هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

مدیریت سایت جادوگران به اطلاع کاربران محترم می‌رساند که سایت به مدت یک روز در تاریخ 31 خرداد ماه بسته خواهد شد. در صورت نیاز این زمان ممکن است به دو روز افزایش پیدا کند و 30 خرداد را نیز شامل شود. 1 تیر ماه سایت جادوگران با طرح ویژه تابستانی به روی عموم باز خواهد شد. لطفا طوری برنامه‌ریزی کنید که این دو روز خللی در فعالیت‌های شما ایجاد نکند. پیشاپیش از همکاری و شکیبایی شما متشکریم.


در حال دیدن این عنوان:   2 کاربر مهمان





Re: داستان های سه کلمه ای!
پیام زده شده در: ۱۳:۱۰ جمعه ۲ دی ۱۳۸۴

بیل ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۱۳ جمعه ۲۵ شهریور ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۰۳ دوشنبه ۵ مهر ۱۳۹۵
از The Burrow
گروه:
کاربران عضو
پیام: 597
آفلاین
ولدمورت: هري خوب جادو های دفاعی رو یاد گرفتی ولی نميتوني- در برابر من عرض اندام کنی.
دامبلدور: چي شده تام؟ چرا داری عقب میری.
ولدمورت: من عقب نمیرم یکی داره من رو ... اما جملشو ناتمام
گذاشت و غیب شد. دامبولدور با تعجب رو کرد به هری و گفت:هری تو چی کار کردی که ولدمورت عقب نشست؟
هری بلافاصله گفت :خوب دامبلدور من باید بگم که دراکو و من با هم این کارو کردیم
چی؟
ما از یه جادوی خواص گریفندور و اسلایترین استفاده کردیم و هنگامی که این دو با هم مخلوط بشن نیروی بسیار قوی به وجود آورد که باعث شد لردولدمورت غیب بشه.
دامبلدور:ولی تام کجا رفت؟؟؟
دراکو: به قصر ریدل ها چون اونجا لرد برای یه همچین جادویی طلسم های دفاعی قویی کار گذاشته.
دامبلدور: اهان اصلا يادم نبود که اون خونه قدرتهايي داره. درسته حالا هر دوتون زود زاه بيافتيدتا به ولدمورت برسیم
هری به دراکو کمک کرد تا بلند بشه و با هم راه افتادند.
هری: بقیه مرگ خوارا چی؟
بقیه مر گخوار ها مشکلی بوجود نميارن.
حالا ما باید به پناهگاه بريم برای مبارزه با ولدمورت.
سیریوس:چرا آلبوس ما نبايد بيايم؟
دامبلدور:چون تو هنوز کاری که بهت محول كردم انجام ندادی سیریوس.
هری پرسید: چه كاري بايد انجام بدی سیریوس؟
هری در حالیکه داشت با ناباوري به سيريوس نگاه می کرد سیریوس جواب داد: ناراحت نباش


ویرایش شده توسط بیل ویزلی در تاریخ ۱۳۸۴/۱۰/۲ ۱۳:۵۶:۳۹

Soon we must all face the choice
between what is right and what is easy




تصویر کوچک شده


Re: داستان های سه کلمه ای!
پیام زده شده در: ۱۳:۰۸ جمعه ۲ دی ۱۳۸۴

نیک بی سرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۰۰ یکشنبه ۲۲ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۷:۳۸ دوشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۴
از كوهستان اشباح
گروه:
کاربران عضو
پیام: 565
آفلاین
ولدمورت: هري خوب جادو های دفاعی رو یاد گرفتی ولی نميتوني- در برابر من عرض اندام کنی.
دامبلدور: چي شده تام؟ چرا داری عقب میری.
ولدمورت: من عقب نمیرم یکی داره من رو ... اما جملشو ناتمام
گذاشت و غیب شد. دامبولدور با تعجب رو کرد به هری و گفت:هری تو چی کار کردی که ولدمورت عقب نشست؟
هری بلافاصله گفت :خوب دامبلدور من باید بگم که دراکو و من با هم این کارو کردیم
چی؟
ما از یه جادوی خواص گریفندور و اسلایترین استفاده کردیم و هنگامی که این دو با هم مخلوط بشن نیروی بسیار قوی به وجود آورد که باعث شد لردولدمورت غیب بشه.
دامبلدور:ولی تام کجا رفت؟؟؟
دراکو: به قصر ریدل ها چون اونجا لرد برای یه همچین جادویی طلسم های دفاعی قویی کار گذاشته.
دامبلدور: اهان اصلا يادم نبود که اون خونه قدرتهايي داره. درسته حالا هر دوتون زود زاه بيافتيدتا به ولدمورت برسیم
هری به دراکو کمک کرد تا بلند بشه و با هم راه افتادند.
هری: بقیه مرگ خوارا چی؟
بقیه مر گخوار ها مشکلی بوجود نميارن.
حالا ما باید به پناهگاه بريم برای مبارزه با ولدمورت.
سیریوس:چرا آلبوس ما نبايد بيايم؟
دامبلدور:چون تو هنوز کاری که بهت محول كردم انجام ندادی سیریوس.
هری پرسید: چه كاري بايد انجام بدی سیریوس؟
هری در حالیکه داشت با ناباوري به سيريوس نگاه می کرد سیریوس جواب داد: هري اين وظيفه من.....


[size=large][color=000066]من ديگه تو امضام هيچي نميزارم. هيچي هم نميگم.
به يه نوع ج�


Re: داستان های سه کلمه ای!
پیام زده شده در: ۱۳:۰۶ جمعه ۲ دی ۱۳۸۴

آرتیکوس دامبلدورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۸ دوشنبه ۱۴ آذر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۱۵ پنجشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۸۷
از کاخ سفید پادشاهان در کوه های سفید سرزمین رویاها
گروه:
کاربران عضو
پیام: 430
آفلاین
ولدمورت: هري خوب جادو های دفاعی رو یاد گرفتی ولی نميتوني- در برابر من عرض اندام کنی.
دامبلدور: چي شده تام؟ چرا داری عقب میری.
ولدمورت: من عقب نمیرم یکی داره من رو ... اما جملشو ناتمام
گذاشت و غیب شد. دامبولدور با تعجب رو کرد به هری و گفت:هری تو چی کار کردی که ولدمورت عقب نشست؟
هری بلافاصله گفت :خوب دامبلدور من باید بگم که دراکو و من با هم این کارو کردیم
چی؟
ما از یه جادوی خواص گریفندور و اسلایترین استفاده کردیم و هنگامی که این دو با هم مخلوط بشن نیروی بسیار قوی به وجود آورد که باعث شد لردولدمورت غیب بشه.
دامبلدور:ولی تام کجا رفت؟؟؟
دراکو: به قصر ریدل ها چون اونجا لرد برای یه همچین جادویی طلسم های دفاعی قویی کار گذاشته.
دامبلدور: اهان اصلا يادم نبود که اون خونه قدرتهايي داره. درسته حالا هر دوتون زود زاه بيافتيدتا به ولدمورت برسیم
هری به دراکو کمک کرد تا بلند بشه و با هم راه افتادند.
هری: بقیه مرگ خوارا چی؟
بقیه مر گخوار ها مشکلی بوجود نميارن.
حالا ما باید به پناهگاه بريم برای مبارزه با ولدمورت.
سیریوس:چرا آلبوس ما نبايد بيايم؟
دامبلدور:چون تو هنوز کاری که بهت محول كردم انجام ندادی سیریوس.
هری پرسید: چه كاري بايد انجام بدی سیریوس؟
هری در حالیکه داشت با ناباوري به سيريوس نگاه می کرد سیریوس جواب داد:....


آرتيكوس الياس فرناندو الكساندرو دامبلدور

ملقب به سلامگنتئور(فنانشدني در همه دورانها)

[b][color=009900]آرتيكوس ..


Re: داستان های سه کلمه ای!
پیام زده شده در: ۱۲:۵۸ جمعه ۲ دی ۱۳۸۴

نیک بی سرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۰۰ یکشنبه ۲۲ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۷:۳۸ دوشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۴
از كوهستان اشباح
گروه:
کاربران عضو
پیام: 565
آفلاین
ولدمورت: هري خوب جادو های دفاعی رو یاد گرفتی ولی نميتوني- در برابر من عرض اندام کنی.
دامبلدور: چي شده تام؟ چرا داری عقب میری.
ولدمورت: من عقب نمیرم یکی داره من رو ... اما جملشو ناتمام
گذاشت و غیب شد. دامبولدور با تعجب رو کرد به هری و گفت:هری تو چی کار کردی که ولدمورت عقب نشست؟
هری بلافاصله گفت :خوب دامبلدور من باید بگم که دراکو و من با هم این کارو کردیم
چی؟
ما از یه جادوی خواص گریفندور و اسلایترین استفاده کردیم و هنگامی که این دو با هم مخلوط بشن نیروی بسیار قوی به وجود آورد که باعث شد لردولدمورت غیب بشه.
دامبلدور:ولی تام کجا رفت؟؟؟
دراکو: به قصر ریدل ها چون اونجا لرد برای یه همچین جادویی طلسم های دفاعی قویی کار گذاشته.
دامبلدور: اهان اصلا يادم نبود که اون خونه قدرتهايي داره. درسته حالا هر دوتون زود زاه بيافتيدتا به ولدمورت برسیم
هری به دراکو کمک کرد تا بلند بشه و با هم راه افتادند.
هری: بقیه مرگ خوارا چی؟
بقیه مر گخوار ها مشکلی بوجود نميارن.
حالا ما باید به پناهگاه بريم برای مبارزه با ولدمورت.
سیریوس:چرا آلبوس ما نبايد بيايم؟
دامبلدور:چون تو هنوز کاری که بهت محول كردم انجام ندادی سیریوس.
هری پرسید: چه كاري بايد انجام بدی سیریوس؟
هری در حالیکه داشت با ناباوري به سيريوس ....


[size=large][color=000066]من ديگه تو امضام هيچي نميزارم. هيچي هم نميگم.
به يه نوع ج�


Re: داستان های سه کلمه ای!
پیام زده شده در: ۱۲:۵۴ جمعه ۲ دی ۱۳۸۴

آرتیکوس دامبلدورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۸ دوشنبه ۱۴ آذر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۱۵ پنجشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۸۷
از کاخ سفید پادشاهان در کوه های سفید سرزمین رویاها
گروه:
کاربران عضو
پیام: 430
آفلاین
ولدمورت: هري خوب جادو های دفاعی رو یاد گرفتی ولی نميتوني- در برابر من عرض اندام کنی.
دامبلدور: چي شده تام؟ چرا داری عقب میری.
ولدمورت: من عقب نمیرم یکی داره من رو ... اما جملشو ناتمام
گذاشت و غیب شد. دامبولدور با تعجب رو کرد به هری و گفت:هری تو چی کار کردی که ولدمورت عقب نشست؟
هری بلافاصله گفت :خوب دامبلدور من باید بگم که دراکو و من با هم این کارو کردیم
چی؟
ما از یه جادوی خواص گریفندور و اسلایترین استفاده کردیم و هنگامی که این دو با هم مخلوط بشن نیروی بسیار قوی به وجود آورد که باعث شد لردولدمورت غیب بشه.
دامبلدور:ولی تام کجا رفت؟؟؟
دراکو: به قصر ریدل ها چون اونجا لرد برای یه همچین جادویی طلسم های دفاعی قویی کار گذاشته.
دامبلدور: اهان اصلا يادم نبود که اون خونه قدرتهايي داره. درسته حالا هر دوتون زود زاه بيافتيدتا به ولدمورت برسیم
هری به دراکو کمک کرد تا بلند بشه و با هم راه افتادند.
هری: بقیه مرگ خوارا چی؟
بقیه مر گخوار ها مشکلی بوجود نميارن.
حالا ما باید به پناهگاه بريم برای مبارزه با ولدمورت.
سیریوس:چرا آلبوس ما نبايد بيايم؟
دامبلدور:چون تو هنوز کاری که بهت محول كردم انجام ندادی سیریوس.
هری پرسید: چه كاري بايد انجام بدی سیریوس؟
هری در حالیکه....


آرتيكوس الياس فرناندو الكساندرو دامبلدور

ملقب به سلامگنتئور(فنانشدني در همه دورانها)

[b][color=009900]آرتيكوس ..


Re: داستان های سه کلمه ای!
پیام زده شده در: ۱۲:۴۹ جمعه ۲ دی ۱۳۸۴

نیک بی سرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۰۰ یکشنبه ۲۲ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۷:۳۸ دوشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۴
از كوهستان اشباح
گروه:
کاربران عضو
پیام: 565
آفلاین
ولدمورت: هري خوب جادو های دفاعی رو یاد گرفتی ولی نميتوني- در برابر من عرض اندام کنی.
دامبلدور: چي شده تام؟ چرا داری عقب میری.
ولدمورت: من عقب نمیرم یکی داره من رو ... اما جملشو ناتمام
گذاشت و غیب شد. دامبولدور با تعجب رو کرد به هری و گفت:هری تو چی کار کردی که ولدمورت عقب نشست؟
هری بلافاصله گفت :خوب دامبلدور من باید بگم که دراکو و من با هم این کارو کردیم
چی؟
ما از یه جادوی خواص گریفندور و اسلایترین استفاده کردیم و هنگامی که این دو با هم مخلوط بشن نیروی بسیار قوی به وجود آورد که باعث شد لردولدمورت غیب بشه.
دامبلدور:ولی تام کجا رفت؟؟؟
دراکو: به قصر ریدل ها چون اونجا لرد برای یه همچین جادویی طلسم های دفاعی قویی کار گذاشته.
دامبلدور: اهان اصلا يادم نبود که اون خونه قدرتهايي داره. درسته حالا هر دوتون زود زاه بيافتيدتا به ولدمورت برسیم
هری به دراکو کمک کرد تا بلند بشه و با هم راه افتادند.
هری: بقیه مرگ خوارا چی؟
بقیه مر گخوار ها مشکلی بوجود نميارن.
حالا ما باید به پناهگاه بريم برای مبارزه با ولدمورت.
سیریوس:چرا آلبوس ما نبايد بيايم؟
دامبلدور:چون تو هنوز کاری که بهت محول كردم انجام ندادی سیریوس.
هری پرسید: چه كاري بايد انجام ....


[size=large][color=000066]من ديگه تو امضام هيچي نميزارم. هيچي هم نميگم.
به يه نوع ج�


Re: داستان های سه کلمه ای!
پیام زده شده در: ۱۲:۴۴ جمعه ۲ دی ۱۳۸۴

آرتیکوس دامبلدورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۸ دوشنبه ۱۴ آذر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۱۵ پنجشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۸۷
از کاخ سفید پادشاهان در کوه های سفید سرزمین رویاها
گروه:
کاربران عضو
پیام: 430
آفلاین
ولدمورت: هري خوب جادو های دفاعی رو یاد گرفتی ولی نميتوني- در برابر من عرض اندام کنی.
دامبلدور: چي شده تام؟ چرا داری عقب میری.
ولدمورت: من عقب نمیرم یکی داره من رو ... اما جملشو ناتمام
گذاشت و غیب شد. دامبولدور با تعجب رو کرد به هری و گفت:هری تو چی کار کردی که ولدمورت عقب نشست؟
هری بلافاصله گفت :خوب دامبلدور من باید بگم که دراکو و من با هم این کارو کردیم
چی؟
ما از یه جادوی خواص گریفندور و اسلایترین استفاده کردیم و هنگامی که این دو با هم مخلوط بشن نیروی بسیار قوی به وجود آورد که باعث شد لردولدمورت غیب بشه.
دامبلدور:ولی تام کجا رفت؟؟؟
دراکو: به قصر ریدل ها چون اونجا لرد برای یه همچین جادویی طلسم های دفاعی قویی کار گذاشته.
دامبلدور: اهان اصلا يادم نبود که اون خونه قدرتهايي داره. درسته حالا هر دوتون زود زاه بيافتيدتا به ولدمورت برسیم
هری به دراکو کمک کرد تا بلند بشه و با هم راه افتادند.
هری: بقیه مرگ خوارا چی؟
بقیه مر گخوار ها مشکلی بوجود نميارن.
حالا ما باید به پناهگاه بريم برای مبارزه با ولدمورت.
سیریوس:چرا آلبوس ما نبايد بيايم؟
دامبلدور:چون تو هنوز کاری که بهت محول كردم انجام ندادی سیریوس.
هری پرسید:....


آرتيكوس الياس فرناندو الكساندرو دامبلدور

ملقب به سلامگنتئور(فنانشدني در همه دورانها)

[b][color=009900]آرتيكوس ..


Re: داستان های سه کلمه ای!
پیام زده شده در: ۱۲:۱۷ جمعه ۲ دی ۱۳۸۴

نیک بی سرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۰۰ یکشنبه ۲۲ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۷:۳۸ دوشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۴
از كوهستان اشباح
گروه:
کاربران عضو
پیام: 565
آفلاین
ولدمورت: هري خوب جادو های دفاعی رو یاد گرفتی ولی نميتوني- در برابر من عرض اندام کنی.
دامبلدور: چي شده تام؟ چرا داری عقب میری.
ولدمورت: من عقب نمیرم یکی داره من رو ... اما جملشو ناتمام
گذاشت و غیب شد. دامبولدور با تعجب رو کرد به هری و گفت:هری تو چی کار کردی که ولدمورت عقب نشست؟
هری بلافاصله گفت :خوب دامبلدور من باید بگم که دراکو و من با هم این کارو کردیم
چی؟
ما از یه جادوی خواص گریفندور و اسلایترین استفاده کردیم و هنگامی که این دو با هم مخلوط بشن نیروی بسیار قوی به وجود آورد که باعث شد لردولدمورت غیب بشه.
دامبلدور:ولی تام کجا رفت؟؟؟
دراکو: به قصر ریدل ها چون اونجا لرد برای یه همچین جادویی طلسم های دفاعی قویی کار گذاشته.
دامبلدور: اهان اصلا يادم نبود که اون خونه قدرتهايي داره. درسته حالا هر دوتون زود زاه بيافتيدتا به ولدمورت برسیم
هری به دراکو کمک کرد تا بلند بشه و با هم راه افتادند.
هری: بقیه مرگ خوارا چی؟
بقیه مر گخوار ها مشکلی بوجود نميارن.
حالا ما باید به پناهگاه بريم برای مبارزه با ولدمورت.
سیریوس:چرا آلبوس ما نبايد بيايم؟
دامبلدور:چون تو هنوز کاری که بهت محول كردم انجام ...


[size=large][color=000066]من ديگه تو امضام هيچي نميزارم. هيچي هم نميگم.
به يه نوع ج�


Re: داستان های سه کلمه ای!
پیام زده شده در: ۱۲:۱۴ جمعه ۲ دی ۱۳۸۴

آرتیکوس دامبلدورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۳۸ دوشنبه ۱۴ آذر ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۱۵ پنجشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۸۷
از کاخ سفید پادشاهان در کوه های سفید سرزمین رویاها
گروه:
کاربران عضو
پیام: 430
آفلاین
ولدمورت: هري خوب جادو های دفاعی رو یاد گرفتی ولی نميتوني- در برابر من عرض اندام کنی.
دامبلدور: چي شده تام؟ چرا داری عقب میری.
ولدمورت: من عقب نمیرم یکی داره من رو ... اما جملشو ناتمام
گذاشت و غیب شد. دامبولدور با تعجب رو کرد به هری و گفت:هری تو چی کار کردی که ولدمورت عقب نشست؟
هری بلافاصله گفت :خوب دامبلدور من باید بگم که دراکو و من با هم این کارو کردیم
چی؟
ما از یه جادوی خواص گریفندور و اسلایترین استفاده کردیم و هنگامی که این دو با هم مخلوط بشن نیروی بسیار قوی به وجود آورد که باعث شد لردولدمورت غیب بشه.
دامبلدور:ولی تام کجا رفت؟؟؟
دراکو: به قصر ریدل ها چون اونجا لرد برای یه همچین جادویی طلسم های دفاعی قویی کار گذاشته.
دامبلدور: اهان اصلا يادم نبود که اون خونه قدرتهايي داره. درسته حالا هر دوتون زود زاه بيافتيدتا به ولدمورت برسیم
هری به دراکو کمک کرد تا بلند بشه و با هم راه افتادند.
هری: بقیه مرگ خوارا چی؟
بقیه مر گخوار ها مشکلی بوجود نميارن.
حالا ما باید به پناهگاه بريم برای مبارزه با ولدمورت.
سیریوس:چرا آلبوس ما نبايد بيايم؟
دامبلدور:چون تو هنوز کاری که ...


آرتيكوس الياس فرناندو الكساندرو دامبلدور

ملقب به سلامگنتئور(فنانشدني در همه دورانها)

[b][color=009900]آرتيكوس ..


Re: داستان های سه کلمه ای!
پیام زده شده در: ۱۲:۰۴ جمعه ۲ دی ۱۳۸۴

نیک بی سرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۰:۰۰ یکشنبه ۲۲ آبان ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۷:۳۸ دوشنبه ۱۷ فروردین ۱۳۹۴
از كوهستان اشباح
گروه:
کاربران عضو
پیام: 565
آفلاین
ولدمورت: هري خوب جادو های دفاعی رو یاد گرفتی ولی نميتوني- در برابر من عرض اندام کنی.
دامبلدور: چي شده تام؟ چرا داری عقب میری.
ولدمورت: من عقب نمیرم یکی داره من رو ... اما جملشو ناتمام
گذاشت و غیب شد. دامبولدور با تعجب رو کرد به هری و گفت:هری تو چی کار کردی که ولدمورت عقب نشست؟
هری بلافاصله گفت :خوب دامبلدور من باید بگم که دراکو و من با هم این کارو کردیم
چی؟
ما از یه جادوی خواص گریفندور و اسلایترین استفاده کردیم و هنگامی که این دو با هم مخلوط بشن نیروی بسیار قوی به وجود آورد که باعث شد لردولدمورت غیب بشه.
دامبلدور:ولی تام کجا رفت؟؟؟
دراکو: به قصر ریدل ها چون اونجا لرد برای یه همچین جادویی طلسم های دفاعی قویی کار گذاشته.
دامبلدور: اهان اصلا يادم نبود که اون خونه قدرتهايي داره. درسته حالا هر دوتون زود زاه بيافتيدتا به ولدمورت برسیم
هری به دراکو کمک کرد تا بلند بشه و با هم راه افتادند.
هری: بقیه مرگ خوارا چی؟
بقیه مر گخوار ها مشکلی بوجود نميارن.
حالا ما باید به پناهگاه بريم برای مبارزه با ولدمورت.
سیریوس:چرا آلبوس ما نبايد بيايم؟
دامبلدور:


[size=large][color=000066]من ديگه تو امضام هيچي نميزارم. هيچي هم نميگم.
به يه نوع ج�







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.