هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۲۲:۳۰ شنبه ۱۶ آبان ۱۳۹۴

اسلیترین، مرگخواران

هکتور دگورث گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۴۲ سه شنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۷:۴۶:۴۷ پنجشنبه ۲۶ بهمن ۱۴۰۲
از روی شونه های آریانا!
گروه:
مرگخوار
اسلیترین
کاربران عضو
ناظر انجمن
ایفای نقش
پیام: 956
آفلاین
سوژه دوئل ادی کار مایکل و فلور دلاکور: تبعید!

توضیح: شما تبعید شدین... به چه جرمی و به کجا؟ تصمیم با خودتونه!

برای ارسال پست در باشگاه دوئل 15 روز( تا دوازده شب یکشنبه 1 آذر) فرصت دارید.

در پناه معجون باشید!


ارباب یه دونه باشن... واسه ی نمونه باشن!




پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۲۳:۵۶ جمعه ۱۵ آبان ۱۳۹۴

وینسنت کراب


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۵۰ سه شنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۱۲:۵۴ سه شنبه ۹ مهر ۱۳۹۸
از هر جا ارباب دستور بدن!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 595
آفلاین
نتایج دوئل ها:

(رول های نتیجه توسط لرد ولدمورت نوشته شدن)

نتیجه دوئل ورونیکا اسمتلی و رودولف لسترنج:

امتیاز های داور اول:
ورونیکا اسمتلی: 26 امتیاز – رودولف لسترنج: 28 امتیاز

امتیاز های داور دوم:
ورونیکا اسمتلی:26 امتیاز – رودولف لسترنج: 28 امتیاز

امتیاز های داور سوم:
ورونیکا اسمتلی:27 امتیاز – رودولف لسترنج: 28 امتیاز

امتیاز های نهایی:
ورونیکا اسمتلی:26 امتیاز – رودولف لسترنج: 28 امتیاز

برنده دوئل: رودولف لسترنج!

-امکان نداره!
-چی امکان نداره رودولف؟
-همین بالایی ارباب...همین:" برنده دوئل: رودولف لسترنج!"...امکان نداره. شما اشتباه کردین!
-یک ارباب اشتباه نمی کنه رودولف!
-این بار کرده ارباب... رول ها رو یه بازبینی ای بکنین. مطمئنم اشتباهی رخ داده!
-نه رودولف...ما رول ها رو با دقت خوندیم. در دقت و توجه ما شک داری؟
-نه ارباب...اونی که شک داشت ریگولوس بود. ما از شما مطمئنیم. ولی به خودمون شک داریم! ما غیر ممکنه برنده شده باشیم. شما لطف کنین یه تجدید نظری بفرمایید. من مطمئنم که باید کشته بشم. اصلا همین الان در ناحیه حلق دارم احساس خفگی می کنم.
-برو پی کارت رودولف...وقت ما رو نگیر!
-ارباب نمی شه...آیندگان از شما می پرسند "چرا؟"...شما باید پاسخگو باشین.
-فرمودیم برو ردودلف!
-ارباب...یعنی هیچ راهی نداره؟ من الان برنده هستم؟ کاملا برنده؟ بدون شریک؟ خود خودم به تنهایی برنده هستم؟
-بله رودولف...خود خود زشتت...به تنهایی...برنده این دوئلی. حالا می تونی شرت رو کم کنی.
-نمی شه خب ارباب...من در حال حاضر یک برنده دوئل هستم. زندگی من تغییر کرده. اطراف من پر از دشمن شده الان. ممکنه بادیگاردی برای من تدارک ببینین؟
-رودولف...اون عینک رو برای چی زدی الان؟ خب ما می دونستیم چنین بی جنبه ای هستی که هی می بازوندیمت خب. الان که فکر می کنیم...حق با توئه. ما باید یه بازبینی مختصری در امتیاز ها انجام بدیم.
-نه...نه ارباب...هیچ لزومی نداره. ما گفتگو درباره بادیگارمونو به زمان های بعد موکول می کنیم. شما فعلا یه مدالی، لوح تقدیری، هورکراکسی، عنوان "لرد رودولفی"، چیزی به ما اعطا کنین بریم پیش آرسینوس پز بدیم.
-تنها چیزی که الان ممکنه بهت اعطا کنیم دندان های تیز و برنده نجینیه رودولف.
-بد نیست ارباب ...ولی فکر نمی کنم بهم بیاد. به نظر شما میاد؟ ابهتمو بیشتر می کنه؟ نمی کنه؟...چرا اونجوری نگاه می کنین ارباب؟ برم؟ گم شم؟ چشم! قبل از رفتن این درخواست دوئل منو...
-رودولف؟ تو واقعا داری ما رو به دوئل دعوت می کنی؟
-ارباب من دیگه یک برنده هستم! با بازنده ها کاری ندارم. حتی جواب سلامشونم نمی دم. از این به بعد به دوئل با کمتر از یک ارباب راضی نمی شم. با ما دوئل می کنین ارباب؟ این افتخار رو به خودتون می دین؟ نگران نباشین...اگه ببازین از کار بیکار نمی شین. شما رو بادیگار اختصاصی خودم...ولی نه ...نگران باشین...تا ساحره ها هستن چرا باید یک جادوگر ...امممم...باشه ارباب...ارباب خودم می رم...پرنسس نجینی رو برای چی بیدار کردین؟ این وقت شب خوب نیست مزاحم خوابشون بشیم...من رفتم ارباب! ولی درباره درخواست دوئل فکر کنین!


____________________

نتیجه دوئل ویولت بودلر و لاکرتیا بلک:


امتیاز های داور اول:
ویولت بودلر:27 امتیاز - لاکرتیا بلک: 26 امتیاز

امتیاز های داور دوم:
ویولت بودلر: 27 امتیاز – لاکرتیا بلک: 24امتیاز

امتیاز های داور سوم:
ویولت بودلر:27 امتیاز – لاکرتیا بلک: 25 امتیاز

امتیازهای نهایی:
ویولت بودلر: 27 امتیاز – لاکرتیا بلک: 25 امتیاز


برنده دوئل: ویولت بودلر!


-نمی شه جلوشونو بگیریم؟
-فکر نمی کنم...این بار هر دو مصمم هستن که دوئل کنن.
-می دونی که نمی خوان...فقط مجبور شدن. هیچکدوم اهل این کارا نیستن. این ماهی رو نمی خوری؟
-نه...قربونت...سیر شدم. ممنون. می گم...یعنی به نظرت کاری از دست ما بر نمیاد؟
-میاد ولی نمی خوام جلوشو بگیرم...یه جایی باید اون انرژی رو خالی کنه خب. من که خسته شدم بس که اینجوری نگاش کردم!
-وا...مگه قیافه تو همینجوری نیست؟

ناگت اخم هایش را باز کرد...چیزی که حالا قاتل در مقابلش می دید، گربه خوش رو و بسیار زیبا و ملوسی بود که حتی رنگش هم مشخص بود!
-اوه...ماگت؟...پس... چرا... همیشه...اون شکلی...

ناگت مجددا چهره اش را در هم کشید! با پنجه اش با استخوان ماهی روی میز بازی می کرد.
-خب...می دونی...یکی باید مواظبش باشه. یکی باید حواسش باشه. اینو که ولش کنی می ره نجینی رو هم بغل می کنه.

قاتل ظرف ماهی را به طرف خودش کشید.
-لاکرتیا هم دست کمی از ویولت نداره. راس می گی. ما برای همین اینجا هستیم. که مواظبشون باشیم. که گاهی چپ چپ نگاشون کنیم. اینا از پس خودشون بر نمیان که. چقدر خوبه که گاهی میای دیدنم. یادته با هم چوب جادوی لاکرتیا رو جویده بودیم؟ از دو طرف؟ انگار همین دیروز بود!

-همین دیروز بود خب!

لپ های قاتل پر از ماهی بود. جوید و جوید...و همزمان با جویدن چشمانش گرد و گرد تر شدند. ناگت کم کم داشت نگران می شد.
-چی شد؟ استخونش پرید تو گلوت؟ بزنم پشتت؟

قاتل ماهی را به سادگی فرو داد!
-اممممم....نه...همین دیروز بود؟ پس... لاکرتیا با چی رفت سر دوئل؟

-اوه...خب...چیزه...شاید یکی هم باید حواسش به ما باشه قاتل...حداقل به تو! ولی نگران نباش. ویولت کسی رو نمی کشه. فقط جون به لب می کنه.
-جون به لب یعنی چی؟ در حال مرگ؟
-نه...یعنی آرزوی مرگ می کنه. ولی نمی میره.
-این بدتر از مرگ نیست؟
-نمی دونم...من تا حالا جون به لب نشدم!

-ولی من شدم!

دو گربه به طرف در ورودی نگاه کردند...لاکرتیا با موهایی پریشان و ردایی گل آلود و چهره ای خشمگین در چارچوب در ایستاده بود!

ناگت زیر لب از قاتل پرسید:
-این...موهاش بنفش شده؟





ارباب فقط یکی...همین یکی!تصویر کوچک شده


پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۲۳:۵۶ جمعه ۱۵ آبان ۱۳۹۴

ادی کارمایکل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۹:۱۹ چهارشنبه ۱۸ شهریور ۱۳۹۴
آخرین ورود:
۱۰:۴۸ جمعه ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۷
از گولاخ خانه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 122
آفلاین
سلام و خسته نباشید و اینا :دی

اینجا می شه سیگار کشید؟ با اجازه من یه نخ دود کنم

آها آها، خواستم بگم درخواست دوئل دارم با فلور ...،... نه، چی بود؟ آها، دلاکور فلور دلاکور

موافقتش هم اعلام شده، زمان انتخاب شده هم دو هفتس.

دیگه همینا دیگه... دستتون هم پیش پیش درد نکنه.


ویرایش شده توسط لرد ولدمورت در تاریخ ۱۳۹۴/۸/۱۶ ۲۲:۰۸:۲۹




He is Nostro dis Parter
Nostr' alma Mater...


پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۰:۵۵ چهارشنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۴

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
دیروز ۱۸:۳۶:۰۲
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6953
آفلاین
اوتو

اول تشکر می کنم از اعتراض مودبانه و محترمانه تون.

بعد ازتون میخوام یه نگاهی به پست های قبل و صفحات قبل بندازین...ببینین هیچ اعتراضی در مورد امتیازا و نتایج پیدا می کنین؟
نه!
چرا؟ یعنی همه با ما و نظر و امتیازامون موافقن؟
نه!
دلیلش اینه!...از همون اول تکلیفمونو با اعضا روشن کردیم. گفتیم داورا اینا هستن. اگه به توانایی و قدرت تشخیص داورا شک دارین وارد دوئل نشین. چون اگه داور بیاد به یکی 10 بده من نمی تونم برم بگم چرا 10 دادی...می گه خوشم نیومد از پستش!
تنها کاری که من می تونستم انجام بدم این بود که داورایی پیدا کنم که هم از نظر نویسندگی به هر سبکی توانا باشن و هم اعضای بی حاشیه ای باشن و بتونن قضاوت کنن.


من نمی دونم چطور ممکنه با دوباره خوندن یک پست نظر داور عوض بشه...اگه عوض بشه من از اون داور می پرسم بار اول حواسش کجا بوده و آیا ممکن نیست با خوندن برای سومین بار بازم نظرش عوض بشه؟ یا در دوئل های قبلی اگه دوباره می خوند ممکن بود امتیازش عوض بشه؟ الان که دوباره خونده چه چیزی تغییر کرده؟

با وجود این، پست فلیت ویک رو دوباره خوندم. چون شما خواسته بودین. و نظر داورا رو درباره اعتراض شما پرسیدم و خوشبختانه هر دو(به اضافه خودم) معتقد بودن که امتیازشون درست بوده.

پست فلیت ویک به اندازه کافی به سوژه مربوط بود. نجینی فقط در آخر پست وارد نشد...حضور مادی و مستقیم نداشت. ولی محور پست بود.
ارتباط پست و سوژه برای ما مهمه. قبلا هم به پست بی ربط به سوژه صفر دادیم. اینطور نیست که مثلا به یکی سوژه "آب" رو بدیم...طرف بره درباره هر چیزی که دوست داره بنویسه و آخر پست بگه فلانی هم یک لیوان آب نوشید و ما قبول کنیم. ولی پست فلیت اینطور نبود.
لازم نیست سوژه بطور مستقیم و مداوم در کل پست حضور داشته باشه.
من پست نتیجه رو که می نوشتم قصد داشتم بنویسم این دو تا یه جایی نشستن و با هم گپ می زنن...آخرش مشخص بشه که هر دو تو شکم نجینی هستن و نجینی اینا رو بلعیده. اینجا هم تا پایان پست اشاره مستقیم به نجینی نمی شد. ولی سوژه نجینی بود.

پست فلیت هم این حالت رو داشت. از اول پست زنوفیلیوس با خودش در گیر بود. رفته بود شب رو مونده بود خونه فلیت ویک و دلیل همه کاراش هم ترس از نجینی بود. این یعنی موضوع درباره نجینیه.
ما ارتباط های غیر مستقیم و نگاه های متفاوت به سوژه رو قبول می کنیم. تا جایی که از چارچوب سوژه خارج نشن. تو همین دوئل ریگولوس و آملیا بود که پرسیده بودن فرار از خودت، یا فرار از اسمت هم قبوله؟...گفتم بله...هر چیزی که به نوعی فرار محسوب بشه. فرار از زندگی(خودکشی)...فرار از واقعیت(دروغ گفتن)...
همیناس که باعث می شه خلاقیت نویسنده پرورش پیدا کنه.


همین دیگه!




پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۶:۴۹ سه شنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۴

اوتو بگمن old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۵ چهارشنبه ۲۶ فروردین ۱۳۹۴
آخرین ورود:
۱۷:۲۵ یکشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۴
از آنجا که عقاب پر بریزد...
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 212
آفلاین
درود بر ارباب دو عالم


اربابا بنده با فلیت دوئل کردم و شما هم زحمتشو کشیدید ولی من به نتیجه اعتراض دارم! البته سزاوار کرشیو هستما اما در کل مجبورم...

دلیل:(و باز البته من در حد این نیستم نظر بدم و تازه واردم اما اگه لطف کنین و گوش بدین متشکرم. ): محتوای پست فلیت درباره دعوای من و اون(ایفایی نه واقعی) بود و آخرش فقط نجینی یه سکانس خوردن اون اومد!

در حالی که برای من از اول گم شدنش بود! و مستقیم به خود نجینی مربوط میشد...!

اگه لطف کنین و یه بار دیگه نگاهی به دوئلا بندازین ازتون خیلی ممنون میشم اما اگر درست می دونید نتیجه رو بنده با کمال میل از اربابم می پذیرم...


تشکرا کثیرا


Only Raven

تصویر کوچک شده



.:.بالاتر از مرگ را هم تجربه خواهم کرد.:.


پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۲:۰۵ سه شنبه ۱۲ آبان ۱۳۹۴

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
دیروز ۱۸:۳۶:۰۲
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6953
آفلاین
نتیجه دوئل فیلیوس فلیت ویک و اوتو بگمن:


امتیاز های داور اول:
فیلیوس فلیت ویک: 23 امتیاز – اوتو بگمن: 24 امتیاز

امتیاز های داور دوم:
فیلیوس فلیت ویک:23 امتیاز - اوتو بگمن:22 امتیاز

امتیاز های داور سوم:
فیلیوس فلیت ویک: 24 امتیاز- اوتو بگمن:23 امتیاز

امتیازهای نهایی:
فیلیوس فلیت ویک:23.5 امتیاز – اوتو بگمن: 23 امتیاز

برنده دوئل: فیلیوس فلیت ویک!


-اووووووتوووووو....اونجایی دیلاق؟
-پس می خواستی کجا باشم. انگار می تونم از اینجا تکون بخورم! تا می خوام حرکت کنم عضلاتشو...آخ...بفرما...باز شروع شد!

فیلیوس نمی دانست چه چیزی شروع شده است ولی حدس می زد!
نجینی روبرویش دراز کشیده بود و برجستگی بسیار بزرگی درست وسط هیکل بلند و باریک نجینی به چشم می خورد. فیلیوس دستی به آن قسمت کشید.
-طاقت بیار اوتو...هضم نشو...بالاخره یه راهی پیدا می کنم که نجاتت بدم. آخه نجینی...قربون قد و هیکلت برم. من بهت گفتم رودولفو قورت بده. این رودولفه آخه؟ حالا کی ازت پرستاری کنه؟ من؟ با این قد رعنا؟

نجینی جوابی نداشت. اهمیتی هم به وضعیت فلیت ویک نمی داد...او فقط می خواست غذای جدیدش را هر چه سریعتر هضم کند. غذای جدید زیادی تقلا می کرد.

فیلیوس دهان نجینی را باز کرد و چوبی بصورت عمودی بین دو فکش قرار داد. سبد بزرگی را کشان کشان به طرف نجینی برد و با فشار زیاد وارد دهانش کرد.
-اوتوووو....برات غذا می فرستم. اینا رو بخور تا یه فکری برات بکنم. د بخور دیگه جونور...اهه...نه...اونجوری نه...ببلع! نگفتم که بجو!

آرواره های نجینی قوی تر از چیزی بودند که فلیت ویک فکر می کرد. چوب محافظ به راحتی شکسته و سبد غذای اوتو کاملا جویده شد. فلیت ویک با افسوس سری تکان داد.
-اوتو...نمی تونم کاری برات بکنم. با سرنوشتت کنار بیا! حالا کمی صبر کن...شایدم نتونست هضمت کنه.

صدای ضعیف اوتو از اعماق نجینی به گوش رسید.
-اگه نتونه هضم کنه چی می شه؟ چیکار می کنه؟

-خب...دفع!...اممم....جالب نیست...ولی از مردن با اسید معده که بهتره. نمی دونم...شایدم نیست! می خوای برات سم بفرستم؟





پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۱:۴۰ شنبه ۹ آبان ۱۳۹۴

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
دیروز ۱۸:۳۶:۰۲
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6953
آفلاین
نتیجه دوئل ریگولوس بلک و آملیا سوزان بونز:


امتیاز های داور اول:
آملیا سوزان بونز:27 امتیاز – ریگولوس بلک: 26 امتیاز

امتیاز های داور دوم:
آملیا سوزان بونز:27 امتیاز – ریگولوس بلک: 28 امتیاز

امتیاز های داور سوم:
آملیا سوزان بونز: 28امتیاز- ریگولوس بلک: 27 امتیاز

امتیاز های نهایی:
آملیا سوزان بونز:27.5 امتیاز- ریگولوس بلک: 27 امتیاز


برنده دوئل: آملیا سوزان بونز!



-آملیا سوزان بونز!

مسئول دوئل نگاهی به لیست روی میز انداخت.
-ببخشید...آملیا سوزان بونز قبلا وارد سالن شدن. شما باید از خودتون خجالت بکشین که دارین سعی می کنین خودتونو جای یک برنده جا بزنین. بازنده!

آملیا چوب دستیش را از غلاف چرمی بیرون کشید و روی میز گذاشت.
-کراب...واقعا فکر می کنی اگه "مسئول دوئل" خطابت کنن فرد محترم تری جلوه می کنی؟ گوشواره تو درست کن...و من آملیا هستم. اینم چوب دستیمه. می تونین هویتمو احراز کنین. نمی دونم اون فلوبری که رفته توی سالن کیه. من برنده این دوئل هستم و اومدم توسط حضار تشویق بشم. اون ریگولوس جوجه هنوز نیومده؟

کراب چوب دستی را برنداشت... طلسم احراز هویت را هم روی آن اجرا نکرد. به جای این کار نوار زرد رنگی دور تا دور چوب دستی کشید.
-دست بهش نزن دیگه! این دیگه مدرک جرمه...آملیایی که وارد سالن شد دزدیده شدن چوب دستیشم گزارش کرده بود. بازنده دزد بصورت غیر قانونی تغییر چهره دهنده!

آملیا خسته و کلافه به نظر می رسید.
-من از تشویق صرفنظر کردم. بده چوب دستیمو می خوام برم. اون همه زحمت کشیدم...طومار نوشتم. ریگولوس چقدر بهتون داده که اینجوری حیثیتتونو زیر پا گذاشتین؟

کراب پاتروناسی به شکل پروانه به مقصد وزارتخانه فرستاد.
-تو نمی تونی جایی بری...نه تا وقتی که مامورا بیان و تکلیفتو روشن کنن. بازنده دزد بصورت غیر قانونی تغییر چهره دهنده تهمت زننده!

-من تهمت نمی زنم. من دوئل رو بردم و شما از ورود من به سالن جلوگیری می کنین. اون چوب دستی منم بیخودی ضبط کردی. اگه دوباره برش دارم...
- بازنده دزد بصورت غیر قانونی تغییر چهره دهنده تهمت زننده تهدید کننده!
-من تهدید نکردم! اون گوشا فقط به درد گوشواره نمی خورنا...باهاشون کمی هم به حرفای من گوش کن.
-بازنده دزد بصورت غیر قانونی تغییر چهره دهنده تهمت زننده تهدید کننده توهین کننده به داور دوئل!
پرونده آملیا هر لحظه سنگین تر و قطورتر می شد...از ریگولوس خبری نبود. چگونه اش را نمی دانست...ولی برای آملیا حدس زدن این که ریگولوس در آن لحظه درست در وسط سالن، پذیرای تشویق ها و تبریک ها است، کار سختی نبود...

ریگولوس چنین جادوگری بود!




پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۱۸:۱۵ چهارشنبه ۶ آبان ۱۳۹۴

اسلیترین، مرگخواران

هکتور دگورث گرنجر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۴۲ سه شنبه ۲۴ تیر ۱۳۹۳
آخرین ورود:
۱۷:۴۶:۴۷ پنجشنبه ۲۶ بهمن ۱۴۰۲
از روی شونه های آریانا!
گروه:
مرگخوار
اسلیترین
کاربران عضو
ناظر انجمن
ایفای نقش
پیام: 956
آفلاین
سوژه دوئل اوتو بگمن و فیلیوس فلیت ویک: نجینی!

برای ارسال پست در باشگاه دوئل ده روز (تا دوازده شب شنبه 16 آبان) فرصت دارید.

معجون به همراهتان!


ارباب یه دونه باشن... واسه ی نمونه باشن!




پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۱:۳۴ چهارشنبه ۶ آبان ۱۳۹۴

اسلیترین، مرگخواران

لرد ولدمورت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۳۹ سه شنبه ۸ آبان ۱۳۸۶
آخرین ورود:
دیروز ۱۸:۳۶:۰۲
از ما گفتن...
گروه:
کاربران عضو
اسلیترین
ناظر انجمن
مرگخوار
ایفای نقش
پیام: 6953
آفلاین
نتیجه دوئل باب آگدن و لوسکی اونز:

امتیاز های داور اول:
باب آگدن:23 امتیاز – لوسکی اونز: 20 امتیاز

امتیاز های داور دوم:
باب آگدن:23 امتیاز – لوسکی اونز:22 امتیاز

امتیاز های داور سوم:
باب آگدن:24 امتیاز – لوسکی اونز: 19 امتیاز

امتیاز های نهایی:
باب آگدن:23 امتیاز – لوسکی اونز:20 امتیاز


برنده دوئل: باب آگدن!


-بیا تو...در بازه...

گیبن در را کمی هل داد...باز بود. وارد شد و چشمش به باب افتاد که سرگرم بیل زدن باغچه مقابل خانه اش بود. چند نهال کاج شفابخش کنارش روی زمین قرار گرفته بود. با چهره ای اندوهگین به طرف باب رفت.
-سلام باب...واقعا متاسفم. تسلیت می گم.

-مهم نیست.

باب دست از کار نکشید. بیل می زد و عرق می ریخت. گیبن دستش را به طرف بیل دراز کرد.
-بذار کمکت کنم. خیلی خسته شدی. بهتر نیست این کارو بذاری برای بعد؟ تو الان حالت خوب نیست. ضمنا این چاله به اندازه کافی بزرگ شده ها.

باب نفسی تازه کرد.
-خوبم. باید الان تمومش کنم...وصیتش بود. باید عمل کنم.

گیبن با تکان سر نشان داد که وضعیت باب را درک می کند. دستی به شانه اش زد و از خانه خارج شد...
در فاصله کمی از خانه با آرسینوس جیگر برخورد کرد.
-سلام جناب وزیر!
-سلام گیبن. از دیدنت خوشحالم. خونه باب بودی؟
-بله جناب وزیر. رفتم تسلیت بگم...غم بزرگیه. ولی اون کاملا خونسرده. انگار نه انگار مادرش رو از دست داده. داره نهالایی رو که مادرش وصیت کرده بود تو باغچه خونش می کاره.

آرسینوس به فکر فرو رفت.
-ولی...مادرش که...دیروز از سنت مانگو مرخص شد.

گیبن اخم هایش را در هم کشید...
.
.
.
چاله هر لحظه بزرگتر می شد...باب نگاهی به کیسه پارچه ای بزرگی که روی پله های ورودی خانه قرار داشت انداخت. چاله درست به اندازه کیسه شده بود.
-نباید با من دوئل می کردی اونز...




پاسخ به: دفتر دوئل(محل درخواست دوئل)
پیام زده شده در: ۱۷:۴۶ سه شنبه ۵ آبان ۱۳۹۴

اوتو بگمن old


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۲:۲۵ چهارشنبه ۲۶ فروردین ۱۳۹۴
آخرین ورود:
۱۷:۲۵ یکشنبه ۹ اسفند ۱۳۹۴
از آنجا که عقاب پر بریزد...
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 212
آفلاین
درود بر ارباب دو عالم


اربابا من دوئلو قبول می کنم ولی در حین دوئل باید لطف کنین و از نجینی مراقبت کنید نه که حساسه... ممکنه مرلینی نکرده بترسه و اینا. غذا مذاشم دادم سیره سیره...

فلیت چهارپایتو آماده کن...


Only Raven

تصویر کوچک شده



.:.بالاتر از مرگ را هم تجربه خواهم کرد.:.







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۰-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.