جام آتش!

لوگوی هاگوارتز

رویداد جام آتش

۵ اردیبهشت تا ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

جام آتش

آماده‌اید شاهد یکی از بزرگ‌ترین و نفس‌گیرترین رقابت‌های تاریخ هاگوارتز باشید؟ جام آتش بازگشته، و این‌بار نه‌تنها جادوآموزان برجسته، بلکه چهار گروه افسانه‌ای هاگوارتز در جدالی سهمگین برای کسب افتخار نهایی رو در روی هم قرار می‌گیرند. از ۵ اردیبهشت تا ۲۶ اردیبهشت، همه‌چیز در هاگوارتز رنگ رقابت به خود می‌گیرد؛ جادو، شجاعت، نبوغ و اتحاد به آزمون گذاشته می‌شود و تنها یک گروه می‌تواند قهرمان نهایی لقب بگیرد. تماشاگران عزیز، شما دعوت هستید تا از نزدیک شاهد این ماجراجویی باشید، پست‌ها را بخوانید، از خلاقیت‌ها لذت ببرید و با گروه خود همدل شوید. این فقط یک مسابقه نیست؛ جشن شکوه جادوی ناب است!

مشاهده‌کنندگان این موضوع: 1 کاربر مهمان
پاسخ: سال‌اولی‌ها از این طرف: کلاه گروه‌بندی
ارسال شده در: شنبه 23 فروردین 1404 17:42
تاریخ عضویت: 1392/12/26
تولد نقش: 1396/03/06
آخرین ورود: یکشنبه 24 فروردین 1404 19:08
پست‌ها: 837
آفلاین
نقل قول:

مورگانا لی‌فای نوشت:
درود بر کلاه گروه بندی ناظر که جز او هیچکس نیست اینجا حاضر!
چرخ زهوار در رفته و زنگ زده ی دوران دوباره چرخید و ما پس از سالها دوری و کشمکش با ماتریکس و اِنتیتی هایش،موفق شدیم پا به این جادوکده ی باستانی بگذاریم.
حرکت اجرام و کیهان گویا اینگونه مقدر کرده بود که ما درست در ساعت مقدس امروز که پیشواز قمر در عقرب فرداست، پا به عرصه ی جادو بگذاریم باشد تا صورت فلکی قوچ به پشتوانه ی نیروی لایزال جادوی مان منور شود!
از علم شما به وجود ما همین بس که ما عاشق زاده شده ایم،عاشق میزی ایم و عاشق خواهیم نمرد!
آنقدر عاشق که نمیگذاریم پیکر های زیبای جادو آموزان به یغمای خاک برود و خونشان حیف و میل شود!از ایشان تاکسیدرمی های با دوام و محکم میسازیم و خونشان را در شیشه نگه میداریم تا دی ان ای شان حرام نشود!
ستاره ی صبحگاهی
ستارگان و افلاک را دوست میداریم و به هوش کلاغ وارمان مینازیم.
(جاناتان: پس من چی؟منم بگو)
یه کلاغی هم اینور داریم که حرف میزنه.روپایی هم میزنه.کافیه به قلعه من سر بزنین
(جاناتان:روپایی نمیزنما..)
خلاصه که داشتیم میفرمودیم
صبوریم و مهربان،عاشق هستیم و عالم،در جستجوی رمز و راز های کیهان،ستارگان و افلاک!
پیانیستیم و شاعر،آوازه خوان هستیم و نوستالژیک و فقط کمی تند و تیز
خلاصه که گلی هستیم از گل های ابیس
(جاناتان:به پنجه کلاغ ریونکلاو قسم دروغ میگه!خون منو تو شیشه کرده.از مودی بودنش نگم.. )

درود بر تو فرزندم!

حقا که این همه توانایی و عشقی که در تو سرشاره و عملا پیاده‌سازیش می‌کنی به همراه کنجکاوی‌ای که در وجودت می‌جوشه از هوش سرشار توست که باعث می‌شه ازت بخوام بری به...

ریونکلاو!

مرحله بعد: شرکت در کلاس‌های هاگوارتز!
فراموش نکن همزمان می‌تونی در شهر لندن، کوچه دیاگون، قلعه هاگوارتز، سرسرای چهارگانه و تالار خصوصی ریونکلاو هم فعالیت کنی.
بلندپروازی، پشتکار، شجاعت و فراست
در کنار هم
هاگوارتز را می سازند!
پاسخ: سال‌اولی‌ها از این طرف: کلاه گروه‌بندی
ارسال شده در: شنبه 23 فروردین 1404 13:39
تاریخ عضویت: 1400/11/20
تولد نقش: 1404/01/20
آخرین ورود: جمعه 5 اردیبهشت 1404 16:26
از: مرکزیت ابیس
پست‌ها: 54
آفلاین
درود بر کلاه گروه بندی ناظر که جز او هیچکس نیست اینجا حاضر!
چرخ زهوار در رفته و زنگ زده ی دوران دوباره چرخید و ما پس از سالها دوری و کشمکش با ماتریکس و اِنتیتی هایش،موفق شدیم پا به این جادوکده ی باستانی بگذاریم.
حرکت اجرام و کیهان گویا اینگونه مقدر کرده بود که ما درست در ساعت مقدس امروز که پیشواز قمر در عقرب فرداست، پا به عرصه ی جادو بگذاریم باشد تا صورت فلکی قوچ به پشتوانه ی نیروی لایزال جادوی مان منور شود!
از علم شما به وجود ما همین بس که ما عاشق زاده شده ایم،عاشق میزی ایم و عاشق خواهیم نمرد!
آنقدر عاشق که نمیگذاریم پیکر های زیبای جادو آموزان به یغمای خاک برود و خونشان حیف و میل شود!از ایشان تاکسیدرمی های با دوام و محکم میسازیم و خونشان را در شیشه نگه میداریم تا دی ان ای شان حرام نشود!
ستاره ی صبحگاهی
ستارگان و افلاک را دوست میداریم و به هوش کلاغ وارمان مینازیم.
(جاناتان: پس من چی؟منم بگو)
یه کلاغی هم اینور داریم که حرف میزنه.روپایی هم میزنه.کافیه به قلعه من سر بزنین
(جاناتان:روپایی نمیزنما..)
خلاصه که داشتیم میفرمودیم
صبوریم و مهربان،عاشق هستیم و عالم،در جستجوی رمز و راز های کیهان،ستارگان و افلاک!
پیانیستیم و شاعر،آوازه خوان هستیم و نوستالژیک و فقط کمی تند و تیز
خلاصه که گلی هستیم از گل های ابیس
(جاناتان:به پنجه کلاغ ریونکلاو قسم دروغ میگه!خون منو تو شیشه کرده.از مودی بودنش نگم.. )
ویرایش شده توسط مورگانا لی‌فای در 1404/1/23 13:43:14
در این درگه که گَه گَه کَه، کُه و کُه،کَه شود ناگَه

به امروزت مشو غره که از فردا نِهی آگه!


The white phantom of the opera
پاسخ: سال‌اولی‌ها از این طرف: کلاه گروه‌بندی
ارسال شده در: چهارشنبه 20 فروردین 1404 00:47
تاریخ عضویت: 1392/12/26
تولد نقش: 1396/03/06
آخرین ورود: یکشنبه 24 فروردین 1404 19:08
پست‌ها: 837
آفلاین
نقل قول:

لوسیوس مالفوی نوشت:
درود بر شما
بازم من کلاه بزرگوار
مراحل یک به یک و به نحو احسن انجام شد .
اسلایترین مارو مرحمت بفرمایید.

درود بر تو فرزندم!

و باز هم شاهد یک مالفوی دیگه هستیم که خیال منو راحت می‌کنه تا با آسودگی بفرستمت به...

اسلیترین!

مرحله بعد: شرکت در کلاس‌های هاگوارتز!
فراموش نکن همزمان می‌تونی در شهر لندن، کوچه دیاگون، قلعه هاگوارتز، سرسرای چهارگانه و تالار خصوصی اسلیترین هم فعالیت کنی.
بلندپروازی، پشتکار، شجاعت و فراست
در کنار هم
هاگوارتز را می سازند!
پاسخ: سال‌اولی‌ها از این طرف: کلاه گروه‌بندی
ارسال شده در: سه‌شنبه 19 فروردین 1404 22:55
تاریخ عضویت: 1403/04/30
تولد نقش: 1404/01/08
آخرین ورود: امروز ساعت 00:38
پست‌ها: 21
آفلاین
درود بر شما
بازم من کلاه بزرگوار
مراحل یک به یک و به نحو احسن انجام شد .
اسلایترین مارو مرحمت بفرمایید.
«قدرت نه در فریاد، که در سکوتی‌ست که دیگران را وادار به اطاعت می‌کند...»
لوسیوس مالفوی | استاد نفوذ و جادوی سیاه | وارث خاندان اصیل‌زاده مالفوی
[پیوسته در سایه، اما همیشه در بازی]
پاسخ: سال‌اولی‌ها از این طرف: کلاه گروه‌بندی
ارسال شده در: دوشنبه 18 فروردین 1404 14:11
تاریخ عضویت: 1392/12/26
تولد نقش: 1396/03/06
آخرین ورود: یکشنبه 24 فروردین 1404 19:08
پست‌ها: 837
آفلاین
نقل قول:

دراکو مالفوی نوشت:
"فکر نمی‌کنم نیاز باشه زیاد وقتت رو تلف کنی... اسلترین دقیقاً جاییه که بهش تعلق دارم. تمام خانواده‌م اونجا بودن، و من بهتر از همه‌شون خواهم بود. بقیه گروه‌ها... برای آدمای معمولین. من قرار نیست کنار یه مشت مشنگ‌زاده توی هافلپاف بشینم.
ما دوتامون می‌دونیم که اسلترین تنها گزینه‌ست. هوش و زرنگی مهمه، ولی قدرت واقعیه که دنیا رو شکل می‌ده. من اومدم که نام مالفوی رو بزرگ‌تر کنم... و اسلترین تنها جاییه که می‌تونه همچین چیزی بسازه.
می‌دونی، حتی قبل از اینکه پامو بذارم تو هاگوارتز، همه می‌دونستن کجا می‌رم. پدرم گفت کلاه اصلاً لازم نیست روی سرم بمونه، چون اسلترین خودش دنبال امثال من می‌گرده."

درود بر تو فرزندم!

می‌بینم که یکی دیگه از خاندان مالفوی راه خودشو به هاگوارتز پیدا کرده. خوبه که نظرمون مثل همه و جایی برای تردید وجود نداره. برو به...

اسلیترین!

مرحله بعد: شرکت در کلاس‌های هاگوارتز!
فراموش نکن همزمان می‌تونی در شهر لندن، کوچه دیاگون، قلعه هاگوارتز، سرسرای چهارگانه و تالار خصوصی اسلیترین هم فعالیت کنی.
بلندپروازی، پشتکار، شجاعت و فراست
در کنار هم
هاگوارتز را می سازند!
پاسخ: سال‌اولی‌ها از این طرف: کلاه گروه‌بندی
ارسال شده در: یکشنبه 17 فروردین 1404 19:48
تاریخ عضویت: 1404/01/15
تولد نقش: 1404/01/17
آخرین ورود: پنجشنبه 28 فروردین 1404 16:21
پست‌ها: 25
آفلاین
"فکر نمی‌کنم نیاز باشه زیاد وقتت رو تلف کنی... اسلترین دقیقاً جاییه که بهش تعلق دارم. تمام خانواده‌م اونجا بودن، و من بهتر از همه‌شون خواهم بود. بقیه گروه‌ها... برای آدمای معمولین. من قرار نیست کنار یه مشت مشنگ‌زاده توی هافلپاف بشینم.
ما دوتامون می‌دونیم که اسلترین تنها گزینه‌ست. هوش و زرنگی مهمه، ولی قدرت واقعیه که دنیا رو شکل می‌ده. من اومدم که نام مالفوی رو بزرگ‌تر کنم... و اسلترین تنها جاییه که می‌تونه همچین چیزی بسازه.
می‌دونی، حتی قبل از اینکه پامو بذارم تو هاگوارتز، همه می‌دونستن کجا می‌رم. پدرم گفت کلاه اصلاً لازم نیست روی سرم بمونه، چون اسلترین خودش دنبال امثال من می‌گرده."
پاسخ: سال‌اولی‌ها از این طرف: کلاه گروه‌بندی
ارسال شده در: جمعه 8 فروردین 1404 20:32
تاریخ عضویت: 1403/04/30
تولد نقش: 1404/01/08
آخرین ورود: امروز ساعت 00:38
پست‌ها: 21
آفلاین
کلاه عزیز درود بر شما
زیاد وقتتو نگیرم ، می‌دونی که چی می‌خوام و بهترین رو لحاظ می‌کنی.
باشد که اسلایترینی بمانم و رستگار شوم .


لطفا مراحل رو به ترتیبی که گفته می‌شه طی کن. قبل از رسیدن به گروهبندی دو مرحله دیگه باقی مونده که در قدم اول همونطور که تو ویرایش پست معرفی شخصیتت گفتم، باید به تاپیک پاتیل درزدار بری و از یکی از جادوگرانی که در اونجا حضور داره، راهنمایی بخواه تا راه ورود به کوچه دیاگون رو بهت نشون بده.
ویرایش شده توسط هری پاتر در 1404/1/9 1:59:13
«قدرت نه در فریاد، که در سکوتی‌ست که دیگران را وادار به اطاعت می‌کند...»
لوسیوس مالفوی | استاد نفوذ و جادوی سیاه | وارث خاندان اصیل‌زاده مالفوی
[پیوسته در سایه، اما همیشه در بازی]
پاسخ: سال‌اولی‌ها از این طرف: کلاه گروه‌بندی
ارسال شده در: سه‌شنبه 5 فروردین 1404 02:11
تاریخ عضویت: 1403/04/30
تولد نقش: 1404/01/08
آخرین ورود: امروز ساعت 00:38
پست‌ها: 21
آفلاین
درود بر کلاه گروه‌بندی بزرگوار
برگشتم بالاخره ، این‌بار پرقدرت‌تر و مصمم‌تر می‌خوام که ادامه بدم جادو رو .
خسته‌ات نکنم ، می‌خوام که برم خونه . همواره خودمو یه اسلایترینی داشتم و رشد کردم .
باشد که بهترین تصمیم رو لحاظ کنی بزرگوار!!!
پاسخ به: سال‌اولی‌ها از این طرف: کلاه گروه‌بندی
ارسال شده در: پنجشنبه 23 اسفند 1403 20:32
تاریخ عضویت: 1392/12/26
تولد نقش: 1396/03/06
آخرین ورود: یکشنبه 24 فروردین 1404 19:08
پست‌ها: 837
آفلاین
نقل قول:
سلااااااااام کلاه جون.ببخشید دوباره مزاحم شدما.ببین من حوصله ندارم میدونم تو هم حوصله نداری پس بزار رک و پوست کنده بهت بکم.یا من رو میذاری گریفیندور........یا من رو میذاری گیریفیندور.دیگه من حق انتخاب بهت دادما.به هر حال من خیلی پر انرژی و شوخ طبع و خوش خنده ام.خیلی هم شیطنت میکنم .همیشه خوشحال و شاد هستم اما امان از روزی که واقعا عصبی بشم.کسی حق نداره(جرئتشو نداره)به جز من خانواده و دوستانم رو اذیت کنه .بسکتبال هم کار میکنم و اهل مسابقه و شرط بندی.به شدت هم تیزبین هستم و مو رو از ماست میکشم بیرون.میدونی به مادری که معتقده مویی در غذا نیست چی میگن؟کومونیست
هاهاها.اینم یه جوک بیمزه.امیدوارم انتخاب خوبی بکنی(مثلا گیریفیندور).بایییییی

درود بر تو فرزندم!

ذهن شلوغی داری. این، کار رو برای این کلاه پیر سخت می‌کنه. ولی مهم‌ترین مسئله‌ای که می‌خوام بهش توجه کنم، شجاعت تو در حرف زدن هست. این باعث شدم بگم برو به ...

گریفیندور!

مرحله بعد: شرکت در کلاس‌های هاگوارتز!
فراموش نکن همزمان می‌تونی در شهر لندن، کوچه دیاگون، قلعه هاگوارتز، سرسرای چهارگانه و تالار خصوصی گریفیندور هم فعالیت کنی.
بلندپروازی، پشتکار، شجاعت و فراست
در کنار هم
هاگوارتز را می سازند!
پاسخ به: سال‌اولی‌ها از این طرف: کلاه گروه‌بندی
ارسال شده در: چهارشنبه 22 اسفند 1403 21:58
تاریخ عضویت: 1403/12/16
تولد نقش: 1403/12/17
آخرین ورود: دیروز ساعت 20:49
پست‌ها: 22
آفلاین
سلااااااااام کلاه جون.ببخشید دوباره مزاحم شدما.ببین من حوصله ندارم میدونم تو هم حوصله نداری پس بزار رک و پوست کنده بهت بکم.یا من رو میذاری گریفیندور........یا من رو میذاری گیریفیندور.دیگه من حق انتخاب بهت دادما.به هر حال من خیلی پر انرژی و شوخ طبع و خوش خنده ام.خیلی هم شیطنت میکنم .همیشه خوشحال و شاد هستم اما امان از روزی که واقعا عصبی بشم.کسی حق نداره(جرئتشو نداره)به جز من خانواده و دوستانم رو اذیت کنه .بسکتبال هم کار میکنم و اهل مسابقه و شرط بندی.به شدت هم تیزبین هستم و مو رو از ماست میکشم بیرون.میدونی به مادری که معتقده مویی در غذا نیست چی میگن؟کومونیست
هاهاها.اینم یه جوک بیمزه.امیدوارم انتخاب خوبی بکنی(مثلا گیریفیندور).بایییییی