Gauntfamily

(تفاوت بین نسخه‌ها)

نسخهٔ فعلی

هیس هیس مار کوچولو، روی زمین خزیدنت قشنگه، بامورفین مهربون باش وگرنه به در میخت میکنه. مورفین گانت، ترجمه شده از مار زبانی (ش.د.10)

معرفی

یک اتفاق غریزی در یک خانواده اصیل جادوگر که با وضعیت نامرتبی در خانه ای در لیتل هانگتون زندگی می کردند به وجود آمد. اعضای خانواده شامل پدر خانواده، ماروولو، و پسر خانواده، مورفین، و دختر خانواده مروپ نام داشتند. گانت ها آخرین باقی مانده ها از نسل (سالازر اسليترين) موسس هاگوارتز بودند.آنها یک خانواده ثروتمند در سال 1940 بودند که از بی ثباتی و رفتارهای شدید برخوردار بودند.

بیشترین چیزهایی که ما درباره آنها می دانیم از مصاحبه دامبلدور با کارآگاه وزارت سحر و جادو، (باب آگدن) بدست آمده است. (ش.د.17) آگدن جهت احضار قانونی مورفین گانت، به خانه گانت رفت.

آنها در یک خانه متروکه در دامنه های جنگل های متراکم بالای دهکده لیتل هانگتون زندگی می کردند. هنگامی که هري آگدن را در قدح اندیشه دید، یک مار مرده میخ شده روی درب خانه شان بود. در داخل خانه سه اتاق بسیار کوچک بود. اتاق اصلی چرکین و بدنما بود.

ماروولو گانت

ماروولو از سرش مورفین کوتاه تر بود،که شباهات های عجیب و غریبی داشت. او چشمان قهوه ای روشن، موهای تمیز کوتاه و صورت چروکیده ای داشت. "هری تصور میکرد که او شبیه به نیرومندترین میمون قرن (سالازر اسليترين) است، او هم شبیه به یک میمون توصیف شده بود.) (ت.ا.17) ماروولو یک انگشتر بزرگی با سنگ سیاه که نقش سپر په وه رل روی آن حک شده بدست دارد.(ش.د.17)

ماروولو به کارمندان وزارتخانه که جهت دستگیری پسرش آمده بودند حمله کرد، بنابراین او هم دستگیر شد. او توسط ویزنگاموت به 6 ماه حبس در آزکابان محکوم شد. (ش.د.17) او قبل از تمام شدن حکم پسرش مرد.

مروپ گانت

مروپ گانت دختر ماروولو گانت و مادر (تام ريدل) است. در سن هیجده سالگی مروپ لاغر اندام و کودن بود، او بد قیافه و رنگ پریده و صورت بچه گانه ای داشت. چشم هایش او نگاهی به جهات مختلف داشت. پدر مروپ به شدت به او دشنام میداد و او را با تمسخر (اسكويب) و دیگر الفاظ بد می نامید.این برای هری تعجب انگیز نبود که او به این وضع بد قواره باشد. علاوه بر پوشیدن لباس های کهنه، مروپ گردنبند طلایی به گردن دارد که پدرش ادعا می کند متعلق به سالازر اسلیترین است. (ش.د.10)

مروپ به شدت به سوی ماگل ثروتمند، تام ریدل جذب شده بود. اما در به هم پیوستن آن دو مشکلاتی بود. او می دانست که پدرش به شدت مخالف خواهد، و تام می دید که او مورد تمسخر و تنفر پدرش است. هر چند بعد از اینکه برادر و پدرش به آزکابان رفتند، مروپ با حقه معجون عشق، با ریدل ازدواج کرد. نامعلوم است که چرا، اما بعدا او باردار شد و اثر معجون پاک شد و موقعیتی شد تا ریدل او را ترک کند. او به لندن رفت،اما بسیار فقیر بود،گردنبند طلای بسیار با ارزش خود را به کاراکتاکوس برک، در بورگین و برکز به اندازه 10 گالیون فروخت. بعدا او در یک یتیم خانه ماگل زایمان کرد و بعدا از اینکه فرزندش را (تام ماروولو ريدل) نامگذاری کرد مرد.

مورفین گانت

به صفحه ی (مورفین گانت) مراجعه شود!

منبع: خانواده گانت