شصت و نهمین دورهی ترینهای سایت جادوگران برای انتخاب بهترینهای فصل بهار 1403، از 20 خرداد آغاز شده است و تا 24 خرداد ادامه خواهد داشت. از اعضای محترم سایت جادوگران تقاضا میشود تا با شرکت در عناوین زیر ما را در انتخاب هرچه بهتر اعضای شایستهی این فصل یاری کنند.
مدیریت سایت جادوگران به اطلاع کاربران محترم میرساند که سایت به مدت یک روز در تاریخ 31 خرداد ماه بسته خواهد شد. در صورت نیاز این زمان ممکن است به دو روز افزایش پیدا کند و 30 خرداد را نیز شامل شود. 1 تیر ماه سایت جادوگران با طرح ویژه تابستانی به روی عموم باز خواهد شد. لطفا طوری برنامهریزی کنید که این دو روز خللی در فعالیتهای شما ایجاد نکند. پیشاپیش از همکاری و شکیبایی شما متشکریم.
یه کاری غلطه ، بعد شما می گید ما اینقدر از این غلطا کردیم که دیگه نخوایم در موردش بحث کنیم ؟
مشکل اینه که بله کاملا منظورتون از پستتون معلوم بود ،
بی ناموسی خنده دار بی ضرر چیزیه که رو مرز باشه ، اما از خط قرمزش نگذره ، شما مدت هاست خط قرمز رو رد کردید!
خدا بیامرزه قوانین اولیه رو! اسم پی جی سیزده به گوشت خورده؟
اون موقع پست هایی که حتا یک درصد برای بچه های زیر سیزده سال نامناسب بود درجا پاک میشد ، تازه اون موقع اعضای سایت خیلی کم تر از الان و عموما بالای شونزده سال بودند.
وقتی میشینی تایپ می کنی فکر می کنی چند درصد این سایت بچه های چند ساله هستند؟
بی ناموسی نوشتن نه هنر می خواد نه جرات ، شعور می خواد!
این سایت جای این حرف ها نیست!
موضوع سایت هری پاتره ، بی ناموسی هم فوق فوقش بخواید بنویسید در حد خود کتاب های هری پاتر باید باشه، که حتی اگه ویدا اسلامیه داغونشم نمی کرد متن اصلیش حتی یک هزارم نوشته های شما بی ناموسی نداشت .
چون شاید رولینگ بر خلاف شما به این شعور رسیده بود که قشر خوانندگان و طرفداران کتابش از بچه های هفت هشت ساله شروع میشه.
اگه این بحث به جایی نرسه و تذکر ها نتیجه نده و مورد مشابه یا بدتری ببینم من جزو اولین افرادی هستم که برای مدیران بلیت می زنم .
پرسی ویزلی نوشته:
در کل این چیز ها مشخص بود و هر کسی میخوند متوجه میشد که منظور اون پست چی هست و به همین خاطر انتظار نداشتم کسی نقدش کنه ! به هر حال انقدر پست های خوب با این سبک زدیم که نیاز نباشه برای این پست بحث کنیم و جواب پس بدیم !
اعضا ماشالا همشون دستی توی بیناموسی نویسی و اینها دارن و اگر پاش بیفته خیلی بهتر از ما میتونن بنویسن ، ولی نمیدونم چطور هست که وقتی وارد یک تاپیکِ بیناموسی میشن ، احساس میکنن خیلی معصوم و مطهرن و میرن اعتراض میکنن ، در نتیجه پیشنهاد میکنم قبل از اینکه ارزش این تاپیک با قوانین مسخره و دخالت های بیجای مدیران پایین تر بیاد ، تاپیک رو ببندید .
همونطور که شما هم چنین اختیاری رو نداری تو انجمنت وقتی من اومدم تو کلاس معلم شما عمه بی ناموسی نوشتم ایشون به من اخطار دادن چون بی ناموسیه پست شما 0 داده میشه و منم پستمو پاک کردم .
درك عدهاي از بيناموسي به شدت مشكل داره و بايد اصلاح شه. بيناموسي نويسي معنيش اين نيست كه شما بياي پاراگراف بيناموسي محض بي هدف بنويسي چون خنده داره، بلكه اينجوريه كه طرف توي نوشتش، مياد يه تيكهاي رو با توجه به پتانسيلش يه مقدار تغيير ميده و بيناموسيش مي كنه تا مسئله جالبتر به نظر بياد. يه مثال تپل هم از پست پرسي بزنم روشن شيد!
اشتباهِ بعدی شما اطلاعیه زدن و تعیین محدوده برای بیناموسی نویسی هست ! بیناموسی نویسی چیزی نیست که بشه براش محدودیتی گذاشت و محدوده خاصی مشخص کرد ! یعنی نمیشه مشخص کرد ! که شما بیای بگی از این عبارات استفاده کنید و اینها !
پرسی (که واسه خودش اون ور ولوئه کف زمین هنوز): نامرداااا.... یکی بیاد به من تنفس مصنوعی بده!
ملت :
آبرفورث بدونِ توجه به ایوان به سمتِ پرسی میاد ، لبخند شیطانی ای میزنه و میگه : اگر موافق باشید من به پرسی تنفس مصنوعی میدم .
آبرکس : تو برای چی ؟! من دلم میخواد خودم افتخار تنفس مصنوعی دادن به خدای رول رو کسب کنم .
تره ور که لحظه ای در افکارش غوطه ور شده بود و اشک توی چشماش حلقه زده بود قور قور کرد : بذارید من بهش تنفس مصنوعی بدم ، یادمه اون موقع که برای اولین بار میخواستم بپرم تو مردابِ پشتِ قلعه هاگوارتز که شنا کنم ، داشتم خفه میشدم که پرسی بیخیالِ پسر های سفیدِ اون اطراف شد و پرید توی مرداب و منو نجات داد و کلی بهم تنفس مصنوعی داد .
هدویگ که تا الان بی توجه به این اتفاقات در حال استحمام بود ، با به یاد آوردنِ خاطراتِ زمان هایی که پرسی با دهانش به جغدش هرمس غذا میداد و هدویگ هم با حسرت این صحنه رو نگاه میکرد ، جلو پرید و گفت : نه ! بذارید من این کارو کنم ! من قبلا آرزوم این بود که از هرمس نوک بگیرم میدونم که پرسی تا حالا چند بار نوک های هرمسو تو دهنش کرده ، بذارید من تنفس مصنوعی بدم بهش !
پرسی : آهههههه ( افکت بالا نیومدنِ نفس ) خواهش میکنم ... ن ... ن ... نفس مص ... نوعی بد... ین
آبرفورث که افکار مخوفی در سرش جریان داره و میخواد از این واقعه به نحو احسن استفاده ببره فریاد میزنه : بحث تموم ! یه کاری میکنیم ، همه بیاید به من تنفس مصنوعی بدید ، بعد من به نمایندگی از همه به پرسی تنفس مصنوعی میدم ، چطوره ؟!
ملت :
به این صورت تمام ِ افرادی که در حمام هستن به صف میشن و به ترتیب میان جلو و به آبرفورث تنفس مصنوعی میدن .
ملت :
ادی ماکای که تازه برای استحمام اومده بود ، با دیدنِ تخلیه شدنِ انرژی آبرفورث ، با عجله یه پارچ شیر موز میبره و میریزه تو دهن آبرفورث .
آبرفورث انرژی میگیره و به سمتِ پرسی میره که الان دیگه صورتش کبود شده کاملا ، روی شکم پرسی میشینه ، موهای اون رو نوازش میکنه ، صورتش رو پایین و پایین تر میاره و لب هاش رو برای دادنِ تنفس مصنوعی به لب های پرسی میچسبونه : :
ملت که تا الان به حالت به این صحنه نگاه کردن ، با دیدنِ تنفس مصنوعی دیگه اختیار خودشون رو از دست میدن و هیجان زده میشن ؛ در همین حال آبرفورث مقدار زیادی مایع سفید رنگ که به سر و صورت خودش و بدنِ پرسی پاشیده رو از جلوی چشماش کنار میزنه و با خیالِ اینکه ادی یکی از پارچ های شیرموزش رو روی اونها خالی کرده دوباره مشغولِ تنفس مصنوعی دادن میشه .
بعد از لحظاتی پرسی به هوش میاد ، لبخندی تحویل آبرفورث میده و در همون حال برای تقدیر از آبرفورث دست میکنه تو جیبش و یه مسلسل در میاره و میده دستِ آبر .
ریگولوس که تا الان معلوم نبود کجا بوده ، دوان دوان وارد حمام میشه و فریاد میزنه : خاک بر سرتون ، هنوز که سرگرم ِ پرسی این شما !
ملت نگاهی تحسین آمیز به استیل پرسی و آبرفورث که مسلسلی که از پرسی گرفته بود رو در بغلش گرفته میکنن ، آبرکس میپرسه : مگه سوژه ی بهتری پیدا کردی ؟
ریگولوس فریاد میزنه : سوژه بهتر ؟! همین الان خبر دادن که کوییرل میخواد بیاد حموم ! تازه بلیت زده که ملتی که هیکل ِ ورزیده ای دارن برای مشت و مال دادنش حاضر باشن .
پرسی مسلسلش رو از دستِ آبرفورث میکشه بیرون و از جاش بلند میشه ، تلو تلو خوران میگه : اوه ! کوییرل !
ملت که تا الان به حالت به این صحنه نگاه کردن ، با دیدنِ تنفس مصنوعی دیگه اختیار خودشون رو از دست میدن و هیجان زده میشن ؛ در همین حال آبرفورث مقدار زیادی مایع سفید رنگ که به سر و صورت خودش و بدنِ پرسی پاشیده رو از جلوی چشماش کنار میزنه و با خیالِ اینکه ادی یکی از پارچ های شیرموزش رو روی اونها خالی کرده دوباره مشغولِ تنفس مصنوعی دادن میشه .