بچه ها سر كلاس نشسته بودند كه دنيس ازدر كلاس مياد تو .
- سلام بچه ها ! امروز دومين جلسه كلاسمونه و مبحث درسمون جاروهاي پرنده هستن . خب ! قبل از شروع درسمون بگذاريد كه من نتيجه پاسخ هاي شما رو بدم . هوم ... اكثر پاسخهاي بچه ها درسته و به همين دليل من نميتونم امتيازي به گروهي بدم .
خيلي خب ! ميريم سراغ درسمون .
پــرواز ! آرزوي ديرينه بشر ! انسان، از گذشته هاي بسيار بسيار دور آرزو داشته كه بتونه مثل پرنده ها توي آسمون پرواز كنه ؛ و حالا قادر به انجام اين كار شده . در واقع، هم جادوگرها قادر به انجام اين كار شدن هم ماگل هايي كه خارج از دنياي ما زندگي ميكنن .
و بايد با افتخار بهتون بگم كه اطلاعاتي كه ما الان در دسترس داريم نشون گر اينه كه اجداد ما در سالهاي بسيار بسيار دور، راز پرواز رو كشف كرد و تونست در سال 962 جاروي پرنده رو اختراع كنه و به آرزوي خودش برسه . در صورتي كه اطلاعاتي كه ما از دنياي ماگل ها داريم اين رو نشون ميده كه ماگل ها به تازگي و طي قرن اخير موفق به ساخت وسيله اي براي پرواز شدند كه هو.. هو ... هوا ... اِ .. راستش من اسم اين وسيله رو نميدونم و از ويزلي ميخوام كه اسمش رو از پدرش بپرسه و به ما بگه. خب ! در تصويري كه روي تابلو كلاس هست، شما ميتونيد طرح اوليه جاروها رو كه در سال982 توسط مارك كاترين كشيده شده رو ببنيد .
اين طرح كه روي كاغذ پوستي 50 در 50 كشيده شده الان توي موزه كوييديچ لندن نگه داري ميشه .
خب ! ماگل ها، از زمان هاي دور از جارو براي تميز كردن محيطشون استفاده ميكردن . و هنوز هم استفاده ميكنن ؛ ولي براي تميز كردن محيطشون از يك وسيله اي كه اجسام رو به طرف خودش مي مكه استفاده ميكنن . هوم ... جادوگرها واقعا باهوش بودن ! كه يك جارو رو براي پرواز ازش استفاده ميكردن ! چونكه اصلا توجه يك ماگل رو جلب نميكنه . داشتن يه دسته جارو واقعا چه جذابيتي براي يك ماگل داره و اصلا نميفهمه كه اون جادوييه .
اما الان با اومدن اين وسايل مكنده ماگل ها براي جارو كردن محيط، يكم كار رو سخت ميكنه و اگر شما با يك ماگل همسايه باشيد بايد خيلي خيلي مراقب باشيد ؛ چونكه جارو كردن خونه با سيستم 1000 سال پيش واقعا عجيب به نظر ميرسه !
شكل جاروهاي فعلي مشنگ ها رو كه شباهت زيادي به اونچه كه ما سوارشون ميشيم ندارن رو ميتونيد روي تابلو ببينيد . با تشكر از گرنجر كه لطف كرد و طرحش رو روي تابلو كشيد .
جاروهاي اوليه هيچ ربطي به جارو هاي فعلي ندارن ! اونها يه تيكه از ساقه درخت بودن كه به سرشون چند تا شاخ و برگ بسته بودن و تا فاصله سه و نيم متري زمين بيشتر نميتونستن پرواز كنن . و صرفا فقط ميشد با اون ها مستقيم پرواز كرد و به بالا و پايين رفت .
در قرن 11 ميلادي با مطرح شدن بازي به اسم كوييديچ سعي و تلاش براي ساختن جارو هاي بهتر شروع شد . از قرن يازدهم به بعد اين جارو ها خيلي خيلي پيشرفت كردند ؛ اونها به تدريج آيروديناميك شدن، ترمز براشون قرار گرفتن و خيلي چيز هاي ديگه . و طرحي كه الان بر روي تابلو ميبينيد شكل جاروهاي امروزي ما هستن .
هوم.... شكل ما شكل يه نيمبوسه، هوم ... نيمبوس 2000 .
هوم ... متاسفانه بعضي از ماگل ها از وجود دسته جارو با خبرن و در افسانه هاي اونها اين امر به چشم ميخوره . در تصاويري كه اونها كشيدن هميشه جادوگر همراه با جاروي پرنده بوده ؛ ولي اونها تصور درستي از جادو ندارن و جادوگر سوار بر جارو، هميشه يك ساحره عجوزه و خيلي زشته . و ماگل هاي تنگ نظر فكر ميكنن جادوگرها واقعا خطرناكن و براي اين به دنيا اومدن كه كارهايي برخلاف ماگل ها بكنن و اون ها رو آزار بدن .
تكليف هفته آينده :
- سه كار ديگه اي كه جادوگرها در قديم براي پرواز كردن انجام ميدادن .