هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

مقاله‌ها :: LILI EVANZ 22

LILI EVANZ 22 فهرست مقالات همه چیده شده بر اساس عنوان در نزولی

LILI EVANZ 22
لیلیت
نویسنده هری پاتر و آ
مقالات:36 برجسته:0 سر فصل ها:0

معمولی برجسته همه
پیش فرض زمان عنوان رای دفعات بازدید نظر ها ترک بک | نزولی صعودی
مقالات بیشتر...
  1. هزی پاتر و آغاز پایان - فصل21
    شاخه ها: هری پاتر و آغاز پایان
    هري پاتر و آغاز پايانفصل 21همه منتظر بودند تا ببينند استادشان چه كسي است ... بعد از مدتي او وارد كلاس شد. هري صداي نفس هرميون را شنيد كه در كنار گوشش حبس شد. هري و بقيه به دقت به مرد نگاه كردند... قيافه ي مرد ديدني بود... رون در گوش هري زمزمه كرد : بازم يه استاد جديد!مرد قامت بلندي داش...
  2. هزی پاتر و آغاز پایان - فصل20
    شاخه ها: هری پاتر و آغاز پایان
    هري پاتر و آغاز پايانفصل 20حدود سه روز از آمدن آنها به هاگوارتز گذشته بود . خوابگاه ها همان ها بود اما براي والدين خوابگاه هاي جديدي ايجاد كرده بودند. هري همان روزهاي اول سيموس را ديد كه گفته بود مادرش را متقاعد كرده است . بعد هري را به مادرش معرفي كرد.هري و رون و هرميون داشتند ب...
  3. هری پاتر و اغاز پایان- فصل32
    شاخه ها: هری پاتر و آغاز پایان
    هري پاتر و آغاز پايانفصل 32هري احساس کرد شانه هايش به ديواره هاي بخاري ساييده مي شود. بعد از مسافتي طولاني بالاخره از حرکت ايستاد و خود را در مقابل رون و هرميون به همراه جيني و نويل ديد. قيافه ي نويل ديدني شده بود او داشت گرد و خاک را از روي لباسش مي تکاند ، سپس رو به رون گفت:خيلي ...
  4. هری پاتر و اغاز پایان - فصل 11
    شاخه ها: هری پاتر و آغاز پایان
    هری پاتر و آغاز پایانفصل11-از این اوضاع متنفرم!رون با صدای ناراحتی این را گفت و با عصبانیت لگدی به در زد!-آره قبول دارم !ولی من که بهتون گفته بودم نیایید!-هری من منظورم این نبود. ولی الان نزدیک یه هفته است که از هیچ کس و هیچ چیزی خبر نداریم.من حتی نمیدونم پدر و مادرم زنده اند یا نه!...
  5. هری پاتر و آغاز پایان-فصل33
    شاخه ها: هری پاتر و آغاز پایان
    هري پاتر و آغاز پايانفصل 33با ورود اسنيپ نويل و جيني وحشت زده شدند و مات و مبهوت به هري و رون و هرميون نگاه کردند. جيني رو به هري گفت:هري ؟ پس چرا معطلي؟هري با آرامش رو به جيني و نويل گفت:فقط مي تونم بهتون بگم که اون باماست...نويل با ناراحتي به اسنيپ نگاه کرد و به هري گفت:ولي تو خود...
  6. هری پاتر و آغاز پایان-فصل31
    شاخه ها: هری پاتر و آغاز پایان
    هري پاتر و آغاز پايانفصل 31هري،رون و هرميون به سمت سرسراي بزرگ به راه افتادند. راهروها خيلي شلوغ بود و هر کسي از راه مي رسيد به ديگري تنه مي زد . هري در راه خانواده ي ويزلي را ديد که به سمت سرسرا مي آمدند ولي در بين آنها آقاي ويزلي را نديد. در واقع تمامي افرادي که در هاگوارتز بودن...
  7. هری پاتر و آغاز پایان- فصل29
    شاخه ها: هری پاتر و آغاز پایان
    هري پاتر و آغاز پايانفصل29هري در سالن عمومي گريفندور نشسته بود و داشت مطالبي را كه از كتابي كه از اتاق ضروريات پيدا كرده بود مي خواند البته پنهاني! هرميون و رون هم سركلاس پروقسور الكس بودند. هري به ساعتش نگاه كرد . قرار بود عصر آن روز به همراه سيوروس اسنيپ جان پيچي را خنثي كنند ...
  8. هری پاتر و آغاز پایان- فصل 14
    شاخه ها: هری پاتر و آغاز پایان
    هری پاتر و آغاز پایانفصل 14- مزخرفه!- مزخرف نیست... تو متوجه نیستی من مطمئنم یه جان پیچ اونجاست.- غیر ممکنه چون ما تاحالا سه بار اونجا رو گشتیم حتی اگه یه جان پیچ اونجا باشه احتمالانامرئیه وگر نه ما می دیدیمش.رون با حالتی عصبی ادامه داد:بعد هم میشه داد نزنی که یه جان پیچ اونجاست مث...
  9. هری پاتر و آغاز پایان -فصل 13
    شاخه ها: هری پاتر و آغاز پایان
    هری پاتر و آغاز پایانفصل13صبح روز بعد وقتی هری از خواب بیدار شد هرمیون را ندید. او فقط بالای بالشش یک نامه پیدا کرد. با عجله آن را باز کرد و خواند:هری عزیزاز رفتار دیشبم متاسفم اما به نظرم لازم بود یه همچین رفتاری داشته باشم .رون فکر می کرد که من عاشق دل خسته اش هستم . به هر حال مج...
  10. هری پاتر و آغاز پایان - فصل35
    شاخه ها: هری پاتر و آغاز پایان
    هري پاتر و آغاز پايانفصل35...هري به کمک سيريوس از جايش بلند شد... او از سيريوس چشم بر نمي داشت. چهره ي سيريوس سفيد و وحشتناک بود و هري حس مي کرد از بدن او سرما مي زند. همين که رويش را از سيريوس برگرداند. اتاق دايره اي شکل را ديد... و ولدمورت را !- امکان نداره!ولدمورت به هري قاه قاه مي خ...
(1) 2 3 4 »

هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.