هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

مقاله‌ها :: کارگاه داستان‌نویسی :: هری پاتر و انجمن نظام سیاه

هری پاتر و انجمن نظام سیاه (بخش 1 - فصل 1 - قسمت 2 )


داستان هفتم هری پاتر
هری پاتر و انجمن نظام سیاه

بخش اول : طعتیلات تابستانی
فصل اول : پیرمرد خردمند
قسمت دوم : علامت شوم

هری آهسته چشم هایش را باز کرد . ضعف شدیدی را احساس می کرد . جلوی چشمانش لوپین و تانکس نشسته بودند و بانگرانی به او خیره شده بودند . لوپین به آرامی گفت :
هری حالت خوبه ؟
هری قدرت جواب دادن نداشت . برای همین که خیال آنها راحت شود با سر جواب مثبت داد .
تانکس بسیار با محبت صورت هری را ناز کرد و به نرمی دهانش را باز کرد و جامی را در دهان هری سرازیر ساخت . بعد از چند دقیقه هری نیروی جدیدی در وجودش احساس کرد . احساسی مانند گرم شدن . نشست و دور و بر خود را نظاره کرد . شمینه خاموش شده بود و از کنده های نیم سوزش دود بلند شده بود . میز تلفن وارونه شده بود . لوپین و تانکس جلویش بر روی زمین نشسته بودند . لوپین خسته تر ولی قوی تر از قبل به نظر می رسید و تانکس هم بسیار خوش قیافه با موهای آبنباتی رنگ با لبخند قشنگی به هری نگاه می کرد . هری بدون مقدمه پرسید :
این چی بود به من دادی ؟
تانکس :
فکر نکنم بد بوده باشه ؟
هری :
نه بد نبود ولی می خوام بدونم چی بود ؟
لوپین :
معجون سالیسیا .
هری که احساس می کرد آنها از جواب دادن به این سوال تفره می روند دیگر چیزی راجب آن نپرسید . ولی مثل اینکه تازه یادش افتاد که قبل از بیهوش شدنش چه اتفاقاتی افتاده بود .
هری با اضطراب سعی کرد از جایش بلند شود و بسیار سریع پرسید :
اینجا دیگه چرا ؟ آخه چطوری ؟ دیوانه ساز ها داشتن منو می بوسیدن . کجا رفتن ؟ چی شد ؟ من بیهوش شدم . چطور وارد اینجا شدن ؟ شما اینجا چی کار می کنید ؟ خاله پتونیا و عمو ورنون کجان ؟ یادم می آید به آنها هم حمله کردند ....
لوپین :
هری آرام باش تا چند دقیقه دیگر پرفسور مک گونگال می آید اینجا و همه چیز را برات توضیح می دهد .
هری :
چرا پرفسور مک گونگال می آید ؟ چرا خود ....
هری دیگر نتوانست جمله اش را تمام کند . بغض گلویش را فشار می داد . سرش را پایین انداخت و دیگر حرفی نزد . چند دقیقه به همین منوال گذشت تا در خانه به شدت باز شد و مودی وارد خانه شد و رو به هری گفت :
اوه .... پاتر به هوش آمدی ؟
و بعد بدون اینکه به هری فرصت جواب دادن بدهد و در حالی که داشت به سمت لوپین برگشت گفت :
خوشحالم که حالت خوبه .
ریموس افراد همه در جای خود مستقر شدند و آماده هر اتفاقی هستند . ولی جز ما مامورین وزارت خانه هم آمدن که به روش نامطلوبی خانه را محاصره کردند تا به قول خودشون از هری مواظبت کنند ولی من می دونم قصد آنها چیه !! سعی دارند تا قبل از آمدن وزیر اجازه انتقال هری را ندهند . که بعدش وزیر در پیام امروز بگوید : هری پاتر مشهور به علت ذکاوت افراد وزارت خانه از دست مرگ خواران نجات داده شد . ولی خاله هری را ....
لوپین خیلی سریع صحبت مودی را که بسیار عصبانی بود قطع کرد و گفت :
ممنون الستور دیگه باید منتظر مینروا ...
هری وسط حرف لوپین پرید :
بازم محافظین ؟
و قبل از اینکه تانکس بتواند جلویش را بگیرد از خانه خارج شد . هری از دیدن منظره هایی که در جلوی چشمانش قرار داشت نزدیک بود شاخ در بیاورد . حدود چهل پنجاه نفر جادوگر و ساحره دور خانه جمع شده بودند . تانکس دست هری را گرفت و سعی کرد او را به داخل خانه بکشاند . ولی نگاه هری به نقطه دیگری قفل شده بود . چیزی که از دیدنش وحشت داشت . هری فریاد زد :
علامت شوم ... علامت شوم ... نه ... نه ... برای چی ؟ مگه کی مرده ؟
تانکس ملتسمانه در حالی که هری را می کشید گفت :
هری خواهش می کنم خودتو کنترل کن و فریاد نزن فقط بیا تو . همه چی را برایت توضیح می دیم .
و در همان هنگام لوپین و مودی به کمکش رسیدند و به سختی سه نفری هری را به داخل منزل بردند و روی مبل نشاندند . مودی با لحن تهدید آمیزی گفت :
پاتر خودت را کنترل کن .
هری با شنیدن این حرف مودی آنچنان خشمگین شد که چوبدستیش را در آورد و قبل از این که مودی بتواند از خود دفاع کند طلسم شوم و قدرتمندی به سویش روانه ساخت که مستقیم به سینه مودی اثابت کرد . مودی از درد ناله کشید و به زمین افتاد . هری قبل از اینکه لوپین و تانکس هم بتوانند کاری انجام دهند چوبدستی هایشان را از دستشان بیرون کشید و فریاد کشید :
منو تهدید می کنی ؟ چطور جرات می کنی ؟ اگه من نبودم الان تو توی کمدت مرده بودی !!! اگه ...
چوبدستی هری از دستش خارج شد . فورا به سمت در برگشت و پرفسور مک گونگال را در آستانه در دید که با چوبدستیش هری را هدف قرار داده بود و پشت سرش کسی نبود جز خانم فیگ .
پرفسور مک گونگال در حالی که انگار هیچ اتفاقی نیفتاده است رو به لوپین گفت :
ریموس نیمفادورا الستور لطفا تا من با هری صحبت می کنم مواظب باشید کسی مزاحم ما نشود .
تانکس سرش را تکان داد و لوپین تعظیم کوتاهی کرد و مودی هم نگاهی پر از کینه به هری انداخت . بعد پرفسور مک گونگال رو به هری کرد و گفت :
پاتر لطفا ما را به اتاقت ببر !!!



قبلی « جادوگر یا خون آشام؟ - فصل 6 ویژه نامه فیلم هری پاتر و جام آتش » بعدی
API: RSS | RDF | ATOM
جادوگران®
بی‌شک دیدگاه هر کس نشانه‌ی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم
فرستنده شاخه
pendar mohajeri
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۷/۲۰ ۹:۱۰  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۷/۲۰ ۹:۱۰
عضویت از: ۱۳۸۵/۶/۱۴
از: دارقوز آباد !
پیام: 916
 ايول
ايول خيلي با حاله !
ladan
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۶/۲۹ ۷:۲۴  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۶/۲۹ ۷:۲۴
عضویت از: ۱۳۸۵/۶/۲۰
از: چون ولدمورت دنبالمه نميتونم بگم
پیام: 26
 عالي بود
اگه با رولينگ نسبت داري بگو
خيلي قشنگ بود اما كوتاه
shadmehr
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۶/۲۴ ۰:۱۷  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۶/۲۴ ۰:۱۷
عضویت از: ۱۳۸۵/۱/۲۳
از: آمپول می ترسم !!
پیام: 646
 $
دعواي هري و مودي خيلي مسخره بود
nnight
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۶/۲۳ ۱۳:۳۵  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۶/۲۳ ۱۳:۳۵
عضویت از: ۱۳۸۵/۶/۶
از: هاگوارتز
پیام: 47
 هیییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی
خوب بود ولی اینجاش که هری به مودی حمله کرد خیلی خیلی خیلی مسخره بود
H@RRY_POTTER
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۲/۱۶ ۱۳:۳۱  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۲/۱۶ ۱۳:۳۱
عضویت از: ۱۳۸۵/۱/۳۱
از: برج گریفندور
پیام: 6
 Re: هری پاتر و انجمن نظام سیاه (بخ...
manam nazaram ina ba jorg movafagam marse
SHAGGY_MEISAM
فرستاده‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱/۶ ۲۱:۲۵  به روز‌شده در تاریخ: ۱۳۸۵/۱/۶ ۲۱:۲۵
عضویت از: ۱۳۸۴/۹/۲۰
از: bestwizards.com
پیام: 403
 هری پاتر و انجمن نظام سیاه (بخش 1 - فصل 1 - قسمت 2 )
اينم خوب بود دليله اين كه استقبال خوبي از اين مقاله نشد رو من نميدونم ولي خودم تمام اين مقالات رو ميخونم تا آخرش

هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.