هری پاتر نخستین مرجع فارسی زبان هواداران هری پاتر

هری پاتر نسخه موبایل

حق موروثی یا حق الهی؟ مسئله این است!



بعد از این که لرد ولدمورت تصمیم به ترک سرزمین جادوگران به مدتی نامعلوم گرفت، ارتش تاریکی بر سر رهبری که هدایت مرگخواران را برعهده بگیرد، به تکاپو افتاده است!




سرخط خبرها


در حال دیدن این عنوان:   3 کاربر مهمان





Re: كلاس پيشگويي
پیام زده شده در: ۱۶:۳۶ شنبه ۱ تیر ۱۳۸۷

دنیسold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۱۲ شنبه ۱۲ فروردین ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۲۱:۴۷ چهارشنبه ۳ مهر ۱۳۹۲
از هافلپاف
گروه:
کاربران عضو
پیام: 809
آفلاین
1.رولی بنویسید و در اون پیشگویی ضعیفی رو خودتون انجام بدید و یا با کمک گرفتن از کتاب های قدیمی پیدا کنید و بیارید ! ( 25 نمره )

روي كاناپه وسط تالار لم دادم و قلم پر و كاغذ پوستيم رو گذاشتم رو پام. چشمهام بسته است و تو ذهنم دارم به خودم قول ميدم كه بعد از چرت زدنم، مقاله ام رو تموم كنم. تالار خاموش و تاريك و بي صداست. تنهاي تنهام و در ذهن ِ مشغولم دنبال دليل محكمي براي اين سوت و كوري ميگردم.
به زور و زحمت چشمهاي خسته و سرخم رو باز ميكنم و نگاهي به ساعت ميندازم. ساعت هفت، همه براي شام رفتن پايين. گشنه ام اما حس بلند شدن ندارم. كمي جا به جا ميشم و تق !
چيزي محكم به سنگفرش كف تالار ميخوره و احساس ميكنم كه شلوارم خيس شده. به سرعت چشمهامو باز ميكنم و ميبينم كه شيشه دوات از روي پام سقوط كرده و گند زده به شلوارم. خم ميشم تا چوبدستيم رو از روي ميز بردارم و تميزش كنم كه متوجه توپ سياه رنگي ميشم، كه شيشه دوات دقيقا برعكس بر روي اون افتاده و سياهش كرده.
سعي كردم بي توجه باشم و فورا شلوارم رو تميز كنم كه كنجكاويم اجازه نداد. از روي زمين برداشتمش؛ سنگين بود. با شلوارم تميزش كردم و متوجه شدم كه اين توپ سياه، يك توپ شيشه ايه... يك گوي شيشه اي، پر از هاله ها و دود ها و بخارهاي خاكستري رنگ كه با چشمهام بازي ميكرد.
اونو تو دستام محكم گرفتم و با دقت بهش نگا كردم. جذبش شده بودم. هاله ها و دود هاي توش در هم ميپيچيد و هر لحظه حالتي به خودش ميگرفت. از سر بي حوصلگي چشمم رو از روش برنداشتم. و مدتي طولاني بهش خيره بودم و اون با من بازي ميكرد.
كم كم هاله ها رنگشون عوض و از هم باز شدند. بي توجه بودم و هاله ها لحظه به لحظه تيره تر ميشدند. خودم رو ميديدم! كنار لودو ايستاده بودم و به شدت سرش فرياد ميزدم. از تعجب چشمهام گرد شد! به شدت پلك زدم و دوباره به گوي خيره شدم. هاله هاي خاكستري با سرعت كمتري ميچرخيدند و ديگه خبري از من نبود.
باورنكردني بود. من پيشگويي كرده بودم؟ من در حال دعوا كردن با...
گويي قلبم از حركت ايستاد. موهاي تنم خبردار شده بودند و اشك چشمانم را حلقه زد. من دعوا ميكردم، دعوا با لودويي كه ديگر وجود نداشت. لودو مرده بود و من با او دعوا ميكردم؟ اشك داغم بر روي گوي افتاد. با قدرت گوي رو به ديوار كوبيدم و سرم را در ميان دستانم پنهان كردم. پيشگويي دروغه!

2.چرا بعضی از پیشگویی ها ضعیف و نادرست از آب در میاد ؟ توضیح بدید ! ( 5 امتیاز)

پيشگويي علمي نيست كه بشه به اون اعتماد كرد. مخصوصا در دنياي جادوگري كه همه چيز مدام در حال تغيير و تحول است و هيچ تضميني بر اينده نيست. آينده را خودمون رقم ميزنيم و امكان عوض شدنش هست.
همچنين هر پيشگويي قابل اعتماد نيست. برخي از افراد پيشگويي هاي خالصي ندارند و برخي توانايي كشف حقايق اينده را ندارند و گاهي فقط تا اندكي به ان نزديك ميشوند و يا گاهي از آينده اي خبر ميدهند كه عوض شده است.


قدرت رولو ببين توي سبك من، تعظيم كرد توي دست من
پس تو هم بيا رول بزن با سبكم، ميخوام شاخ جوجه رولرا رو بشكنم




Re: كلاس پيشگويي
پیام زده شده در: ۱۶:۰۲ شنبه ۱ تیر ۱۳۸۷

باب آگدنold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۵۸ پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۸:۳۹ جمعه ۱۳ آبان ۱۳۹۰
از گروه همیشه پیروز گریفیندور
گروه:
شناسه های بسته شده
پیام: 527
آفلاین
دستی به عمامه خود کشید و دوباره به گوی خیره شد.افکار مدیریتی و زوپسی و از این جور ژانگولری بازیها را از ته افکارش بیرون کشیده و تمرکزید. بعد از ساعتها نگریدن به گوی،تصمیم به پیشگویی گرفت.نفسی از اعماق بدن خود ول داده(نه از اون نفسها که ول میدن و همه خفه مشن.نفس معمولی) و دوباره تمرکزید.افکارش را بار دیگر خالی نمود.تمامی چیزها را فراموش کرد.فراموش.درحال خفه شدن بود.برای لحظه ای نفس کشیدن را نیز فراموش کرده بود.


مراحل قبل را از اول طی کرد.اینبار همه چیزرا جز نفس کشیدن فراموش کرده و آماده پیش گویی شد.زبانش را به لبان خشکش مالید.
- مییییبینم.میبینم.امشب یک اتفاقی پیش میاد.
مکث کوتاهی نمود.زیر چشمی نگاهی به پایین گوی کرده و ادامه داد:لرد سیاه تنها و بی یار است.پیروانش او را ترک کرده اند. در این..


دوباره مکث کوتاهی کرد.یواشکی کتاب هری پاتر و زندانی آزکابان() را از زیر ردایش دراورده و زیر چشمی نگاهی به صفحه 380 ترجمه ویدا جون نموده و دوباره ادامه داد:
دوازده سال خادمش را به غل و زنجیر...
از شر و ور گفتن دست برداشت.کتاب را کنار گذاشته و تصمیم گرفت واقعا پیش گویی کند و دست از خز و خیل بازی بردارد.

کویریل از اعماق تهش به گوی زل میزنه و دوباره شروع به پیش گویی بی زور میکنه.رنگ گوی جادویی از سفید به سفید مایل به کرم(کرم که میگن کرم داری نه.کرم که میگن رنگ کرم)تغییر نموده و اشکالی شبیه به الفبا را ظاهر نمود:
پیش گویی مورد نظر در دسترس نمیباشد.لطفا بیشتر زور بزنید.


در فکر فرو رفت.زور بیشتر؟اگر زور بیشتر بزند که دیگر پیشگویی ضعیف نمیشود.
دوباره سعی نمود.رنگ گوی جادو این بار دوباره به همون سیفید تغییر کرده و چند تصویر بدون شرح را نشان داد.
لپهای کویی گل افتاده و صورتش بس قرمز رنگ شد.از روی خجالت دستی به عمامه خود کشیده و دوباره به گوی سفید رنگ چشمید(همون چشم دوخت).گوی سفید تصاویر پسران رانگارنگی و گل منگولی را با دامبل نشان میداد که در کلاس بودند.

کوییرل عمامه را بر روی گوی پرتاب نموده و از اتاق خارج گشتید:
شما خارج شدید.برای بازدیدتون از سایت ما متشکریم.


______________________________________________
2. چرا بعضی از پیشگویی ها ضعیف و نادرست از آب در میاد ؟ توضیح بدید ! ( 5 امتیاز )

بکار نگرفتن روز بازو و زور فکر و اینا پیشگویی رو ضعیف میکنه.یکی از دلایل دیگه که ممکنه پیشگویی رو بیبخار و ضعیف کنه داشتن عمامه ای با بوی پیازه.بوی بد پیاز سیگنال های فکری رو بد به گوی منتقل میکنه.

عصبانیت زیاد و نداشتن کنترل هم میتونه در ضعیف بودن پیشگویی نقش زیادی داشته باشه.
(دلایل پستهاس قبلی هم هستن، ولی خب اونا گفته شده بودن برای همین گفتم چندتا جدید رو بیام بگم)


ویرایش شده توسط باب آگدن در تاریخ ۱۳۸۷/۴/۱ ۱۶:۱۰:۱۴



Re: كلاس پيشگويي
پیام زده شده در: ۱۵:۵۴ شنبه ۱ تیر ۱۳۸۷

بارتی کراوچold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۳۹ پنجشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۳۸۶
آخرین ورود:
۲۱:۳۲ یکشنبه ۵ آبان ۱۳۹۲
از مرلینگاه شوری خانه ریدل
گروه:
کاربران عضو
پیام: 1540
آفلاین
1. رولی بنویسید و در اون پیشگویی ضعیفی رو خودتون انجام بدید و یا با کمک گرفتن از کتاب های قدیمی پیدا کنید و بیارید ! ( 25 نمره )

به سرعت ازکنار پارکی عبور می کرد که چشمش به پسرک کوچکی افتاد که از مرد بلند قامتی CD می خرید و یک پسر که برای دختری چشمک زد و ملتی که در خیابان به علت زیادی ترافیک و ازدحام ماشین در حال گوش سپردن به آهنگ های مشنگی بودند و چند نفری از ماشین بیرون آمده و در حال بندری زدن بودند .
استاد پیشگویی با تعجب به راهش ادامه داد و با خود گفت :
- این ماگل ها هم چقدر بوقی و نفهم هستند ...

همینطور به راهش ادامه می داد که ناگهان بازم به راهش ادامه داد و در راه بود که با خود اندیشید «چرا اون پسر کوچولو از آن مردک بوقی CD خرید ؟»
ولی چون سوژه باید در مورد پیشگویی باشه نه پسگویی به راهش ادامه داد و هیچ اهمیتی نیز به این مسئله نداد ()

... هر لحظه به خانه اش نزدیکتر می شد که در ویترین یک مغازه ی تلوزیون فروشی ، تلوزیونی را دید و به یاد بازی کوئیدیچ جام جهانی بین آلمان و پرتغال افتاد و به سرعت به سمت خانه اش رهسپار شد .

در خانه به سمت گوی پیشگوییش رفت ، باید به سرعت نتیجه بازی بین دو تیم را پیشگویی می کرد تا ببیند کدام تیم می برد . وضع مالیش از این رو به اون رو و از اون رو به اونیکی رو می شد و کلا وضعش خیلی خوب می شد .
گوی را در دستانش گرفت ، ذهنش را خالی کرد و در میان مه دود غلیظی که درون گوی را پر کرده بود که هر لحظه می خواست به بیرون بجهد ، ناگهان مشکی - سفید پوشی را دید که روی جاروی پرنده اش نشسته و اسنیچ را در دست گرفته .

به سرعت با همان لباسهایی که از بیرون با آنها آمده بود و سپس پیشگویی کرده بود به همراه مقداری پول به مرکز برگذاری جام جهانی کوئیدیچ در لندن رفت تا شرط بندی کند .



2. چرا بعضی از پیشگویی ها ضعیف و نادرست از آب در میاد ؟ توضیح بدید ! ( 5 امتیاز )

دلایل زیادی داره ... که عبارتند از (البته من در مورد پیشگویی هایی که نادرست در میان می گم ، نه اونی که درس داده شد) :
1. عدم دقت ، نداشتن دقت در عمل پیشگویی باعث نادرس بودن نتیجه می شود .
2. سرعت زیاد ، که خود باعث دقت کم می شود (موردی که درس داده شد)
3. و از نظر من پیشگویی چیزی هست که از طریق گوی به آدم الهام می شه و منتقل می شه ، نه چیزی که آدم سعی می کنه تا اونو ببینه !
4. برای پول کار کردن ، خب کسی که برای پول کار می کنه صد در صد پیشگویی درستی ارائه نمی کنه ... صد در صد که نه ، ولی در اکثر موارد پیشگویی نادرست از آب در میاد .
5. و ...



Re: كلاس پيشگويي
پیام زده شده در: ۱۴:۲۲ شنبه ۱ تیر ۱۳۸۷

پردفوت


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۰:۴۲ سه شنبه ۳۱ اردیبهشت ۱۳۸۷
آخرین ورود:
۲۳:۳۴ جمعه ۳۰ اسفند ۱۳۸۷
گروه:
کاربران عضو
پیام: 56
آفلاین
رولی بنویسید و در اون پیشگویی ضعیفی رو خودتون انجام بدید و یا با کمک گرفتن از کتاب های قدیمی پیدا کنید و بیارید ! ( 25 نمره )

لورا، دوست صميمي اش كنارش نشسته بود و مضطرب به او چشم دوخته بود. سرش پایین بود و به گوی سفید رنگی خیره شده بود. حتی پلک نمی زد؛ تصاویر نامفهوم بود.
- یه چیزی می بینم! مثل... اَه نامفهومه! چیز اي تندي از جلوی چشمهام رد میشه.
اتاق کاملا تاریک بود و دستان دختر روی گوی می چرخید و ميچرخيد تا گوشه ای چیزی دید.
- وای...این ها رو می شناسم. اِما و دنیس با هم روی مبل تالار نشستن. دارن حرف می زنن...امّا این ها که همیشه با هم دعوا داشتن.
و با تعجب به گوی خیره شد. دوباره سرش را بالای گوی برد. تصاویر واضح تر شده بودند. می توانست به راحتی خودش را کنار تابلوی اعلانات ببیند که کارنامه اش را در دست دارد و ... و ممتاز شده است. جيغ زد:
- غیر ممکنه! من هيچوقت نميتونم ممتاز بشم.
خوش حالی در چهره اش دیده می شد، خوشحالي همراه با شك! با یادآوری این که پیشگویی هایش دقیق نیستند، دوباره همان چهره ی اخمو را بخود گرفت.
کتاب "پیشگویی مقدماتی"جلویش باز بود و سعی می کرد بر اساس ان همه چیز درست پیش رود. با استرس زياد کتاب را بست و پارچه ای روی گوی انداخت و از اتاق بیرون رفت.

فردا صبح...روز دادن کارنامه ها

بچه ها پشت سر هم صف شده بودند تا کارنامه ها را بگیرند. صف جلو می رفت و با اين جلو رفتن دل پرد مثل سیر و سرکه می جوشید. صبر کردن برایش سخت بود.
- پردفوت!
پرد پاشو جلو گذاشت. قلبش محكم به قفسه سينه اش ميزد. چشمانش را بست و از صف بیرون رفت. گوشه ای ایستاد و ورق را برعکس کرد و به پایین صفحه خیره شد.
نوشته بود: مشروط!

2. چرا بعضی از پیشگویی ها ضعیف و نادرست از آب در میاد ؟ توضیح بدید ! ( 5 امتیاز )

1)اگر شخص بدون دقت و تمرکز کار خود را شروع کند مطمئنا پیشگویی نادرست خواهد بود.
2)هم چنین هنگامی که شخص با بی تجربگی از پیشگویی کردن استفاده می کند،امکان غلط بودن آن بسیار زیاد است.
3)انجام کار بدون هدف باعث این مشکل می شود.
4)انجام مراحل کار با عجله هم می تواند دلیلی بر این اتفاق باشد.


ویرایش شده توسط پردفوت در تاریخ ۱۳۸۷/۴/۱ ۱۴:۲۹:۴۶
ویرایش شده توسط پردفوت در تاریخ ۱۳۸۷/۴/۱ ۱۴:۴۸:۱۴
ویرایش شده توسط پردفوت در تاریخ ۱۳۸۷/۴/۱ ۱۸:۳۳:۰۹


Re: كلاس پيشگويي
پیام زده شده در: ۱۳:۰۸ شنبه ۱ تیر ۱۳۸۷

پرسی ویزلی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۷:۱۸ سه شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۸:۴۶:۴۳ یکشنبه ۳ دی ۱۴۰۲
از تو میپرسند !!
گروه:
ایفای نقش
کاربران عضو
پیام: 3737
آفلاین
تدريس جلسه اول پيشگويي - ترم ششم تابستاني



لیست برنامه جلسات :
جلسه اول - پیشگویی ضعیف
جلسه دوم - پیشگویی متوسط
جلسه سوم - پیشگویی قابل اعتماد
جلسه چهارم - امتحان
جلسه پنجم - پیشگویی قدرتمند
جلسه ششم - پیشگویی توسط موجودات جادویی
جلسه هفتم - خواص و قدرت پیشگویی
جلسه هشتم - امتحان



شور و شعف و نشاط خاصي بين دانش آموزان سال اولي و دومي و سومي و به همين ترتيب رويت ميشد ! دختر ها با علاقه خاصي در مورد جلسه اول پيشگويي که چند ترم از وجودش بي بهره بودند صحبت ميکردند و پسر ها هم با حرارت خاصي در مورد عملکرد استاد اين درس در ترم گذشته تبادل نظر ميکردند !

دقايقي گذشت و صداي پاق پاق ضعيفي از انتهاي راهروي هفتم شنيده شد ، صدا رفته رفته نزديک تر ميشد و لحظه به لحظه سرهاي بيشتري براي کنجکاوي به اين طرف و آن طرف تر چرخانده ميشدند و بدن هاي بيشتري براي ديدن انتهاي راهرو با انعطافي مهبوت کننده خم ميشدند !

بالاخره بعد از انتظار کشيدن افراد در همان حالات رمانتيک ( ) جادوگر بلند قامتي با موهاي سرخ رنگ در انتهاي راهروي طبقه هفتم پديدار شد ؛ شنل تيره اي به تن داشت که در اثر گام هاي بلند و عجولانه در اطرافش مواج مي غريد ؛ آرم نسبتا بزرگي که نيمه اش تصوير وزارت سحر و جادو و نيمه ديگرش قلعه هاگوارتز را نشان ميداد و رسمي به نظر ميرسيد بيش از هر چيز ديگري در نگاه اول خود نمايي ميکرد .

- واي خودشه ! عجب تيپي زده !
- آره ، من واقعا عاشق جذبه مردونشم !
- جالبيش اينه که هيچ وقت نشده توي کلاسا به دخترا نگاه کنه !
- آره ، هميشه سره کلاسش راحتم و تا حالا نشده معذب بشم وقتي هست !

با نزديک تر شدن استاد به کلاس ، پچ پچ هاي دخترانه و چشم غره هاي پسرانه به آنان به پايان رسيد و تنها چيزي که سکوت احمقانه را مي شکست صداي قدم هاي استوار پرسي ويزلي و خنده هاي نخودي دختران سال سومي بود که زننده هم به نظر ميرسيد ! نزديک و نزديک تر شد تا اينکه مقابل دانش آموزان ايستاد ، قبل از اينکه صحبتي کند سرسري نگاهي به دانش آموزاني که صف طويلي را تشکيل داده بودند انداخت ، صدايش را صاف کرد و شمرده شمرده گفت :

اول اينکه سلام ، يک سال بالاتر اومدن دانش آموزان قديمي و حضور دانش آموزان جديد رو تبريک ميگم ، خيلي خوشحالم از بابت اينکه اين ترم هم توفيق اين رو داشتم که پيشتون باشم ... هوووم ... ببينم فقط اينکه چرا اينجا توي راهرو منتظر مونديد اين همه مدت ؟

يکي از دختران سال اولي همانطور که سرش را زير انداخته بود و از خجالت سرخ شده بود ، جواب داد : راستش استاد ما فکر کرديم ... فکر کرديم که اينطوري بهتر هست و نوعي احترام به شما هست براي جلسه اول

لبخندي زد و با شيطنت ادامه داد : خيلي لطف کرديد دوشيزه محترم سال اولي ، حالا هم بفرماييد داخل کلاس که اصلا حاضر نيستم بابت تاخير توي شروع تدريس يه نات هم از حقوقم کم بشه !

جنبشي بين دانش آموزان بوجود آمد و تک تک وارد کلاس شدند ، برخي سر ها را پايين انداخته بودند ، برخي گفتگوي نا تمامشان را به پايان ميرساندند و برخي ديگر هم با شوق به استاد چشمک ميزدند ؛ بعد از گذشت چند دقيقه همه در جاي خود نشسته بودند و به پرسي که حالا مقابل دانش آموزان پشت ميز استاد قرار گرفته بودند زل زده بودند .

- اممم ، بايد بگم که ميخوام جلسه امروز رو به پيشگويي اختصاصي جادوگران ، اختصاص بدم ! يعني پيشگويي اي که بصورت روزمره استفاده ميشه توسط جادوگران و ميتونم بگم که در دسته پيشگويي هاي ساده و عموما غير واقعي قرار ميگيره و اعتمادي بهش نميشه و فقط زماني استفاده ميشه که جادوگري در تنگنا باشه و مجبور باشه چيزي رو پيشگويي کنه !

یکی از دانش آموزان سال ششمی که نه چهره و نه قامت و نه طرز صحبت کردنش در شأن دانش آموز سال ششمی بود از جایش بلند شد و بی مقدمه گفت : پس اولا اینکه به چه دردی میخوره این نوع پیشگویی که اطمینانی بهش نیست و بعد اینکه برای چی اصلا به ما آموزش داده میشه ؟

پرسی که سعی داشت پاسخی که در ذهن داشت را تجزیه و تحلیل کند اخمی کرد و با لحن شیرینی گفت : من در محفل هایی حضور داشتم که صحبت از علم پیشگویی شده و افراد زیادی تونستند با تیکه به همین مقدار علم ضعیفی که از پیشگویی داشتند خودشون رو از تمسخر عده زیادی نجات بدن !
در ضمن این آموزش مبتدی هست و لازمه آموزش های بعدی ، درسته که امروز اولین جلسه هست ولی پایان تدریس شما وقتی به گویی نگاه کنید اشیاء و تنصاویری که در بین ابر خاکستری رنگ پنهان شدن رو از هم تشخیص بدید و سوال دومت هم که فکر میکنم جوابش رو گرفته باشی .

سپس نگاه رضایتمندانه ای به سیریوس انداخت و ادامه داد : خوب حالا میخوام به تدریس بپردازم که همینطوری هم کلی عقب افتادیم ، در دنیای جادویی پیشگویی به این گفته میشه که شما بتونید از یک ساعت تا سالها رو پیش بینی کنید و این رو هم بگم که این پیشگویی شامل اتفاقات مهم و کلی هست نه جزئیات !

خوب خوب ! برای اینکار باید ابتدا گوی پیشگوییتون رو با هر دو دست بگیرید و بهش تسلط داشته باشید ، بعد باید معزتون رو از هر مشکل و اتفاق و کار و چیز دیگه ای کاملا خالی کنید ، در واقع باید این رو درک کنید . مثال میزنم ، وقتی شما بی پناه و عاجز در دریاچه ای عمیق میفتید ، تنها چیزی که خواستارش هستید و بهش فکر میکنید این هست که بتونید تنفس کنید تا خفه نشید ! برای پیشگویی هم چنین حالتی نیاز هست و گرنه موفق نخواهید شد . و اینکه به واقعه ای که به شما گفته شده پیشگویی کنید باید فکر کنید چیزی که حائز اهمیته اینه که نگاهتون باید در دو طرف گوی یعنی طرف مجاور شما و بالای اون در نوسان باشه تا چیزی که در گوی پدید میاد از نگاه شما مخفی نمونه ! هوووم فکر میکنم توضیحاتم کافی بوده باشه ! شروع کنید !

بلافاصله به همت جن های خانگی هاگوارتز ، گوی های بزرگی بر روی میزهای مقابل دانش آموزان پدیدار شدند .

- اهم اهم !
- بله آقای کراوچ ؟
- استاد میشه ازتون خواهش کنم که یه پیشگویی ضعیف و قوی خودتون در مورد موضوعی بکنید ؟
- هوووم ، در حال حاضر موضوعی مد نظرم نیست ! شما چیزی میخواید بگید پرفسور کوییرل ؟!

دانش آموز قد بلندی که حضورش در انتهای کلاس بدلیل بوی تند پیاز گندیده ای که از دستار بنفش رنگش ساطع می شد سایرین را فراری داده بود از آن محدوده ، لبخندی زد و جواب داد : دامبلدور ! به نظرم سوژه خوبی میتونه برای پیشگویی شما باشه !

نگاهی به سایرین انداخت ، گویا از نظر ایشان هم موضوع جذابی بود ؛ گویی که در آن بر خلاف سایر گوی های خاکستری ، دودی کاملا سفید رنگ پراکنده بود را از کشوی کناری میز در آورد و مقابلش قرار داد و گفت : الان میخوام یه پیشگویی ضعیف بکنم ، همونطور که گفتم اطمینانی به این نوع پیشگویی نیست و فقط یکسری چیزهای کلی میشه ازشون برداشت کرد ! حالا به اینصورت عمل میکنم ، با انگشتان هر دو دست گوی رو نگه میدارم ، ذهنم رو از همه چیز خالی میکنم و به گوی نگاه میکنم . هوووم دامبلدور رو میبینم که ... اممم ... روز هست و روی تختی دراز کشیده و تعدادی ساحر قد کوتاه و خپل و سیاه پوست دورش رو گرفتند و در حال برگزاری جلسه عمومی هست !

هاگرید که به دستور مدیر هاگوارتز برای نظارت بر اولین جلسه ترم در سر کلاس حاضر شده بود گلویش را صاف کرد و گفت : البته من فکر میکنم این وسط یه مشکلی هست ! دامبلدور اصولا سر جلسات خوبی دراز نمیکشه بیشتر می ایسته !

دانش آموزان :

خجالت زده از جایش بلند شد و همانطور که سعی داشت درب خروجی کلاس را پیدا کند زیر لب زمزمه میکرد : نه ! نباید اینو میگفتم ! من نباید اینو میگفتم ! و از کلاس خارج شد !

نیکلاس که تا این لحظه با علاقه به پیشگویی گوش میداد گفت : هووم ، استاد من فکر میکنم علاوه بر اینکه جواب بدرد بخوری نمیده ، مسخره هم هست ! دامبلدور و جلسه خصوصی روزانه ؟ اون هم با ساحره ؟ و باز هم با ساحره های سیاه و قد کوتاه ؟ محاله !!

البته برای گلگومات این ها تفاوتی نداشت ، شاید هم ارزشی نداشت ! تنها چیزی که باعث شده بود در کلاس حضور پیدا کند علاقه اش به دامبلدور بود و اینکه میدانست در هر جلسه کلاس های پروفسور پرسی ویزلی حداقل یک بار اسم دامبلدور تکرار میشود ! ولی این بار ساکت نماند ، غرشی کرد و با صدای نتراشیده ای پرسید : پس پیشگویی قوی تون چی شد پروفسور ؟

پرسی دستی به سرش کشید و با اینکه معذب شده بود به سمت گوی رفت و مجددا شروع به صحبت کرد : این بار هم با هر دو دستم گوی رو نگه میدارم ، برای این پیشگویی نیاز به تمرکز زیادی هست ! من الان مغزم رو کاملا خالی میکنم ، فکر میکنم که الان من توی یک اتاق بسته ام که هیچ کسی حضور نداره توش و فقط خودم هستم و میخوام یه واقعه ای رو پیشگویی کنم ... با دقت به پایین و بالای گوی نگاه میکنم ! Wow ! دامبلدور رو میبینم که ، اونطوری که من میبینم ساعت 3 صبح هست و در حال تدریس خصوصی تخصصی و فوق پیشرفته هست ... تعدادی پسر سفید پوست دورش رو گرفتند و اون هم با علاقه و حرارت خاصی داره نکات اصلی درس رو برای پنجمین بار توضیح میده ... اممم بزارید ببینم ! جیمز هری پاتر ، باب آگدن ، اینیگو ایماگو و راجر دیویس رو میبینم !

با هر بار گفتن اسم ، چشم افرادی که نام برده بود گشاد میشد و از جا میپریدند و با خود فکر میکردند که عجب پیشگویی قدرتمندی ! محشره !

برای آخرین بار دانش آموزان را از نظر گذراند و در حالی که با پشت دست پیشانی اش را پاک میکرد گفت : خوب ! خسته نباشید ! میخوام که برای جلسه بعد هم همینطور حاضر و آماده باشید ... تکالیفی که روی تخته نوشته شده به علاوه نکاتی که نیاز هست رو یاد داشت کنید . لبخند دیگری زد ، روی پاشنه پا چرخید و از کلاس خارج شد .




تکالیف :

1. رولی بنویسید و در اون پیشگویی ضعیفی رو خودتون انجام بدید و یا با کمک گرفتن از کتاب های قدیمی پیدا کنید و بیارید ! ( 25 نمره )

2. چرا بعضی از پیشگویی ها ضعیف و نادرست از آب در میاد ؟ توضیح بدید ! ( 5 امتیاز )


توضیحات :

1. سعی کنید تکلیفتون رو برای روز آخر نذارید ، تا مشکلی پیش نیاد و سریعتر رسیدگی بشه بهش .

2. در نوشتن رول ، به قوانین نگارشی و چهره پست و مواردی که بارها گفتم دقت کنید .

3. برای بخش توضیحی پنج امتیازی از تخیل خودتون یا استفاده از کتاب های هری پاتر بنویسید .

4. هر طور فکر میکنید راحت ترید بنویسید ، طنز ، جدی ، تلفیق این دو ، بیناموسی و ... ! امتیاز به خوب بودن داده میشه نه سبک مورد استفاده .

5. چون امروز جلسه اول ترم بود نیاز بود که یک مقدار کلاس طولانی باشه ، البته سعی شد که رول خسته کننده نباشه . لازم به ذکره که تعداد زیاد شکلک ها هم به همین منظور استفاده شدند


موفق باشید
پروفسور پرسی ویزلی


ویرایش شده توسط پرسی ویزلی در تاریخ ۱۳۸۷/۴/۱ ۱۳:۲۴:۱۶
ویرایش شده توسط پرسی ویزلی در تاریخ ۱۳۸۷/۴/۱ ۱۴:۵۳:۵۳

چای هست اگر مینوشی ... من هستم اگر دوست داری


Re: کلاس پیش گویی
پیام زده شده در: ۱۱:۳۰ جمعه ۳۱ شهریور ۱۳۸۵

ورونیکا ادونکورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۱۸ یکشنبه ۴ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۴:۲۲ دوشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۰
گروه:
کاربران عضو
پیام: 404
آفلاین
گریفیندور:
دنیس کریوی: 8 امتیاز ( 8 پاسخ صحیح )
هدویگ: 9 امتیاز ( 9 پاسخ صحیح )
پاتریشیا وینتربورن: 4 امتیاز ( 4 پاسخ صحیح )
اندرومیدا: 7 امتیاز ( 7 پاسخ صحیح )
استرجس پادمور: 8 امتیاز ( 8 پاسخ صحیح )
چارلی ویزلی: 12 امتیاز ( 12 پاسخ صحیح )
فرد ویزلی: 8 امتیاز ( 8 پاسخ صحیح )
روبیوس هاگرید: 9 امتیاز ( 9 پاسخ صحیح )
جسیکا پاتر: 5 امتیاز ( 5 پاسخ صحیح )
دارن الیور فلامل: 4 امتیاز ( 4 پاسخ صجیج )
لوییس لاوگود: 6 امتیاز ( 6 پاسخ صحیح )
پاتریشیا استیمپسون: 13 امتیاز ( 13 پاسخ صحیح )
فایرنز: 9 امتیاز ( 9 پاسخ صحیح )
مجموع امتیازات: 102 امتیاز

ریونکلاو:
ژرمانیا پندلتون: 6 امتیاز ( 6 پاسخ صحیح )
فینیاس نایجلوس بلک: 7 امتیاز ( 7 پاسخ صحیح )
آوریل: 7 امتیاز ( 7 پاسخ صحیح )
پروفسور بینز: 6 امتیاز ( 6 پاسخ صحیح )
چو چانگ: 14 امتیاز ( 14پاسخ صحیح )
ادی ماکای: 11 امتیاز ( 11 پاسخ صحیح )
اکتاویوس پیر: 12 امتیاز ( 12 پاسخ صحیح )
مادام رزمرتا: 11 امتیاز ( 11 پاسخ صحیح )
مجموع امتیازات: 74 امتیاز

اسلایترین:
آناکین مونتاگ: 5 امتیاز ( 5 پاسخ صحیح )
لوسیوس مالفوی: 6 امتیاز ( 6 پاسخ صحیح )
ایگور کارکاروف: 12 امتیاز ( 12 پاسخ صحیح )
رابستن لسترنج: 12 امتیاز ( 12 پاسخ صحیح )
مایکل آنجلو: 13 امتیاز ( 13 پاسخ صحیح )
آیدی مالفوی: 11 امتیاز ( 11 پاسخ صحیح )
مجموع امتیازات: 59 امتیاز

هافلپاف:
دنیس: 12 امتیاز ( 12 پاسخ صحیح )
اینگو ایماگو: 8 امتیاز ( 8 پاسخ صحیح )
لودو بگمن: 15 امتیاز ( 15 پاسخ صحیح )
مجموع امتیازات: 35 امتیاز

امتیازات کل:

گریفیندور: 102 امتیاز
ریونکلاو: 74 امتیاز
اسلایترین: 59 امتیاز
هافلپاف: 35 امتیاز


-----------------------------------------------
توضیحات: آوریل از ریونکلاو دو بار این جا پست زد که من اولین بار رو قبول کردم !


اگر یک فرد انسان، واحد یک بود ، آیا یاز یک با یک برابر بود؟!
[b][s


Re: کلاس پیش گویی
پیام زده شده در: ۱۱:۲۳ جمعه ۳۱ شهریور ۱۳۸۵

ورونیکا ادونکورold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۳:۱۸ یکشنبه ۴ تیر ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۴:۲۲ دوشنبه ۹ خرداد ۱۳۹۰
گروه:
کاربران عضو
پیام: 404
آفلاین
پاسخ صحیح سوالات پیشگویی:

1- مهم ترین نقش تخیل در فال کدام است؟
الف) نقش ایفا کننده
ب) تغییر دادن آینده
ج) نقش؟! حمیـــــــد ! ... نقشش خیلی خوبه !
د) اصلاً نقش نداره !
گزینه صحیح: ب
توضیحات: دیگه نیازی به توضیح دادن نیست. کاملاً مشخصه که مهم ترین نقش تخیل تغییر دادن آینده ست... من تو جوابا برای بچه ها توضیح دادم !

2- پیشگویی کدام یک قابل اعتماد تر است؟
الف) موکل
ب) فال های ورق
ج) فال قهوه
د) پروفسور ادونکور
گزینه صحیح: الف
توضیحات: این فال های ورق و قهوه امکان اشتباه توشون هست... در مورد گزینه ی « د » هم باید بگم که حتی قابل ترین پیشگوهای جهان نیز می تونن اشتباه کنن... بنابراین موکل درسته !

3- کتاب های مخصوص از چه زمانی ساخته شد؟
الف) 5000 سال پیش
ب) 320 سال پیش
ج)زمانی که پروفسور ادونکور 3 ساله اش بود.
د) زمانی که مرلین به دنیا آمد.
گزینه صحیح: د
توضیحات: من زمان درستی ندادم تا شما متوجه شین... گزینه ی « ج » که خیلی شوت بود... بقیه هم زمان مشخص نبودن... اما گزینه ی آخر می تونست شروع این ماجرا باشه !

4- حروف چنین کتاب هایی از چیست؟
الف) ابجد
ب) کنایه
ج) سکرتیوس
د) جفا
گزینه صحیح: الف
توضیحات: این از راحت ترین سوالات بود... به خاطر این که من دقیقاً عین همین سوال رو تو کلاسم آوردم و کلی توضیح نوشتم !

5- همزاد کدام یک قابل تحمل تر است؟
الف) میرتل گریان
ب) پروفسور اسنیپ
ج) یکی از رهبرهای مذهب واتیکان
د) علی دایی
گزینه صحیح: ب
توضیحات: از اول در نظر می گیریم... میرتل گریان هی گریه می کنه اعصاب آدم رو خورد می کنه... رهبرهای مذهب واتیکان هم گیر می دن به این که هری پاتر آدم رو از راه به در می کنه... علی دایی هم ممکنه با سر بیاد تو آدم ( نکته ی انحرافی: تو منظور همان تو است! )... بنابراین اسنیپه که این وسط زیاد جوات بازی در نیاورده ! ... اما مهم ترین دلیلش اینه که مرگخواره !

6- فرض کنید یک جن بدون دعوتی می خواهد برای شما پیشگویی کند. در این صورت آن جن از نوع............. است !
الف) خوب
ب) بد
ج) بیکار
د) ارزشی ورزشی
گزینه صحیح: ج
توضیحات: اینم که کاملاً بر همگان واضح و مبرهن است که یک جن بیکار بدون هیچ دعوتی میاد برامون پیشگویی کنه !

7- بهترین زمان برای احضار موکل ها !
الف) زمانی که خانواده خواب باشند.
ب) حسش باشد.
ج) نیمه های شب
د) همین الآن
گزینه صحیح: ج
توضیحات: جن ها معمولاً در نیمه های شب هوشیارتر هستن !

8- دلبستگی یک انسان به همزادش................
الف) بیش تر از اون چیزیه که تو تصورش رو بکنی !
ب) بیش تر از اون چیزیه که درکش کنی !
ج) بیش تر از همونه
د) دلبستگی کیلو چند؟!
گزینه صحیح: د
توضیحات: باید بگم که همزاد اصلاً به انسان دلبستگی نداره... ممکنه حالش رو هم بگیره... !

9- پیشگویی کنید فعال ترین گروه هاگوارتز کدام است؟
الف) هافلپاف
ب) گریفیندور
ج) اسلایترین
د) ریونکلاو
گزینه صحیح: الف
توضیحات: به خاطر این که ادونکور هافلپافیه... نکته انحرافی داشت... چکش !

10- آیا همه ی همزاد ها خوب هستند؟
الف) بله
ب) نه
ج) شاید
د) هیچ کدام
گزینه صحیح: ب
توضیحات: همه خوب نیستن دیگه... این رو یه بار تو کلاس توضیح دادم !

11- بهترین راه مقابله با موکل های بد ذات !
الف) جیغ زدن
ب) سکته کردن
ج) طلسم کردن
د) هر چی اون بگه
گزینه صحیح: ج
توضیحات: طلسم کردن باعث می شه تا جن از محل مقرر فرار کنه... چون طلسم ها نیرویی باستانی دارن که حتی جن ها رو هم از راه به در می کنن... البته نه اون راه به در کردنی که شما فکرش رو می کنین !

12- محل زندگی جن ها...
الف) در قبرستان
ب) بیابان
ج) هر جا که پروفسور ادونکور باشه.
د) همه ی گزینه ها صحیح می باشد.
گزینه صحیح: د
توضیحات: الف و ب که کاملاً مشخصن... پروفسور ادونکور هم به دلیل این که همه ش تو این دو جا پرسه می زنه... در آخر همه ی موارد درسته !

13- وسیله ی دفاعی موکل ها چیست؟
الف) با کف پا لگد می زنند
ب) ترساندن
ج) خواندن اوراد
د) در هر حال حالت رو می گیرند.
گزینه صحیح: ج
توضیحات: خواندن اوراد یکی از خصوصیات دفاعی موکل هاست !

14- چگونه می توان فال را تغییر داد؟
الف) با تمرکز کردن
ب) استفاده از تخیل
ج) فال را نمی توان تغییر داد
د) موارد الف و ب
گزینه صحیح: د
توضیحات: فال رو می شه تغییر داد... البته با تمرکز و استفاده از قدرت تخیل... بنابراین آخرین گزینه درست می باشد !

15- کدام جمله غلط است؟
الف) کسانی که از قدرت روحی بالایی برخوردارند، قادر به پیشگویی هستند.
ب) جن ها قادر به پیشگویی آینده ی دور نیز می باشند.
ج) با ریاضت می توان به علم های ماوراء دست پیدا کرد.
د) موکل های تسخیر شده تا سال های متمادی خدمتگزار خاندان خواهند بود.
گزینه صحیح: ب
توضیحات: یه بار تو کلاسم گفتم که جن ها فقط می تونن آینده ی نزدیک رو پیشگویی کنن... به خاطر این که علم غیب ندارن فقط می تونن افکار انسان ها رو بخونن و از این طریق از چیزی که می خوان در آینده ی نزدیک اجراش کنن، با خبر شن... !

16- مدیوم چه کسی است؟
الف) کسی است که روح در او حلول می کند.
ب) شخصی که نماد روح حاضر در جلسه است.
ج) رابطی بین روح و افراد احضار کننده.
د) کسی که گاهی اوقات در عالم ارواح و گاهی اوقات در این دنیا به سر می برد.
گزینه صحیح: ج
توضیحات: همیشه روح در مدیوم حلول نمی کنه بلکه اون رو به عکس العمل وا می داره... بنابراین بیش تر یک رابط به شمار میاد !

17- همزاد ها چه خصوصیت مشابهی با انسان خود دارند؟
الف) تنها از نظر چهره شبیه است.
ب) کلیه ی خصوصیات از قبیل شباهت چهره را دربردارد.
ج) از لحاظ معنوی شبیه است.
د) از لحاظ مادی شباهت دارد.
گزینه صحیح: الف
توضیحات: همزاد ها فقط از نظر چهره شبیه به هم هستن... از نظر خصوصیات هیچ شباهتی به همدیگه ندارن... البته بستگی به اعمال انسان ها هم داره !

18- معمول ترین روش تسخیر جن ها با چه چیزی امکان پذیر است؟
الف) به کمک کتیبه های جادویی
ب) وردهایی زیر لب
ج) با دود کردن وسایل جادویی
د) با جادوهایی وصف ناپذیر
گزینه صحیح: ب
توضیحات: ورد های زیر لب همون طلسم هایی هستن که به کمشون می شه جن ها رو تسخیر کرد... البته هر کسی از پسش برنمیاد !

19) کدام یک موکل به حساب نمی آیند؟
الف) جن های بد
ب) همزاد ها
ج) پری
د) ستارگان
گزینه صحیح: د
توضیحات: در کلاس چندین بار تاٌکید کردم ستارگان و کهکشان ها موکل به حساب نمیان چون قدرت تکلم ندارن !

20- خصوصیت بارز کلیه ی جن ها...
الف) دارای سم هستند.
ب) کوتاه قد هستند.
ج) رنگ تیره ای دارند.
د) همه ی موارد
گزینه صحیح: الف
توضیحات: بعضی جن ها بلند و بعضی شون کوتاه هستن... عده ای رنگشون تیره ست مثل قهوه ای و عده ای بر فرض قرمز هستن... پس این وسط همه ی موارد غلطه... اما همه ی جن ها دارای سم هستن... بنابراین الف !


اگر یک فرد انسان، واحد یک بود ، آیا یاز یک با یک برابر بود؟!
[b][s


Re: کلاس پیش گویی
پیام زده شده در: ۰:۱۹ جمعه ۳۱ شهریور ۱۳۸۵

فایرنزold


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۲:۰۵ شنبه ۵ فروردین ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۹:۵۲ جمعه ۲۱ خرداد ۱۳۸۹
از جنگل ممنوعه
گروه:
کاربران عضو
پیام: 174
آفلاین
1- الف
2- الف
3-الف
4-الف
5-ج
6-الف
7-ج
8-ب
9-ب
10-ب
11-ج
12-د
13-د
14-د
15-الف
16-الف
17-ب
18-ب
19-د
20-ب


[url=http://www.jadoogaran.org/modules/newbb/viewtopic.php?post_id=181728#forumpost181728


Re: کلاس پیش گویی
پیام زده شده در: ۲۱:۳۳ پنجشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۸۵

پاتريشيا استيمپسن


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۶:۳۲ جمعه ۱۱ فروردین ۱۳۸۵
آخرین ورود:
۱۵:۵۴ جمعه ۱۴ تیر ۱۳۸۷
از there isn't any answer
گروه:
کاربران عضو
پیام: 157
آفلاین
1.ب
2.د
3.د
4.الف
5.د
6.ب
7.ج
8.الف
9.ب
10.ب
11.ج
12.د
13.ج
14.د
15.ب
16.ج
17.د
18.ب
19.د
20.د


بودن يا نبودن مسئله اينست. آيا شرافتمندانه تر است كه ضمير انسان تير طالع شوم ر


Re: کلاس پیش گویی
پیام زده شده در: ۲۱:۰۷ پنجشنبه ۳۰ شهریور ۱۳۸۵

ایدی مالفوی


مخفی کردن اطلاعات کاربر
عضو شده از:
۱۵:۵۱ چهارشنبه ۲۸ دی ۱۳۸۴
آخرین ورود:
۱۳:۰۲ سه شنبه ۵ تیر ۱۳۸۶
از قصر باشکوه مالفوی...!
گروه:
کاربران عضو
پیام: 166
آفلاین
1-مهم ترین نقش تخیل در فال کدام است؟
الف) نقش ایفا کننده
ب) تغییر دادن آینده @
ج) نقش؟! حمیـــــــد ! ... نقشش خیلی خوبه !
د) اصلاً نقش نداره !

2- پیشگویی کدام یک قابل اعتماد تر است؟
الف) موکل
ب) فال های ورق
ج) فال قهوه
د) پروفسور ادونکور@

3- کتاب های مخصوص از چه زمانی ساخته شد؟
الف) 5000 سال پیش@
ب) 320 سال پیش
ج)زمانی که پروفسور ادونکور 3 ساله اش بود.
د) زمانی که مرلین به دنیا آمد.

4- حروف چنین کتاب هایی از چیست؟
الف) ابجد @
ب) کنایه
ج) سکرتیوس
د) جفا

5- همزاد کدام یک قابل تحمل تر است؟
الف) میرتل گریان
ب) پروفسور اسنیپ @
ج) یکی از رهبرهای مذهب واتیکان
د) علی دایی

6- فرض کنید یک جن بدون دعوتی می خواهد برای شما پیشگویی کند. در این صورت آن جن از نوع............. است !
الف) خوب
ب) بد
ج) بیکار@
د) ارزشی ورزشی

7- بهترین زمان برای احضار موکل ها !
الف) زمانی که خانواده خواب باشند.
ب) حسش باشد.
ج) نیمه های شب@
د) همین الآن

8- دلبستگی یک انسان به همزادش................
الف) بیش تر از اون چیزیه که تو تصورش رو بکنی !@
ب) بیش تر از اون چیزیه که درکش کنی !
ج) بیش تر از همونه
د) دلبستگی کیلو چند؟!

9- پیشگویی کنید فعال ترین گروه هاگوارتز کدام است؟
الف) هافلپاف
ب) گریفیندور
ج) اسلایترین@
د) ریونکلاو

10- آیا همه ی همزاد ها خوب هستند؟
الف) بله
ب) نه @
ج) شاید
د) هیچ کدام

11- بهترین راه مقابله با موکل های بد ذات !
الف) جیغ زدن
ب) سکته کردن
ج) طلسم کردن @
د) هر چی اون بگه

12- محل زندگی جن ها...
الف) در قبرستان
ب) بیابان
ج) هر جا که پروفسور ادونکور باشه.
د) همه ی گزینه ها صحیح می باشد. @

13- وسیله ی دفاعی موکل ها چیست؟
الف) با کف پا لگد می زنند
ب) ترساندن
ج) خواندن اوراد @
د) در هر حال حالت رو می گیرند.

14- چگونه می توان فال را تغییر داد؟
الف) با تمرکز کردن
ب) استفاده از تخیل
ج) فال را نمی توان تغییر داد
د) موارد الف و ب @

15- کدام جمله غلط است؟
الف) کسانی که از قدرت روحی بالایی برخوردارند، قادر به پیشگویی هستند.
ب) جن ها قادر به پیشگویی آینده ی دور نیز می باشند.
ج) با ریاضت می توان به علم های ماوراء دست پیدا کرد.@
د) موکل های تسخیر شده تا سال های متمادی خدمتگزار خاندان خواهند بود.

16- مدیوم چه کسی است؟
الف) کسی است که روح در او حلول می کند.
ب) شخصی که نماد روح حاضر در جلسه است.
ج) رابطی بین روح و افراد احضار کننده. @
د) کسی که گاهی اوقات در عالم ارواح و گاهی اوقات در این دنیا به سر می برد.

17- همزاد ها چه خصوصیت مشابهی با انسان خود دارند؟
الف) تنها از نظر چهره شبیه است.
ب) کلیه ی خصوصیات از قبیل شباهت چهره را دربردارد.@
ج) از لحاظ معنوی شبیه است.
د) از لحاظ مادی شباهت دارد.

18- معمول ترین روش تسخیر جن ها با چه چیزی امکان پذیر است؟
الف) به کمک کتیبه های جادویی
ب) وردهایی زیر لب
ج) با دود کردن وسایل جادویی@
د) با جادوهایی وصف ناپذیر

19) کدام یک موکل به حساب نمی آیند؟
الف) جن های بد
ب) همزاد ها
ج) پری@
د) ستارگان

20- خصوصیت بارز کلیه ی جن ها...
الف) دارای سم هستند.
ب) کوتاه قد هستند.
ج) رنگ تیره ای دارند.
د) همه ی موارد@

با احترام
A.M


"صبحدم مرغ چمن با گل نو خاسته گفت...ناز کم کن که در این باغ بسی چون تو شکفت"


[b][color=006600]"گل بخندید که از ر







شما می ‌توانید مطالب را بخوانید
شما نمی توانید عنوان جدید باز کنید
شما نمی توانید به عنوان‌ها پاسخ دهید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را ویرایش کنید
شما نمی توانید پیام‌های خودتان را حذف کنید
شما نمی توانید نظر سنجی اضافه کنید
شما نمی توانید در نظر سنجی ها شرکت کنید
شما نمی توانید فایل‌ها را به پیام خود پیوست کنید
شما نمی توانید پیام بدون نیاز به تایید بزنید
شما نمی توانید از نوع تاپیک استفاده کنید.
شما نمی توانید از HTML در نوشته های خود استفاده کنید
شما نمی توانید امضای خود را فعال/غیر فعال کنید
شما نمی توانید صفحه pdf بسازید.
شما نمی توانید پرینت بگیرید.

[جستجوی پیشرفته]


هرگونه نسخه برداری از محتوای این سایت تنها با ذکر نام «جادوگران» مجاز است. ۱۴۰۳-۱۳۸۲
جادوگران اولین وبسایت فارسی زبان هواداران داستان های شگفت انگیز هری پاتر است. به عنوان نخستین خاستگاه ایرانی ایفای نقش مبتنی بر نمایشنامه نویسی با محوریت یک اثر داستانی در فضای مجازی، پرورش و به ارمغان آوردن آمیزه ای از هنر و ادبیات برجسته ترین دستاورد ما می باشد.