نام خیابانی که دورسلیها در آن زندگی میکنند به گیاهی که از همه بیشتر در حومهی شهرها دیده میشود اشاره دارد: بوتهی برگنو یا مندارچه۱ که پرچینهایی مرتب را در اطراف باغهای انگلیسی ایجاد میکند.
من ارتباط آن را هم با حومهی شهر و هم حصار (اشاره به پرچینها) دوست دارم؛ دورسلیها خودپسندانه از طبقهی متوسط و مصممانه از دنیای جادوگری جدا هستند. نام منطقهی آنها «لیتل وینجینگ۲» بار دیگر به شکل تحقیرآمیزی متناسب است؛ وینجنینگ در زبان عامیانهی بریتانیا به معنی شکایت کردن یا ناله کردن است.
گرچه من خانهی دورسلیها را بزرگ و مربعی توصیف کردم، که به موقعیت عمو ورنون به عنوان مدیر یک شرکت میآمد، هر بار که در موردش مینوشتم، به صورت ناخودآگاه دومین خانهای که در زمان کودکی در آن زندگی میکردم را متصور میشدم، که اتفاقا یک خانهی سهخوابهی کوچک در حومهی وینتربورن۳، نزدیک بریستول۴ بود. اولین بار وقتی از این موضوع آگاه شدم که وارد خانهی شمارهی چهار پریوت درایو ساخته شده در استودیو لیوزدن۵ شدم و خودم را دقیقا در نسخهی دیگری از خانهی قدیمیام یافتم، از موقعیت انباری زیر پلهها بگیر تا موقعیت دقیق هر کدام از اتاقها. از جایی که من هیچگاه خانهی قدیمیام را برای طراح صحنه، کارگردان یا تولیدکننده توصیف نکرده بودم، این یکی دیگر از تجربیات پریشانکنندهی من بود که فیلمبرداری کتابهای پاتر برایم بوجود آورد.
بدون هیچ دلیل خاصی، من هیچگاه شمارهی چهار را دوست نداشتم و آن همیشه برایم عددی نسبتا خشن و نابخشودنی بود و دقیقا به همین دلیل آن را روی در ورودی دورسلیها کوبیدم.
***
پینوشت مترجم:
۱. privet
۲. Little Whinging؛ در فارسی به معنی نقنقهای کوچک.
۳. Winterbourne، روستایی بزرگ در مرز شمالی بریستول با جمعیتی معادل ۱۰۲۵۰ نفر در سال ۲۰۲۱.
۴. Bristol، شهری در جنوب غربی انگلستان و پرجمعیتترین شهر منطقه.
۵. Leavesden Studios