هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل


در حال دیدن این عنوان:   1 کاربر مهمان





پاسخ به: وداع با آخرین پاتر
پیام زده شده در: ۱۱:۴۴ سه شنبه ۱ مرداد ۱۳۹۲
#15

کاورون


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۰۰ پنجشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۱۸:۳۲ یکشنبه ۱ فروردین ۱۳۹۵
از جهنم
گروه:
کاربران عضو
پیام: 24
آفلاین
درود


یادم می‌آید!!

یادم می‌آید، آن روزی را که تن یخ زده‌ات را در میان آغوشم می‌فشدم تا شاید گرمای وجودم سرمای که از حضور طولانی‌ات در برف‌ها حاصل شده بود را بشکند! اما این چنین نشد و تو مرا در تاریک‌ترین لحظات، درست زمانی که به حضورت نیازمند بودم، رها ساختی!

کاش من هم با تو جان می‌دادم تا گونه‌های سردت را نبوسم و بی‌امان اشک نریزم، ای محبوب من!! حال که قلب مرا شکسته ای و تنهایم گذارده‌ای، چگونه ببخشمت؟ چگونه ببخشم تو را، وقتی دیگر نمی‌توانم آن چشمان درخشان را ببینم که مرا به سخره می گیرند؟

آیا این پاداش علاقه‌ام بود که به تو داشتم؟ پس بدان که هرگز تو را نخواهم بخشید، با وجود اینکه عشقت در قلبم زنده است!!




با تشکر


برای کسانی که جرمشان خیانت است، هیچ مجازاتی نمیتوان تعیین کرد؛ حتی مرگ


تصویر کوچک شده


پاسخ به: وداع با آخرین پاتر
پیام زده شده در: ۱۷:۱۶ چهارشنبه ۲۶ تیر ۱۳۹۲
#14

آنجلینا جانسون


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۴۹ پنجشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۱۵:۱۲ جمعه ۹ اسفند ۱۳۹۲
از لندن
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 86
آفلاین
صبح يه روز جمعه تو ماه دى بود كه بابام شبكه ى سيماى ازادى رو اورد و اون شبكه داشت فيلم هرى و سنك جادو رو بخش ميكرد و اون لحظه من داشتم براى اولين بار بازى كوييديج رو نكاه ميكردم!
اون جا بود كه عاشق فيلم هاى هرى شدم اخه اول ازشون بدم ميومد!


قيافه ى من موقعى كه از هرى بدم ميومد:

قيافه ى من وقتى هرى رو ديدم: :bigkiss:


اصالت و قدرت برای لحظه اوج! به یک باره خاموشی ما برای دگرگونی شما...
بهتر است به یک باره خاموش شد تا ذره ذره محو شد...
اسلیترین

تصویر کوچک شده


پاسخ به: وداع با آخرین پاتر
پیام زده شده در: ۲۳:۴۱ سه شنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۲
#13

ویلبرت اسلینکرد


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۱۲ جمعه ۲۴ خرداد ۱۳۹۲
آخرین ورود:
۱۹:۲۹:۱۱ پنجشنبه ۱۲ بهمن ۱۴۰۲
از م ناامید نشین.. بر میگردم!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 416
آفلاین
یادم تو را فراموش پاتر!

به خاطر آور روزی را که با تو عهد بستم تا مفهوم عشق ورزیدن را از لابه لای صفحات دفتر خاطراتت بیاموزم

به خاطر بیاور دورانی را که در سختی ها و سهولت ها در کنار هم زیستیم و یار لحظه های تنهایی من تو بودی

به یاد آور وقت هایی را که در اتاقم گذراندم تا در تنهایی خود با نوشته های کتابت تمرین گویندگی کنم چرا که لحن نوشتارت بر دل من نشست

بدان که تا کنون بیش از 60000تومان برای خرید اوراق کتاب تو صرف کردم
و هیچ منتی بر سرت نیست
چرا که درس زندگی و عشق و مردانگی از تو آموختم

یادم تو را فراموش پاتر

حالا دیگر نیستی اما یادت در ذهن مکدر من باقی مانده

یادت باشد تکه ی جناغ مرغی را که برای تثبیت عهدی که با هم بستیم هنوز در دستان من باقیست

من به عهدم پایبندم.....الی الأبد

اما تو.....
در شیرین ترین لحظات زندگیم ،تنهایم گذاشتی و فراغ البال در آسمان خاطره هایم پرواز کردی تا به یادت دست در دستان فرشته ی مرگ نهم.

استخوان جناغی که در دستانت است به من پس بده
من از تو دلگیر می مانم
اما
یادت باشد
یادم تو را فراموش پاتر!




پاسخ به: وداع با آخرین پاتر
پیام زده شده در: ۱۶:۲۰ چهارشنبه ۲۸ تیر ۱۳۹۱
#12

پروتی پاتیل


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۸:۵۱ چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۱
آخرین ورود:
۱۸:۱۰ یکشنبه ۲ مرداد ۱۴۰۱
از آغازی که پایانم بود...
گروه:
کاربران عضو
پیام: 483
آفلاین
دقیقا تولد یازده سالگیم بود که داداشم فیلم های هری رو برام خرید .من عاشق دنیای هری شدم .چند ماه بعد کتاب های هری رو در اتاق دختر عمه ام دیدم و کتاب ها رو از قرض گرفتم وقتی شروع به خوندن کتاب ها کردم از سطر سطرش لذت می بردم کتاب های دختر عمه ام ناقص بود کتاب اول جلد دوم چهارم را نداشت.به کمک یکی از دوستام کتاب اولو خریدم( آخه مامانم زیاد از هری خوشش نمی یاد )دوستم هم کتاب چهارم رو خرید و این جوری شد که من با هری آشنا شدم .تا الآن هزار بار کتاب های هری رو خوندم اما هیچ وقت از خوندنش خسته نمیشم چون در رویاهام با هری خیلی بهم خوش گذشت.



Re: وداع با آخرین پاتر
پیام زده شده در: ۱۵:۴۳ دوشنبه ۵ دی ۱۳۹۰
#11

آدریان پیوسی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۲۶ یکشنبه ۲۳ خرداد ۱۳۸۹
آخرین ورود:
۱۲:۱۳ سه شنبه ۳۰ تیر ۱۳۹۴
از این شناسه تا اون شناسه
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 81
آفلاین
اگه هزار بار دیگه هم برگردم به شب تولد یازده سالگیم بازم تا صبح با هیجان و ترس منتظر فرود اومدن متور سیکلت هاگرید رو سقف می مونم!

هاگوارتز و دنیای جادویی رولینگ برای من خیلی معنی ها می ده. من طرفدار فیلم ها نبودم (گرچه اولین بار نه یا ده سالم بود که با دیدن فیلم اول هری پاتر رو شناختم) و اصلا شخصیت هاش رو دوست نداشتم. شاید بشه گفت هیچ وقت مثل بقیه شوق و ذوق خاصی واسه بیرون اومدن کتاب یا فیلم ها نداشتم. معمولا همیشه چهار پنج ماهی بعد اینکه تب هر کتاب یا فیلم می خوابید من می دیدمشون. فقط دو جلد از کتاب ها رو دارم که یه جلدش رو خریدم و اون یکی هدیه است. بقیه رو پی دی اف خوندم. فیلم های هفت، سه، دو، یک رو هم دارم و اینا رو گفتم که بگم من با کتاب ها و فیلم های این مجموعه زندگی نکردم. من با داستان و دنیای جادوییشون زندگی کردم. نمی دونم این چوب دستیی که با وصل کردن یه سری خرت و پرت و بعد رنگامیزی به این خوبی درست کردم مال سن سیزده سالگیمه یا چهارده سالگی ولی یکی از با ارزش ترین چیزهای اتاقمه برام... هنوز هیچ کدوم از اعضای خانوادم ندیدنش. همیشه وقتی تو خیابون راه می رفتم همه ی ملت رو می پاییدم مبادا چیزی از قلم بیوفته چون همیشه تو کتاب های رولینگ مشنگها نمی دیدن که جادوگرهای اطرافشون چ گند هایی می زنن:دی نمی خواستم حتی یه لحظشم از دست بدم.

به هر حال تموم شدن فیلم ها و کتاب ها برای شخص من به معنی پایان پاتر نیست... به هیچ عنوان. من واسه ابد این شادی کودکانه رو نگه می دارم:)

با احترامات
M.B

Thanks j.k


تفاوت را احساس کنید:
این ----» :-| مثالی مناسب از همه ی انسان هاست.
این -----» : | لرد سیاه است.

تصویر کوچک شده


Re: وداع با آخرین پاتر
پیام زده شده در: ۱۴:۴۴ پنجشنبه ۱ دی ۱۳۹۰
#10

باران مهر


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۰۳ شنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۱۴:۱۶ سه شنبه ۴ بهمن ۱۳۹۰
گروه:
کاربران عضو
پیام: 3
آفلاین
یادش بخیر اون روزایی که کتاب هری پاترو با هزار بدبختی از ترس مامانم
توی کمد می خوندم.
مامانم هری پاترو دوست نداشت اما من کشته مردش بودم.
حالا هری هم تموم شد اما یاد اون با ماها موند.
خداحافظ ای دوست دوران نوجوونی
خداحافظ دنیای هری پاتر
من به تو عادت کرده بودم.
به شیطنت هایت
به خوبی هایت
به عشق ورزیدن هایت
اما تو خیلی زود رفتی
خیلی زود...


حرف هایت هرقدر که تکراری باشد شخصی هست که
به آنها گوش بدهد
آن کسی نیست جز خدا...


Re: وداع با آخرین پاتر
پیام زده شده در: ۱۶:۴۲ پنجشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۰
#9

گودریک گریفیندورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۲۹ یکشنبه ۱۲ دی ۱۳۸۹
آخرین ورود:
۱۲:۱۹ پنجشنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۹
از تالار گریفندور
گروه:
کاربران عضو
پیام: 976
آفلاین
وقتی فیلم چهار رو دیدم خیلی مجذوبت شدم و همیشه در این رویا بودم که روزی تمام فیلم هایت را بدست بیارم اما نمی دانستم کتاب هایت هم وجود دارد. وقتی فهمیدم همه شان را تهیه کردم و خیلی زود تمام آن ها را خواندم.

زیاد کشته مرده ات نبودم اما همیشه وقتی فیلم هایت را نگاه می کردم احساساتی می شدم چون به خاطر تو به خیلی جاها رسیدم و دوست های خیلی خوبی بدست آوردم و حالا بدون آنکه خداحافظی بکنم رفته ای...

همیشه سعی می کنم تو را در یاد داشته باشم ... تو را به یاد بیاروم و بدانم که روزی تو را دنبال می کردم و سعی می کردم همانند تو باشم ... یک انسان کامل

خداحافظ هری


تصویر کوچک شده


Re: وداع با آخرین پاتر
پیام زده شده در: ۱۲:۴۴ پنجشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۰
#8

اهورا


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۵۷ چهارشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۹:۴۸ یکشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۲
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1
آفلاین
درود

یادش بخیر...
انگار همین دیروز بود!
برای آمدن هر جلد لحظه شماری میکردم،ده ها بار به کتاب فروشی ها سر میزدم و ده ها بار با انتشارات تماس داشتم.
آخه پس کی میای...؟!

ولی الان اصلا ناراحت نیستم.
بلکه حتی خوشحال هم هستم،خوب جایی پایان یافت گرچه پایانی از قبل پیشبینی شده می نمود و از رولینگ بیش از این تنظار میرفت!

بدرود دوست دوران نوجوانی
بدرود دنیای جادو
بدرود هری پاتر
بدرود...



Re: وداع با آخرین پاتر
پیام زده شده در: ۲۲:۵۳ چهارشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۰
#7

حمید


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۴:۰۰ یکشنبه ۱۹ تیر ۱۳۹۰
آخرین ورود:
۱۲:۲۳ سه شنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۰
از همدان
گروه:
کاربران عضو
پیام: 4
آفلاین
اشکالی نداره زندگی ما یعنی هری پاترها و ولدمورت ها. هری پاتر تموم شد اما شجاعت انسانهای خوب و بدی انسانهای بد دنیای واقعی تموم نشدنی و این شجاعت ها و درستکاری هاست که به زندگی ما خوشی و به خود ما دلگرمی میده.



Re: وداع با آخرین پاتر
پیام زده شده در: ۲۰:۵۶ سه شنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۰
#6

دین توماس


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۲۰:۵۲ شنبه ۹ دی ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۳:۱۸ جمعه ۷ آذر ۱۳۹۹
از هاگزمید
گروه:
کاربران عضو
پیام: 357
آفلاین
وقتی تلوزیون بعد از هر اکران فیلم، گزارش فروش رو میداد، وقتی صف طولانی مشتریان کتاب رو توی همین تهران خودمون دیدیم، وقتی کتابو بر میداشتیم و دیگه زمین نمیذاشتیم، یا فیلم رو میدیدیم و جوگیر میشدیم... جو و حسی داشت که دیگه هرگز بر نخواهد گشت... هیچ وقت فک نمیکنم بتونم یه همچین روحیه ای ایجاد کنم... رولینگ باعث شد بارها با هر، شکست بخوریم، پیروز شیم، معما حل کنیم و تجربه کنیم... به قول یکی از دوستان:
وقتی 80 ساله شدم و روی صندلی دارم هری پاتر میخونم، و وقتی نوه هام بهم میگن: بعد از این همه سال؟؟؟، من میگم: تمام مدت...


تصویر کوچک شده







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.