کنگره جادویی ایالات متحده آمریکا، که جادوگران و ساحره های آمریکایی آن را با مخفف ماکوزا (1) می شناسند، در سال 1693، به دنبال معرفی اساسنامهء بین المللیِ راز جادوگری ایجاد شد. جادوگران در سرتاسر جهان به نقطهای رسیده بودند که به این فکر بودند اگر یک جامعه زیرزمینی با ساختار خاص داشته باشند که مشکلاتشان را رفع کند، می توانند زندگی آزادتر و شادتری داشته باشند. این احساس به ویژه در امریکا پس از محاکمات جادوگران سِیلِم (2) به شدت قوی بود.
ماکوزا بر اساس شورای عالی جادوگر بریتانیا قبلتر وزارت سحر و جادو را بنا نهاده بود، تشکیل شد. نمایندگان جوامع جادویی سراسر آمریكای شمالی برای ایجاد قوانینی كه هم جادوگران و ساحرگان آمریكا را كنترل و هم از آنها محافظت كند به ماکوزا احضار شدند.
هدف اصلی ماکوزا این بود که قاره را از شر سَرَککشها (3)، جادوگران فاسدی که برای جلب منافع شخصی همنوعان جادوییِ خود را شکار میکردند، خلاص کند.
دومین چالش بزرگ اجرای قوانین ماکوزا تعداد مجرمان جادوگری بود که پس از کشف قاره آمریکا، از اروپا و نواحی دورتر، به دلیل نبود قانون اجرایی منظم در آمریکا بر خلاف کشور خودشان؛ به این قاره فرار کرده بودند.
جوزیا جکسون (4)، جادوگری جنگجو بود که از طرف نمایندگان مجامع مختلف آمریکا به عنوانِ اولین رئیس ماکوزا انتخاب شد. آنها او را آنقدر سرسخت میدانستند که بتواند از پس سختیهای دوران پس از محاکمه جادوگران سیلم بر بیاید.
در سالهای اولیه، ماکوزا مکان ملاقات ثابتی نداشت. جلسات در مکان های مختلف برگزار می شد تا از کشف شدن توسط بیجادوها (5) جلوگیری کنند.
اجرای قانون
اولویت اصلی رئیس جکسون جذب و آموزش کارآگاهان (6) بود. اسامی اولین دوازده داوطلب کارآگاهی، از جایگاه ویژه ای در تاریخ جادوگری ایالات متحده برخوردار است. تعداد آنها بسیار اندک بود و چالش هایی که با آنها روبرو بودند بسیار زیاد بود. به طوری که آنها می دانستند، با قبول این کار ممکن است جان خود را از دست بدهند. از آن زمان نوادگان این جادوگران و ساحره ها احترام خاصی پیدا کردند. دوازده داوطلب اولیه عبارت بودند از:
ویلهلم فیشر(7)
تئودور فونتین (8)
گاندولفوس گریوز (9)
رابرت گریمسیچ (10)
مری جانسی (11)
کارلوس لوپز (12)
مونگو مک داف (13)
کورماک اوبراین (14)
آبراهام پاتر (15)
برثیلد راش (16)
هلموت ویز (17)
چریتی ویلکینسون (18)
از این دوازده نفر، فقط چند نفر توانستند به سنین پیری برسند: چریتی ویلکینسون، که سومین رئیس ماکوزا شد، و تئودور فونتین، که آجیلبر (19)، از نوادگان او، رئیس فعلی مدرسه جادوگری و جادوگری ایلورمورنی است. همچنین از بین این دوازده نفر باید به گاندولفوس گریوز، که خانواده اش همچنان در سیاست جادوگری آمریکا نقش تاثیرگذاری دارند و آبراهام پاتر، که رابطه دوردست وی با هری پاتر مشهور قرن ها بعد توسط شجره شناسان مشتاق کشف شد؛ اشاره کرد.
چالش ها
آمریکا همچنان یکی از خصمانهترین محیطها برای جادوگران بود و علت آن سرککشهایی بودند که کاملاً در میان جوامع بیجادو مخفی شدند و شک و بدگمانیها نسبت به جادو را زنده نگهداشتند. برخلاف بسیاری از کشورهای غربی، دولت بیجادوها هیچ همکاریای با ماکوزا نداشت.
در ابتدا، عمارت تسخیر شدهای در رشتهکوههای آپالاچی به عنوان مقر اصلی ماکوزا بنا شد، اما در گذر زمان و پس از رشد جمعیت شهرها، این مکان به محلی نامناسب از نظر دسترسی تبدیل شد.
در سال 1760 ، مقر اصلی ماکوزا به خانه پر زرق و برق رئیس تورنتون هاركاوی (20) در ویلیامزبورگِ ایالتِ ویرجینیا منتقل شد. در میان بسیاری از علایق دیگرش، رئیس هارکاوی با پرورش کراپ (21) - سگهایی که جدا از دم و چنگال، شباهت زیادی به سگهای شکاریِ جک راسل دارند - شناخته می شود. ابراز ارادت کراپها به جادوگران فقط با برخورد وحشیانه در مقابل افراد غیر جادویی پیشی می گیرد. متأسفانه، کراپهای رئیس جمهور هاركاوی طوری به بیجادوهای محلی حملهور شدند كه آنها پس از آن تا 48 ساعت فقط میتوانستند پارس كنند. این نقض اساسنامه رازداری باعث شد كه هاركاوی با رسوایی از سمت خود اخراج شود. (شاید تصادفی نباشد که ویلیامزبورگ اولین شهری در ایالات متحده بود که یک بیمارستان اختصاصی برای بیمارانی روانی داشت. مشاهده وقایع عجیب و غریب در اطراف محل اقامت رئیس جمهور هارکاوی برای هیچ عقل سالم بیجادویی قابل هضم نبود.)
ماکوزا اینبار به بالتیمور، که خانه رئیس آبل فلمینگ (22) در آنشهر قرار داشت، نقل مکان کرد. اما بعد از وقوع انقلاب و به دنبال آن ورود کنگره بیجادوها به این شهر، ماکوزاحساس ناامنی کرده و به جایی که امروزه واشنگتن شناخته میشود، نقل مکان کرد.
در واشنگتن بود که رئیس الیزابت مکگلیگودی (23)در سال 1777، ریاست مباحثه معروفِ "وطن یا همنوع؟" را بر عهده گرفت. هزاران جادوگر و ساحره برای این نشست فوق العاده به ماکوزا آمدند، بهطوری که سالن بزرگ جلسات را برای جا دادن تمام آنها با جادو بزرگتر کردند. موضوع مورد بحث این بود: آیا جامعه جادویی باید به کشوری که در آن خانههایشان را ساختهاند وفادارتر باشد یا به جامعه جهانی مخفی جادوگری؟ آیا آنها از نظر اخلاقی ملزم به پیوستن به بیجادوهای آمریکایی در جنگ برای استقلال در مقابل مشنگهای انگلیس بودند؟ یا اینکه خیلی ساده بگویند این جنگ آنها نیست؟
استدلال های موافق و مخالف مداخله در جنگ، ادامه پیدا کرده و تبدیل به جنجالی تمام عیار شد. موافقان مداخله میگفتند که آنها میتوانند جان خود راحفظ کنند و مخالفینِ مداخله اعتقاد داشتند که جادوگران با حضور در جنگ امنیت خود را به خطر می اندازند. پیامی وزارت جادو در لندن فرستاده شدند تا از آنها بپرسند که آیا قصد مداخله در جنگ دارند؟ پیام کوتاهی آمد: "در این مورد کاری نمیکنیم." پاسخ معروف مکگلیگودی حتی از آنهم کوتاهتر بود: "هرکاری میخواهید بکنید." گرچه ساحرگان و جادوگران آمریکایی به طور رسمی وارد نبرد نشدند، اما موارد زیادی از دخالت آنها برای حفاظت از جان همسایگان مشنگشان دیده شد و جامعه جادوگران نیز روز استقلال را همراه با سایر جامعه آمریکا جشن گرفتند.
یکی از مهمترین قوانین جادویی آمریکا در سال 1790 تصویب شد، زمانی که ماکوزا حکم به تفکیک کامل جوامع جادوگری و بدونجادو داد. قانون راپاپورت (24) که از روی نام رئیس وقت، امیلی راپاپورت (25)، نامگذاری شد؛ در پی یکی از جدیترین نقضهای قانون بینالمللی رازداری تصویب شد. تخلفی که در آن دختر حافظ خزانه و خزانهدار و یک از نوادگان سرککشها تقریبا ماهیت دنیای جادویی را افشا کردند. پس از تصویب راپاپورت، هرگونه رابطه دوستی و یا ازدواج بین جادوگران و بیجادوها به طور کامل در ایالات متحده ممنوع شد.
پایگاه ماکوزا تا سال 1892 در واشنگتن باقی ماند، تا زمانی که یک افزایش جمعیت پیش بینی نشده از پاگندهها باعث نقض امنیت دیگری برای مقر ماکوزا شد. مورخان علت این عصیان را به گردن ایرن نیداندر (26)، رئیس بخش حفاظت از گونه های جادویی می اندازند. آنها میگویند که بخشی از وظیفه او علاوه از حفاظت از گونههای جادویی، حمله به هرگونه پاگنده بود که "از خط خارج می شد." ورود پاگندههای شورشی به واشنگتن، ماکوزا را مجبور به اجرای طلسمهای فراموشی گسترده وخسارات اساسیای را به مقر این سازمان وارد کرد.
ماکوزا به پناهگاه جدیدی احتیاج داشت و پس از چندین سال، جادوگران توانستند به تیم ساخت و ساز یک ساختمان جدید در نیویورک نفوذ کنند. با اتمام ساختمان وول ورث (27)، هم بیجادوها میتوانستند از آن استفاده کنند و اگر هم وِرد درست خوانده میشد، شما را به فضای خصوصی جادوگران منتقل میکرد. تنها نشانه خارجی از مقر مخفی جدید ماکوزا، علامت جغدی بود که بر در ورودی حک شده بود.
ماکوزا در دهه 1920
مانند اکثر دولتهای جادویی حاکم، دپارتمان اجرای قانون جادویی بزرگترین بخش در ماکوزا است. قانون راپاپورت در دهه 1920 هنوز در حال اجرا بود و چندین بخش در ماکوزا هیچ همتایی در وزارت سحر و جادو نداشتند. برای مثال زیرمجموعهای که در ارتباط با روابط برادرانه جادوگران و بیجادوها ایجاد شده بود و یا بخشی که وظیفه بررسی و تایید اجازهنامه حمل چوبدستی را بر عده داشت. در آن زمان همه جامعه جادویی آمریکا، چه شهروند و چه مسافر، باید این مجوز را همراه خود میداشتند.
یکی از تفاوت های قابل توجه بین دولتهای جادوگری ایالات متحده و انگلیس در این زمان، مجازات جرایم سنگین بود. در حالی که جادوگران و ساحرگان مجرم انگلیسی به آزكابان فرستاده می شدند، اما بدترین جنایتكاران آمریكا اعدام می شدند.
در دهه 1920، رئیس ماکوزا سرافینا پیکوری (28) از ساوانا بود. ریاست بخش اجرای قانون جادویی را هم پرسیوال گریوز (29)، یکی از نوادگان خوشنامِ یکی از دوازده کارگاه اولیه آمریکا بود.
***
1. املای انگلیسی: MACUSA
2. محاکمات جادوگری در سِیْلِم (به انگلیسی: Salem witch trials) یک سری از محاکمات افراد به جرم جادوگری از فوریه ۱۶۹۲ تا مه ۱۶۹۳ بود که در شهر سیلمِ، ایالت ماساچوست آمریکا؛ صورت گرفت.
3. Scourers
4. Josiah Jackson
5. No-Maj؛ کلمهای که آمریکایی ها برای خطاب قرار دادن بیجادو یا به اصطلاح "مشنگ" از آن استفاده میکنند.
6. Aurors
7. Wilhelm Fischer
Theodard Fontaine .8
Gondulphus Graves .9
Robert Grimsditch .10
Mary Jauncey .11
Carlos Lopez .12
Mungo MacDuff .13
Cormac O’Brien .14
Abraham Potter .15
Berthilde Roche .16
Helmut Weiss .17
Charity Wilkinson .18
19. Agilbert
20. Thornton Harkaway
21. Crup
22. Able Fleming
23. Elizabeth McGilliguddy
24. Rappaport
25. Emily Rappaport
26. Irene Kneedander
27. Woolworth
28. Seraphina Picquery
29. Percival Graves