سوژه: معجون عشق
دستشویی دخترانه هاگوارتز مکانی پرماجرا بود. در واقع هر استفاده ای از آن میشد، جز کاربرد اصلی اش. مکانی بود به ظاهر عادی که در واقع محلی برای جلسات خاص، تمرین طلسم و ورد های ممنوعه، ساخت معجون های غیرمجاز و... بود. قانون نانوشته ای بود که خیلی از دانش آموزان میدانستند، هر دانش آموزی که کمی قصد شیطنت داشته باشد.
جینی ویزلی با دست های لرزان شیر تسترال را به پاتیل روبهرویش اضافه کرد. برای هزارمین بار به طرز تهیه معجون عشق نگاه کرد و شروع به هم زدن معجون درون پاتیل کرد.
- یه بار اینوری، سه بار اونوری، یه ذره موی تک شاخ فکر کنم آمادست.
با استرس چندین قطره از معجون را درون لیوان ریخت و سپس آن را پر از نوشیدنی کره ای کرد. فکر هایش را کرده بود، تصمیم را از قبل گرفته بود، جایی برای درنگ نبود. به سرعت لیوان را برداشت، در آن را بست و از دستشویی بیرون رفت. پله ها را با عجله پایین رفت و وارد سالن شد، به سمت میز گریفیندور رفت و تلاش کرد لبخندش واقعی به نظر برسد.
میدانست امروز کار دوستانش طول میکشد، میدانست وقتی که او برسد تشنه است و فکر میکرد به غیر از این کار راه به جایی نخواهد برد. تصمیمش را گرفته بود، جایی برای درنگ نبود غذاها که ظاهر شد، جام آب کدو حلوایی را با لیوان حاوی معجون جایگزین کرد.
-سلام هری، سلام بچه ها! بیاید اینجا بشینید. خالیه.
سوژه بعدی: جنگل ممنوعه