هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

مقاله‌ها :: کارگاه داستان‌نویسی :: داستان‌های غیر هری پاتری

فهرست مقالات همه چیده شده بر اساس ترک بک در نزولی

معمولی برجسته مقاله امروز همه
پیش فرض زمان عنوان رای دفعات بازدید نظر ها ترک بک | نزولی صعودی
مقالات بیشتر...
  1. چهره اي در قاب بيضي شكل
    اين داستان كوتاه يكي از شاهكار هاي ادگار الن پو نويسنده شهير امريكايست
    فضا سازي خاص او و جهان تار و ترسناك داستانهاي او همواره زبان زد همه بوده است
    اگر نخوانيد از دستان مي رود
    اين ترجمه بي شك كمبود هايي داره ولي از هي چي بهتره
  2. مار در رستوران » برج سفيد «
    در شيشه‌اي‌ به‌شدت‌ باز شد. برت‌ ابل1 لرزيد و از ميان‌ گرماي‌ بخارآلودي‌ كه‌ به‌ سرماي‌ زمستاني‌ خيابان‌ هشتم‌ دهان‌كجي‌ مي‌كرد گذشت2. گرماي‌ ناگهاني‌ صورتش‌ را سرخ‌ كرد. الكل‌ داخل‌ معده‌اش‌ را هم‌ زد. بوي‌ تند همبرگر و پياز پخته‌ فضا را پر كرده‌ بود.روزهايش...
  3. سینگای خون آشام_فصل پنجم
    صدای زنگ گنگی در گوشهای سینگا پیچید. دست و پای خود را گم کرد و با دست پاچگی تکرار کرد:"اژ...اژدها؟!"یولان به سرعت جادو می کرد. آن قدر سریع که دست هایش دیده نمیشد. از میان دندان های به هم فشرده اش با خشم زمزمه کرد:"الان فرصتی برای تکرار نیست... سینگا! ما نیاز به کمک داریم! کمک!&...
  4. امپراتوری زمین- فصل اول
    فصل اول مرکز اتمی شتاب‌دهنده‌ی بزرگ ذرات برای تبدیل به ذرات بنیادین –که به اختصار مرکز شتاب‌دهنده نامیده می‌شد- واقع در جزیره‌ی اینشماکیت، –که محلی‌ها عمدتاً از آن به عنوان اویه‌دینه‌نیا یاد می‌کنند- یکی از شمالی‌ترین نقاط قابل مشاهده در نقشه ا...
  5. خمره آمونتيلادو
    داستاني ديگر از ادگار الن پو از از كتاب گربه سياه و داستانهاي ديگر
    ترجمه مهدي غبرائي
    نشر مريم
  6. هفت خان هری پاتر
    سخنی با خوانندگاندر این داستان قصد هیچ گونه توهینی به شاهکار شاهنامه - خدانامه نداشته ام و امید وارم شما هم همچین برداشتی نکنید تنها به این دلیل این داستان کوتاه را نوشته ام که لبخندی بر لب های شما بیاید و امید است که موفق بوده باشم.این داستان بر گرفته از هفت خان رستم است بدين ...
  7. وارثان تاريكي_ فصل 3
    فصل سوم_ نداي جنگنيكلاس سوار اسب مشكي رنگش شد. آهي كشيد و به راه افتاد. برادرش ناتان هم سوار بر اسبي قهوه اي رنگش شد و به دنبال نيكلاس رفت. نيكلاس سرعتش را كم كرد تا ناتان به او برسد. ناتان از او پرسيد:كجا قرار گذاشتي؟نيكلاس_ توي كوهستان.ناتان_ نمي شد يك جاي نزديكتر را انتخاب كني...
  8. وحشتی در ابر
    الابردتیشحوسومین تابستان بعد از برگشتن توماس و خانواده اش از اسکاتلند میگذشت و توماس،جان،میکی و هنری به ترتیب در28،13،6و19پا به12سالگی میگذاشتند. قصری که توماس و خانواده اش در آن زندگی میکردند الابردتیشحو نام داشت و کسی علت آن را نمیدانست.قصر را به 8 بخش تقسیم کرده بودند.بخش یک ...
  9. وارثان تاريكي - فصل 1
    فصل اول_ پايگاه شياطينابرهاي پنبه مانند روي ماه كه تنها روشنايي آن شب تاريك و سياه بود را گرفتند. ديگر واقعا همه جا تاريك شده بود. باد با شدت بيشتري وزيد. گويي تا به آن موقع احترام ماه را نگاه داشته بود و خشم خود را بروز نداده بود اما در آن هنگام كه ماه پشت ابرها اسير شده بود باد ...
  10. دنياي مردگان
    براي ورود به دنياي نحس و نفرين شده مردگان آماده شويد.
    چرا كه با هم به دنياي مردگان قدم ميگذاريم.
(1) 2 3 4 ... 6 »

هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.