هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





Re: آواتار فروشی آبجی لی لی
پیام زده شده در: ۲۲:۴۷ جمعه ۱۳ آذر ۱۳۸۳
#23

Irmtfan


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۴ شنبه ۱۳ دی ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۹:۵۷ چهارشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۵
از پریوت درایو - شماره 4
گروه:
کاربران عضو
پیام: 3125
آفلاین
نقل قول:

ولدمورت نوشته:
هري اون آواتار تو مايه شرم اين سايت هست! هركي ببينه فكر ميكنه رنگ مو زدي! تازه با اون عينك شبيه آمپول زنا شدي!!!


بابا به من چه
مامان من گفته اینو بپوش منم تنم کردم

نقل قول:
لیلی روش رو بر میگردونه به جیمز: تو که هنوز اینجایی میری این دفعه فقط پول ها رو میاری دیگه نمیخواد الیشیا رو بیاری فهمیدی؟


بابا به مگی بگو بهت یه حقوقی چیزی بده از بند ز ز در بیای آخه تیم داری مجانی نمیشه که گذشت اون زمونی که با خلوص نیت همه کار میکردن الان بی مایه فتیره


Sunny, yesterday my life was filled with rain.
Sunny, you smiled at me and really eased the pain.
The dark days are gone, and the bright days are here,
My sunny one shines so sincere.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the sunshine bouquet.
Sunny, thank you for the love you brought my way.
You gave to me your all and all.
Now i feel ten feet tall.
Sunny one so true, i love you.

Sunny, thank you for the truth you let me see.
Sunny, thank you for the facts from a to c.
My life was torn like a windblown sand,
And the rock was formed when you held my hand.
Sunny one so true, i love you.


Re: آواتار فروشی آبجی لی لی
پیام زده شده در: ۲۱:۱۴ جمعه ۱۳ آذر ۱۳۸۳
#22

مورگان لی‌فای


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۵۸ یکشنبه ۷ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۶:۱۲ پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۸۷
گروه:
کاربران عضو
پیام: 105
آفلاین
خانم پرنل که تو ی بخاری ظاهر شده(در دیگه تکراری شد)
میگه: لی لی یه اواتار فوری بده که لازم دارم
لی لی: ا... شما هنوز زنده اید فکر میکردم که دیگه نمیتونید زیاد زنده بمونید

پرنل:
لی لی :خوب بفرمایید این هم برای شما
لیلی روش رو بر میگردونه به جیمز: تو که هنوز اینجایی میری این دفعه فقط پول ها رو میاری دیگه نمیخواد الیشیا رو بیاری فهمیدی؟
جیمز:

پیوست:



gif  atvaree.gif (2.51 KB)
626_41b0a60483d8e.gif 60X60 px




Re: آواتار فروشی آبجی لی لی
پیام زده شده در: ۲۱:۰۹ جمعه ۱۳ آذر ۱۳۸۳
#21

استرجس پادمور


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۵۸ شنبه ۲۱ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۳:۲۹ چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۸۵
از كلفم لبرنم گاردنز
گروه:
کاربران عضو
پیام: 44
آفلاین
ليلي اگر آواتور تو مايه هاي آواتور من خواستي زياد دارم ...ميتونم كمكت كنم....


رزم ممل و هري 1 و 2 حتما حتما بخونيد...


Re: آواتار فروشی آبجی لی لی
پیام زده شده در: ۲۰:۰۸ جمعه ۱۳ آذر ۱۳۸۳
#20

پرسی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۲۴ سه شنبه ۱۰ آذر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۲:۱۳ شنبه ۵ آذر ۱۳۸۴
از یک زمانی بارو
گروه:
کاربران عضو
پیام: 7
آفلاین
پرسی:سلام خانم پاتر
لی لی:سلام آقای ویزلی
پرسی:من میخواستم نظر حرفه ای شما را در مورد آوارتارم بدونم
لی لی:چون توی کتاب 5 منکر پسرم شدی باید خیلی صبر کنی!!!
پرسی:باکی نیست ولی من هم تلافی میکنم!!!
لی لی:آقای ویزلی بهتره بری بیرون و موقعی که گزارش حاضر شد دوباره بیای
پرسی:نروم!!!
لی لی:اون وقت هر چه دیدی از چشم خودت دیدی!!
پرسی:حیف که الان کار دارم و اگرنه میموندم ببینیم چی میشه!!!
پرسی(من) میرسه جلوی در مغازه
پرسی:به امید دیدار خانم پاتر
لی لی:خوش اومدی!!!


Percy Weasley


Re: آواتار فروشی آبجی لی لی
پیام زده شده در: ۱۸:۲۴ جمعه ۱۳ آذر ۱۳۸۳
#19

آلیشا اسپینت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۴۴ سه شنبه ۱۰ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱:۳۳ پنجشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۲
گروه:
کاربران عضو
پیام: 186
آفلاین
آلیشیا:باشه بابا الان حساب میکنم
جیمز و لی لی:
(آلیشیا چند گالین در میاره )
جیمز و لی لی:
(در همون لحظه که آلیشیا میخواد گالین ها رو به لی لی بده
صدایی رو از فاصله های دور میشنوه(گویی صدای بچه ایم بوده)که میگه:
:« یا ایهالفرومیون ، والاسراف فی الآواتار کمثل الاکل شام و النهار بالنق نق »
این جمله بارها در مغز آلیشیا تکرار میشه
وقتی آلیشیا به خودش میاد و چشماشو باز میکنه دو نفر رو
جلوش میبینه
جیمز و لی لی:
آلیشیا:نننننننه...من این آواتورارو نمیخوام...من چقدر احمق بودم ...چه آدم بدی بودم(هق هق)
جیمز و لی لی:
و آلیشیا بدون کلمه ای حرف به سرعت از مغازه خارج میشه

......
جیمز و آلیشیا بعد از 5 دقیقه به خودشون میان
جیمز:بازم فرار کرد!!!!!!!



Re: آبجی لی لی
پیام زده شده در: ۱۶:۱۴ شنبه ۷ آذر ۱۳۸۳
#18

ونوس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۱۴ دوشنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۲
آخرین ورود:
۲۳:۳۱ شنبه ۹ اسفند ۱۳۹۹
از کاخ المپ
گروه:
کاربران عضو
پیام: 385
آفلاین
نقل قول:

لیلی اونز نوشته:
لی لی جیمز رو میبینه : تو اینجا چه کار میکنی ؟
جیمز :
لی لی : بگو برا چی اومدی اینجا ؟؟
جیمز : اومدم تورو ببینم
لی لی : لازم نکرده مگه نمیبینی اینجا قسمت آواتار بانوان یالابرو اونور وگرنه به حاجی دارکی میگم جیمز : نــــــــــــــــــــــــــه
لی لی : اره
جیمز مثل برق غیب میشه .
لی لی که تازه متوجه یک زن درون مغازه اش شده به سمت اون زن میره : خانم چیزی میخواستید .
زن برمیگرده و لی لی میفهمه اون زن ونوسه !
لیلی : ونوس کجا بودی دختر ؟
ونوس : سلام لیلی میبینم که اواتار فروشی گذاشتی ؟
لی لی : تازه پاتیل سازی وانتشاراتی هم دارم
ونوس : جدا"
لی لی :
ونوس : راستی لیلی برام یه اوا تا ر پیدا کن که کارتونی باشه هندی مندیم نباشه
لی لی : اوکی , جوره

هومک!لیلی از لطفت ممنونم ولی این عکسی که گذاشتی چند تا مشکل کوچولو داره!
1-چشماش آبیه! شما تاحالا ونوس چشم آبی دیدید؟
2-موهاش بیشتر به جای این که طلایی باشه زرد/قهوه ایه!
3-مظلومه!اصلا به من میاد مظلوم باشم؟ :ylash:
4وبزرگ ترین مشکلش:از اون چشمای نخودیش معلومه که ژاپنیه!من متاسفانه بعد از یه دعوای جنجالی با یکی از خدایان ژاپنی فعلا باهاشون قهرم!(بازم بگید ونوس مظلومه!)
به هر حال کلا عکس قشنگیه ولی به درد ونوس نمی خوره.
اما به خاطر این که من آدم خوش حسابیم اینم حق الزحمه ی تو تا با هم بی حساب شیم!

پیوست:



jpg  52047.JPG (13.74 KB)
137_41a876a766337.jpg 226X226 px




Re: آواتار فروشی آبجی لی لی
پیام زده شده در: ۲۱:۴۴ جمعه ۶ آذر ۱۳۸۳
#17

مورگان لی‌فای


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۵۸ یکشنبه ۷ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۶:۱۲ پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۸۷
گروه:
کاربران عضو
پیام: 105
آفلاین
لیلی به چو : گذاشتم برات تو اب نمک که حسابی عالی بشه
چو:
تتق توق تاق در باز میشه جیمز یکی رو به زور میکشه تو مغازه : بیا لیلی .... اینم الیشیا
لیلی:
جیمز به الیشیا: پول زن من رو بالا میکشی به پسر من توهین میکنی
الیشیا : با با من که گفتم میام دو تاش رو با هم حساب میکنم در ضمن بنده شوخی کردم من کی هستم که بخوام به هری توهین کنم
لیلی: بفرما این یکی هم حاضره اینم صورت حساب تو در ضمن هری گل سر سبده هر جا که بخواد جاشه
الیشیا:
لیلی به جیمز : عزیزم تو از این به بعد استخدامی

پیوست:



gif  ferus.gif (6.88 KB)
626_41a7727157e56.gif 50X50 px




Re: آواتار فروشی آبجی لی لی
پیام زده شده در: ۱۶:۲۳ جمعه ۶ آذر ۱۳۸۳
#16

آلیشا اسپینت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۴۴ سه شنبه ۱۰ شهریور ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱:۳۳ پنجشنبه ۲ خرداد ۱۳۹۲
گروه:
کاربران عضو
پیام: 186
آفلاین
خب بله !معلومه که لی لی و جیمز هنوز جوونن.کاملا هم بهشون میخوره که پسر کوچولوی نازی مثل تو داشته باشن!(بوبودی! :mama: )
به!پس کالین هنوزم از تو عکس میگیره!مگه چند تا عکس برا مجله کودکانش میخواد!؟راستی یادت باشه اون مجله ها که چاپ شد یه دونشم واسه ما بیاری!البته اگه کتابه حملش برات سنگینه خودم میام ازت میگیرم
..........
راستی لی لی جون درسته پسرت سنش کمه ولی نباید اونو تو قسمته زنونه راه بدی!



Re: آواتار فروشی آبجی لی لی
پیام زده شده در: ۲۳:۰۴ پنجشنبه ۵ آذر ۱۳۸۳
#15

چو چانگ


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۵۰ دوشنبه ۱۵ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۵:۲۷ دوشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۷
از کنار مک!!!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1771
آفلاین
چو حالا ديگه تبديل به شده

پس اين اواتار چي شد؟


[b][font=Arial]«I am not worriedHarry,» 
said Dumbledore
his voice a little stronger despite
the freezing water
«I am with you.»[/font]  [/b]


Re: آبجی لی لی
پیام زده شده در: ۱۷:۰۸ پنجشنبه ۵ آذر ۱۳۸۳
#14

مورگان لی‌فای


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۵۸ یکشنبه ۷ تیر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۱۶:۱۲ پنجشنبه ۹ خرداد ۱۳۸۷
گروه:
کاربران عضو
پیام: 105
آفلاین
لی لی جیمز رو میبینه : تو اینجا چه کار میکنی ؟
جیمز :
لی لی : بگو برا چی اومدی اینجا ؟؟
جیمز : اومدم تورو ببینم
لی لی : لازم نکرده مگه نمیبینی اینجا قسمت آواتار بانوان یالابرو اونور وگرنه به حاجی دارکی میگم جیمز : نــــــــــــــــــــــــــه
لی لی : اره
جیمز مثل برق غیب میشه .
لی لی که تازه متوجه یک زن درون مغازه اش شده به سمت اون زن میره : خانم چیزی میخواستید .
زن برمیگرده و لی لی میفهمه اون زن ونوسه !
لیلی : ونوس کجا بودی دختر ؟
ونوس : سلام لیلی میبینم که اواتار فروشی گذاشتی ؟
لی لی : تازه پاتیل سازی وانتشاراتی هم دارم
ونوس : جدا"
لی لی :
ونوس : راستی لیلی برام یه اوا تا ر پیدا کن که کارتونی باشه هندی مندیم نباشه
لی لی : اوکی , جوره

پیوست:



jpg  64.JPG (6.81 KB)
626_41a5e3f3900bb.jpg 140X139 px


ویرایش شده توسط لیلی اونز در تاریخ ۱۳۸۳/۹/۵ ۱۷:۲۳:۵۵








شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.