هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

مقاله‌ها :: LILI EVANZ 22

LILI EVANZ 22 فهرست مقالات همه

LILI EVANZ 22
لیلیت
نویسنده هری پاتر و آ
مقالات:36 برجسته:0 سر فصل ها:0

معمولی برجسته همه
پیش فرض زمان عنوان رای دفعات بازدید نظر ها ترک بک | نزولی صعودی
مقالات بیشتر...
  1. هری پاتر و آغاز پایان - فصل35
    شاخه ها: هری پاتر و آغاز پایان
    هري پاتر و آغاز پايانفصل35...هري به کمک سيريوس از جايش بلند شد... او از سيريوس چشم بر نمي داشت. چهره ي سيريوس سفيد و وحشتناک بود و هري حس مي کرد از بدن او سرما مي زند. همين که رويش را از سيريوس برگرداند. اتاق دايره اي شکل را ديد... و ولدمورت را !- امکان نداره!ولدمورت به هري قاه قاه مي خ...
  2. هری پاتر و آغاز پایان - فصل 36 تا آخر
    شاخه ها: هری پاتر و آغاز پایان
    خلاصه اینکه پدرم دراومد تا تمومش کردم...ولی با نظراتتون کلی حال کردم... من هر چی در توانم بود برای این گذاشتم... دیگه قضاوت با خودتونه... راستی از بروبکس سایت به خصوص بیل ویزلی متشکرم.
    قربون داداش!!!
    گرت
  3. هري پاتر و آغاز پايان- فصل34
    شاخه ها: هری پاتر و آغاز پایان
    هري پاتر و آغاز پايانفصل34هري در حاليکه سعي مي کرد بر خودش مسلط باشد ، از جايش بلند شد و روبه ولدمورت ايستاد . او با آستينش اشکهايش را پاک کرد و با خشم و نفرتي عميق نسبت به ولدمورت گفت:عالي شد ... مگه نه؟...حالا فقط من موندم و تو... که بايد از همون اول ما دوتا مي مونديم... و اين همه آدم ...
  4. هری پاتر و آغاز پایان-فصل33
    شاخه ها: هری پاتر و آغاز پایان
    هري پاتر و آغاز پايانفصل 33با ورود اسنيپ نويل و جيني وحشت زده شدند و مات و مبهوت به هري و رون و هرميون نگاه کردند. جيني رو به هري گفت:هري ؟ پس چرا معطلي؟هري با آرامش رو به جيني و نويل گفت:فقط مي تونم بهتون بگم که اون باماست...نويل با ناراحتي به اسنيپ نگاه کرد و به هري گفت:ولي تو خود...
  5. هری پاتر و اغاز پایان- فصل32
    شاخه ها: هری پاتر و آغاز پایان
    هري پاتر و آغاز پايانفصل 32هري احساس کرد شانه هايش به ديواره هاي بخاري ساييده مي شود. بعد از مسافتي طولاني بالاخره از حرکت ايستاد و خود را در مقابل رون و هرميون به همراه جيني و نويل ديد. قيافه ي نويل ديدني شده بود او داشت گرد و خاک را از روي لباسش مي تکاند ، سپس رو به رون گفت:خيلي ...
  6. هری پاتر و آغاز پایان-فصل31
    شاخه ها: هری پاتر و آغاز پایان
    هري پاتر و آغاز پايانفصل 31هري،رون و هرميون به سمت سرسراي بزرگ به راه افتادند. راهروها خيلي شلوغ بود و هر کسي از راه مي رسيد به ديگري تنه مي زد . هري در راه خانواده ي ويزلي را ديد که به سمت سرسرا مي آمدند ولي در بين آنها آقاي ويزلي را نديد. در واقع تمامي افرادي که در هاگوارتز بودن...
  7. هری پاتر و آغاز پایان - فصل 30
    شاخه ها: هری پاتر و آغاز پایان
    هري پاتر و آغاز پايانفصل30هري در حاليكه داشت از خوشحالي بال در مي آورد بسته را از دست هرميون گرفت و با دقت به آن خيره شد:باورم نمي شه... اصلا باورم نمي شه...خود خودشه...درست يادمه وقتي كه ولدمورت اينو از دست هپزيبا اسميت گرفت ...چشماش برق خاصي داشت برقي كه حاكي از فطرت پليدش بود...سپ...
  8. هری پاتر و آغاز پایان- فصل29
    شاخه ها: هری پاتر و آغاز پایان
    هري پاتر و آغاز پايانفصل29هري در سالن عمومي گريفندور نشسته بود و داشت مطالبي را كه از كتابي كه از اتاق ضروريات پيدا كرده بود مي خواند البته پنهاني! هرميون و رون هم سركلاس پروقسور الكس بودند. هري به ساعتش نگاه كرد . قرار بود عصر آن روز به همراه سيوروس اسنيپ جان پيچي را خنثي كنند ...
  9. هری پاتر و آغاز پایان - فصل 28
    شاخه ها: هری پاتر و آغاز پایان
    هري پاتر و آغاز پايانفصل 28هري، رون و هرميون در سرسراي عمومي نشسته بودند و راجع به ولدمورت صحبت مي كردند .هرميون در حاليكه خميازه مي كشيد گفت:بدون اسنيپ هم مي تونستي نابودش كني...هري جواب داد:اتفاقا برعكس بدون اسنيپ من نمي دونستم يك روحو چه طوري ميشه كشت...سپس رو به رون گفت:هي پس...
  10. هري پاتر و آغاز پايان - فصل27
    شاخه ها: هری پاتر و آغاز پایان
    هري پاتر و آغاز پايانفصل 27اسنيپ به ساعد دستش نگاهي انداخت. جاييکه ولدمورت چنديدن سال پيش آن را سوزانده بود . گاهي اوقات با خودش فکر مي کرد که چرا دامبلدور او را انتخاب کرد . از پله هاي دفتر دامبلدور بالا رفت و به نقشه ي غارتگر نگاهي انداخت تا مطمئن شود کسي در آن دوروبر نيست. کلم...
(1) 2 3 4 »

هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.