هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

مقاله‌ها :: LILI EVANZ 22

LILI EVANZ 22 فهرست مقالات همه

LILI EVANZ 22
لیلیت
نویسنده هری پاتر و آ

معمولی برجسته همه
پیش فرض زمان عنوان رای دفعات بازدید نظر ها ترک بک | نزولی صعودی
مقالات بیشتر...
  1. هري پاتر و آغاز پايان - فصل 16
    شاخه ها: هری پاتر و آغاز پایان
    هری پاتر و آغاز پایانفصل16- بلند شید بچه ها دیره!صدای خانم ویزلی چنان بلند بود که هری احساس کرد پرده ی گوشش پاره شده است.- مامان ...خواهش می کنم داد نزن!-رون ! بهتره به جای خواهش کردن بلند شی... ما امروز ساعت یک باید بریم...بلندشو! قیافت شبیه خرسهایی شده که از خواب زمستونی بیدار شدن!- ...
  2. هري پاتر و آغاز پايان - فصل 15
    شاخه ها: هری پاتر و آغاز پایان
    هری پاتر و آغاز پایانفصل 15- ولی چه حالی میده ها!جینی با ناراحتی رو به رون گفت: حال میده؟! بدبخت این نشون دهنده ی اونه که هاگوارتز تعطیل شده، منو بگو که دلم خوش بود به هاگوارتز! - بسه جینی ! ناراحت نباش ! بدون حضور دامبلدور جمع کردن بچه ها اونم تو هاگوارتز کار احمقانه ایه، من که از ...
  3. هری پاتر و آغاز پایان- فصل 14
    شاخه ها: هری پاتر و آغاز پایان
    هری پاتر و آغاز پایانفصل 14- مزخرفه!- مزخرف نیست... تو متوجه نیستی من مطمئنم یه جان پیچ اونجاست.- غیر ممکنه چون ما تاحالا سه بار اونجا رو گشتیم حتی اگه یه جان پیچ اونجا باشه احتمالانامرئیه وگر نه ما می دیدیمش.رون با حالتی عصبی ادامه داد:بعد هم میشه داد نزنی که یه جان پیچ اونجاست مث...
  4. هری پاتر و آغاز پایان -فصل 13
    شاخه ها: هری پاتر و آغاز پایان
    هری پاتر و آغاز پایانفصل13صبح روز بعد وقتی هری از خواب بیدار شد هرمیون را ندید. او فقط بالای بالشش یک نامه پیدا کرد. با عجله آن را باز کرد و خواند:هری عزیزاز رفتار دیشبم متاسفم اما به نظرم لازم بود یه همچین رفتاری داشته باشم .رون فکر می کرد که من عاشق دل خسته اش هستم . به هر حال مج...
  5. هری پاتر و آغاز پایان - فصل 12
    شاخه ها: هری پاتر و آغاز پایان
    هری پاتر و آغاز پایانفصل12- هری نمی خوای برگردیم ؟الان دو روزه که ما از صبح تا شب به این کوچه خیره شدیم اما هیچ چیزی نیست.تا کی می خوای وایسی؟- من نمی دونم !می دونی چیه هرمیون من تا اونو پیدا نکنم راحت نمی شم...- قبوله. اما الان ساعت 10 شبه ...تو این موقعیت خیلی خطرناکه که تو و ما اینجا...
  6. هری پاتر و اغاز پایان - فصل 11
    شاخه ها: هری پاتر و آغاز پایان
    هری پاتر و آغاز پایانفصل11-از این اوضاع متنفرم!رون با صدای ناراحتی این را گفت و با عصبانیت لگدی به در زد!-آره قبول دارم !ولی من که بهتون گفته بودم نیایید!-هری من منظورم این نبود. ولی الان نزدیک یه هفته است که از هیچ کس و هیچ چیزی خبر نداریم.من حتی نمیدونم پدر و مادرم زنده اند یا نه!...
  7. هری پاتر و آغاز پایان - فصل 10
    شاخه ها: هری پاتر و آغاز پایان
    هری پاتر و آغاز پایانفصل10صبح روز بعد هری به سرعت از خواب بلند شد اوضاع نابه سامانی داشت افکارش مغشوش بود . صداها دائم در گوشش می پیچید:هری یادت نره بری تو قدح...مرتیکه نامرد انگار نه انگار که قتلی انجام داده ...فردا میریم دره ی گودریک جان پیچه رو پیدا کنیم...نمیدونم کدومشونو بیشت...
  8. هری پاتر و آغاز پایان - فصل 9
    شاخه ها: هری پاتر و آغاز پایان
    هری پاتر و آغاز پایانفصل9-هری بلند شو بریم!بلند شو دیگه!ما تو رو درک می کنیم اما بهتره تو هم ما رو درک کنی .-راست میگه هری من که دارم از گشنگی سقط میشم.تو تا صبحم به اینجا زل بزنی من فکر نمی کنم بر گرده.ما فردا بر می گردیم.میریم اون تو رو نگاه می کنیم .البته اگه طلسمی نداشته باشه!- خ...
  9. هری پاتر و آغاز پایان - فصل 8
    شاخه ها: هری پاتر و آغاز پایان
    هری پاتر و آغاز پایانفصل 8هری ، رون و هرمیون بر فراز آسمان پرواز می کردند.-هری یادت نره بری تو قدح!- نه یادم نمیره ولی من که فکر نمی کنم چیزی یادم بیاد!- مگه میشه؟اگه تو واقعا اون جا بودی صد در صد می تونی ببینی چرا ولدمورت اومد اونجا!...اه چه بادی میاد!-آره ظاهرا هوا داره طوفانی میش...
  10. هری پاتر و آغاز پایان - فصل 7
    شاخه ها: هری پاتر و آغاز پایان
    هری پاتر و آغاز پایانفصل7دیدارشاخدارهری و رون و هرمیون وارد خانه شدند .هری نمی دانست آیا می شود به آنجا خانه گفت یا نه؟!داخل خانه تقریبا ویران بود .پلکان ها خراب .ومبل ها پاره شده بود. هری جلو آمد .روی دیوار قاب عکسی آویزان بود . آن را برداشت.عکس هری به همراه پدرو مادرش زیر خروار...
« 1 2 (3) 4 »

هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.