اولین فصل از فن فیکشن خودم میذارم. امیدوارم نظرتون مثبت باشه.فصل اول: اپارتمان عجیبزمین که رویش را به طرف خورشید برگرداند، متوجه شد لطف بزرگی به جوان مو سیاهی کرده است که در یکی از آپارتمان های کوچک لندن، روی تختی دراز شده بود و معلوم بود کم تر از 2 ساعت خوابیده است. مسلما این آ...
فصل دهم: اسنیپهری داخل شد و روی زمین افتاد . صدای شکستن شیشه ای را شنید و به سختی بلند شد و دختری بسیار زیبا، قدبلند با موهائی که به چند طرف افتاده بودند دید و به یاد حرف زپ افتاد. پرستار به طرف او آمد و گفت:_اوه! هری! توئی؟ حالت خوبه؟هری که چو را شناخته بود؛ گفت:_سلام چو. حالم اصلا ...
فصل نهم: زخم خبرچینروزها به کندی می گذشت. ساعت شش صبحانه، دوازده ناهار، و هشت شام.هری یک بار سعی کرده بود بر طبق گفته ی زپ، پرستار درمانگاه را ببیند، به همین بهانه یک بار به دنبال مالفوی رفت، اما مالفوی نگذاشت او را ببیند و گفت:_ زیاد خوشحال نمی شی.اما هری دغ دغه ی دیگری در ذهنش ...
چندتا فرضیه داشتم که به نظرم درست اومد.امیدوارم به نظر شماهم باشه.1-ر.ا.ب کیست؟من مطمئنم که ریگلوس بلک نیست. چرا؟ همانطور که سیریوس در کتاب محفل ققنوس میگوید، او پسری لوس بوده که مانند پدر و مادرش افتخار جنون آمیزی به اصل و نصب خود داشته است؛ و همانطور که دیدیم ولدمورت در غاری ...
هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.