ریموس جان:
اون پست بالایی مال منه!! آخه می خواستم تاپیکشو ایجاد کنم که پیتر گفت زیادی میشه و پست منو اینجا زد!!
پس شاید منم باید یه کم راجع به اون پست یه کم هول هولکی توضیح بدم!
پست اوتو خیلی سنگین بود و من به شخصه، بیش از سه بار از روش خوندم. بعدش دیدم که دامبل زندست و بنابراین تصمیم گرفتم دامبل همین جور زنده بمونه و چند نفر که مثلا خصوصیات جالبی دارن، برای پیدا کردن ولدمورت دور هم جمع بشن و اونو پیدا کنن.
راجع به پیتر هم ببخشید دیگه!! اشتباه لپی بیده! آخه فکر میکردم چون پیتر توی هافل پافه باید حضوری سرسبز داشته باشه!!
آهان... پست اوتو رو هم با درست کردن 10-20 تا غلط املایی(
) بالای پست خودم گذاشتم که موضوع دست بچه ها بیاد.
پس من موضوع داستان رو اینجوری تغییر دادم( البته ببخشید ها!):
دامبل زندست. یک فرد قدرتمندی که آخرین بازمانده ی نسل امپراطورهاست، وجود داره.( که بنده هیچی از خصوصیات اون نمیدونم.) لوگا، اوتو و حالا چند نفر دیگه هم می خوان به کمک دامبل بیان که اونو پیدا کنن. این وسط یه عده بچه مچه، جو گیر میشن و می یان تو کار بزرگترا دخالت بیجا میکنن و جاسوسان رو تشکیل میدن تا قبل از اینکه بزرگترا آخرین امپراطور رو پیدا کنن، خودشون اونو پیدا کرده باشن!
البته، یحتمل سوژه ی خوبی نبوده که هیچکی ادامش نداده!! بنابراین شرمنده! آخه مثلا می خواستم هیجانی بکنم کار رو! تازه برای همون دفتر جاسوسان، با فتو شاپ عکس هم درست کردم! آما مثل اینکه ... . دیگه خودت تصمیم بگیر!
پ.ن: حالا خداییش خیلی مزخرف شده بود؟؟! فکر کنم بدک نشده بود، نه؟! (محض اینکه دلم نشکنه یه دلداری که بده!!)
---
منم فقط همر بلدم بزنم!!
نه...مزخرف نیست...ولی خب حالا معلوم شد چی به چیه! ادامه بدین