پاسخ به: اشعار جادویی
ارسال شده در: شنبه 29 مهر 1391 23:52
برقِ کله ی ارباب *** مثل یه ماه یا شبخواب!عشق بدون لرد بی فایده س
مثل بهشته ولی بی هایده س
برای این پرنس بی قافیه
برق کله ی ولدمورت کافیه!
کله باید پر از تورم باشه
پر از انرژی و تراکم باشه
حتی تو اون شبای بی ستاره
تو لحظه هایی که تنت می خاره
کوچه باید واضح و روشن باشه
دختر همسایه مبرهن باشه
جوری که اشتیاقشو ببینی
ترشح بزاقشو ببینی
دُرُس تو این لحظه ی پر خاطره
چه ضدحالی میشه برقا بره!!
ارباب بره، کله بره، برق که نیس!
تو هی بگو مرگ بر این اینگیلیس!!
انگار گرفتنت تو ون گذاشتن
فلج شدی زیرت لگن گذاشتن

انگار که از زمونه خسته باشی
رو شیشه نوشابه نشسته باشی!

2
ارباب، ارباب.. وزیر نیرو
وزیر لایق و وزین نیرو
از رو سالاد سس رو بگیر، مهم نیس
راه تنفس رو بگیر، مهم نیس
بزار اُزُن سوراخ تر از این بشه
بذار! که باب میل قزوین بشه!

بزار ایوان توی مِنوش بگنده

تموم مسئولیتش با بنده!
اما نزار شعرمو ماسمال کنم
برقو بپاش تو صورتم حال کنم!

و دوباره.. پرنس ریکوردز!
rest in peace dear Alan Rickman