هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   2 کاربر مهمان





کتی جیمز پاتر
پیام زده شده در: ۱۱:۲۰ پنجشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۸۵

آماندا لانگ باتمold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۴۱ چهارشنبه ۹ اسفند ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۰:۵۷ پنجشنبه ۵ شهریور ۱۳۸۸
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 240
آفلاین
نام : کتی
نام خانوادگی : پاتر
نام پدر : جیمز
نام مادر : لیلی اوانز
نام مدرسه : علوم و فنون جادوگری هاگوارتز
رنگ مو : سیاه
مدل مو : مجعد و پر کلاغی ،همیشه نامرتب و پریشان !!!
رنگ چشم : سبز
رنگ پوست : سفید مثل سفید برفی
ویزگی ها ی فردی : دختری سخت کوش - همیشه کتاب در دست راستش است - عاشق دوستان به طوری که جانش را در خطر میگذارد و آنها را نجات میدهد - عاشق برادرش هری پاتر .
نام گروه : گریفیندور
نام بهترین دوستان : هری پاتر- رون ویزلی -جینی ویزلی - فردویزلی - جورج ویزلی - هرماینی گرنجر - و بالاخره عاشق نویل لانگ باتم ، به طوری که هری را آزار میدهد !!!!
سن : 17
قد : 173
وزن : 33
توضیحات : کتی جیمز پاتر دختری است که مانند برادرش جای زخمی در طرف راست پیشانی اش دارد . وقتی لیلی او را به دنیا آورد دامبلدور به او گفت که به کسی نگوید که وجود دارد حتی به جیمز ! کتی خواهر دوقلوی هری است و کسی به جز دامبلدور و مک گاناگول از وجودش اطلاعی ندارد . حالا فقط مک گاناگول است که او را میشناسد . (چون دامبلدور مرده ) دامبلدور با اجازه ی لیلی کتی را به پرورشگاه مشنگ ها در مالزی فرستاد . با حمله ی ولدومرت به هری و ایجاد آن جای زخم ، چون کتی خواهر دوقلویش بود و از لحاظ زنتیکی مانند او بود آن جای زخم صاعقه مانند روی پیشانی او هم افتاد . دامبلدور وقتی کتی 12 ساله بود نزدش رفت و تمام جزئییات زندگی اش را به او گفت و تمام وسایل جادوگری را هم برایش تهیه کرد . کلید خزانه اش در بانگ جادوگری را هم به او داد . کتی از روی کتاب هایی که دامبلدور به او داده بود جادو را کم کم یاد گرفت و در
محوطه ی خلوتی در اطراف پرورشگاه آموخته هایش را امتحان میکرد . چون نامش در لیست جادوگران وزارت سحر و جادو ثبت نشده بود نامه ی اخطاری هم دریافت نکرد .
کتی وقتی هم سطح دانش آموزان سال ششمی هاگوارتز شد از پرورشگاه فرار کرد و با استفاده از رمز تازی که دامبلدور وجودش را به کتی اطلاع داده بود به هاگوارتز رفت و یال هفتم را هم در کنار برادرش خواهد گذراند.

اولا که این شخصیت تایید نمیشه دوما شما اول باید در بازی با کلمات و بعد در کارگاه تایید بشید تا بتونید اینجا پست بزنید.موفق باشی


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۵/۱۲/۱۷ ۲۰:۱۷:۴۲

تصویر کوچک شده


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۵:۲۹ چهارشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۸۵

نجینیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۵۶ جمعه ۱۴ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۵:۲۵ شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۶
از venus
گروه:
کاربران عضو
پیام: 125
آفلاین
به من نگو که قوانین چیه.بیشتر از یک ساله که دارم فعالیت میکنم و از همه چی در حد نیاز خبر دارم.من این شخصیتو گرفتم و به هیچ عنوان دوست ندارم به کس دیگه ای داده بشه.اقا چه جوری بگم من دو ماه مریض بودم .اصلا نمیتونستم تکون بخورم الانم دارم از سایت پارسییک فارسی تایپ میکنم.لطفا قضیه ای رو که بدون دردسر حل میشه کش ندین.و در ضمن الان من نگفتم به شما که چی کار کنین .فقط نظرمو دادم شاکی نشین لطفا



همین صفحه ی قبل این شخصیت به یک کاربر دیگه واگذار شده اگر تا یک ماه فعالیتی نداشت میتونی بگیریش


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۵/۱۲/۱۶ ۱۸:۰۰:۵۹
ویرایش شده توسط کریچر در تاریخ ۱۳۸۵/۱۲/۱۷ ۰:۴۱:۵۵

همیشه یه گیری وجود داره

Module Hammer System v. 4.0.0.118
Module Aftabeh System v. 3.0.2.512


مدیر سازمان معجون سازان قرن


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۱:۲۴ دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۸۵

نجینیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۵۶ جمعه ۱۴ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۵:۲۵ شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۶
از venus
گروه:
کاربران عضو
پیام: 125
آفلاین
نام:باسیلیسک

گروه:اسلییییییییترین


مشخصات:مار عزیز لرد سیاه.درنده.باهوش.مرموز.نماد اصلی و مهم لرد

هر کس بتونه زبون منو بفهمه به جادوی سیاه متصله

علاقه:خوردن هری و دشمن سر سختم آراگوکه.


چرت و پرت:هوا تاریک و سرد بود .دم و بازدم انسانی بلند قد از دور معلوم بود.با سرعت زیاد گام بر میداشت و در جلوی خانه ای ایستاد.کلمات جادویی بر زبان آورد و در خانه باز شد.با صدای بلند گفت سرورم سالازار به من کمک کن تا پیداش کنم.در حالی که کل بدنش میلرزید قدم به داخل فضای کثیف و مرموز خانه گذاشت.
..............صدای زدو خورد وحشتناکی به گوش میرسیدو آوا هایی مرموز سا شاسشا شا شاسا....
و .....


سرگدشت:من از زمان سالازار کبیر شناخته شدم و سالازار مرا به خدمت خود گرفت و از این بابت خیلی لطف کرد. بعد ها مرا در تالار اسرار قرار داد تا در زمان مقتضی کاری رو که از من میخواست براش انجام بدم.هر کس به چشمام نگاه کنه میمیره.پس سعی کن به چشمم نیگاه نکنی

اگه کافی نبود بگو تا خیلی چیزای دیگه رو بنویسم



این شخیت قبلا گرفته شده در ضمن قوانین ورود به ایفای نقش عوض شده حتما مطالعش کن


ویرایش شده توسط کریچر در تاریخ ۱۳۸۵/۱۲/۱۴ ۱۶:۴۲:۱۵

همیشه یه گیری وجود داره

Module Hammer System v. 4.0.0.118
Module Aftabeh System v. 3.0.2.512


مدیر سازمان معجون سازان قرن


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۸:۱۳ یکشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۸۵

لیلی اوانز


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۳۷ سه شنبه ۱۰ بهمن ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۰:۴۶ چهارشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۴
گروه:
کاربران عضو
پیام: 571
آفلاین
از اونجايي كه لي لي اوانز كنوني 1 ماهه كه در سايت هيچ گونه فعاليتي نداشته من اين شخصيت رو معرفي مي كنم.

لينك تاييد بازي با كلمات

لينك تاييد كارگاه نمايشنامه نويسي

لينك ليست انتظار شخصيت

لينك پروفايل لي لي اوانز كنوني براي تاييد چيزهايي كه توي خط اول گفتم!

************************************************
نام:لي لي اوانز پاتر

قد:حدوداً 168

رنگ مو: قرمز تيره

رنگ چشم:سبز روشن

خصوصيت اخلاقي:شجاع،مغرور،مهربان و درونگرا!

گروه:گريفيندور

چوب دستي:25 سانتي متر ، چوب درخت راج با هسته ي موي تكشاخ،غير قابل انعطاف و مناسب براي كارهاي ظريف و حساس

علاقه مندي ها: جيمز پاتر(البته بعد از اينكه اخلاقشو عوض كرد و آدم شد!) ، ريموس لوپين(به چشم برادري!!) ، سيريوس بلك(به اصرار جيمز و ضمناً به اين خاطر كه پدرخوانده ي پسرمونه)

حيوانات و جانوران مورد علاقه:سه مورد بالا! + هيپوگريف،ققنوس،گوزن( از نوع بزرگ و نقره ايش...اِي بابا در حق جيمز پارتي بازي شد! دو بار اسمشو گفتم!)

شايعات و حواشي: شايع است كه من مدتي عضو گروه مرگخواران بوده ام.با توجه به شرايط و ملاحظات سياسي كنوني نمي تونم در اين مورد توضيحات كاملي بدم!!البته انكار نمي كنم كه شخصيت نسبتاً مر موزي دارم ولي...به هر حال اين نكته رو نه تأييد مي كنم نه تكذيب!خوشم مي ياد توي خماريش بمونيد!

شرحي از زندگي:اگه اشتباه نكنم سال 1960 بود كه در يك خانواده ي كاملاً ماگل به دنيا اومدم(از كسي كه 16 ساله مرده توقع نداشته باشيد تاريخ تولد دقيقشو به خاطر داشته باشه!!)
در سال 1971 وارد مدرسه ي هاگواتز شدم و به عضويت گريفيندور در اومدم.در اون سالها دوچيز بود كه به يك اندازه نسبت بهش حالت تهوع داشتم:1- ورنون دورسلي دوست پسر چاقالوي خواهرم پتونيا(كه بعداً با هم ازدواج كردن) و 2_گروه مزخرف غارتگران (مخصوصاً سر دستشون جيمز پاتر ِ ازخود راضي)
رابطه ي منو جيمز در اون سالها يه چيزي تو مايه هاي آن شرلي و گيلبرت بود با اين تفاوت كه جيمز هيچوقت جرآت نكرد به من بگه زردك ِ مو هويجي!!
به هر حال اون روز ها گذشت و جيمز كه يه دل نه صد دل عاشق من شده بود بالاخره با چرب زبوني هاش منو اغفال كرد و ما بعد از فارغ التحصيل شدن از هاگوارتز با هم ازدواج كرديم.
اون سالها دوران اوج قدرت ولدمورت بود.منو جيمز هم مثل بيشتر مخالفين ولدمورت ، براي مبارزه با اون به عضويت محفل ققنوس در اومديم.
سال 1980 يكي از بهترين سالهاي زندگي مشترك ما بود.در 31 ژوئيه ي اين سال پسر كوچولوي ما«هري» به دنيا اومد.اون چشمهاي سبز رنگ من و ظاهري شبيه پدرش داشت و با اومدنش هر دوي ما رو خوشحال كرد.
اما اين لذت و خوشحالي زياد طولاني و پايدار نبود.
هري تقريباً يك ساله بود كه از طرف محفل به ما خبر رسيد ولدمورت قصد داره اونو به قتل برسونه.
روزهاي خيلي بدي بود.مي دونم كه نياز به توضيح نيست چون جوآن همه ي شما رو در جريان جزئيات ماجرا قرار داده.
به هر حال در اثر يك اشتباه ما به پيشنهاد سيريوس، پيتر پتي گرو رو به عنوان رازدارمون انتخاب كرديم.در اون موقع هر سه ي ما فكر مي كرديم بهترين انتخاب رو انجام مي ديم،اما اين تصور اشتباهي بود و پيتر در عرض چند روز ما رو به ولدمورت فروخت...
ولدمورت به گودريك هالو(محل اختفاي ما) اومد.جيمز جلوي چشماي من كشته شد.بعد از مرگ جيمز تنها چيزي كه با تمام وجود مي خواستم نجات جون هري و زنده موندن اون بود.به همين خاطر تصميم گرفتم با همه ي وجودم در برابر ولدمورت ازش دفاع كنم.جادوي باستاني عشق به همراه علاقه ي زيادي كه به هري داشتم در اون لحظات سخت به كمكم اومدن...جيمز گوشه ي اتاق بي حركت روي زمين افتاده بود...ولدمورت وحشيانه مي خنديد و به طرفم ميومد...هري رو با تمام وجود در آغوش گرفتم و با دستم جلوي چشمهاشو پوشوندم...نور سبزي فضاي اتاق رو روشن كرد...هري زنده موند و من دوباره به جيمز ملحق شدم!

خوشتون اومد آخرش رو چقدر دراماتيك و رومانتيك نوشتم!!اصلاً اين شكسپير رومئو و ژوليتشو از روي دست من كپي كرده!!


[color=000099]تایید شد!



مرسي پروفسور چقدر سريع!

راستي پروفسور من اينجا رو ويرايش كردم چون رنگ موهاي من قرمز تيره ست نه قرمز روشن.اگه لازم دونستيد توي قسمت ايفاي نقش پروفايل ترتيب اثر بديد.[/color]


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۵/۱۲/۱۳ ۲۰:۳۰:۴۴
ویرایش شده توسط لیلی اوانز در تاریخ ۱۳۸۵/۱۲/۱۳ ۲۰:۳۶:۰۴
ویرایش شده توسط لیلی اوانز در تاریخ ۱۳۸۵/۱۲/۱۳ ۲۰:۴۷:۱۳
ویرایش شده توسط لیلی اوانز در تاریخ ۱۳۸۵/۱۲/۱۳ ۲۱:۲۸:۵۶
ویرایش شده توسط لیلی اوانز در تاریخ ۱۳۸۵/۱۲/۱۳ ۲۱:۳۸:۵۵
ویرایش شده توسط آرامينتا ملي فلوا در تاریخ ۱۳۸۵/۱۲/۱۳ ۲۲:۵۹:۱۸



Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۷:۱۰ یکشنبه ۱۳ اسفند ۱۳۸۵

نجینیold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۵۶ جمعه ۱۴ بهمن ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۵:۲۵ شنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۸۶
از venus
گروه:
کاربران عضو
پیام: 125
آفلاین
آقا یکی زده گروه منو که اسلیترین بوده به فنا داده .لطفا ترتیب اثر بدین


شما بدلیل عدم فعالیت از ایفای نقش خارج شده و شخصیتتون به شخص دیگه ای داده شد.در صورت تمایل میتونید طبق قوانین جدید دوباره وارد ایفای نقش بشید.موفق باشی


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۵/۱۲/۱۳ ۲۰:۰۳:۵۰

همیشه یه گیری وجود داره

Module Hammer System v. 4.0.0.118
Module Aftabeh System v. 3.0.2.512


مدیر سازمان معجون سازان قرن


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۰:۳۶ شنبه ۱۲ اسفند ۱۳۸۵

کریچرold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۰۴ یکشنبه ۸ آذر ۱۳۸۳
آخرین ورود:
۲۳:۲۰ پنجشنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۲
از خانه ي شماره 12
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1223
آفلاین
دوستان خودتون رو مطابق فرم زیر معرفی کنید
____________________________________________
.نام کامل:

گروه:

معرفی کوتاه( شامل علاقه ها و توانمندیها و عادات و کارهایی که این شخصیت تو کتاب کرده و کلا هر چیزی در مورد این شخصیت به ذهنتون میرسه)

________________________________________________-



**قسمت سوم خیلی مهمه حتما باید اونجا در مورد شخصیتتون توضیح بدید

**در ضمن از این به بعد شخصیتهای غیر هری پاتری تائید نمیشن مثل شخصیتهای ارباب حلقه ها یا کتاب های دیگه

** شناسه ها حتما باد فارسی باشن ( یعنی هری نه harry )



** پست افرادی که به رنگ سبز در می یاد تائید شده هستند و دلایل تائید نشدن بقیه ی افراد در پایان هر پست ناظر مربوطه نوشته میشه

** از تکرار پست خود خود داری کنید مگر این که از تاریخ اون بیش از 3 روز گذشته باشه در غیر این صورت ممکنه برای تنبیه تائید شخصیتتون به تاخیر بیفته

** در قسمت ویژگی های فردی هر کاربر تائید شده قسمتی هست به نام ایفای نقش هری پاتری که داخل اون شخصیت هری پاتری فرد مذکور نوشته میشه این قسمت اصلا مهم نیست و اگر برای کسی نوشته بود بدون شخصیت جای نگرانی نداره .

** تغییر گروه به هیچ وجه انجام نمیشه

** اگر مایلید شخصیت خودتون رو عوض کنید باید با شناسه ی جدید این کار رو بکنید و حتما در معرفی برای شخصیت جدید شناسه ی قبلی خود رو ذکر کنید . اگر چیزی مغاییر با این مشاهده بشه ( یعنی فردی دو شناسه ی برای ایفای نقش داشته باشه) با متخلف برخورد میشه

**برای تعویض شناسه خودتون لطفا شناسه ای را که میخواهید در قسمت ویژگی های فردی به جای نام واقعی وارد کنید و بعد برای من پی ام بزنید. به محض دریافت پی ام و دیدن شناسه، شناسه شما رو تغییر میدم.
هر وقت نتوانستید با شناسه قبلی وارد سایت شوید نشان دهنده این است که شناسه شما عوض شده است و در این حالت شناسه جدید را امتحان کنید.
اگر در هر حال نتوانستید وارد سایت شوید از طريق پست الكترونيكي ( ايميل ) ثبت نام خود وارد شويد يعني به جاي شناسه ايميل را وارد كنيد و سپس دوباره به من پي ام بزنيد.

اخطار::::::: هر کسی که با یک شناسه ی نمایشی دیگه تائید شده باشه و بعدا اسمش رو عوض کنه حذف شناسه میشه در کل کسی که شناسه ی نمایشیش با اونی که باهاش تائید شده فرق داشته باشه از ایفای نقش اخراج میشه:


كريچر مرد ؛ زنده باد كريچر


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۴:۰۹ پنجشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۸۵

هکتورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۱۱ شنبه ۷ خرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۲۳:۰۸ دوشنبه ۹ اسفند ۱۳۸۹
از تالار راونکلا
گروه:
کاربران عضو
پیام: 255
آفلاین
نام:هکتور
فامیلی: داگورث گرنجر
سن: 48
چوب: 17 اینچ موی تک شاخ
جارو: دوس ندارم
گروه:راونکلاو
اینجانب هکتور داگورث گرنجر هستم ،به درخواست شما شرح حالی از زندگی خود را مینویسم : در چهار سالگی بود که پی بردم به کاره مادرم، همان کاری که میگفت فقط به خاطر شما انجامش می دهم به شدت علاقه مندم من به معجون سازی علاقه مند شده بودم در حالی که هنوز خواندن و نوشتن را نیاموخته بودم ! من معجون هایی را اختراع میکردم که خودم هم نمیدانستم به چه درد میخورند یک بار یکی از این معجون ها باعث شد گوشه چپم کر شود از اون وقت تصمیم گرفتن معجون های من در آوردیم رو روی کسه دیگری امتحان کنم و این گونه شده که 3 بارکاره مادرم به بیمارستان کشیده شد؛ در 15 سالگی بود که توانستم با پیدا کردن معجونی شفا بخش برای جزامی ها آنها را از زندان هایی که به دسته خود ساخته بودند آزاد کنم و شهرتی جهانی پیدا کنم من تحصیلاتم را در گروه روانکلا با بهترین نمره ها به پایان رساندم و وارد چرخه ی بزرگ کار شدم ؛ در زمانی که برایم از تمام دنیا دعوت نامه های همکاری می امد به تمام ارزو هایم پشت کردم و در وزارت با درامدی بسیار ناچیز شروع به کار کردم تا به نوبه ی خودم کاری برای ملتم کرده باشم اما بعد از چند سال کار در وزارت و دست یافتن به معجون های دفاعی پر قدرت برای وزارت به این نتیجه رسیدم که در وزارت نمیتوانم به مردم آنگونه که شایسته است کمک کنم ؛ از وزارت بیرون رفتم و انجمن معجون سازان قرن را تاسیس کردم و شروع به جمع کردن بزرگترین معجون سازان از تمام دنیا کردم تا معجونی واقعی برای جاودانگی پیدا کنم معجونی که فقط با یک بار خوردن جاودانگی به صورت کامل حاصل شود و من تا امروز به دنبال آن معجون هستم.

ظاهر: قد بلند چشمان مشکی موهای مشکی هیکل مانکن!
علایق:چوب بستنی! معجون سازی ، تک شاخ.

یه چیزی رو بگم : نام این فرد فقط یک بار و از دهان هوراس اسلاگ هورن جاری شده که به هرمیون گفته:
ایا تو با هکتور داگورث گرنجر موئسس انجمن معجون سازان نسبتی نداری؟



تائید شد


ویرایش شده توسط کریچر در تاریخ ۱۳۸۵/۱۲/۱۰ ۱۴:۳۲:۳۵
ویرایش شده توسط چو چانگ در تاریخ ۱۳۸۵/۱۲/۱۰ ۱۵:۲۴:۳۱


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۱۵:۳۶ سه شنبه ۸ اسفند ۱۳۸۵

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۱:۳۰ چهارشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۰:۴۶ دوشنبه ۲۹ مرداد ۱۳۸۶
از خانه ریدل ها
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 18
آفلاین
نام:تام
فامیلی: ریدل
سن:بزرگ
چوب: به معرفی هری پاتر مراجعه شود
جارو: دسته بلند
گروه:اسلیترین
مدل مو:فرفری خفن پرپشت مدل کچلی
شرح حال:
لرد سياه از مادري ساحره و پدري ماگل در شهر لندن متولد شد, پدرش پیش از تولد او همسر و فرزندش را ترک کرد و به دهکده زادگاهش بازگشت.مادرش نیز ساعتی پس از تولد او درگذشت و پیش از مرگ نام او را تام مارولو گذاشت.تام بدون اطلاع از قدرتهای پنهان خود دوازده سال در پرورشگاه زندگی میکرد.تا اینکه روزی شخصی به نام آلبوس دامبلدور به دیدنش آمد و او را برای تحصیل به مدرسه علوم و فنون جادوگری هاگوارتز دعوت کرد.این اتفاق زندگی تام را به کلی تغییر داد,تام حالا علت تفاوتش با دیگران را می دانست و از اینکه دارای قدرتی برتر از دیگران بود مغرور و خرسند شده بود.کم کم ماگل ها برایش افرادی عادی و پست جلوه میکردند که جان آنها برای او ارزشی نداشت.
بعد از ورود به هاگوارتز در شانزده سالگی موفق به بازکردن تالار اسرار شد زیرا دیگر می دانست مادرش یکی از تنها نوادگان سالازار اسلیترین بزرگ بوده و خودش تنها نواده زنده اوست.تام همچنین انتقام خود و مادرش را با کشتن پدر ماگل زاده اش که او را مایه ننگ خود می دانست گرفت و با این کار رسما وارد دنیای سیاه شد.
بعد از فارغ التحصیل شدن از هاگوارتز و عدم پذیرش تام به عنوان معلم در هاگواترز توسط دامبلدور تام برای مدتی از خانه ی دومش یعنی هاگوارتز دور بود و کسی از محل دقیق زندگی او خبری نداشت و هنگامی که بازگشت تبدیل به بزرگترین جادوگر سیاه تمام دوران شده بود.
لرد ولدمورت(لقبی که تام ریدل برای خلاصی از شر نام ماگلی اش بر خود گذاشت) و یارانش(مرگ خواران) سالهای زیادی را به مبارزه با نیروهای محفل به رهبری دامبلدور (معلم قدیمی تام) پرداختند.
سپس به دلیل یک اشتباه که زا غرور او سرچشمه میگرفت تمام فدرتش را بکباره از دست داد و برای سالها در دنیایی بین مرگ و زندگی اسیر بود و همگان بر این باور بودند که او برای همیشه نابود شده است ولی در اشتباه بودند...
پانزده سال بعد توسط یک جادوی سیاه قدیمی و به کمک یکی از مرگ خوارانش توانست به جسم خود برگردد و قدرت خود را بازیابد و یاران وفادارش را دوباره زیر پرچم سیاه جمع کند,در حالی که فقط یک فکر در سر داشت...انتقام و نابودی دامبلدور و هری پاتر


تائید شد


ویرایش شده توسط ارباب لرد ولدمورت. در تاریخ ۱۳۸۵/۱۲/۹ ۱:۱۴:۰۸
ویرایش شده توسط کریچر در تاریخ ۱۳۸۵/۱۲/۹ ۱:۲۸:۰۵
ویرایش شده توسط آرامينتا ملي فلوا در تاریخ ۱۳۸۵/۱۲/۹ ۱۶:۱۶:۰۵
ویرایش شده توسط آرامينتا ملي فلوا در تاریخ ۱۳۸۵/۱۲/۹ ۱۶:۱۶:۱۹

From The Deads I Come


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۰:۳۷ سه شنبه ۸ اسفند ۱۳۸۵

سالیر بلکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۵۸ یکشنبه ۱۸ دی ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۶:۳۵ دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۸۶
از لندن
گروه:
کاربران عضو
پیام: 90
آفلاین
پرفسور کوییرل عزیز سلام
من اصلا"قصد تو هین نداشتم ؛در ضمن هیچ سازی هم نمی زنم ،چرا عصبانی شدید ،من اصلا"دوست ندارم دیگران رو ناراحت کنم پس با نهایت احترام عرض می کنم لطفا"معذرت خواهی رسمی بنده رو بپذیرید و حق رو هم به شما می دم
موفق باشید
خدا حافظ

شما توهینی نکردی ولی اصرار به انجام کاری داری که از نظر من صلاح نیست.ممنون بخاظر عذرخواهیتون منم معذرت میخوام.موفق باشی


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۵/۱۲/۸ ۲۰:۲۸:۳۰

زندگی قمار است, ماجرا است,انسان یامیبرد یا می بازد,زندگی مثل معرکه ایست که پایان ندارد,و


Re: شخصیت خودتون رو معرفی کنید
پیام زده شده در: ۲۰:۵۱ دوشنبه ۷ اسفند ۱۳۸۵

سالیر بلکold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۹:۵۸ یکشنبه ۱۸ دی ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۶:۳۵ دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۸۶
از لندن
گروه:
کاربران عضو
پیام: 90
آفلاین
سلام پرفسور کوییرل عزیز
خیلی ممنون از جوابتون ولی لطفا"یامعرفی شخصیتم رو از شنا سه ام حذف کنید یا اصلا"شنا سه ام رو ببندید
خیلی ممنون

جناب بنده مسخره شما نیستم که هی با هر سازی که میزنید برقصم.این معرفی جدیدتون از نظر من اصلا جالب نیست مخصوصا این قسمت" من حاصل ازدواج رزمرتا بینگز و سیریوس بلک هستم "
اگه فقط به خاطر یه معرفی شخصیت دیگه نمیخواید فعالیت کنید ما مجبورتون نمیکنیم که بمونید.شناسه شما بعد از یه ماه عدم فعالیت، از ایفای نقش خارج میشه.موفق باشی


ویرایش شده توسط پرفسور کويیرل در تاریخ ۱۳۸۵/۱۲/۷ ۲۳:۴۵:۵۲

زندگی قمار است, ماجرا است,انسان یامیبرد یا می بازد,زندگی مثل معرکه ایست که پایان ندارد,و







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.