آخرین قسمت:بازگشت نزد عشق--------------------------------------------------------------------------مکان مذکور جایی بود که با رنگهای سرخ و طلایی و آبی و سبز و نارنجی تزئین شده بود که آنرا به چهار قسمت تقسیم کرده بودند. در قسمت سرخ رنگ با حروف درشتی نوشته شده بود گریفیندور. در قسمت آبی رنگ میتوانستم تلولو ریونک...
فصل سوم:بازگشت 2---------------------------------------------------------------------------سلام تام. میبینم که منو فراموش نکردین.شما شاید ما رو فراموش کنید آقای پاتر اما ما همیشه به شما وفاداریم انتظار دارین کسی که همه ما رو از تاریکی نجات داده فراموش کنیم؟ بر خلاف شما آقای پاتر ما فراموش نکردیم.باشه. قبول میک...
فصل 2-22 : شهر شیشه ای-------------------------------------------------------------------شب آرامی را گذراندند. هیچ خبری نبود. رون و هری قبل از خواب به خود استراحت کوتاهی دادند. یعنی نشستند و لم دادند و در عین خمیازه کشیدن و خاراندن سرشان شطرنج جادویی بازی کردند. البته بازی زیاد طول نکشید چون هری مطابق معمول با...
فصل دوم:دیدار با هرمیون-1--------------------------------------------------------------------------قربان نمیخواین بیدار بشین؟با این حرف ماریا پرسیدم:ساعت چنده ماری؟تقریبا نیم ساعت از وقت صبحانتون گذشته آقا.مثل برق از رختخواب نرم خود بلند شدم و گفتم:سریع صبحانه رو حاضر کن دارم میام.وقتی بیرون رفت به سمت روشو...
قسمت دوم: دیدار با هرمیون-2----------------------------------------------------------------------هری عزیزامشب منتظرم باش. لطفاً افسون ضد آپارات و افسون های امنیتی رو راس ساعت 10 شب منحل کن. اتفاقاتی افتاده که باید درمورد اونا باهات حرف بزنم. دوستدار تو هرمیوننگاهی به ساعت می اندازم. ساع...
اتاق کنترل--------------------------------------------------------------------دیوید دستش را روی شانه هری گذاشته بود و به سمت در هدایت می کرد. البته نه همان دری که از ان وارد شده بود. بلکه از دری دیگر که درست پشت صندلی خودش وجود داشت. یک کریدور طولانی که در میان راه چند راهرو دیگر نیز به آن پیوسته بودند. دیوید ...
آخرین قسمت: بازگشت نزد عشق-------------------------------------------------------------------------مکان مذکور جایی بود که با رنگهای سرخ و طلایی و آبی و سبز و نارنجی تزئین شده بود که آنرا به چهار قسمت تقسیم کرده بودند. در قسمت سرخ رنگ با حروف درشتی نوشته شده بود گریفیندور. در قسمت آبی رنگ میتوانستم تلولو ریونک...
نامه های هری پاتری ( نیو ورژن )------------------------------------------------------------دخترکی زیبا با موهایی حنایی رنگ روی میز مقابل پنجره نشسته و گونه اش را به شیشه چسبانده است. 11 سال بیشتر ندارد و چشمان آب رنگش و لبهای برجسته و چهره خوش ترکیبش نشان از غمی بزرگ دارد که در دل مخفی کرده است. همین دیروز ...
فصل هجدهم: فرار از هاگزمید---------------------------------------------------------------------------خوش اومدی هری.ممنونم. چرا اینا رو فرستادی دنبال من؟نمی دونی؟ واقعا؟سارا روی یکی از تخت های موجود در اتاق دراز کشید بود و رنگ به رخسار نداشت. مثل گچ دیوار سفید شده بود. گویی همان سارا خوشحال و خندان چند روز پیش ...
هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.