خوب با توجه به شواهد ، علائم ، وآثار موجود در دسترس
و از همه مهمتر خون اصیل و والای اسلایترینی که در رگ های اسنیپ وجود داره دامبلدور مرده
ولی از طرفی رولینگ به همین راحتی کسی رو بی جهت نمی کشه در ضمن با توجه به شناخت شخصی که از رولینگ موجود هست معمولا رولینگ علاقه بسیار زیادی به شوک دادن وخلاصه کنم سنگ کوپ کردن خوانندگان اش داره یا به اصطلاح اس كردن که در این صورت هم دامبلدور میتونه زنده باشه حالا به هر دلیلی.
که البته از نظر من زنده بودن دامبلدور به هر دلیلی خیلی مسخره است .

خوب راستش ایگور جان اسنیپ توی کتاب 3 در مورد زنده بودن پیتر چیزی نمیدونسته و فکر میکرده که پیتر به دست سیریوس کشته شده
واحتمالا اخر کتاب 4 قبول کرده که پیتر زنده س
ولی باز هم بهت پیشنهاد میکنم چند فصل آخر کتاب 3 رو با دقت بخونی همینطور کتاب 2 و 6 رو

ولی در مورد لوسیوس خوب اون فقط این رو میدونسته که دفتر چه به دقت جادو شده تا در حفره ی اسرار رو باز کنه
حتی در اون زمان لوسیوس فکر میکرده که ولدمورت مرده وامکان باز گشت برای اون وجود نداره

اتفاق های که توی حفره هم افتاد بسیار مرموز بود تا وقتی که ما در مورد هرکوراس ها یه چیز هایی فهمیدیم
و این نکته رو باید متذکر بشم که لوسیوس و هیچ کدوم از مرگخواران دیگه در باره هرکوراس ها چیزی نمیدونستند

و در مورذد حرف شما حاجی
خوب باید این واقعیت رو قبول کرد که ولدمورت در اصل به هیچ کس اعتماد نداره در هر صورت

در مورد پیمان با نارسیسا هم به دو دلیل من میگم میبست
اول چون قافل گیر شده بود و راه دیگه ای نداشت
دوم اگه نمی بست لرد مشکوک میشد(در این مورد خیلی حرف دارم اگه لازم بو میگم)

در مورد راه دادن پیتر هم اون به دستور لرد عمل کرده و چه بهلرد وفادار باشه چه به دامبل باید این کار رو میکرد


اگه این پوست از مسیر بحث تاپیک خارج شده ببخشید

سلام خوبيد
من هم يه نظري دارم جدا
اسنيپ ميشه گفت مرگخوار لرده به خاطر چند دليل و ميشه گفت يار دامبلدوره بازم برا چند دليل كه دلايلو ميگم
1.اگه مرگخوار نبود با نارسيسا پيمان نميبست
2.تو خونش پيترو راه نميداد
3. لرد بهش اعتماد نميكرد
يار وفادار بودنش هم فقط يك دليل داره
1.مادر كتاب خونديم كه اسنيپ با دامبلدور دعوا داشته و يه جا ديگه خونديم مصونيت هري داره از بين ميره
خوب از كجا معلوم اون دعوا سر اين نبوده كه سورس دامبلو بكشه تا مصونيت دوباره رو هري ايجاد شه؟

سلام

ايگور عزيز من با تمام حرفات به جز مورد 5 چون اسنيپ براي جلب اعتماد

دامبلدور نبايد دست از پا خطا مي کرد به هر حال اگر طرف ولدمورت هم

(به خاطره احتياج ولدمورت به جاسوس) مجبور بود به بقيه خبر بده

راستي مورد 5 در کتاب 5 اتفاق افتاد نه در کتاب 6

سلام
مونتاگ جان من نمیدونم چرا بحث به این موضوع کشید ولی فکر نکنم اسنیپ برای دستگیر کردن سیریوس به جنگل رفته باشه بلکه به خاطر موش رون پیتر پتیگرو بود که رفت مراقب هری باشه
ولدرمورت وجود نداشته که اون موقع میخواسته جینی رو بکشه و از جونش استفاده کنه و به وجود بیاد
در مورد لوسیوس هم بگم که اگه لرد بر می گشت دیگه ارتور چه بیکار میشد چه نمیشد فرقی نمیکرد
ولی در حال با پست دومت موافقم
ولی در ضمن اون اولین چیزی رو هم که گفتی من به کتاب که مراجعه کردم فهمیدم یادم نبود

با عرض ببخشید به ناظران اینجا جناب جیمز و جناب پروفسور که پست ارزشی میزنم

من در تکمیل حرف هام توی دوتا پست بالا فقط این نکته رو اضافه کنم

به نظر من هم اسنیپ تا تونسته سعی کرده که به هری کمک کنه البته فقط وقت های که هری توی درد سر افتاده یا وقتی کهخطر مرگش وجود داشته

اگر دامبلدور نمرده باشه هری پاتر مسخره ترین کتاب دنیاست.اون وقت دیگه لاشو باز نمی کنم...
مگه ما همش باید سره کار باشیم؟!

ایگور جان شما باید کتاب 2و 3 و 6 رو با دقت بیشتری بخونی
توی کتاب 3 گفته شده اسنیپ به دفتر لوپین میره و نقشه رو که فعال بوده میبینه
در مورد جینی هم خوب خود ولدمورت میگه که من قسمتی از وجدودم رو به درون جینی ریختم واون رو طلسم کردم تا تونست به دستوراتم عمل کنه و...
در مرد لوسیوس هم ولدمورت به اون گفته بود که دفترچه با دقت جادو شده
وخود لوسیوس هم میخواسته با دادن دفتر چه به جینی آرتور ویزلی رو بیکار کنه وبه اونظربه بزنه

چاکر همه بر و بچس خوش تیپس.
فکر می کنم این 50 تاپیکی باشه که حداقل من درباره ی این موضوع جنجال برانگیز توش می نویسم ولی خوبه به هر حال هر چند وقت یکبار یک پیام بازرگانی صفا می ده.
آقا چند دفعه بگیم دامبلدور...... آخه اگه ......بود اونم با آواداکداورا اثر تعجب و ترس تو صورتش کجا رفته.تو کتاب نوشته فقط مقداری خون از گوشه ی لبش ریخته بیرون.در ضمن کسی هم فکر نمی کنم سیر سقوط دامبل رو دیده باشه.بعد از اون هم کسی جنازش رو ندید.یک خورده خوش بین باشین بابا.تازه این من و شما نیستیم که داستان رو می نویسیم رولینگ هرکاریبخواد می کنه ما هم بکم و کر و لال نمی تونیم روش حرفی بزنیم.
با تشکر

مونتاگ جان
تو مورد اول مگه جینی زبون مار هارو بلده که تونسته وارد بشه و بعدش لوسیوس حتما میدونست کتاب چه ارزشی داره دیگه میتونست بده به اسنیپ ولی داد به جینی
گزینه دوم اولا دنبال درسته دوما مگه نقشه ی هری رو اسنیپ داشته و یا یکی از اون داشته که تو نقشه نگاه کنه
ولی بقیه گزینه هاتو موافقم
راستی من کی گفتم اسنیپ یه چیزی به بلا میگه؟
با تشکر
ایگور کارکاروف