آیا هنوز هم میشود درباره ی خون آشام ها مقاله بنویسیم ؟

آخه من تازه با خبر شدم

سوسك: منظورم از استيو ارباب سايه ها بود... ببخشيد...
ارباب سايه ها؛ نمي بخشمت!
سوسك:

---

نمي دونم چرا فردا نمياد... ولي از اول هم قرار بود چهارشنبه درس جديد رو بديم... من هر چي گشتم در مورد يتي اطلاعات زيادي كسب نكردم... ولي يك كاريش مي كنم...

ارباب سایه ها:اقا جان اقا!!
÷روفسور سوسکی:چند بار گفتم به من نگو اقا جان اقا؟!!!
ارباب سایه ها:چشم اقا جان
درون دل ارباب سایه ها:دلم می خواد بگم به تو چه؟؟؟؟سوسک خطرناک
÷روفسور:چیزی گفتی ارباب سایه ها؟؟؟
ارباب سایه ها:نه ÷روفسور
درون دل ارباب سایه ها:سوسک ها هم سوسک های قدیم
ارباب سایه ها:اقا نمره ی ما چنده؟؟؟؟؟؟
خارج از رول ÷لینگ:
البته شاید منظور سوسکی از استیو ارباب سایه ها باشه
ما چه میدونیم؟؟؟شاید هم نباشه
اااااااااااااااااااااااه
راستی چرا هنوز فردا نشد؟؟!!

سوسك: مهم زحمتي است كه كشيدي. منبعش هم براي اين گفتم بگين كه ديگران هم بتونن اسفاده كنن.
استيو: قربان حالا چند نمره؟
سوسك: 10... نه 20... نه 30... 40 - 50-60-70-80-90 100 !! آره بهت صد ميدم!
استيو: مرسي
سوسك: خب چون از اين مقالات اسقبال نشد درس جديد رو فردا ميدم. الآن هم پايان جلسه رو اعلام مي كنم.

÷روفسور سوسکی:خوب ارباب سایه ها نوبت تو که تحقیقت رو بخونی
ارباب سایه ها:ققنوس در درجه بندی وزارت جادو xxxx است البته این به خاطر خطرناک بودنش نیست و بسیار ملایم است و تا حالا کسی را نکشته است بلکه به این جهت است که کمتر جادوگری توانسته که او راهلی کند.
ققنوس موجود فوق العاده ای به اندازه ی قو و به رنگ سرخ مایل به نارنجی با دم و منقار و ÷اهای طلایی.او روی قله کوههای مصر و هندوستان و چین زندگی می کند و عمری بسیار طولانی دارد چون می تواند دوباره خودش را زنده کند یعنی هر بار که بدنش در معرض نابودی قرار می گیرد اتش گرفته و دوباره از میان خاکستر متولد می شود.او همیشه از گیاهان تغذیه می کند.
او مانند دیویکال می تواند به میل خود غیب شود(حتی در محیط هاگوتز)و دوباره ÷دیدار شود.او اوازی سحرامیز دارد که می گویند(من هم می گویم )شهامت و دلاوری را در ÷اک دلان(مثل هری)زیاد می کند و در تیره دلان (مانند تام)رعب و وحشت می افریند.
اشکهای ققنوس قدرت شفابخشی دارد.
÷روفسور سوسکی:مگه نگفتم از محل زندگی و شرایط ققنوس بگو
ارباب سایه ها:اقا!!!حالش و نداشتیم
÷روفسور سوسکی:خوب بگو منبعت چی بود؟؟؟؟؟
ارباب سایه ها:اقا!!!همشو از جانوران شگفت انگیز و زیستگاه ان ها با ویرایش ک÷(ک÷ی)کردیم
ولی خطش مال خودمون
÷روفسور سوسکی:افرین عزیز دل برادر چون خطش مال تو بود 120 می گیری
همه اقا مگه نگفتین 100 نمره ای
÷روفسور سوسکی:حالا
بعد از کلاس:
ارباب سایه ها:می دونین موضوع چیه؟؟مجبور شدم ÷روفسور را با طلسم فرمان جادو کنم
همه:
ارباب سایه ها:لحظه مرگ ققنوس هم همونی که سیبل ایزابل دورست گفت
÷روفسور سوسکی:عالی بود یک 120 دیگه ماگیری عزیز دل برادر!!!!
همه:
اربابسایه ها:

سوسك: عالي بود. 100 امتياز به خاطر مقاله ي ققنوس. و100 امتياز هم براي خون آشام.
سيبل ايزابل: مرسي قربان.
سوسك: و ده امتياز هم براي اسلايترين. گريفندوري ها هم كه زيادي تنبل شدن... 5 امتياز از گريفندور كم ميشه!
همه:
سوسك: من هنوز هم منتظر مقاله هاي ديگر اعضاي كلاس هستم... پايان جلسه رو اعلام مي كنم.

سيبل: ققنوس ها معمولا جاهايي مثل رو ي قله ي كوه ها زندگي مي كنند كه غير از جادوگر ها هيچ كس نمي تونه اونجا بره .اولين ققنوس دنيا هم بوسيله جادو به وجود اومده به طوري كه گويا چند پرنده با هم مخلوط شدند و ققنوس به وجود اومده. در لحظه مرگ معمولا اواز بسيار زيبايي مي خونند با اين حال اين سوال براي پرنده شناسا پيش اومده كه ققنوس ها براي اولين بار از كجا اين اواز رو ياد گرفتن به طوري كه همه شون اونو يه جور مي خونند در حالي كه در موجودات با هوش معمولا قريضه ضعيفه همون اول كار اونو حذف كردند.در ضمن با توجه به نحوه توليد مثل اونها بايد تعداد ثابتي ققنوس وجود داشته باشه بنابراين ما احتمال مي ديم كه يه نوع طريقه تولد مثل ديگه هم هست چون ققنوس ها هر چند خيلي كم ولي به هر حال زياد مي شند.ما حدس مي زنيم همون طور كه اولين ققنوس به وجود اومد بقيه شون هم همون طور زياد مي شند.
به هر حال از اينها كه بگذريم هيچ كس نمي داند كه ققنوس ها موقع مر گ چه مي خوانند .همچنين جوجه ققنوس ها دوباره چه گونه بدون وجود مادر و با قريضه اي ضعيف زنده مي مانند و حدس مي زنيم كه ققنوس ها تنها يك بار متولد شده و تنها كالبد عوض مي كنند.(با عرض معذرت كه كمي بي ربط بود)
3_نظريه هاي زيادي وجود دارد .بعضي ها مي گويند كه خون اشام ها از ابتدا وجود داشته اند و يك جادوگر باعث شده انها نتوانند بچه دار شوند.انها هم پس از كمي فكر به اين نتيجه رسيده اند كه بهتر است با وارد كردن خون خود به بدن ديگران نژاد خود را حفظ كنند.اگر اين طور باشه اولين خون اشام دراكولا بوده.
طبق گفته بعضي ديگه ممكنه اولين بار ادم وقتي خون يه ادم ديگه رو خورده به خون علاقه مند شده .و بعد از كمي كه روي همين رويه پيش رفته دستگاه توليد مثلش از كار افتاده و چون قدرت هاي جديد و زندگي جاودان به دست اورده بوده كساني رو هم كه بهشون علاقه دارد با وارد كردن تنها چيزيش كه با بقيه فرق دارد يعني خونش ابدي مي كنه كه اگه اين طور باشه اولين خون اشام پاريزاتيس بوده.
در ضمن تا يادم نرفته خون واقعا خاصيت داره ادم رو جوون نگه داره.
منابع :كتاب اسطوره ها و جانوران ان
بعد سيبل مودبانه تحقيقشو تا مي كنه و مي ره بشينه.

ققنوس(فراتر از کتاب):
سوسک: کی می دونه انسان آواز خوندن رو از چه موجودی آموخت؟
همه:
سوسک: يک راهنمايی... اين موجود جفت نداره و به تنهايی زندگی می کنه.
همه:
سوسک: آخرين راهنمايی... اين موجود يک پرنده است که زيستگاه اوليه اش عربستان بوده و پرهای طلايی رنگی داره...
ارباب سايه ها: آقا اجازه! ما بگيم؟ ققنوس نيست؟
سوسک: کاملا درسته. ۱۰ امتياز برای اسلايترين. چه کسی می تونه کمی در مورد اين جانور توضيح بده؟
سنتور: آقا اجازه! اين جانور پس از زندگی ۱۰۰۰ ساله اش زيباترين آواز زندگی خودشو می خونه و بعد آتش می گيره و ققنوس جديدی رو به وجود مياره. در ضمن اين پرنده به پرنده ی مشرق هم معروفه.
سوسک: کاملا درسته! چون گروه نداری ۵ امتياز به همه ی گروه ها! پايان جلسه رو اعلام می کنم.

ــــ
مقاله اين هفته
دوستانی که نمره ی اضافی برای پايان ترم می خوان می تونن تا چهارشنبه ی هفته ی آينده يک مقاله به صورت نمايشنامه ای و با موضوع های زير بيارن:
۱ـ محل زندگی و شرايط زندگی ققنوس ها؟ //// ۲ـ توضيح در مورد لحظه ی مرگ ققنوس. //// ۳ـ اولين خون آشام چه نام دارد و او چگونه خون آشام شد؟

ـــ

نمرات دانش آموزان:
1- بن((White Boy)) ----------> بدون نمره
2ـ ارباب سايه ها ---------------> ۷۵ ـ ۱۰۰
3- لی جردن ---------------------> بدون نمره
4- غريبه --------------------------> بدون نمره
5- پروفسور سينيسترا ---------> بدون نمره
6- بانوی چاق -------------------> بدون نمره
7- سنتور -------------------------> بدون نمره
۸ـ سيبل ايزابل دورست -------> بدون نمره

سيبل ايزابل دورست شما مي توني در اين كلاس شركت كني. وقتي كه پروفسور برگشت خودش تصميم مي گيره. (من معلم جديد هستم)

ارباب سايه ها به مقاله ي اولت 75نمره ميدم. چون بدون ذكر منبع در اينجا گذاشتيش. دومي رو هم چون نمي دونم از خودت گفتي يا از يكي از سايت ها برداشتي بهت 100 مي دم.

لي جردن من شايسته ي اين همه تعريف و تمجيد نيستم! خجالت زده ام مي كني!

همه ي دانش آموزان:
فردا دوباره با يك حيوان جديد سر و كار داريم. اگه مي خواين مقاله بگذارين يادتون نره كه منبع ماگلي اون رو هم بگين.

انسان گرگنما می‌باشد که در ربان انگلیسی به انها Werewolf میگویند.

طبق نوشته‌های قدیمی واژه انسان گرگنما به انسانهایی گفته می‌‌شده که در شبهایی که مهتاب کامل است می‌توانند به گرگ مبدل شوند. پنجه جایگزین ناخنهای انها می‌شود و زوزه های وحشتناکی می‌کشند. و به آغل گوسفندان حمله کرده و آنها را می‌درند. بر اساس اصول عقلی یک چنین چیزی غیر ممکن است. ( اما جایی که خرافات بیاد چشم عقل کور میشه) در آن زمان اعتقاد داشتند که اگر انسان در در شب چهاردم ماه(month) به ماه(moon) نگاه کند تبدیل به انسان گرگنما می‌شود. در کتب قدیمی موثرترین راه تبدیل شدن به انسان گرگ نما ، برهنه غلتیدن بروی شنهای ساحل در زیر نور ماه شب چهارده ذکر شده است. در گذشته اعتقاد داشتند که انسانی گرگنما شده درونش از مو پوشیده شده است. و به همین دلیل در قرن 15 یا 16 اهالی یک شهر فردی را که به گرگنما بودن مظنون بود، کشتند تا ببیند درون بدن او از مو پوشیده شده است یا نه. البته راه دیگر ان این است که یک انسان گرگ نما یکیا چند فرد سالم را گاز بگیرد.
÷روفسور گفتم برای گرفتن نمره ی اضافی یک تحقیق اضافی بدهم.