کلاه گروهبندی از مهمترین سرمایههای هاگوارتز است که با بینش بالایی که دارد دانشآموزان سال اولی را به گروهی که موجب شکوفایی هرچه بیشتر استعدادشان میشود میفرستد. حال فرض کنید یک هاگوارتز داشته باشید، به همراه چهار گروه با شکوه و مقادیری دانشآموز سال اولی... منهای کلاه گروهبندی! فکر میکنید در این صورت چه بر سر هاگوارتز میآید؟
از دانشآموزان گرفته تا پروفسورها و مدیر هاگوارتز، همگی تنها یک دغدغه دارند و برای یک امر بسیج شدهاند. کلاه گروهبندی کجاست؟ چه کسی جرات کرده است گنجینهی بزرگ هاگوارتز را برباید و دانشآموزان سالی اولی را انگشت به دهان رها کند؟
به راستی کلاه گروهبندی کجاست؟ آیا واقعا ربوده شده است؟ آیا این تنها یک زنگ خطر بوده و خطری بزرگتر هاگوارتز را تهدید میکند؟ یا کلاه گروهبندی بی خبر برای گردش و خوشگذرانی رهسپار دیاری دیگر شده است و متوجه گذر زمان و بازگشت به موقع به هاگوارتز نشده است؟
علت هرچه که هست یافتن کلاه در صدر برنامههای هاگوارتز قرار گرفته است. پس خوابگاهها را ترک کرده، کتاب و قلمپرها را کنار گذاشته و برای کمک برخیزید.
بیشک دیدگاه هر کس نشانهی تفکر اوست، ما در برابر نظر دیگران مسئول نیستیم
|