ببخشيد كه دير كردم ولي من اليور موافقم

به نظر من جیمز نیکرسونه

پروفسور فكر كنم جيمز نيكرسون باشه

پروفسور من فکر میکنم رودریک پلامپتون باشه...چون ایشون بیشتر از بقیه به جامعه جادوگری خدمت کردند....درسته؟؟
پروفسور:....

جلسه پنجم

دنيس از در كلاس مياد تو .

- سلام بچه ها ! امروز يه سوپرايز براتون دارم ! ولي طبق رول معمول مجبورم كه اول به امتياز ها رسيدگي كنم . ديگه قيافتو اونجوري نكن ويزلي !
5 امتياز به ريونكلا !
بخاطر استدلال خوب HGH از اين مسئله . البته به نظر واضح ميومد . در هر صورت ! ميريم به سراغ سوپرايز !
بچه ها، من با تلاش فراوان بالاخره تونستم كه وزارت خونه رو راضي كنم كه به ما اجازه بازديد از موزه كوييديچ لندن رو بدن . دليل سخت بودن كار، هم حفاظت هاي مشنگي هست كه تجمع يه عده زياد ساحره و جادوگر در خيابانهاي مشنگي كار درستي نيست همچنين حفاظت هاي خود موزه از وسايل. و اين هم بايد بگم كه تمامي وسايل اونجا با افسون ضد سرقت بسيار قوي جادو شدن . خب ( دنيس يه بلاجر رو از رداش در مياره ) من از اين به عنوان رمز تاز استفاده ميكنم ! اين رمز تاز هم كه توسط دامبلدور ايجاد شده راس ساعت 10 صبح كارش رو شروع ميكنه .
پس از همه بچه ها ميخوام كه بيان و به ميز من نزديك بشن، تا 5 دقيقه ديگه توي موزه لندن هستيم بچه ها ! من كه سر از پا نميشناسم !
هوم ..... فقط 30 ثانيه ديگه ! بچه ها آماده براي پرواز !
در اون لحظه بچه ها احساس كردن كه زمين داره به سرعت زير پاشون ميچرخه . لحظه اي بعد روي زمين سنگي فرود اومدن .
- آها ! ..... بچه ها ! زياد كه بد نبود ؟ خيلي خب ! همه هستن ؟ لانگ باتم ... كجاست ؟ آها .. خيلي خب ساكت باشين ! راه ميفتيم ! همه پشت سر من .
بچه پشت سر دنيس راه افتادن اون ها از در ورودي زياد دور نشده بودن و داشتن توي يك راهرو طويل كه به يك محوطه شش ضلعي كه حوض زيباش همراه با فواره هاي متعددي روش از دور ديده ميشد منتهي ميشد راه ميرفتن . درست در روبه روي در ورودي منتها در محوطه شش ضلعي يك در شيشه اي بزرگ وجود داشت كه بالاش يك تابلو نصب شده بود . بر روي ديواره هاي اين راهرو تابلوهاي زيادي بود كه افراد درون اونها پيوسته افرادي رو كه در حال تردد بودن زير نظر داشتن . جادوگر و ساحره هاي زيادي اونجا نبودن و تك و توك مشغول تماشاي نقاشي هاي روي ديوار بودن . موزه حدود چهار طبقه بود .
گروه به در شيشه اي رسيدن . به تابلوي بالاي در كه تصوير يه جادوگر قرون وستايي رو نشون ميداد نگاه كردن،

در شيشه اي به دوقسمت تبديل شد و اين دو قسمت به ديوار رفتن و در نهايت در باز شد .
- خيلي خب ! همچنان دنبال من بياين !
بچه ها همراه دنيس وارد سالن ميشن : يك سالن مستطيليه بسيار بسيار بزرگ كه رو به روي ديوارهاش با فاصله حدودا 30 سانتيمتر ديوارهاي شيشه ايه ديگه وجود داشتن كه كاملا پيدا بود كه براي محافظت از بين فاصله شيشه تا ديوار هستن .
بچه ها از ديدن اين عظمت ابراز احساسات ميكنن : آاااا ! ... اوووو نگاه كن !
- اوووو ..... ! بچه ها يك چيز جالب ! همراه من بيايد !
دنيس بچه ها رو به ديوار راستي ميبره . گروه كنار يك قاب بزرگ كه به نظر قديمي ميومد واي ميسن . قاب دور يك كاغذ پوستي بسيار بزرگ رو گرفته بود كه طراحي چندين دسته جارو رو نشون ميداد .
- خب بچه ها ! اين تابلو اثـ .... هوم ... اول بذاريد من يك شرح مختصر از اين موزه به شما بدم . اين موزه در سال 1787 توسط يك جادوگر پير به نام جيمز نيكرسون تاسيس ميشه . جيمز نيكرسون در سال 1712 به تيم ملي ايرلند دعوت شد و تا سال 1743 به بازي در اين تيم مشغول شد . بعد از پايان دوران بازيگريش به مدت يك سال مربي تيم ايرلند هم شد، ولي به دليل باخت هاي پي در پي، مسئولان تصميم به تعويض اين مربي كردند . بگذريم . قابل توجهه كه نتيجه ي نبيره پسر دايي نوه لويي شانزدهم ماگل ها كه جادوگر بود، در سال1788 بر روي تك تك وسايل اين موزه افسون ضد سرقت قوي رو اجرا كرد .
خب بچه ها كافيه ! ميريم به سراغ اين اثر . اين اثر توسط پدر بزرگ پدر رودريك پلامپوت بازيكن شاخص تيم كوييديچ گردباد تاتشيل در سال 1890كشيده شده كه به ترتيب از بالا به پايين نمايانگر جاروهاي امروزه، اولين جاروهايي رو كه بشر جادويي ساخت و جاروي سلطنتي وزير سحر جادوي سال هاي 1860 تا 1894 هست . ناگفته نمونه كه الان اين تابلو در منزل فرزند رودريك پلامپتون بوده و خود طرف اين تابلو رو به اين موزه هديه داده .
جاروهاي سلطنتي كاربردي ندارن و صرفا سلطنتي هستن .


اوووو .... ! بچه ها نگاه كنيد درست كنار اين اثر اثر ديگه اي از اون هست كه كفشهاي پرنده امروزي و كفشهاي پرنده كمي بعد از دوره رنسانس رو نشون ميده .


خيلي خب بچه ها ! ديگه براي امروز كافيه . ميتونيد توي موزه بگرديد و از آثار ديدن كنيد ؛ يادتون باشه كه فقط تا ساعت 12 وقت داريد ! سر ساعت 12 بايد همه دم در وردوي باشيد . اگرم سوالي درمورد آثار داريد ميتونيد از ساحره جين و همچنين من بپرسيد . من با كمال ميل به سوال هاي شما جواب خواهم داد . راستي ! داشت يادم ميرفت !
براي جلسه بعدي،
- تصويرجادوگر روي تابلو ورودي سالن موزه مربوط به كيه ؟ يه راهنمايي ميكنم .... اين فرد خدمت زيادي به جامعه كوييديچ انجام داده كه فراموش كردني نيست .

به گردشتون برسيد .
موفق باشــــــــــــيد !

( اگر نميتونيد از طريق معمولي يا همون جادويي تصاوير رو ببينيد ميتونيد از روش ماگلي كليك بر روي اين لينكها تصاوير رو ببينيد !
سر در ورودي سالن موزه
جاروهاي طراحي شده
كفشهاي پرنده طراحي شده )

جواب سوال جلسه ی چهارم:
مدافعین برای دور کردن توپ های بازدارنده به نیروی بدنی زیاد نیاز دارند. به همین دلیل است که اغلب جادوگران بیشتر از ساحره ها مشتاق بازی در این جایگاهند.مدافعین باید حس تعادل عالی نیز داشته باشند زیرا گاهی ممکن است ناچار شوند برای ضربه زدن به توپ های بازدارنده از هر دو دست کمک بگیرند.در ضمن مدافعین یک خطای مخصوص به خود دارند به نام جر زنی که در ابن خطا مدافعین توپ را به سمت تماشاگران پرتاب میکنند . گاهی بازیکنان بی وجدان این خطا را به منظور ممانعت از گل زدن بازیکن مهاجم حریف انجام میدهند.

من هر چی فکر کردم دلیل دیگری جز قدرت بدنی جادوگرا پیدا نکردم....به خاطر اینه که قدرت بدنی جادوگرها معمولا از ساحره بیشتر است....همین.....

پروفسور من فکر میکنم که به این دلیل که مدافع باید از قدرت زیادی برخوردار باشه.به این دلیل که هم باید در هوا پرواز کنه و هم اینکه با چماغش به بلاجرها که سبک هم نیستند ضربه بزنه

خب من به شخصه فکر نکنم ساحره ای بغیر از مادام ماکسیم بتونه به اون بلاجرها ضربه بزنه.
اما همونطور که دوشیزه چانگ گفت تیم هارپی هالی هد از دو مدافع ساحره استفاده میکنه.

براي اينكه كسي كه قراره مدافع باشه بايد قدرت بدني عالي و همينطور حس تعادل عالي داشته باشه! به دليل اينكه نيروي بدني ساحره ها اكثرا كمتر از جادوگراست پس بيشتر جادوگرا مدافعن!

در واقع بهع جز تيم هارپي هالي هد كه تمام بازيكناش ساحره هستن خيلي كم ساحره اي در نقش مدافع پيدا ميشه!