Sana756 نوشته:
سلام مرسی که ادامه اش رو گذاشتی منتظر فصلی بعدی هستم

تد ریموس لوپین نوشته:
نقل قول:

با وجود این بی اعصابی من دلایلی دارم که ثابت می کنه لی لی عاشق اسنیپ بود!بعله!در صفحه636 هری پاتر و یادگاران مرک،(یا هر صفحه دیگه چون احتمال داره فرق بکنن!)در خاطرات اسنیپ،بعد از ماجرای مرگخواران و نجات دادن هری توسط اسنیپ،صفحه دوم نامه لی لی رو که هری صفجه اولش رو داشت میخونه:شاید با گرینوالد دوست بود.اسنیپ مرا نمیخواست.مجبور شدم!

اینم از این!مبارز میطلبم!

من واقعا دوست دارم بدونم مترجم کتاب شما کی بوده که این جمله‌ی آخرو به نامه ی لیلی اضافه کرده:
نقل قول:

اسنیپ مرا نمیخواست.مجبور شدم!

مطمئن بودم همچین چیزی تو نامه نبود ولی بازم رفتم متن اصلی کتاب رو پیدا کردم:

نقل قول:

------could ever have been friends with Gellert Grindelwald. I think her mind's going, personally!
Lots of love,
Lily

جدا دوست دارم بدونم این تیکه‌ی اسنیپ منو نمی‌خواست رو از کجا آوردین!‌

lili-snape نوشته:
دوست عزیزی که میگی از کجا میگم جیمز کم و کسر نداشت تو خاطرات شاهزاده اونجا که لیلی با سو تو کوپه ی بلک وپاتی نشستن توصیفاتی که در مورد این دوتا بچه میشه اینو نشون میده که جیمز خورده چریده بوده و چون حاصل عشق پیری بوده و یکی یدونه و دردونه خیلی عزیز کرده ننه باباش بوده. ولی سوروس به گیاهی تشبیه میشه که آفتاب نخورده لاغر و رنجور با سر و وضع مندرس و رنگ و روی پریده که نشونه بی توجهی فقر و رنج و... هست. علاوه بر اون تمام چیزایی که از زندگی این دو نفر(اسنیپ و جیمز) میدونیم اینو ثابت کنه. این که پاتر خیلی اعتماد به سقف داشته ولی اسنیپ با وجود همه ی استعداداش که نه فقط از هم سن و سالاش که از بچه های سال هفتمی هم بیشتر بوده خیلی ضعیف و گوشه گیر جلوه می کرده که این نشون میده اعتماد به نفس نداشته ومدام تحقیر میشده.


و این نظر شخص شماست که اسنیپ هنر نکرده. اتفاقا هنر کرده. این که با تمام وسوسه های درونی و بیرونی مبارزه کرده و چشمشو رو تمام قدرت و احترام و شخصیتی که لرد و دار و دسته بهش میدادن بسته .با وجود رنج هایی که از کسانی که خودشونو به جبهه + چسبوندن مث پاتر و دار و دسته بازم رفته اون سمت یعنی خیلیییییییی هنر کرده.(از منظر فقهی هم که نگاه کنیم به این حالت میگن جهاد اکبر!!!! یعنی خیلی خیلی سخت تر و بزرگتر از کاری که محفل انجام میداد ) در ثانی قحطی دختر که نیومده. وقتی با وجود همه بی وفایی ها و رنج های پای عشقش میمونه یعنی خیلی قلب بزرگی داره. همه اینا ستودنیه

لاوندر براون نوشته:
نقل قول:

آناستازیا نوشته:
نقل قول:

lili-snape نوشته:
البته که سوروس... جیمز تو خونواده ایی + و گریفندوری با بهترین شرایط بزرگ شد هیچ کم و کسری تو زندگیش نداشت با این حال به شدت مردم آزار بود.راهی رو هم که در نهایت انتخاب کرد به خاطر پیروی از خونوادش بود همون طور که تو خاطرات اسنیپ دیدیم تو قطار می گفت می خواد مث پدرش باشه. به نظر من خیلی هنر نکرده محفلی شده. ولی اسنیپ تو بچگی بدترین فشار های روحی و روانی رو داشت. یه مادر اسلیترینی داشت که بهش می بالید و دوستش داشت طبعا به عنوان یه بچه اونو الگوی خودش میکرد. و مشنگا رو در غالب پدر خشن و بی محبتش می دید که مادرشو اذیت می کرد. اوضاع مالیشونم که افتضاح بود و با کمبود و حسرت بزرگ شد.با این وجود ما اونو یه بچه ی ساکت و گوشه گیر میبینیم که توی مدرسه شروع کننده ی درگیری نبود. و از اونجایی که مث همه ی اسلیترینی ها قدرت طلب بود رفت سمت کسایی که بهش احترام و قدرت بیشتری میدادن یعنی دار و دسته اسلیترینی ها. اما میبینیم در نهایت با وجود تمام این وسوسه ها و بهانه ها اون خوب بودن رو انتخاب می کنه و این به نظرم قابل احترامه.

تو از کجا میدونی جیمز کم و کسری نداشت ؟ همه تو زندگیشون کم و کسر دارن هیچوقت نمیتونی با قطعیت بگی جیمز تو بهترین شرایط زندگی میکرده !!
دوما اصلا نمیشه بد بودن اسنیپ و مرگ خوار شدنشو به مسائل خانوادگیو و اسلیتیرینی بودن ننش ربط بدیم چه ربطی داره اگه این باشه سیریوس کل جد و ابادش اسلیتیرینی متعصب بودن که از دورگه ها و ماگل ها متنفر بودن پ چرا خودش اینفدر خوب شد ؟؟ از نظر من سورس اصلا هنر نکرده که اخرش خوب شده در واقع اگه واقعا عاشق لی لی بود وظیفه شم بوده !!

نقل قول:

لاوندر براون نوشته:
نقل قول:

رون ویزلی نوشته:
راستش درسته كه اسنيپ عاشق لي لي بود اما لي لي اونقدر ها عاشق اسنيپ نبود .بيشتر عاشق جيمز بود .اگر با جيمز هم ازدواج نمي كرد? اخه ايين چه سواليه????? سوال طرح كردي واسه ي ما??

با وجود این بی اعصابی من دلایلی دارم که ثابت می کنه لی لی عاشق اسنیپ بود!بعله!در صفحه636 هری پاتر و یادگاران مرک،(یا هر صفحه دیگه چون احتمال داره فرق بکنن!)در خاطرات اسنیپ،بعد از ماجرای مرگخواران و نجات دادن هری توسط اسنیپ،صفحه دوم نامه لی لی رو که هری صفجه اولش رو داشت میخونه:شاید با گرینوالد دوست بود!اسنیپ مرا نمیخواست.مجبور شدم!

اینم از این!مبارز میطلبم!

صفحه 636 رفتم داشتن اماده میشدن برن هاگوارتز که جنگ شروع شه کتاب داشت تموم میشد !!!! ادرس درست بدین خو !!
بعدا الان این جمله یعنی چی ؟ چیزیو ثابت نمیکنه یا باید جمله کاملشو بذاریم که ببینیم چی به چی بوده کسی یادش نیست که !! هم اینکه لی لی اگه واقعا عاشق سورس بود با اون قضیه ای که تو هاگوارتز پیش اومد به همین سادگی دوستیشون بهم نمیخورد لیلی فقط به چشم دوستش به اون نگاه میکرده همین ... اگه کوچیکترین عشقی و عاشقی در میون بود لیلی یکم بیشتر واسه دوستیشون مایه میذاشت ...
شماها همتون بهتره یه سر بزنید تاپیک جیمز خوب یا بد ( ادرسشو بلد نیستم برید بگردید خودتون پیدا کنید ) ببینید جیمز واقعا چه ادمی بوده و سورس کی بوده و کدوم یکی واقعا واسه عشقش به لی لی تلاش کرد کدوم وایساد فقط دیوارو نگاه کرد !!!

ببین دوست گرامی وقتی لی لی از اسنیپ جدا شد که اسنیپ مرگخوار شد!نه برای گند زاده گفتن بهش(نتیجه:کتابو دقیق نخوندی)
بحث اینجا بین ذات اسنیپ و جیمزه نه سیریوس در مورد اون حق با توعه!اما در هانواده ای که همیشه دعواس؛کسی که جنسش به سوروس نزدیک تره(مادرش)براش عزیز شد!مادری که توی خاطرات نگاه کنی پشتش بود!ما داریم میگیم جیمز با وجود اون خانواده گریفیندوری الاصلش این همه مردم ازار بود!ولی اسنیپ با این وجود ساکت و مهربون بود تا وقتی که فهمید جبران تموم خلاء هاش ولدمورته!و دقت کن که این بعد دوستی لی لی و جیمز بود و این ینی یه زخم دیگه روی روح بخت برگشته اسنیپ!

در ضمن پست:به نظرتون اسنیپ عاشق لی لی بود
رو هم از اینجانب مطالعه بفرما چون اونجا فرد هم صحبت جالبی کرده!یه مطالعه سر سری دیگه هم قدیسان رو داشته باش و بعد بیا

lili-snape نوشته:
البته که سوروس... جیمز تو خونواده ایی + و گریفندوری با بهترین شرایط بزرگ شد هیچ کم و کسری تو زندگیش نداشت با این حال به شدت مردم آزار بود.راهی رو هم که در نهایت انتخاب کرد به خاطر پیروی از خونوادش بود همون طور که تو خاطرات اسنیپ دیدیم تو قطار می گفت می خواد مث پدرش باشه. به نظر من خیلی هنر نکرده محفلی شده. ولی اسنیپ تو بچگی بدترین فشار های روحی و روانی رو داشت. یه مادر اسلیترینی داشت که بهش می بالید و دوستش داشت طبعا به عنوان یه بچه اونو الگوی خودش میکرد. و مشنگا رو در غالب پدر خشن و بی محبتش می دید که مادرشو اذیت می کرد. اوضاع مالیشونم که افتضاح بود و با کمبود و حسرت بزرگ شد.با این وجود ما اونو یه بچه ی ساکت و گوشه گیر میبینیم که توی مدرسه شروع کننده ی درگیری نبود. و از اونجایی که مث همه ی اسلیترینی ها قدرت طلب بود رفت سمت کسایی که بهش احترام و قدرت بیشتری میدادن یعنی دار و دسته اسلیترینی ها. اما میبینیم در نهایت با وجود تمام این وسوسه ها و بهانه ها اون خوب بودن رو انتخاب می کنه و این به نظرم قابل احترامه.

لاوندر براون نوشته:
نقل قول:

رون ویزلی نوشته:
راستش درسته كه اسنيپ عاشق لي لي بود اما لي لي اونقدر ها عاشق اسنيپ نبود .بيشتر عاشق جيمز بود .اگر با جيمز هم ازدواج نمي كرد? اخه ايين چه سواليه????? سوال طرح كردي واسه ي ما??

با وجود این بی اعصابی من دلایلی دارم که ثابت می کنه لی لی عاشق اسنیپ بود!بعله!در صفحه636 هری پاتر و یادگاران مرک،(یا هر صفحه دیگه چون احتمال داره فرق بکنن!)در خاطرات اسنیپ،بعد از ماجرای مرگخواران و نجات دادن هری توسط اسنیپ،صفحه دوم نامه لی لی رو که هری صفجه اولش رو داشت میخونه:شاید با گرینوالد دوست بود!اسنیپ مرا نمیخواست.مجبور شدم!

اینم از این!مبارز میطلبم!