هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

مقاله‌ها :: کارگاه داستان‌نویسی :: داستان‌های غیر هری پاتری

الگو برداری های احتمالی رولینگ از مجموعه دارن شان


چند مدت پیش به گوشم خورد که رولینگ برای نوشتن کتابهاش از کتابهای دارن شان هم الهام گرفته ! اولش باورم نمیشد تا اینکه خودم کتابها رو خودندم و متوجه نکات جالبی شدم که نمیشد به سادگی از کنارشون گذشت ! از جمله این نکات به چند موضوع اشاره میکنم ! :

1- اولین چیزی که ذهن شما رو مشغول میکنه عنکبوتیه که با صدای فلوتی که دارن شان میزنه آروم میشه ! این شما رو یاد چی میندازه ؟ فلافی ! سگ سه سر هاگرید در کتاب هری پاتر و سنگ جادوگر ! سگی که تنها راه آروم کردنش فلوت زدنه ! و هری ، رون و هرماینی برای عبور از سد اون با فلوتی که هاگرید برای هری ساخته به جنگ فلافی میرن !

2- موجودی که توی سیرک عجایب یا سیرک وحشت هست و توی کتاب با عنوان مرد گرگی ترجمه شده ! این شما رو یاد چیزی نمندازه ؟ نه ؟ آها ! معلومه لوپین ! کسی که وقتی به گرگ نما تبدیل میشه هیچ کنترلی روی رفتارش نداره و ممکنه که نزدیکترین دوستانش رو هم بکشه ! و این دقیقا خصوصیت مرد گرگی هم هست ! اون طبیعتش اینه که بکشه و قاتل باشه ! دست خودش هم نیست !

3 - آزمونهایی که دارن شان برای اثبات لیاقتش میده ! صبر کنید دارم فکر میکنم ! آها ! مسابقات سه جادوگر ! حتی مراحلش هم تاحدودی شبیه به همه ! در مجموعه دارن شان ما هزار توی آبی داریم و در کتاب هری پاتر هزار تویی که از پرچین های بلند ساخته شده ! در کتاب هری پاتر ، هری یک ساعت وقت داره تا دوستانش رو از زیر آب نجات بده و اینجا تا هفده دقیقه فرصت داره در غیر این صورت خفه میشه !

4- صبر کن ! شبح و شبح واره چه چیزی رو به یاد میاره !؟ هوم ... فهمیدم ! شبح ها همون جادوگرهای محترمی هستن که کاری به کار ماگل ها ندارن و شبح واره ها مرگ خوارهایی هستن که کشتن ماگل ها براشون تفریحه ! اشباح بعد از خوردن خون انسانها به حد نیازشون اونها رو رها میکنن و شبح واره هم از خونشون میخورن و هم اونها رو میکشن ! و به این کارشون هم افتخار میکنن ! این به نظر من شبیه ترین بخش کتاب های دارن شان به هری پاتره !

5- سنگ خون ! ارتباط و پیدا کردن اشباح دیگه با لمس سنگ خون ! این چی ؟ به نظر آشنا میاد ! آها ! ولدمور هم از شیوه ای مثل این استفاده میکنه ! اون داغ دست یکی از مرگخوارها رو لمس میکنه و مرگخوارها هر جا که باشن خودشون رو به ولدمورت میرسونن ! این هم نکته خیلی جالبیه !

6- ارتباط ذهنی دو شبح ! این خیلی آشنا است ؟ نیست ؟ چرا هست ! این همون شیوه ای بود که هری میخواست یادش بگیره تا جلو نفوذ ولدمورت به ذهنش رو بگیره ! این همون روشیه که اسنیپ برای نفوذ به ذهن هری از اون استفاده میکرد !

7 - عنکبوتها ! خانم رولینگ ارادت خاصی به عنکبوت داره ! و چندین بار هم ازشون استفاده کرده ! و اون عنکبوت کذایی آقای کرپسلی ! در مرکز فرماندهی اشباح ازواج میکنه و نسل بزرگی از عنکبوت ها رو از خودش تولید میکنه ! همون کاری که عنکبوت هاگرید هم کرد ! اما تنها تفاوت این یکی اینه که عنکبوتها به کمک اشباح میان ولی عنکبوتهای کتاب هری پاتر علاقه عجیبی به خوردن آدم دارن !

اینها چیزهایی بود که من در مدتی که این کتابها رو خوندم بهش پی بردم ! ممکنه چیزهای دیگه ای هم باشه که من متوجه اش نشده باشم !
قبلی « هری پاتر و شاهزداه ی تاریکی _فصل اول(نجات سیریوس) انواع نویسندگی در رول پلینگ (ایفای نقش) » بعدی
API: RSS | RDF | ATOM
جادوگران®
بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم
فرستنده شاخه
SHAGGY_MEISAM
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۲۷ ۱۶:۱۳  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱۲/۲۷ ۱۶:۱۳
عضویت از: ۱۳۸۴/۹/۲۰
از: bestwizards.com
پیام: 403
 الگو برداری های احتمالی رولینگ از مجموعه دارن شان
به نظر من شما اشتباه ميكنيد و رولينگ هرگز از دارن شان تغلب نميكند شايد از اربابه حلقه ها اين كار را بكند ولي دارن نه.......................
amin_oyar
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۲/۱۶ ۰:۱۷  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۲/۱۶ ۰:۱۷
عضویت از: ۱۳۸۳/۹/۶
از: Graveyard
پیام: 582
 نظر
بنده همی مطالعه فرمودم و دیدم که دارن شارن حدودا 1 سال بعد از هری پاتر در خارج از کشور چاپ شده{البته منبع کسب خبر زیادم معتبر نیستا}ولی در کل خیلی از افسانه ها و داستان ها ریشه ی مشترک دارن و به صرف یکی بودن موضوع نمیشه یکی رو به کپی برداری متهم کرد چون بالاخره هر چیزی از یه چیز دیگه الهام شده ونمیتونیم بگیم مثلا فلانی از هیچ چیز الهام نگرفته و همه رو از خودش گرفته

{شرمنده که اینهمه چیز گفتم!!! }
پاتریشیا
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱/۱۸ ۱۸:۳۲  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱/۱۸ ۱۸:۳۴
عضویت از: ۱۳۸۴/۱/۱
از: ارتش سیاه
پیام: 170
 Re: !!!!!!!!!!!!!!!
از نظر شما شرم اور نیست که کسی انقدر سطح حرف زدنش پائین و توهین امیز باشه؟
نظر شما چیه هری عشق من
از نظر من هم هری پاتر قشنگه هم دارن شان جادوگری و اشباح" خوندن هر دو مفید در ضمن درباره ی تلفظ با چو عزیز موافقم تازه همین طور که می بینید اثبات تقلید کردن هر کدوم از این نویسندگان از دیگری به غیر از اینکه باعث دعوا و توهین به اعضایه محترم سایت شد فایده ای هم نداشت برای اینکه :
1_ طرف داران دارن از کتاب خود و پاتریست ها به همین ترتیب
2_از نظر من اگر مثلا اثبات شد دارن از هری یا بالعکس تقلید کرده برای شما چه سودی داره ایا به غیر از دعوا توهین و ناراحتی!
ممنون پس
SOOOSK
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱/۱۴ ۱۹:۱۰  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱/۱۴ ۱۹:۱۰
عضویت از: ۱۳۸۳/۵/۱۴
از: چاه فاضلاب
پیام: 715
 Re: !!!!!!!!!!!!!!!
قال سوسك خطاب به هاگريد:
باشه مقاله ات افتضاح بود! فكر نكنم بشه جوابي رو به جواب هاي كاركاروف و حاجي دارك لرد اضافه كرد! اما براي اين كه نگي تبعيت كوركورانه ميرم كتاب اسطوره هاي جهان رو از كتاب خانه مي گيرم و تمام دلايلت رو رد مي كنم… پس منتظر باش!

قال سوسك خطاب به هري عشق من:
عزيز اين بار اول و آخرت بود كه به حاجي دارك لرد گفتي داركوب… اگه مي خواي دوران خوبي رو در جادوگران بگذروني به هشدارم عمل كن.
لیجردن
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱/۱۴ ۱۴:۵۷  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱/۱۴ ۱۴:۵۷
عضویت از: ۱۳۸۳/۶/۱۲
از: اون طرف شب!!!!!
پیام: 501
 Re: !!!!!!!!!!!!!!!
مستر خودتو ناراحت نکن
Mr.Harry¶otter
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱/۱۴ ۱۰:۱۳  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱/۱۴ ۱۰:۱۳
عضویت از: ۱۳۸۳/۱۱/۵
از: Tehran-Zafar
پیام: 309
 لطفا توهین نکن.
خانم هری عشق من لطفا به کسی توهین نکن.
آقای دارک لرد فرد بسیار محترمیه و شما نباید بهشون توهین کنی و بگی دارکوب.

من هم به راحتی میتونم اسم شما رو مسخره کنم و ثابت کنم که یه آدمه عقدیی هستی که چنین اسمی گزاشتی.

با تشکر و پوزش فراوان
sirius
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱/۸ ۱۶:۲۳  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱/۸ ۱۶:۲۳
عضویت از: ۱۳۸۳/۱۰/۲۳
از: خونه ي پدريم<محفل ققنوس>
پیام: 48
 استدلال منطقي
اصولاً هر كتابي تو ايران دير ترجمه ميشه برا همين ممكنه كتاباي دارن شان زودتر نوشته شده باشه ولي ديرتر ترجمه شده
R.G.Lupin
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱/۶ ۱۶:۰۴  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱/۶ ۱۶:۰۵
عضویت از: ۱۳۸۳/۱۱/۲۰
از: London
پیام: 47
 Re: استدلال منظقی !
حضار گرامي من از يك منبا كاملا مشخص مي گم كه كتاب دارن شان مدتي بعداز هري پاتر اومده .

البته ببخشيد ها


هری عشق من
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱/۵ ۱۲:۵۸  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱/۵ ۱۲:۵۸
عضویت از: ۱۳۸۳/۶/۲
از: کوهستان اشباح
پیام: 44
 Re: استدلال منظقی !
چوچانگ عزیز
من فقط خواستم حال دارک مملی را بگیرم وگرنه من اصلا باسم مهم نیست حتی مهم نیست حالش را گرفتم یا نه.
کورنلیوس فاج
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱/۵ ۱:۰۱  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱/۵ ۱:۰۱
عضویت از: ۱۳۸۳/۱۰/۱۲
از: هاگوارتز
پیام: 26
 Re: استدلال منظقی !
بابا شما چرا تو بحث ها با هم دعوا میکنید
1)دارن شان جدید تر از هری پاتر
2)رولینگ چند سال قبل از اینکه سنگ جادو چاپ بشه انو نوشته بود
ضمن احترام به کسایی که دارن شان دوست دارن خودتون بگید کدوم داستان جذاب تره کومتون دوست دارید 6 ماه دیگه داستانو بخ.نید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چو چانگ
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱/۴ ۲۱:۵۷  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱/۴ ۲۱:۵۷
عضویت از: ۱۳۸۳/۴/۱۵
از: کنار مک!!!
پیام: 1771
 Re: استدلال منظقی !
خانم يا آقاي هري عشق من(اينطور كه از اسمت معلومه خانم بايد باشي )

تو مطمئن باش اين فيلمو همه ما ديديم! و هيچكدوممون هم از آفريقا نيومديم كه هيچي اونجا پيدا نشه!

در طرز نوشتاري a ميتونه اَ يا آ بكار بره و در نتيجه چيز جالبي نيست كه روش بحث كني! اگه قرار باشه هاگريدو بگيم هگريد اونوقت بايد هري پاتر رو هم بگيم هري پوتر!!!! حالا شما هر چي ميخواي بگي ميل خودته ولي نبايد به خاطرش بحث كني!
هری عشق من
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱/۴ ۱۳:۰۵  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱/۴ ۱۳:۰۵
عضویت از: ۱۳۸۳/۶/۲
از: کوهستان اشباح
پیام: 44
 Re: استدلال منظقی !
دارکی جون یا قشنگ تر بگم دارکوب جان
اگه تو فیلم هری پاتر را ندیدی باید بهت بگم که من دیدم
اگه تو فیلمش را 3000 بار ندیدی باید بگم من دیدم
و اگه هم یکبار تو عمرت دیدی و دقت نکردی باید بگم من دقت کردم.
تو فیلمش هری همیشه هگرید میگه نه مثل تلفظ مذخرف تو هاااااااااگرید
تازه هگرید راست گفت تو اصلا بر چه اساسی میگی دارن شان بعد از هری آمده رولینگ میخواد 7 تا کتاب بنویسه 100 سال طولش میده حالا این 12 تا کتاب نوشته . یعنی از نظر تو این 12 تا کتاب با کپ زدن نوشته شدن؟
من نمیدونم منظورم را میفهمی یا برات بسطش بدم؟
illidan
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱/۴ ۷:۱۳  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱/۴ ۷:۱۳
عضویت از: ۱۳۸۴/۱۲/۲۵
از:
پیام: 131
 Re: استدلال منظقی !
مرگ اقای کرپسلی و سیریوس یکی دیگر از شباهت ها می باشد(البته از نظر هری پاتری ها دو اتیشه به قول خودشون )
هگرید
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱/۲ ۲۳:۵۸  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱/۲ ۲۳:۵۸
عضویت از: ۱۳۸۲/۱۰/۱۷
از: دره غولها
پیام: 301
 Re: استدلال منظقی !
عزیز دل من ! اصلا شما چیکار داری که من نوشتم یا دیگری ! فقط کورکورانه از یک چیزی تبعیت نکن ! کاکاروف عزیز من هم میدونم که ورولف اسطوره ای قدیمیه و اصلا قدمتش به قبل از قرون وسطا میرسه و بر اساس بعضی از شواهد این افسانه از ایران و توسط کروات ها ( کروات ها ایرانیان مهاجر هستن ! پس زنده باد ایوانکویچ ! ) به اروپای شرقی برده شده و بعد هم به فرهنگ مردم انگلیس راه پیدا کرده . این مقدار رو نوشتم که شما بدونی که من با خوندن چهار تا کتاب ( به قول خودت ) جو زده نشدم ! و این مطالب را هم از سر سیری ننوشتم ! اینها بیشتر شباهتهای دوتا کتابه که میتونسته به عنوان جرقه ذهنی خانم رولینگ مورد استفاده قرار بگیره ! و این هم که یکی از کتابی الهام بگیره و بنویسه به هیچ عنوان کسر شان نویسنده نیست ! اصلا ! و اصولا نوشتن هر داستانی اصولا به جرقه ای نیاز داره که طبق نوشته من ممکنه این جرقه ذهنی کتابهای دارن شان بوده باشه ! و ممکن هم هست که کتابهای دیگه ! و شاید هم یک تابلو نقاشی و یا خیلی چیزهای دیگه !
SOOOSK
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱/۲ ۸:۴۲  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱/۲ ۸:۴۵
عضویت از: ۱۳۸۳/۵/۱۴
از: چاه فاضلاب
پیام: 715
 Re: رولینگ کپی نکرده بلکه برعکس!
هاگريد هنوز نمي دونستم اين مقاله رو كي نوشته. پيام قبليم كلي بد و بيراه گفتم! ولي وقتي نويسنده رو ديدم از ترس اينكه سكته بزني مجبور شدم پيام رو ويرايش كنم! ولي فكر كنم پيام كاركاروف خوب باشه. يك بار لطفا بخونش. اين هم تقديم به دوست عزيزم هاگريد: :bigkiss:
هگرید
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۱۲/۳۰ ۲۱:۳۴  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۱۲/۳۰ ۲۱:۳۴
عضویت از: ۱۳۸۲/۱۰/۱۷
از: دره غولها
پیام: 301
 Re: رولینگ کپی نکرده بلکه برعکس!
هوم ! نمی دونم این مقاله چرا اینقدر واکنش منفی ایجاد کرد ؟ ولی به هر حال این یک مقاله است من هم به هیچ وجه نگفتم که خانم رولینگ از این داستان کپی زده یا ازش اقتباس کرده ! اصلا چنین بحثی نیست ! اسم این مقاله هم که مشخصه ! اقتباس های احتمالی خانم رولینگ ! نه اقتباس های واقعی !

ولی یک چیزی هست ! من از تاریخ نوشته شدن این کتاب آگاهی ندارم ! پس در این مورد حرفی نمیزنم ! و ادعایی هم ندارم ! فقط اگه ممکنه دارکی جان میشه بگی برچه اساسی میگی که انتشار اون قبل از انتشار مجموعه هری پاتر بوده ؟
فلوردلاكور
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۱۲/۳۰ ۱:۳۵  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۱۲/۳۰ ۱:۴۶
عضویت از: ۱۳۸۳/۴/۷
از: پاریس
پیام: 929
 رولینگ کپی نکرده بلکه برعکس!
اگر به گفته ی دارک لرد مجموعه ی دارن شان جدیدتر باشه پس کل مقاله اشتباهه دیگه ولی کلا همه وقتی چیزی می نویسن از همه چیز الهام می گیرن از قدیم از آینده از این کتاب از این فیلم از این زندگی حتی ممکنه از یک شخص و از شخصیتش مثل رولینگ گفته اسم پاتر رو من از فامیله خانوادگیه همسایه یمون گرفتم البته حدس می زنم همین گفته بود اگر بخواییم بگیم که از این و اون الهام گرفته که تمامه کتابایه دنیا از هم الهام گرفتن!حداقل می شه یک چیز کوچولو هم پیدا کرد که بگیم این کتاب از رو این کتاب کپی کرده!
ولی انگار در کل مقاله ات اشتباه هست!

و می شه گفت نوسینده ی دارن شان از رویه هری پاتر کپی کرده
دارکلرد
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۱۲/۳۰ ۱:۱۵  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۱۲/۳۰ ۱:۱۵
عضویت از: ۱۳۸۲/۱۰/۱۶
از: پیش دافای ارزشی
پیام: 821
 Re: حرف نداره
آقای و یا شایدم خانم هری عشق من! اگه کمی دقت بکنی می بینی نوشته در رول پلینگ! اینجا هم رول پلینگ نیستش و منم هیچ ادعایی ندارم... به جای دفاع کور از کاره هاگرید(لازم نیست بگی هگرید که مثلا ثابت کنی آخر تلفظ هستی تا همین هفته پیش خود تو هم هاگرید می گفتی) بهتره اشکال های نقد من رو بگیری....
در ضمن رولینگ اعتراف نکرده بلکه گفته من از خیلی چیز ها تاثیر گرفتم مثل ارباب حلقه ها و غیره! و این کپ زدن محسوب نمیشه و در ضمن رولینگ نمی تونسته از روی دارن شان کپ بزنه در حالی که دارن شان وجود نداشته
هری عشق من
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۱۲/۲۹ ۲۱:۵۲  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۱۲/۲۹ ۲۱:۵۴
عضویت از: ۱۳۸۳/۶/۲
از: کوهستان اشباح
پیام: 44
 حرف نداره
هی آقای دارک لرد حالا فکر کردی گل کاشتی بهترین نویسنده شدی . دلیل نداره دیگران را مسخره کنی.
اتفاقا هگرید درست نوشته چون خود رولینگ اعتراف کرده رونویسی کرده
دارکلرد
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۱۲/۲۹ ۲۰:۳۶  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۱۲/۲۹ ۲۰:۳۶
عضویت از: ۱۳۸۲/۱۰/۱۶
از: پیش دافای ارزشی
پیام: 821
 Re: حرف هايي پوچ واقعا پوچ!!!!!!
ای خدا.... ای خدایا... .واقعا که هاگرید از تو بعیده!

1. دارن شان از هری پاتر جدیدتره نه قدیمی تر!
2. سگ سه سر هاگرید ===> سربرس سگ نگهبان دنیای زیرین تحت تسلط خدای مرگ هادس که با ادیسه با چنگ اون رو خوابش کرد ===> اساطیر یونان

2. wereworlf مربوط به زمان داستان های مثل کنت دراکولا میشه و از اساطیر اروپای شرقی ترانسلوانیا و این کشور ها هستش...

3. مسابقات اصلا چیز عجیبی نیست هزاران داستان داریم که توی اون مسابقاتی انجام میشه که باید توش زنده موند تا به مراحل بالاتر رسید دیگه نمونه تاریخیش کلازیوم و گلادیاتور ها هستند و یا مسابقات رقص آتش در ایران باستان

4. شبح و شبح واره؟؟؟ مثل جادوگران سفید و سیاه هستن؟ خوب مثلا که چی باشن! اینطوری بگی تمام داستان های دنیا به هم شبیه هستن چون یک نیروی خوبی وجود داره یک نیروی بدی حالا به هزاران شکل مختلف

5. روش های ارتباطی تله پاتی ایدش ماله زمان ژول ورن هستش! چه ربطی به سنگ خون داره من الان یه داستان بنویسم که مثلا یه جسم نورانی همه دستشون رو می ذارن روش ارتباط ذهنی پیدا می کنن یعنی کپی زدم از کس دیگه ای؟!

6. خسته نباشی هاگرید جان! عنکبوت هم شد چیز که مقایسه کردی؟! پس تمام داستان های عنکبوتی دنیا از روی هم کپی شدن؟!

در کل از تو خیلی بعیده بود! مقالت خیلی ضایع و ضعیف بدون کوچیکترین تحقیقات و اطلاعاتی بود صرفا همینطوری نوشتی! به نظر من در حد مقاله اصلا نبود چون مقاله باید ارزش علمی داشته باشه...
ايگر كاركارف
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۱۲/۲۹ ۱۸:۳۲  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۴/۱/۲ ۱:۰۹
عضویت از: ۱۳۸۳/۶/۳
از: بلغارستان
پیام: 109
 حرف هايي پوچ واقعا پوچ!!!!!!
نقل قول:
- اولین چیزی که ذهن شما رو مشغول میکنه عنکبوتیه که با صدای فلوتی که دارن شان میزنه آروم میشه ! این شما رو یاد چی میندازه ؟ فلافی ! سگ سه سر هاگرید در کتاب هری پاتر و سنگ جادوگر ! سگی که تنها راه آروم کردنش فلوت زدنه ! و هری ، رون و هرماینی برای عبور از سد اون با فلوتی که هاگرید برای هری ساخته به جنگ فلافی میرن

براي اطلاع در فرهنگ اينگليس و اروپا صداي ساز ها آروم كننده ي حيوانات وحشيه
نقل قول:
موجودی که توی سیرک عجایب یا سیرک وحشت هست و توی کتاب با عنوان مرد گرگی ترجمه شده ! این شما رو یاد چیزی نمندازه ؟ نه ؟ آها ! معلومه لوپین ! کسی که وقتی به گرگ نما تبدیل میشه هیچ کنترلی روی رفتارش نداره و ممکنه که نزدیکترین دوستانش رو هم بکشه ! و این دقیقا خصوصیت مرد گرگی هم هست ! اون طبیعتش اینه که بکشه و قاتل باشه ! دست خودش هم نیست

بايد بگم شما فقط 4 تا كتاب خوندين جو زده شدين اي بابا آقا يعني چي ورولف يا همون گرگينه از زمان حسن مو سي تا حالا در اساطير نرت لند ارامنه پارسي شرقي و حتا مصري اروپايي و سرخپوستي وجود داره ديگه ااينكه تابلو

نقل قول:
آزمونهایی که دارن شان برای اثبات لیاقتش میده ! صبر کنید دارم فکر میکنم ! آها ! مسابقات سه جادوگر ! حتی مراحلش هم تاحدودی شبیه به همه ! در مجموعه دارن شان ما هزار توی آبی داریم و در کتاب هری پاتر هزار تویی که از پرچین های بلند ساخته شده ! در کتاب هری پاتر ، هری یک ساعت وقت داره تا دوستانش رو از زیر آب نجات بده و اینجا تا هفده دقیقه فرصت داره در غیر این صورت خفه میشه !

عزيز دلم همه براي نمايش لياغت آزمون ميدن تو خودت مدرسه نمي ري!!!
نقل قول:
صبر کن ! شبح و شبح واره چه چیزی رو به یاد میاره !؟ هوم ... فهمیدم ! شبح ها همون جادوگرهای محترمی هستن که کاری به کار ماگل ها ندارن و شبح واره ها مرگ خوارهایی هستن که کشتن ماگل ها براشون تفریحه ! اشباح بعد از خوردن خون انسانها به حد نیازشون اونها رو رها میکنن و شبح واره هم از خونشون میخورن و هم اونها رو میکشن ! و به این کارشون هم افتخار میکنن ! این به نظر من شبیه ترین بخش کتاب های دارن شان به هری پاتره

اينو ديگه گل كاشتي خداييش خودت به داكساي و جداي نگاه كن به مردم تروا و مردم جلوش نگاه كن به سارون و اوركهاش نگاه كن و به الف ها و آدم ها نگاه كن
به مگنيتو و دارو دستش نگاه كن و به اگزيوير و دارو دستش
به بتمن نگاه كن و به دشمناش نگاه كن و...
نقل قول:
سنگ خون ! ارتباط و پیدا کردن اشباح دیگه با لمس سنگ خون ! این چی ؟ به نظر آشنا میاد ! آها ! ولدمور هم از شیوه ای مثل این استفاده میکنه ! اون داغ دست یکی از مرگخوارها رو لمس میکنه و مرگخوارها هر جا که باشن خودشون رو به ولدمورت میرسونن ! این هم نکته خیلی جالبیه

عزيزم خوب تو مگه از تلفن استفاده نمي كني !!!!
پس يعني كپي كردي
نقل قول:
ارتباط ذهنی دو شبح ! این خیلی آشنا است ؟ نیست ؟ چرا هست ! این همون شیوه ای بود که هری میخواست یادش بگیره تا جلو نفوذ ولدمورت به ذهنش رو بگیره ! این همون روشیه که اسنیپ برای نفوذ به ذهن هری از اون استفاده میکرد

ارطبات ذهني جداي ها داركنس ها در استاروارز !!!
تازه اين فيلم هم سن پدر منه يعني يه چيزي تو مايه اي 25 سال پيشه
نقل قول:
عنکبوتها ! خانم رولینگ ارادت خاصی به عنکبوت داره ! و چندین بار هم ازشون استفاده کرده ! و اون عنکبوت کذایی آقای کرپسلی ! در مرکز فرماندهی اشباح ازواج میکنه و نسل بزرگی از عنکبوت ها رو از خودش تولید میکنه ! همون کاری که عنکبوت هاگرید هم کرد ! اما تنها تفاوت این یکی اینه که عنکبوتها به کمک اشباح میان ولی عنکبوتهای کتاب هری پاتر علاقه عجیبی به خوردن آدم دارن

بله اين هم بر مي گرده به فر هنگ مردم اينگلستان كه با عنكبوت ها مشكل دارن و عنكبوت ها حشرات بدي برايشان اند
هری عشق من
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۱۲/۲۹ ۱۷:۵۹  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۳/۱۲/۲۹ ۱۷:۵۹
عضویت از: ۱۳۸۳/۶/۲
از: کوهستان اشباح
پیام: 44
 بسیار عالی
دقت خوبی داری من فکر می کردم دارن شان از روی هری پاتر تبلیغ کرده .

هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.