جلسه اول
درس مربوطه : اژدها
همه بچه ها داخل کلاس نشسته بودن و منتظر پروفسور لاوین بودن. از اونجایی که انتظارشون طولانی شده بود عده ای مشغول مگس پروندن و عده ای مشغول موشک پروندن شدن که پروفسور وارد شد تا اومد بگه سلام، و درواقع "س"سلامش رو گفته بود یکی از موشکا رفت تو دهنش.
همه بچه ها : :roof:
پروفسور : بسه دیگه، همه ساکت.
پروفسور میره پشت میزش میشینه و بعد از حضور غیاب بچه ها درسش رو شروع میکنه:
خب بچه ها امروز درسمون راجع به اژدهاس. کسی میتونه بگه اژدها چه جور حیوونیه؟
دست هرمیون مثل همیشه بالا بود: اژدها مشهورترین جانور جادوییه و اختفای اون هم نسبت یه سایر جانوران دشوارتره.
پروفسور : افرین، حالا ادامه درسمون. همونطور که دوشیزه گرانجر اشاره کردن اژدها یکی از مشهورترین جونورای جادوییه. اژدهای ماده میشه گفت وحشی تر و جنگجو تر از نوع نرشه ولی باز هم کسی نباید به جز جادوگرای کارشناس به این حیوون نزدیک بشه وگرنه مطمئنا اسیب میبینه و حتی ممکنه بمیره.
میشه گفت که تمام اجزای بدن اژدها از قبیل پوست، خون، کبد و شاخ اژدها دارای خواص خارق العاده است ولی خرید و فروش تخم اژدها ممنوعه و درواقع غیرقانونیه و قانون خلافکارا رو مجازات میکنه.
پروفسور به سمت تخته سیاه میره و با چوبش به یه پوستر اشاره میکنه، پوستر باز میشه که توش عکی یه اژدها بوده:

پروفسور به بچه ها نگاه میکنه و میگه : خب کسی میدونه این چه نوع اژدهاییه؟ شما دوشیزه دلاکور بفرماین.
فلور : این اژدهای سبز ولزه.
پروفسور : آفرین کاملا درست گفتی. و اون جادوگرم از کارشناسای وزارته. این اژدهای سبز ولزیه که کاملا هماهنگ با چمنزارهای زادگاهشه ولی این اژدها در کوهستان های نرتفع تر و در محدوده ای که براش تعیین شده لونه میسازه. این اژدها یکی از کم دردسرترین اژدهاهای دنیاست و شکار گوسفند رو ترجیح میده و کلا به جز زمانی که برانگیخته شده از انسان دوری میکنه. حتی غرش این اژدها زیباس و تا فاصله دور هم شنیده میشه. آتش این اژدها به شکل اشعه باریکیه.
و یه سوال دیگه : کسی میدونه تخم این اژدها چه رنگیه؟
لونا : قهوه ای خاکی با خالهای سبز.
پروفسور : آفرین کاملا درسته. حالا بچه ها تکلیف دارین. همونطور که گفته شد 10 نوع اژدها وجود داره. هر کدوم از شما باید یک نوع اژدها نام ببره و در موردش یه مقاله ارائه کنه. مقاله هایی که تصویر دارن نمره بیشتری میگیرن. همچنین باید در مورد اژدهای مورد نظرتون سوالی مطرح کنین و بهش جواب بدین.(هر مقاله 8امتیاز، اگر داری عکس باشه 10 امتیاز)
و سوال : چرا خرید و فروش تخم اژدها غیرقانونیه؟ مجازاتش چیه؟(5 امتیاز)

اين كلاس سه شنبه ها توسط پروفسور لاوين داير ميگردد

مدير مدرسه علوم و فنون جادوگري هاگوارتز

پاتریشیا در حالی که داره اشکاش را پاک می کنه می یاد تو کلاس و می گه : بچه ها چرا هیچ کس تو مدرسه نیست.!
خب من امتیاز ها را نمی دم اما جواب سوال دوشیزه اوریل:
خب رنگ این کورک ها خیلی جلب نظر می کنه حالا اگه 1 ماگل از دور رد بشه این رنگ را با چراغ کریسمس اشتباه می گیره اما مثلا در ماه جولای کسی چراغ کریسمس نمی زاره پس ماگل کنجکاو نزدیک می شه و از زندگی جادوگرا سر در می یاره...!
پاتریشیا داره می ره بیرون و می گه : اگه بازم جواب هست برام جغد کنین...

سلام پروفسور و اما مقاله ي من:
به نظر من كلابرتا با وجود چسبندگي بيش از حد روي زبونشون و با وجود خاصيت جذب به راحتي ميتونن مارمولك ها رو شكار كنن و همين طور با پنجه هاي قوي و دم پرز دارشون اين كار براشون راحت تره و اما غذا خوردن اين موجودات دندون هاي خيلي تيزي دارن و همين طور طبق آمار به دست اومده داراي 42 دندون هستند كه به غذا خوردن كمك ميكنه
همين طور پنجه هاي قوي اونها مانع از فرار كردن شكارشون ميشه
اميدوارم توضيحاتم براتون جالب باشه
ارادتمند شما مري پاتر

اينم مقاله ي من:
دست و پاهاش كلابرتا درازه و مثه اورانگوتان با سرعت اؤ بين درختا عبور كنه.
دندونای تیز و برنده ای داره که كارشو تو خوردن پرندگان کوچیک و مارمولک راحت ميكنه.
کلابرتها از دم درازشون برای شکار پرندگان و مارمولک استفاده می کنن.

رومیلدا به کلاس مراقبت از موجودات جادویی میاد و میبینه که همون لحظه استاد از کلاس خارج میشه .رومیلدا با عجله به طرف پاتریشیا میره و

رومیلدا:سلام استاد

استاد:سلام کاری داشتی؟

رومیلدا:بله .میخواستم ازتون بپرسم که میتونم توی کلاسهای شما شرکت کنم؟یه مدت نبودم حالا برگشتم و اگه امکانش باشه سر کلاسهای شما حاضر بشم.

استاد:خب باید فکر کنم .تو 5 جلسه رو از دست دادی.باید زیاد تلاش کنی تا به بقیه برسی.

رومیلدا:قول میدمحالا میتونم جواب این جلسه رو بدم؟

استاد:بگو ببینم.

رومیلدا:خب همونطور که خودتون گفتین دست و پای کلابرتها شبیه اورانگوتانها است به همین دلیل میتونن به آرامی و بدون ایجاد سر و صدا از شاخه ای به دیگری تاب بخورن و سریع به شکارشون برسن .در ضمن کلابرتها اندامهای کشیده و انعطاف پذیری دارن که احتمالا اونها رو برای گرفتن شکار کمک میکنه .
غذاشونم همونطور که گفتین مارمولکها و پرنده های کوچیکه و با دندونهای کوچیک و تیزشون میتونن حساب شکارشون برسن .

آوریل : پروفسور من یه مقاله کوتاه دارم بخونم؟
پروفسور : تو همیشه واسه هر درس مقاله داری؟ خب بخون
آوریل : خب کلابرت جرو جانوران اهلی و بی ازاره که زادگاهش ایالت جنوبی آمریکا بوده و از اونجا به سراسر جهان منتقل شده.
همونطور که گفتین دست و پاهاش درازه و این امکان رو بهش میده که مثه اورانگوتان با فرزی و چالاکی لا به لای درختا پیچ و تاب بخوره. و خب در مورد دندوناش باید بگم که دندونای تیز و برنده ای هم داره که به اون برای خوردن پرندگان کوچیک و مارمولک کمک می کنه.
راستی پروفسور خودتون هم گفتین که که جادوگرای قدیمی از کلابرت تو خونشون نگهداری میکردن تا از خطر آگاه شن و بعدش گفتین که در حال حاضر جریمه های زیادی برای اینکار هست.
میتونم بپرسم چرا وزارتخونه برای اینکار جریمه درنظر گرفته؟
و اما جواب سوالتون : خب من فکر میکنم همونطور که قروباغه از زبون درازش برای گرفتن حشرات استفاده میکنه کلابرتها هم از دم درازشون برای شکار پرندگان و مارمولک استفاده می کنن.
و یه چیزه دیگه که من فکر میکنم کلابرت میتونه خودش اون کورکش رو قرمز کنه. ممکنه این کارش باعث جلب توجه پرنده های کوچولو و مارمولک بشه و وقتی اونا میا کلابرت اونا رو شکار کنه.
راستی در مورد نحوه غذا خودنشون من فکر می کنم چون دهن بزرگی دارن میتونن مثه مارها، شکارشون رو به طور کامل ببلعن.

پاتریشیا می یاد تو کلاس : خوب چون فکر کنم این 5 جلسه را دوره کردین و سوالی هم ندارین من تصمیم گرفتم یک تکلیف کوچولو بدم..........
روش معمول غذا خوردن و شکار کردن کلابرت ها را توضیح بدید
و از کلاس می ره بیرون.......
همه:

جلسه ی پنجم:
پاتریشیا : خوب درس امروز درباره ی کلابرت هاست.....وینگادیوم له وی اوسا اهان نگاهش کنین........


همه :
پاتریشیا : می بینین شکله قور باغه است هم میمون...پوستش مثل قورباغه بی مو و سبزه.دست و پاش هم مثل میمون ها و اورانگ اوتان هاست
تازه نمی خنده که شما انقدر ذوق می کنین چون دهنش بزرگه این طور به نظر می یاد..دندوناش را ببینین... ببینین پاهاشم پره داره..راستی غذاشم مارمولکه و پرنده های کوچک.....به کورک وسطه سرش نگاه کنید هنگام خطر قرمز می شه در قدیم جادوگر ها در خانه شان یکی از اینا داشتن تا سریع از خبر اگاه بشن......
که حالا هم چین کاری جریمه داره..........
اوریل : پاتریشیا این که قرمز شده.......
همه : پاتریشیا
پاتریشیا : همه من را می تونن به اسم صدا کنن اما خطر چیه؟؟؟؟

همون موقع جغدی از پنجرا می یاد.........و بچه ای که روی صندلی جلوی پنجره ایستاده بود تا خوب ببینه با صورت خورد زمین.

پاتریشیا : ای وای کلاس را تموم کنیم بهتره......

سوالاتون را بدید برای جلسه ی بعد.......
سوال نمی دم 5 جلسه دیگه امتحانه این 6 روز را ئقت می دم برای سوالاتتون دراین 5 جلسه هر سوالی در مورد این 5 جلسه داشتین بگین............
همه : هوراااااااااا

پاتریشیا می یاد تو و : خوب خوب جواب سوالم را دادین اما اخه مرلینیش ( خداییش خودمون) چون خجالتیه شد جواب من که خودم این را گفتم و سوالم اینه چه ربطی داره خجالتی بودنش و خونه اش...
حالا جواب .......:
همان طور که می دونید نشانک خجالتیه.......
و نمی خواد در معرض دید قرار بگیره حالا اگر خانه اش را بین خارها بسازد کسی نمی یاد بره بین خارها دست و پاش را زخم کنه پس نشانک در تنهایی مورد علاقه اش باقی می مونه و هم چنین پری ها هم دربین تیغ ها گیر می کنن ، غذای نشانک حشرات هم هستن پس نشانک لانه اش را در بین تمشک های اعماق جنگل می سازد تا حشراتی را که به خاطر تمشک و شهده تمشک به انجا می ایند را شکار کند بی انکه از لانه بیرون بره و در بین تمشک ها تاریکه و نشانک به جاهای تاریک علاقه داره..........
خوب اوریل جواباش را اون طور که می خواستم توضیح نداده بود مثلا غذاش راحت تر پیدا شه شما باید کامل بگین چه طور راحتتر پیدا بشه و همین دلایل را می گفتی........
5 امتیاز به تو می دم اوریل عزیزم. ( تحقیقت کمی تکرا ری بود ولی باز هم سپاس گزارم)
زاخاریاس نکته ی شهد را گفت..........4 امتیاز
سیبل تاریکی را گفت 3 امتیاز
ساتانیکا..........3 امتیاز
درس را می یام می دم.............سوال چرا نمی پرسین؟؟؟؟؟
بچه ها: