پاتر جان...من...من برم به سوی دامبل ...کور خوندی...من نمی دونم این عکسی که داشتم کرامو خفه می کردم چی شده...مثل اینکه ویلی گفت عکس خراب شده و گرنه قدرت منو می دیدن کرام به این صورت بود
خداییش قدم به کریچ نمی رسید و گرنه حال اونم می گرفتم ویلی جون اگه عکس خفه کردن کرام بدم افتاده اینجا بذار حداقل ملت به قدرت من پی ببرن...

ویرایش
آهای آداسی من شمارشم درست بوده ببین من اصلا ونوس رو که حساب نکردم لیلی و هلنا و پرمین نمی دونمم ادمه شناسه اس چی بود... شد 3 تا دیگه اگه از اون ساحره ای که آخر اومد فاکتور بگیریم چون تا حالا تو آداس پست نزده بود و من که نشناختمش
ونوسم که حساب نشد پس شدین 3 تا اگه بیشتر بودین بگین

نقل قول:

تصدیق میکنم البته بالاخره با اصرارهای فراوان من یکی از قلب ها رو برای یک عضو ارزشی بردم تا بهره مند گردد

نقل قول:

کفی؟؟ خوبی مادر؟؟ جای خاصی نداره این قلب و ستاره


نقل قول:

حرفتو رو نشنیده میگیریم ..میتینگ بعدی هر کاری خواستی بکن فقط تو آداس نیای که همه مون کفی ای می شیم , دردسر داره پاک کردنت از در و دیوار

نقل قول:

منم از زیر پول زور دادن برای یک سری جادوگر علاف که میخواستن راهی گیم نت بشن در رفتم و با مادربزرگه این جمع رو ترک نمودیم

نقل قول:

هووومک توصیه اینه که تو هم بری مثل دومبول از عینک طبی استفاده کنی تا درست شمارش بکنی ولی احتمالا چون علائم مشکوکی ازت دیده میشد کفیه اون طرفها بوده و بالای سرت همینطور میشد

- سفارش برخوردهای فیزیکی ( چند تا شده بود؟؟؟) و نیش هم به طرزی آستاکبارنه اجرا شد

- قلب هم رسید و مورد استفاده قرار گرفت

- پسر بزرگ من هم به طرزی مشکوک نبود و حضور به هم نرسانده بود ( میدونست اگه بیاد چه بلایی سرش میاد )

- تا میتینگ های بعدی هم بای بای , فقط از دفعات بعد یک کم آدرس بدین ملت بدونن کجا دارن میان و در وسایل نقلیه عمومی چشمهاشون در نیاد که هاااا اینجا بالاخره کجاس؟؟؟

ای ققی که خودت را به مقام کفتر نزول داده ای تا به حد حشره نرسیده ای دست از این هوچی بازی ها بردار ، کمی به خود بیا ، دو تا بال بزن، به سمت خورشید پرواز کن ، بلکه به دامبلدور ملحق شوی

آهای ونوس تو از روزی که دوباره با من روبه رو شی نمی ترسی...اون وقت خواهم گفت که کی سوپ میشه...من مثل این جادوگرای زز در پیت سایت نیستم از شما ساحران ضعیف بترسم...حال همتون رو می گیرم...اگه در اون آداسو تخته نکردم...
اجرای پرواز دستمال کاغذی ها از طرف ساحران بود که موجب شد تا ما رو دیگه تو بوف راه ندن ما هرچی مشکل داریم زیر سر این ساحره هاست...
یکی از ساحره ها به صورتی خوف ناک میز رو بلند کرد و کوبید به زمین و همین قضیه موجب شد که یکی از ساحره ها به چسبه به سقف بوف...
شیشه های رستوران بوف بسیار تمیز بود و یکی از ساحره ها شیشه رو ندید و با کله سرش خورد به شیشه...
ساحره ها هر کدوم به غذاشون یه گاز زدن و بقیش رو گذاشتن...
سالی تنها کسی بود که ساحره ها رو حمایت می کرد و این نشان از بی یارو یاور بودن ساحره هاست...بودن یک مار در میان ساحره ها به مانند بودن یک سوسک در میان پیف پاف است
ستاره ها پریدن قلب ها موندن رو بنده به خوبی می تونم تعبیر کنم ولی خوب اینجا جاش نیست ولی هرچی هست به این ساحره های نامشکوک ربط داره
در ضمن آداس ورشکست شده دیگه دیگی وجود نداشت که سالی بره اونو بیاره
سال کریچر یه دروغ بزرگه و هیچکی همچین حرفی رو نزد در نتیجه ونوس دروغ گفت همه بهم گفتن کفی زنده باد کفی
اعضای آداس کلا رو هم رفته 3 نفر بودن...نمی دونم با 3 نفر میشه جلسه تشکیل داد یا نه

میتینگ بعدی من شخصا حال این ساحره ها رو می گیریم شوخی شوخی با دم ققی هم شوخی

برخی از توضیحات اضافی!

نقل قول:

دامبل جان اگه به جای عینک دودی عینک طبی زده بودی می تونسی جلسه ی آداس رو از دو فرسخی تشخیص بدی!

2 -

نقل قول:

این حرفو نشنیده می گیرم!


3 -
حیف گفته بودن با خودتون سلاح گرم و سرد نیارید! چون با این وضع آدرس دادن باید هر جفت مدیران میتینگ رو راهی دیار ابدی می کردیم!

4 -
از من نتونستن پول زور بگیرن!

5 -
برو بچ اونجا داشتن سال کریچر رو به هم تبریک می گفتن!

6 -
اجرای جادوی پرواز بر روی جعبه های دستمال کاغذی جلوی چشم ماگل ها!!؟؟

7 -
سوپ کفتر یا کفتر برگر؟ مسئله این است!

8 ـ
لحظه ی ورود کفی _ سالی : صدای بال بال زدن میاد!

9 ـ
ستاره ها پریدن قلب ها موندن! ( چه جمله ی مشکوکی!)

10 ـ
می خواستیم سالیو بفرستیم آداس دیگ و کفتر گیرو با خودش بیاره! ولی دلمون سوخت ! اگه خدا خواست دفعه ی دیگه همه به صرف سوپ کفتر مهمون یه جفت مادر و پسر قاتل!

11 ـ تا میتینگ بعدی خداحافظ!

ادامه بحث در تاپیک نحوه ی برخورد!


http://www.jadoogaran.org/modules/new ... id=114510#forumpost114510

هوم هرپوي جان زود قضاوت نكن من نصفه صحبتهام با وزير در مورده سايت بود و همينطور با كرامم در مورده سايت صحبت كردم خيلي بچه هاي ديگه هم اينكارو كردن ولي كلا هدفه اين ميتينگا اينه كه بچه ها دوره هم جمع بشن و رسيدگي به مشكلات سايت هم در كنارش انجام ميشه به هر حال من نميدونم تو چرا اينقدر حرص ميخوري؟

( هرپو نه هرپوی )
اگر که شما در مورد سایت حرف میزدید، در کنار خیلی چیزای که توی گزارشاتون مینوشتید ( که واقعا ارزش خوندن نداره ) یه اشاره کوچیک می کردین . یا به هر حال از خیلی راه ها میشه فهمید که شما یه چیزایی گفتید .
الان واقعا وضعیت مسخره ای داریم . همه منتظرن میتینگن، همیشه هم اتفاق هایی که توی میتینگ میفته رو توی سایت انعکاس میدن . من خیلی راحت میتونم به این تاپیک سر نزنم زاخی جون ولی یه چیزی خیلی اعصابمو خورد میکنه :
یه جوری رفتار میکنید که انگار هیچ مشکلی توی سایت وجود نداره و همه کارا ردیفه ! حله بزن بریم عشق و صفا ! یعنی رسما سایت بیخیال .
خیلی سعی کردم خود خوری کنم، ولی کاسه صبرم لبریز شد .
طرف صحبتم هم فقط تو نیستی، همه افرادی که اینجوری فکر میکنن هستن .
به هر حال خوشحال میشم یکی این میتینگا رو به سایت هری پاتری ربط بده .

نقل قول:
بابا بی خیال هرپوی!!

باید بگم که خب پس تویه میتینگ چی میشه؟!!
در مورد سایت هم حرف زده میشه دیگه!!
در ضمن ما دو نوع میتینگ یا جلسه حضوری داریم:1-رسمی،2-غیررسمی

میتینگ های رسمی از طرف سایته و میتینگ های غیر رسمی از طرف بچه های سایته!...این خیلی فرق داره!

در ضمن این تاپیک رو برای این ساختن که کلا تمام جلسات حضوری چه رسمی چه غیررسمی هماهنگ بشه و اگر کسی ناراحته میتونه به این تاپیک سر نزنه!

حرفای سیاسی میزنی!!

آقا شما شورشو از مزه در آوردین . کلی حال آدمو میگیرین !
قدیما که ملت میرفتن میتینگ میرفتن در مورد سایت حرف میزدن ؛ در مورد مشکلات سایت و خیلی چیزای دیگه . ملتم راه حل پیشنهاد می کردن و آخر سر به یه نتیجه ای میرسیدن .
آقا دیگه کم کمش هری یا حاجی میرفتن رو منبر . الان که دیگه کشکم حساب نمیشه ! ملت میرن میتینگ دل این فلورو آب میکنن بر میگردن !
اگه این میتینگ ها صرفا برای خوش گذرونیه، پس چرا باید توی سایت برنامه بیرون رفتنشونو بریزن ؟ اگه توی سایت برنامه ش ریخته میشه پس باید یه ربطی هم به سایت داشته باشه . وگرنه که خداوند مسنجر را آفرید .