سلستینا واربِک1، صدای مشهور بینالمللی (گاهی با نام «ساحره آوازهخوان2» شناخته میشود) توجه ما را از ولز3 به خود جلب کرده است.
پدرش که یک کارمند خرد در دپارتمان ارتباطات ماگلی4 بود، با مادرش (یک بازیگر شکست خورده) ملاقات کرد؛ وقتی که نامبرده توسط یک لثیفولد5 که خود را به جای پردهي نمایش جا زده بود، مورد حمله قرار گرفت.
صدای خارق العادهی سلستینا از سنین پایین مشخص بود. خانم واربک که از فهمیدن اینکه چیزی به اسم مدرسه هنرهای نمایشی جادوگری6 وجود ندارد، ناامید شده بود، با اکراه با ثبت نام دخترش در هاگوارتز موافقت کرد، اما در ادامه مدرسه را با نامههایی بمباران کرد که در آن ایجاد یک گروه کر، کلوپ تئاتر و کلاس رقص را برای نشان دادن استعدادهای دخترش خواستار شد.
کنسرتهای سلستینا که غالبا با گروه کُر متشکل از بنشیهای پشتیبان7 ظاهر میشوند، به طرز عادلانهای معروف هستند. سه هوادار جانفشان، هنگام تلاش برای رسیدن به آخرین شب تور «پرواز آفرودیته»8، در یک تصادف سهجارویی گیر افتادند؛ و بلیطهای او اغلب با قیمتهای بسیار بالا در بازار سیاه پیدا میشوند (یکی از دلایلی که مالی ویزلی هرگز خواننده مورد علاقهی خود را در حال اجرای زنده ندیده است).
سلستینا گاهی اوقات نام و استعدادهای خود را برای اهداف خوب استفاده کرده است؛ برای مثال، جمعآوری کمکهای مالی برای بیمارستان سنت مانگو مخصوص بیماریهای مزمن و آسیبهای جادویی با ضبط سرود پادلمر یونایتد9 به اسم «جلوی اون بلاجر رو بگیرین پسرا، اون سرخگون رو ول کنین تا بیاد اینجا». وقتی وزارت سحر و جادو به دنبال اعمال محدودیتهایی درباره چگونگی جشن گرفتن هالووین در جامعه جادویی بود، جنجال برانگیزتر این بود که سلستینا مخالفتش را با صدای بلند و واضح اعلام کرد.
برخی از معروفترین آهنگهای سلستینا عبارتند از «تو قلبم رو افسون کردی ۱۰» و «یک پاتیل پر از عشق داغ و قوی ۱۱». طرفداران او معمولا افراد مسنتری هستند که سبک برجسته و صدای قدرتمند او را دوست دارند. اوایل قرن بیست و یکم آلبوم «پاتیلم رو دزدیدی ولی نمیتونی قلبم رو داشته باشی ۱۲» یک موفقیت بزرگ و بینالمللی شد.
زندگی شخصی سلستینا خوراک خوبی برای ستون شایعات پیام امروز فراهم کرده است. ازدواج زودهنگام با یک رقصندهی پشتیبان تنها یک سال طول کشید؛ سلستینا سپس با مدیر برنامه خود ازدواج کرد که از او صاحب یک پسر شد و ده سال بعد او را به خاطر آهنگسازش، ایروینگ واربل۱۳، رها کرد.
یاداشت نویسنده
سلستینا یکی از شخصیتهای خارج از صحنهی مورد علاقهی من در کل مجموعه است و از شروع کار بخشی از دنیای هری پاتر بود و در مجموعهی کوتاهمدت «پیام امروز»، که برای اعضای باشگاه هواداران خود که ناشر بریتانیایی من، بلومزبری آن را اداره میکرد و دوام زیادی نداشت، ظاهر شد. اگرچه ما هرگز در طول هفت جلد کتاب پاتر خود سلستینا را ندیدیم، اما من همیشه او را هم از نظر ظاهر و هم از نظر سبک، شبیه به شرلی باسی۱۴ تصور میکردم. نام او را از دوستی که با او سالها پیش در مقر سازمان عفو بینالمللی در لندن کار میکردم، دزدیدم. «سلستینا» به سادگی التماس میکرد که انتخاب شود و به یک ساحره چشمگیر گره بخورد.
***
یادداشت مترجم:
1. Celestina Warbeck
2. The Singing Sorceress
3. Wales
4. Department of Muggle Relations
5. Lethifold : موجود خطرناک جادویی که به شکل پرده است و حتی به نام «کفن/پرده زنده» نیز شناخته میشود.
6. Drama/Stage/Theatre School مدرسهای است که هنرهای تئاتر و سینما و موسیقی را آموزش میدهد.
7. Banshee روحی است که قبل از مرگ شخصی از اعضای خانواده ظاهر میشود و اغلب با جیغ و فریاد یا بوی شدید همراه هستند.
8. Flighty Aphrodite tour
9. Puddlemere United : تیم کوییدیچی که در لیگ ایرلند و انگلیس بازی میکند.
۱۰. You Charmed The Heart Right Out of Me
۱۱. A Cauldron Full of Hot, Strong Love
۱۲. You Stole My Cauldron But You Can't Have My Heart
۱۳. Irving Warble : مرد آهنگسازی که برای سلستینا کار میکرد.
۱۴. Shirley Bassey : خواننده بسیار معروف ولزی (متولد 1937 -)