181، 182 و 183 زاخاریاس اسمیت در تاپیک "گریف تی‌وی" فعلاً به عنوان یک پست در امتیازدهی حساب شده، چون به نظرم برخی از بخش‌ها از کیفیت کافی برخوردار نیستند. این نکته رو اعلام می‌کنم چون انتظار دارم اگر با این تصمیم مخالفی دارید، توضیحات و دفاعیه خودتون رو در تاپیک دستشویی میرتل گریان ارسال کنید.

برای گفتگو با سالازار اسلیترین درباره این انجمن یا هر موضوع دیگری که به نظرتان برای او جالب باشد، می‌توانید به تاپیک دستشویی میرتل گریان مراجعه کنید.




پاسخ به: صندوق رفاه فدراسیون کوییدیچ جادوگران
پیام زده شده در: امروز ۷:۰۲:۰۴
#3
سلام!

درخواست وام داشتم! همون ۸۰ دیگه!

لطفا زود بدین کار فوری دارم!
ممنون!


تصویر کوچک شده


Evarything is possible


پاسخ به: صندوق رفاه فدراسیون کوییدیچ جادوگران
پیام زده شده در: امروز ۲:۲۲:۴۷
#4
درود!

مرگ اومد. یخ کنید! فرار کنید! چشم و گوش هاتونو بگیرید! نفس هاتونو کنترل کنید! که من واقعا اعصابم خورده و برای خون و خونخواری اومد...

نه بابا! من اومدم وام بگیرم... کاری هم به کسی ندارم. نترسین!

این 80 گالیون مارو واریز کنین به حسابمون بریم. کار داریم. یالا!


MAYBE YOU ARE THE NEXT


پاسخ به: سازمان عقد و ثبت قرارداد بازیکنان
پیام زده شده در: دیروز ۲۲:۴۰:۱۷
#5
اعضای تیم مردمان خورشید(People of the sun):


زاخاریاس اسمیت(فعال)، مری پاینز و چارلی چاپلین در پست محاجم.



گاتس و آندرومدا بلک در پست مدافع



جست‌و‌جوگر: هیزل استیکنی
(فعال)



دروازه‌بان: فیلیسیتی ایسترچ
(فعال)



بازیکن ذخیره: رزالین دیگوری



به امید عملکرد هرچه بهتر مردمان خورشید




ویرایش شده توسط زاخاریاس اسمیت در تاریخ ۱۴۰۳/۷/۱۶ ۱۵:۰۸:۳۸
ویرایش شده توسط زاخاریاس اسمیت در تاریخ ۱۴۰۳/۷/۱۶ ۱۵:۲۰:۵۶

تصویر کوچک شده تصویر کوچک شده

زیبا ترین لبخند ها بزرگ ترین درد ها رو حمل میکنن .
تصویر کوچک شده


پاسخ به: پایگاه اطلاع‌رسانی کوییدیچ
پیام زده شده در: دیروز ۱۹:۳۱:۱۸
#6
تصویر کوچک شده

زمانبندی مسابقات لیگالیون کوییدیچ


سلام به بازیکنان و دوست‌داران کوییدیچ!

همونطور که در تاپیک سازمان عقد و ثبت نام بازیکنان قابل مشاهده‌س، در این دوره از مسابقات لیگالیون کوییدیچ، 5 تیم حضور دارن.

- پیامبران مرگ
- اوزما کاپا
- هاری گراس
- برتوانا
- تیم فدراسیون


مسابقات لیگالیون کوییدیچ به دو مرحله تقسیم می‌شه که از مرحله اول با عنوان شبه لیگ و از مرحله دوم با عنوان شبه حذفی یاد می‌شه.

مرحله اول مسابقات که شبه لیگ هست، شامل 5 دوره مسابقه‌س که در هر دوره 4 تیم دو به دو با هم مسابقه می‌دن و یک تیم استراحت می‌کنه.

در پایان مرحله اول، دو تیم با بالاترین امتیاز به براکت بالای مرحله دوم، دو تیم در جایگاه سوم و چهارم به براکت پایین مرحله دوم و در نهایت تیم با پایین‌ترین امتیاز از دور مسابقات حذف می‌شه.

مرحله دوم که شبه حذفی هست به دو بخش براکت بالا و براکت پایین تقسیم شده. برنده براکت بالا به فینال مسابقات راه پیدا می‌کنه. بازنده براکت پایین از دور مسابقات حذف می‌شه و برنده براکت پایین با بازنده براکت بالا مسابقه‌ای می‌دن تا برنده‌شون به فینال مسابقات راه پیدا کنه.

در نهایت برنده‌ی مسابقه‌ی فینال، قهرمان لیگالیون کوییدیچ می‌شه.

هر مسابقه (به جز فینال) 7 روز فرصت شرکت داره و بین هر دو مسابقه (به جز ورود به مرحله شبه حذفی) 3 روز استراحت در نظر گرفته شده.

تصویر نوع مسابقات لیگالیون کوییدیچ برای درک بهتر مرحله شبه حذفی، اینجا قابل مشاهده‌س.

جدول زمانبندی مسابقات در مرحله اول مسابقات (شبه لیگ) اینجا اومده.

تصویر کوچک شده


جدول زمانبندی مسابقات در مرحله دوم مسابقات (شبه حذفی) اینجا اومده.

تصویر کوچک شده


(فعلا به جای تیم آخر که توسط فدراسیون تشکیل شده، تیم فدراسیون نوشته شده. بعد از مشخص شدن نام تیم، اسامی جایگزین می‌شه.)


فراموش نکنین در هر دوره‌ی سه روزه‌ی استراحت بین دو مسابقه:
در روز اول، تیم مهمان باید جاروی پرنده‌ای که می‌خواد در بازی استفاده کنه رو طی پستی توسط یکی از بازیکنان تیم در تاپیک دفتر رئیس فدراسیون کوییدیچ اطلاع بده.

در روز دوم، تیم میزبان باید جارویی که در جواب به جاروی مهمان برای مسابقه انتخاب کرده رو در همون تاپیک اعلام کنه.

در روز سوم، سوژه مسابقه، ورزشگاهی که بازی توش برگزار می‌شه و جاروهای مورد استفاده تمام تیم‌ها لیست می‌شه تا همه تیم‌ها برای شرکت در مسابقه برنامه‌ریزی کنن و آماده بشن.


هر تیمی که ورزشگاهی خریداری کرده باشه، فقط در صورتی که میزبان بازی باشه، می‌تونه درخواست بده تا مسابقه تو ورزشگاه خودش برگزار بشه.

مطالعه قوانین لیگالیون کوییدیچ فراموش نشه.

موفق باشید!




پاسخ به: در جستجوی راز ققنوس (عضویت)
پیام زده شده در: دیروز ۱۸:۱۹:۵۳
#7
سلام. بیرون خیلی سرده، می‌تونم بیام تو؟


هیچ‌وقت سعی نکن خودتو تغییر بدی، چون مطمئن باش همه همون‌جوری که هستی دوستت دارن.


پاسخ به: اسپانسر کده
پیام زده شده در: دیروز ۱۵:۳۳:۵۹
#8
درود.
هرچند دارایی اندکی دارم و هزاران بدهی و گرفتاری، لکن با تمام آنچه در توان دارم به عنوان اسپانسر، حمایت خودم رو از تیم "هاری گراس" اعلام می‌دارم.

با تشکر از پسر خوانده قشنگم.


تصویر کوچک شده

We've all got both light and dark inside us. What matters is the part we choose to act on...that's who we really are




پاسخ به: تالار محکومین (ریونکلاو)
پیام زده شده در: دیروز ۱۴:۵۰:۵۱
#9
در دادگاه باز شد. ترزا با قدم هایی استوار قدم به دادگاه گذاشت و به سمت جایگاهش رفت. از در رو به رو مرگ وارد دادگاه شد و قدم به جایگاهش گذاشت. حضار از دیدن مرگ شوکه شدند و حتی چند تن از آنها faint کردند. همه میدانستند نتیجه نهایی دادگاه چه بود. مرگ با موفقیت شکایتش را اثبات میکرد و جان ترزا را میگرفت. تنها چیزی که برای همه عجیب بود این بود که اصلا چرا مرگ باید به دادگاه شکایت کند؟

- لطفا نظم جلسه رو رعایت کنید!

قاضی پرونده ای را از داخل کیفش در آورد و ادامه داد:
- صورت جلسه دادگاه به تاریخ ۱۵ مهر ۱۴۰۳: شاکی: ترزا مک‌کینز/ متهم: مرگ/ اتهام: ندادن داس. خانم مک‌کینز لطفا شکایتتون رو توضیح بدین.

حضار تعجب کرده بودند. تا به حال هیچ کس جرئت نکرده بود مرگ را به دادگاه بکشاند و اینطور با جان خودش بازی کند. مرگ اگر میخواست میتوانست بی درنگ جان ترزا و قاضی و هر کسی که در دادگاه حضور داشت را بگیرد.

- چشم آقای قاضی الان توضیح میدم. داستان از اینجا شروع شد که با هزار بدبختی مرگ منو به شاگردی قبول کرد و من شدم اولین شاگرد مرگ.

حضار از قبل هم متعجب تر شدند و صدای پچ پچ‌شان بلند شد.
- گفت شاگرد مرگه؟
- نمیدونستم مرگ شاگرد هم قبول میکنه!
- عجب دل و جرئتی داشته که رفته سراغ مرگ!
- دیدم خیلی عجیبه که مرگ تا الان جونشو نگرفته و اومده دادگاه! حتما چون شاگردشه هنوز زندس!
- بعد از دادگاه حتما هم اخراجش میکنه هم جونشو میگیره!

ترزا بدون توجه به پچ پچ ها و زمزمه های حضار ادامه داد:
- من کلی با مرگ کلاس داشتم و خیلی چیز ها یاد گرفتم. من ۴۵ تا کتاب درباره داس خوندم مثلا انواع داس و کاربرد آنها، آموزش حرکات نمایشی با داس، چگونه داس خود را تیز کنیم؟، تفاوت داس مرگ با دیگر داس های جادویی و خیلی کتابای دیگه که لیست کاملش اونجا تو پرونده هست.

قاضی نگاهی به لیست داخل پرونده انداخت.
- بله درسته ادامه بدین.
- خب من بعد از همه این مطالعات تئوری باید به صورت عملی هم تمرین میکردم برای همین از مرگ خواستم که داسش رو بده تا امتحان کنم ولی بهم نداد و گفت که داس مثل ناموس میمونه! وقتی هم بهش گفتم که خب یکی برام بخر این داس پلاستیکی رو برام خرید!

ترزا داسی پلاستیکی و کوچک از ردایش درآورد و به قاضی نشان داد.

- لطفا داس پلاستیکی رو بیارید اینجا تا زمیمه پرونده بشه.

ترزا جلو رفت و داس را به قاضی داد. قاضی کمی داس را بررسی کرد سپس آن را روی میزش گذاشت و رو به مرگ پرسید:
- جناب مرگ شما صحبت های خانم مک‌کینز رو تائید میکنید؟
- بله جناب قاضی.

برخی دیگر از حضار از شنیدن صدای پرجذبه و شاید ترسناک مرگ faint کردند.

- پس شما تائید میکنید که گفتید داس مثل ناموسه؟
- بله آقای قاضی داس مثل ناموسه!

قاضی دوباره رو به ترزا کرد.
- ادامه بدین خانم مک‌کینز.

ترزا نفسی عمیق کشید و ادامه داد:
- بله آقای قاضی خلاصه که مرگ داسش رو بهم نداد. من مدرک دارم که مرگ قبلا داسش رو به یک دختربچه داده ولی به منی که شاگردشم و این همه کتاب درباره داس خوندم نمیده! مدرک توی پرونده هست اگر ملاحظه بفرمایید. من خواستار اینم که مرگ داسش رو بهم امانت بده تا بتونم باهاش تمرین کنم و در اسرع وقت برام یه داس درست بخره!

قاضی مدرک ترزا را بررسی کرد.
- این مدرک کاملا معتبره! جناب مرگ شما محکومین که طبق خواسته خانم ترزا مک‌کینز داس خودتون رو برای تمرین به ایشون بدین و در اسرع وقت یک داس مناسب براشون تهیه کنید.

قاضی با چکشش روی میز زد.
- ختم دادگاه رو اعلام میکنم.

حضار داخل سالن که یکی از عجیب ترین دادگاه های عمرشون رو تجربه کرده بودند بلند شدند و به سمت درهای خروج حضار حرکت کردند. همه آنها گمان میکردند که کار ترزا به زودی تمام است ولی ترزا لبخند بزرگی تحویل مرگ داد و به سمت در جایگاه رفت. مرگ هم که افتخار در چشمانش موج میزد از در جایگاهش خارج شد. البته هیچ کس جز ترزا نمیتوانست افتخار درون چشم های مرگ را ببیند!

بیرون دادگاه ترزا منتظر مرگ ایستاده بود. وقتی مرگ بیرون آمد، ترزا به سمت او رفت و پرسید:
- خب چطور بود؟

ترزا افتخاری که در چشمان استادش موج میزد را میدید.

- کارت خوب بود بچه! دل و جرئت خوبی داری!

ترزا که از تعریف مرگ خیلی خوشحال شده بود با شوق پرسید:
- کی داستو بهم میدی؟
- بریم سر کلاس بهت میدم. آخر هفته هم میریم کوچه دیاگون تا یه داس مناسب برات بخریم!

مرگ و ترزا به سمت خانه ترزا به راه افتادند. (چون ترزا شاگرد خصوصی مرگ بود کلاسش در خانه خودش برگزار میشد.) ترزا خیلی خوشحال بود و هیجان داشت برای این که بالاخره داس مرگ را امتحان کند...


ویرایش شده توسط ترزا مک‌کینز در تاریخ ۱۴۰۳/۷/۱۵ ۱۶:۱۱:۱۹

تصویر کوچک شده


Evarything is possible


پاسخ به: دستشویی میرتل گریان (ارتباط با سالازار اسلیترین)
پیام زده شده در: دیروز ۱۴:۱۲:۲۷
#10
درود دوباره! مکان های اهریمنی

سوژه جدید: اساتید هاگوارتز بعد از هزاران سال که هاگوارتز بنا شده، متوجه میشن هنوز قسمت هایی از هاگوارتز وجود داره که کشف نشده‌ن! اماکنی که به دلیل متروکه و ساکت بودن، محلی برای جمع شدن نیرو های تاریکی و اهریمنی شده. و همین باعث میشه جادوآموز ها مدام گم یا ناپدید بشن. بنابراین اساتید تصمیم میگیرن این مکان ها رو کشف کنند و در اعلامیه‌ای، به بچه ها گزارش بدن تا از اون اماکن فاصله بگیرن.
گروهی از بچه های گریفیندور بسیج میشن تا به اساتید کمک کنن، بنابراین تصمیم میگیرن یکی یکی از بچه های قدیمی یا سال بالایی هاگوارتز درمورد خاطراتشون در رابطه با این نوع مکان ها پرس و جو کنن و جمع اوریشون کنن.

تایید رو بدین، خودم استارت میزنم.




صدای سالازار اسلیترین:
احساس می‌کنم سوژه‌های مشابه در انجمن وجود داره ولی با این حال ازش خوشم اومد. تایید میشه و میتونی استارت رو بزنی


ویرایش شده توسط سالازار اسلیترین در تاریخ ۱۴۰۳/۷/۱۶ ۱۰:۰۹:۰۶

تصویر کوچک شده






هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.