decorative wands
اطلاعیه مرداب هالادورین: فروشگاه چوبدستی‌گستران برای اولین‌بار با ارائه چوبدستی‌های خاص در خدمت شماست! این فرصت استثنایی رو پیش از این که چوبدستی مورد علاقه‌تون خریداری بشه از دست ندین!
wand

روزنامه صدای جادوگر

wand
مشاهده‌کنندگان این تاپیک: 1 کاربر مهمان
پاسخ به: اشعار جادویی
ارسال شده در: پنجشنبه 7 اردیبهشت 1391 17:37
نمایش جزئیات
آفلاین
داره بازم میگذره همه لحظه های من توی جادوگران / اگه مثه مایی از جنس مایی پس بیا تو انجمن ناظران
همین بوده پستم همینم می مونه تا ابد زندگی / یعنی بمونیم تا بمیریم ما توی جادوگران !



کف کفش ایوان صافه ولی ترک داره / مثل کفش منه که چوب دستیمو یدک داره
اینجا رولهایی داره که بی تبصرس / ورد ها شلیک میشه بهت از قرض
ممکنه پست هات توی حباب بمونن / تاوقتی پستت رو با نقد بشورن
اینجا سیاه نوازن به طرز فجیعی / اگه محفلی بپری میگیرتت ترس عجیبی
مهمترین چیز اینه تو باید بدون کریشیو بمونی / ولی ما اون گوشه واسادیم و کریشیو به خونیم
سعی کن چوب دستیت پایین باشه راه و صاف بری / چون لرد سیاه پشت سرت منتظره گاف بدی
وقتی مرگخوار شدی نگاهی به بیرون نداری / پس یاد بگیر که بمونه سنگ دلت


شعر از ایگور کارکاروف ، شاعر برجسته معاصر !

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!
بعضی اوقات نیاز به تغییر هست . برای همین شناسه بعدی منتقل شدم !

شناسه هایی که باهاشون در جادوگران فعالیت داشتم :

1-آلبوس دامبلدور
2-مرلین

پاسخ به: اشعار جادویی
ارسال شده در: پنجشنبه 7 اردیبهشت 1391 10:17
نمایش جزئیات
آفلاین
شیخ آلبوس پیر عـــهد خــــویش بود****در کمال ساحری از هرچه گویم پیش بود
شیخ بود در هاگوارتز پنجاه ســـــــال****با اســـاتیدِ چــــهارصــد صــاحـب کـمــال
هم عمل هم سـحر با هم یار داشت****هم عیان کـشف هم اســــــــــرار داشت
گرچه خود را قُـــدوه ی اســــحار دید****چند شـــــــــــب بر همچنان در خواب دید
کـــز هاگوارتز در لَندنــش افتادی مقام****ســـــــــــــجده میکردی ریدلـی را بر دوام
.
.
.
[فرید الدّین سِوروس عطارِ نیشابوریِ ایرانی ]


*******************
ولدمورت، روح عزیزش به دو جان پیچ بفروخت / مـن چـــرا روح خودم را به جُوی بفروشم؟
شنل پوشی من از قـــدرت جـادویـــی نیست / پرده ای بر سر صد عیب نهان می پوشم

*************
خطاب به هرمیون: (با اجازه از حضرت حافظ)
مدامم مست می دارد نسیم جَـعـد گـیـســــویت / طلسـمـم می کند هــردم طلسم چــوب جــادویت
تو گر خـواهی که جــاویدان جـهـان یکسـر بیارائی / هـــری را گـــــــو که بردارد شـنـل از روی جــارویـت
من و رون ویزلیِ مسکین، دو سرگردان بی حاصل / من از افسون چشمت مست و او از بوی گیسویت

***************

زبان حال هری در زمانی که رون تحت تاثیر قاب آویز، او و هرمیون را تنها گذاشت:
رون می رود ز دسـتـم، جـادوگران، خدا را / دردا که مـکـر جـــان پیچ، بیچاره کــرده مـــا را
محفلیان بی بـــاک، محـــافظان جـــــانند / هدویگ بــــده بـشــارت، کــــلّ مـشــنگیان را
لــرد ســیــه نبیند رؤیــای پــــادشــاهـــی / هاگوارتز یک بهانست، می خواهد او جهان را
قدرت لرد مجنون، افسانه اسـت و افسون / بـاشـد که راز مـرگـش، خـواهـد شـد آشـکارا
هـــر چــنــد مـن ندانم راه شکست ولـدی / ای شیخ پــــاک دامـن1، دانی تــــــو رازهــا را
آسایش دوگیتی، تفسیر این دو حرفـسـت / بــا سیریوسها دوســتی، بــا سِوِروس مُـدارا
در کــوی مرگـــخواران، مـا را گـــــذر نباشد / گر تو در این گــــروهی، تـغـیـیـر ده قـضــــا را

***********

اینم یک سایت خوب

با یک شعر توپ
http://www.fantasyfans.org/modules/article/view.article.php?19

_________


بچه خوبی باشید قنگ ترم میگذارم.

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!
شناسه جدید : کینگزلی شکلبوت
پاسخ به: اشعار جادویی
ارسال شده در: پنجشنبه 7 اردیبهشت 1391 10:03
نمایش جزئیات
آفلاین
خب شاعر بزرگ قرن جادوگری وارد میشود
بعضی اشعار از خودم و بعضی از سایت ها ی مختلف بل مخصوص دیوانه ساز


سِحر بر هم زنم ار غیر مرادم گردد/من نه آنم که زبونی کشم از ولدی و فاج!!!

*********************
مرا در منزل جینی چه امن عیش چون مردم/هری فریاد میدارد که بر بندید محفلها!
****************
صبح یک روز نو بهاری بود

روزی از روز های اول سال

هری و بچه ها در کلاس علوم مشنگی

جمع بودند دور هم خوش حال

هری و هرمیون و رون گرم گفتگو بودند

بازهم در کلاس کتاب ها بسته بود

هر یکی قلم پری به دست باز انگار زنگ انشای علوم مشنگی بود

تا معلم زگرد راه رسید

گفت با چهره ای پر ازخنده:(مثل این اسکل ها)

باز موضوع تازه ای داریم

آرزوی شما در آینده

هری از روی صندلی پاشد گفت:

میخوام کارآگاه بشم

ذره ذره مرگ خوار بکشم

هری پاتر بشم دوباره پسر بگرزیده بشوم

هرمیون آرام بلند شد

رفت و انشای بلندش را خواند

گفت:وزیر سحرو جادو خواهم شد

تا ابد وزیر سحرو جادو خواهم ماند

رون هم گفت:گرچه از کارآگاهی بدم می آد

مثل هری کارآگاه خواهم شد

با کارآگاه ها و هری

گرم مرگ خوار کشتن خواهم شد

زنگ تفریح راکه مک گونگل زد

باز هم در کلاس غوغا شد

هریک از بچه ها به سویی رفت

و معلم دوباره اسکل شد

با خودش زیر لب چنین میگفت:

آرزوهایتان چه شجاعانه است

کاش روزی به آرزوهاتون برسید

بچه ها آرزوی من این است! :D

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!
شناسه جدید : کینگزلی شکلبوت
پاسخ به: اشعار جادویی
ارسال شده در: یکشنبه 13 فروردین 1391 22:20
نمایش جزئیات
آفلاین
بی نام

می روند کسانی که فکر میکنیم به آنان احتیاج داریم و
و می آیند کسانی فکر میکنیم به آنان احتیاج نداریم.

می روند کسانیکه دوستشان دارمو
ومی آیند کسانی که مارا دوست دارند.

می روند تمام کسانی که ما -ما افراد کوری که در این دنیای فانی زندگی می کنیم-به آنان عشق ورزیده ایمو
و می مانند کسانی که ما به آنان نفرت ورزیدیم
واین است واقیت زندگی

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!

قدم قدم تا ‏ روشنایی، ازشمعی در تاریکی تا نوری پرابهت و فراگیر!
می جنگیم تا آخرین نفس!!
می جنگیم برای پیروزی!!!‏
برای عشق!!!!‏
برای گریفیندور.
پاسخ به: اشعار جادویی
ارسال شده در: یکشنبه 13 فروردین 1391 21:50
نمایش جزئیات
آفلاین
من که شاعر نبودم ولی بیشتری که هستن
« ستاد احیای ایفا »‏

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!
کمیته احیای ایفای نقش
Re: اشعار جادویی
ارسال شده در: جمعه 22 مهر 1390 17:26
نمایش جزئیات
آفلاین
و رسما

آخر کار..!

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!
»»» ارزشـی متفکــر «««
.
.
.

باید که شیوه ی سخنم را عوض کنم!
شد..شد! اگر نشد دهنم را عوض کنم!!

I have updated a new yahoo account, plz add the last one!
Re: اشعار جادویی
ارسال شده در: شنبه 19 شهریور 1390 00:13
نمایش جزئیات
آفلاین
یازدهم سپتامبر

غروب روز ده سپتامبر ماه کامل شد
برای خلقتم آن شب دو دل .. نه صد دل شد

کشید پنجه به کوهی صبور و خاک آورد
سپس گریست به روزم که خاک من گل شد

تمام پیکره ام را تراش داد اما
از این گره به گلویم عجیب غافل شد

دو قطره اشک از چشمش چکید در چشمم
همان شب از لب من نقش خنده زائل شد

گذاشت لب به لبم پس دمید تا روحش
گذشت از گره حلق من، هلاهل شد

1شنبه 11 سپتامبر ساعت سه صبح
برای مردم دنیا عذاب نازل شد


...:::تولدم مبارک:::...

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!
»»» ارزشـی متفکــر «««
.
.
.

باید که شیوه ی سخنم را عوض کنم!
شد..شد! اگر نشد دهنم را عوض کنم!!

I have updated a new yahoo account, plz add the last one!
Re: اشعار جادویی
ارسال شده در: پنجشنبه 14 بهمن 1389 22:22
نمایش جزئیات
آفلاین
روی صحبتم با شخص خاصی نیست، لطفا کسی به دل نگیره!

اینجا، جادوگران

واسه سه دیقه تو دلت راه بده مارو
تا من نشون بدم جادوگران و رابطه هارو
اینا حرفای امروز و دیروزه برپا
جادوگران شده اسیر یه ویروس مرگبار
دیگه احتیاجی به گِله از مدیرا نداریم
دیگه احتیاجی به محفل و مرگخوارا نداریم
یه جنگ روانیه حالا تو جادوگرانه
همه افتادیم به جون هم ویزارد و بیگانه ( ماگل)
با تنی خسته کوفته خشکیده میری
که با ایفای نقش مدیرا کشتی بگیری
وقتی جلوت پست می زنم میگی موفق باشی
توی پخ (پیام شخصی) بهم میگی میخوای بلاک بشی؟
نگاه ما به همدیگه شده مثل قاتل
توجه نمی کنیم دیگه به حس باطن
توی "نحوه ی برخورد" چندتا کاربر ساده
دارن از دعوا می کنن سوءِ استفاده
چه کاربرا که تا می بینن یارو مدیره
میگن رول بی رول این آقا بُتِ کبیره
رول چیه بابا؟ این حرفا رو ولش
رولو دیدی برسون سلام ما رو بهش
چه کاربرایی که واسه همین از اینجا رفتن
اما این مشکلات همه توی روزای هفته ن
هرکس شناسه ی خودشو بغل کرده
اینا پیشرفت نیس اینا عقبگرده
ای داد از این همه بیداد
خواهم که ز غم شوم آزاد
از جور و ستم همه فریاد
چون خانه ی من شده بر باد
دیگه ریخته توی دل من هرچی درده
دلیلش به چند روز پیش برمیگرده
روزای اوج دعوا و بحث که از
همه شون چیزی نموند جز ترسِ محض
به یکی گفتم تو بیا بین کاربرا یک باش
اشکال نداره که اون ازت خون به چشم داشت
به حرفش گوش کن منصف باش باهاش یه خورده
گفت: مینروا وزیر بوده، حالا که مرده!!
خاطراتیه که من تو شعرم می نویسم
قلم کلماتو میاره و مینویسم
اینا باعثه گلوم پره از بغضی شه
که ببنده به دهنم راه اکسیژن
شاید به اینجا و این شعر اهمیتی ندی
منظورم اینه تو اینجا هم هس کاربرای بدی
ولی هه! اینجا خونَمه، وطنمه
جادوگران دلیل وجود شناسَمه
ای داد از این همه بیداد
خواهم که ز غم شوم آزاد
از جور و ستم همه فریاد
چون خانه ی من شده بر باد
دیگه ترس برخورد و رفتار و روابط ما
داره کثیف تر میشه از هوای تهران
بعضی میگن جادوگران یه قفسه باید
از اینجا بری تا بکشی یه نفس راحت
میگن از بین فسیلا فقط مونده پرسی
اوله راهه واسه لینی و لونای خرسی*
که بعدِ منفجر شدن بمب ریونی
هیچ تاپیکی تو جادوگران دیگه بی سوژه نی!!
تو هم بیا جلو خودتو بساز، میتونی!
چرا واسه سطح پست همو قصاص میکنین؟
دوست من به خدا من هستم به صعود تو راضی
پس بیا با هم بشکنیم این خطوط موازی

میدونم اینو، غرور ما جادوگرانی ها به گذشته ی ماست، به تاریخ ماست
ولی به خدا اون دیگه گذشته!! الآن ما چی هستیم؟ الآن واسه آینده مون چی داریم؟
بیا دوست من، بیا دست همدیگه رو بگیریم، تا آینده ی جادوگران به اسم منو و تو افتخار کنه..

*دزدیده شده از محل زندگی لونا: ( از خرس مستربین خوشم میاد! )

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!
»»» ارزشـی متفکــر «««
.
.
.

باید که شیوه ی سخنم را عوض کنم!
شد..شد! اگر نشد دهنم را عوض کنم!!

I have updated a new yahoo account, plz add the last one!
Re: اشعار جادویی
ارسال شده در: شنبه 2 بهمن 1389 21:30
نمایش جزئیات
آفلاین
(آیاتی چند از دفترچه خاطرات بلاتریکس!)

وُلدی

تو که کچل و شهره ی عالمی
توکه خیلی شبیه خاله می
من و عشق تو با این آرزو
تو که فرمانروا و ظالمی

اگه واسه ما دستورات گل کنه
جوری میزنم که نجینی حول کنه
که مخزن کروشیوت پر بشه
مرگخوارتو از دم خُل کنه

ولدی خشکلی ولدی دلبری
ولدی از همه زیباتری
ولدی واسه من ولدی واسه عشق
ولدی از همه مغرور تری

حالا که همسر آینده می
روفوسو اخراج کن در دمی
آنتونین و ایوان برن سرد خونه
چرا روونا میگه در قلبمی ؟

کاری کن روم توی روت وا بشه
بزار دردسرات چندتا بشه
کاش نقشه ی داشتن قلب من
واست آرزوی فردا بشه

ولدی خشکلی ولدی دلبری
ولدی از همه زیباتری
ولدی واسه من ولدی واسه عشق
ولدی از همه مغرور تری


( اصن فعالیتو حال کن :دی )

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!
»»» ارزشـی متفکــر «««
.
.
.

باید که شیوه ی سخنم را عوض کنم!
شد..شد! اگر نشد دهنم را عوض کنم!!

I have updated a new yahoo account, plz add the last one!
Re: اشعار جادویی
ارسال شده در: پنجشنبه 30 دی 1389 18:49
نمایش جزئیات
آفلاین
منو این

منو این این منو این منو منو لرد
منو این این منو این منو منو لرد
منو این این منو این منو منو لرد
با همدیگه خوشبختیم..!

ما مرگخوارا شادیمو شادی داریم
چرا محفلیا شاکین؟ ماها پارتی داریم

دامبل با اینکه خودش طرفداره
داره میگه که به وزارت خبرداده

داره صدای آژیر میاد از سر پیچ
کوچه رو دید زدم، هیشکی توش نیس هیچ!
فقط میچرخه چراغ نارنجیه
آخ جون اینکه هستش ماشین فیلچ!

منو این این منو این منو منو لرد
منو این این منو این منو منو لرد
منو این این منو این منو منو لرد
با همدیگه خوشبختیم..!

منو این عینهو درو تخته ایم
آره به هیشکی نمی خوایم سرنخ بدیم
که کجا میریمو کجا میایم
بخوای راستشو فقط به دو جا میایم

اولی مهمونی دومی شیطونی
راستی تاحالا زیر طلسم فرمان بودی؟

از همه تون می خوام اینو محکم بگین
که منو و این این ولرد مکملیم

منو این این منو این منو منو لرد
منو این این منو این منو منو لرد
منو این این منو این منو منو لرد
با همدیگه خوشبختیم..!

تو عشق من به لرد شکی نیست
حتی دامبل هم به ما شبیه نیست

اگه بخوای با مرگخوارا آشنا بشی
ما بیشتر به شما شرح میدیم

همه واسه لرد سر میدیم و
با همدیگه صمیمی

می مونیم تا به محفل ثابت کنیم
تو عشق ما به لرد سردی نیست

منو این این منو این منو منو لرد
منو این این منو این منو منو لرد
منو این این منو این منو منو لرد
با همدیگه خوشبختیم..!

افرادی که لایک کردند

اولین لایک را ثبت کن!
»»» ارزشـی متفکــر «««
.
.
.

باید که شیوه ی سخنم را عوض کنم!
شد..شد! اگر نشد دهنم را عوض کنم!!

I have updated a new yahoo account, plz add the last one!
Do You Think You Are A Wizard?
جادوگری؟