هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

[index]

Pettigrew

از جادوگران®، فرهنگ نامه هری پاتر.

index | تغییرات اخیر | ویرایش این صفحه | تاریخچهٔ صفحه | تعویض به حالت مدیا ویکی

نسخهٔ قابل چاپ | تکذیب‌نامه‌ها | سیاست حفظ اسرار
رده‌های صفحه: Wizard people | P

فهرست مندرجات

پیتر پتی گرو (دم باریک)

«بلک و پاتر رو مثل دو تا قهرمان می پرستید. هیچ وقت مثل بقیه گروه باهوش نبود. من همیشه باهاش تند برخورد می کردم...پسر احمق...پسر نادون... همیشه توی دوئل کردن بی استعداد بود...» مینروا مک گوناگال (م.ق.10)

«اینکه در نقش موش بهتر بودی تا در نقش انسان، جای افتخار نداره پیتر.» سیریوس بلک (م.ق.19)

«فداکاری تو چیزی بجز بزدلی نبوده. اگر جای دیگه ای داشتی که بری الان اینجا نبودی.» لرد ولده مورت (rg-gf01ج.آ.1)


نام مستعار: دم باریک، خال خالی.

تاریخ تولد: 1959 یا 1960 (سال تولد بر پایه تاریخ تولد جیمز- ی.م.16)

تاریخ مرگ: مارچ 1998؛ (ی.م.23).


خصوصیات ظاهري

چشم: کوچک و براق

مو: کم پشت، بی رنگ، ژولیده با یک قسمت خالی (ز.آ.19)؛ بعدها بصورت یک «مرد در حال کچل شدن که موهایش داشت سفید می شد» توصیف شده است.(ج.آ)

اندام: کوچک، تقریبا هم قد هری یا هرمیون. (ز.آ.19)

خصوصیات بارز: صورتی مثل موش و بینی نوک تیز. در کتاب های 1 تا 3 انگشت اشاره دست راستش را از دست داده بود. ولده مورت این دست را برای تولد دوباره اش مطالبه کرد (ج.آ.1، ج.آ.32) و بجای آن یک دست نقره ای دستکش مانند به او داد (ج.آ.33).

صدا: جیرجیر مانند (ز.آ.19)

رنگ چهره: رنگ پریده (ز.آ.19)


هاگوارتز

تاریخ حضور: 1971-1978 (بر اساس سال تولد جیمز- ی.م.16)

گروه: گریفیندور

امتیازات در مدرسه: ---

اشیاء ساخت دست: به همراه جیمز پاتر، ریموس لوپین، و سیریوس بلک نقشه غارتگر را ساخت.


مهارت ها، وسایل جادویی، غیره

چوبدستی: چوب شاه بلوط با ریسه دل اژدها، 22 سانتیمتر طول، شکننده. بعد از مرگ پتی گرو، رون از آن استفاده می کرد.

دیگر وسایل: نقشه غارتگر، ساخته شده در دو سال آخر هاگوارتز به همراه جیمز پاتر، سیریوس بلک و ریموس لوپین (ز.آ.18).

تشکیلات و وابستگی ها: یکی از غارتگران؛ عضو محفل ققنوس؛ جاسوس ولده مورت

طلسم پشتیبان: نامعلوم


شرح حال

هم زمان با سیریوس بلک، جیمز پاتر، و ریموس لوپین وارد هاگوارتز شد. به اندازه بقیه باهوش نبود ولی آنها را می پرستید. مادام رزمرتا صاحب کافه سه دسته جارو پیتر را به شکل «همان پسر چاق که همیشه دنبال جیمز و سیریوس راه می افتاد.» می شناسد (م.ق.10)

آنها او را در گروه پذیرفتند و به او کمک کردند. با راهنمایی آنها بود که او توانست به یک جانورنما تبدیل شود. پیتر یاد گرفت که خودش را به شکل یک موش دربیاورد و نام «دم باریک» را برای خودش انتخاب کرد.

پیتر شخصی بود که به راحتی تحت تاثیر اطرافیانش قرار می گرفت و خودش را به کسانیکه قویتر بودند می چسباند. ریموس، سیریوس و جیمز دانش آموزان برجسته آن سال بودند و او طبیعتا آنها را دنبال می کرد. با اینکه پیتر هیچوقت مثل دوستانش ممتاز نبود، در جادوگری بهتر از آن چیزی بود که آنها فکر می کردند.

ولی این سالها، سالهای قدرت ولده مورت بود و پیتر به دلایلی توسط ولده مورت مورد تعقیب قرار گرفت. در خارج از مدرسه پیتر هدف آسانی برای لرد سیاه بود و بالاخره آنطور که خودش می گوید مجبور شد نقش جاسوس ولده مورت را بازی کند:

«سیریوس، سیریوس، چکار می تونستم بکنم؟ لرد سیاه... تو که نمیدونی اون چه جوریه...اون اسلحه هایی داره که تو توی خواب هم ندیدی...من ترسیده بودم، سیریوس. من هیچ وقت مثل تو و ریموس و جیمز شجاع نبودم. نمی خواستم چنین اتفاقی بیافته...اونی که نباید اسمشو برد مجبورم کرد.اون...اون همه جا رو زیر سلطه داشت! می دونی اگه قبول نمی کردم چی می شد؟ تو نمی فهمی! اون منو می کشت، سیریوس!» (م.ق.19)

پتی گرو در سال 1980 برای ولده مورت جاسوسی می کرد و به او اطلاعات می داد. بعد به طرز کاملا غیر منتظره ای، رازدار پاترها شد و نقشه جدیدی کشید. وقتی بلک او را در گوشه یک خیابان شلوغ گیر آورد، پیتر با چوبدستی خود خیابان را منفجر کرد، انگشت اشاره دست راستش را برید، و ناپدید شد. سیریوس بلک بدون محاکمه، به خیانت به پاترها و کشتن مشنگ های عابر محکوم شد. پیتر پتی گرو «پس از مرگ» به گرفتن نشان مرلین مفتخر شد. این نشان و انگشتش، تنها چیزی بود که به مادرش برگردانده شد. (م.ق.10)

خال خالی از نوامبر 1981 تا ژوئن 1994: بعد از فرار از دست سیریوس، پیتر به شکل یک موش تغییر شکل داد و به داخل فاضلاب فرار کرد. با از میان رفتن ولده مورت او در موقعیت خطرناکی قرار گرفته بود. پیروان ولده مورت که می دانستند اربابشان با اطلاعات پیتر به پاترها حمله کرده است، مصمم بودند از او انتقام بگیرند. او در حالیکه تمام جامعه جادوگری فکر می کردند مرده است، به شکل موش باقی ماند و مخفی شد.

بعداً به طریقی به تملک پرسی ویزلی درآمد و بعنوان یک موش خانگی، خال خالی نام گرفت. به این طریق می توانست در جامعه جادوگری باقی بماند و گوشش را برای شنیدن خبری از محل اختفای ولده مورت تیز کند. بالاخره به رون ویزلی واگذار شد و چندین سال را بعنوان حیوان دست آموز رون گذراند. حتی در هاگوارتز در همان خوابگاهی که هری پاتر، دشمن اربابش، سکونت داشت می خوابید. ولی دست به کاری نزد و منتظر نشانه ای از دوباره به قدرت رسیدن ولده مورت شد. (ز.آ)

رون با اینکه خال خالی بعنوان یک حیوان دست آموز ارزش زیادی نداشت، به او علاقه بسیاری داشت. خال خالی عادت داشت زیاد بخوابد و کار دیگری انجام ندهد. ولی یکبار که هری و رون با مالفوی، کراب و گویل درگیر شده بودند، مدت کوتاهی از خواب بیدار شد و انگشت گویل را گاز گرفت (س.ج.6). فرد بعدها این واقعه را «بهترین ساعت زندگی او» نامید (م.ق.13).

خال خالی از گربه هرمیون، کج پا خوشش نمی آمد و دلیل خوبی هم داشت. کج پا یک نیمه نیزل است و این به این معنی ست که می تواند فریبکاری را حس کند. او تغییر قیافه پیتر را تشخیص داد و و در هر فرصتی سعی کرد به او حمله کند.

افشا شدن حقیقت و فرار: پیتر سال ها بعنوان یک موش دست آموز زندگی کرد. حتی در سال 1993 با صاحبش رون به یک سفر فامیلی به مصر رفت. عکس خانوادگی آنها که در سفر گرفته بودند در روزنامه پیام امروز چاپ شد. سیریوس بلک که در آزکابان زندانی بود، در یکی از دیدارهای رسمی کرنلیوس فاج از زندان، بطور اتفاقی یک نسخه از روزنامه را از او گرفت و موش را در عکس دید. دوست قدیمی اش را بلافاصله شناخت و به دام انداختن خیانتکار آنقدر ذهن او را مشغول کرد که توانست تاثیر دیوانه سازها را دفع کند و بگریزد. این تعقیب بالاخره سیریوس و پتی گرو را همراه با ریموس لوپین، هری، رون، هرمیون و سیوروس اسنیپ به کلبه شیون آوارگان کشاند. هویت واقعی خال خالی برملا شد و سیریوس و لوپین آماده شدند تا او را بکشند. ولی هری پادرمیانی کرد و از آنها خواست که اجازه بدهند پیتر زنده بماند. دامبلدور به هری گفت: «روزی می رسد که از اینکارت خوشحال خواهی شد.»

پتی گرو در آن شب گریخت. دوباره به یک موش تبدیل شد و جستجوی ارباب قدیمی اش، ولده مورت، را آغاز کرد. به شکل موش به آلبانی سفر کرد. در طول راه با موش های دیگر صحبت کرد و مطمئن شد که یک موجود سیاه بی جسم در جنگل های آلبانی کمین کرده است. در بین راه سفر به آلبانی، در یک مسافرخانه بین راهی، به برتا جورکینز، یک ساحره کارمند وزارتخانه برخورد. برتا که در زمان ریاست بارتیموس کراوچ در سازمان اجرای احکام جادویی کار می کرد، پتی گرو را شناخت. پتی گرو هم که از دستگیر شدن می ترسید او را به داخل جنگل کشاند و در چنگال لرد سیاه انداخت. (ج.آ)

خادم لرد ولده مورت: پتی گرو برای ولده مورت که می خواست دوباره قدرتش را به دست بیاورد، کمک بزرگی از کار درآمد. با راهنمایی ولده مورت زهر ناجینی را می گرفت و از آن معجونی درست می کرد که به طور موقت برای اربابش یک بدن می ساخت. بدن ضعیف و کوچک ولده مورت را به بریتانیا بازگرداند تا موقتا در خانه ریدل اقامت کنند. ولده مورت پیتر را «دم باریک» صدا می زد. (ج.آ)


وقتی هری پاتر دستگیر شد این دم باریک بود که سدریک دیگوری را کشت، هری را به قبر بست، دیگ را روی آتش گذاشت و بازوی هری را شکافت تا خون مورد نیاز برای معجون را بگیرد. بعد دست راست خودش را قطع کرد تا به معجون اضافه کند. بوسیله آن ترکیب هولناک، لرد سیاه دوباره جسم قدیمی اش را به دست آورد و با یک افسون دستی قدرتمند و براق برای پتی گرو ساخت. (ج.آ.32).


کمک به اسنیپ: دم باریک دوباره در تابستان 1996 در خانه اسنیپ در بن بست اسپینر ظاهر شد. ولده مورت او را به آنجا فرستاده بود تا به اسنپ «کمک» کند، ولی پتی گرو بیشتر مشغول استراق سمع بود تا کمک کردن. (ش.د.2).


پتی گرو در عمارت اربابی مالفوی: پتی گرو از جولای 1997 تا زمان مرگش در عمارت اربابی مالفوی بود و در محافظت از زندانی ها به ولده مورت کمک می کرد. ولی در ماه مارچ، وقتی هری به همراه رون، هرمیون، دین تامس و گریپهوک دستگیر شدند، توسط دست نقره ای خودش خفه شد. پیتر سعی داشت هری را خفه کند ولی هری به او یادآوری کرد که جانش را نجات داده است و به او مدیون است. دست نقره ای که برای یک لحظه دچار تردید شده بود هری را رها کرد و خود پتی گرو را خفه کرد. به این ترتیب پیشگویی دامبلدور به حقیقت پیوست و بدهی پیتر به هری، جانش را نجات داد. (ی.م.23).


پتی گرو در فیلم

نقش پیتر پتی گرو را در فیلم، تیموتی اسپال ایفا می کند.


منبع: Pettigrew

برگرفته از «https://www.jadoogaran.org/modules/mediawiki/index.php/Pettigrew»

این صفحه ۷٬۵۱۰ بار دیده شده است. این صفحه آخرین بار در ۱۴:۰۱, ۲ نوامبر ۲۰۰۷ تغییر کرده است. محتویات تحت اجازه‌نامهٔ جادوگران® در دسترس است.


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.