و امروز مي‌خوام درباره‌ي ديوك باهاتون صحبت كنم. به احتمال زياد شما تا الان اين اسم رو نشنيدين. كه البته جاي تعجبي هم نداره. ديوك نخستين كسي بود كه پيشنهاد تاسيس وزارت‌خونه رو در شوروي سابق و حتي در جهان داد.
ديوك در شهري به نام گيساك در شمال شوروي بدنيا اومد البته از اين شهر فقط نامي در دفترچه‌ي خاطرات ديوك باقي مونده. كه اون دفترچه در موزه‌ي كيانتاي موسكو مخصوص جادوگران نگه‌داري مي‌شه.
ولي حالا دليل اين پيشنهاد رو كه باعث منظم كردن جامعه‌هاي جادوگري شد رو بشنوين.
ديوك در سن 8 سالگي پدر و مادرش رو از دست داد. ماجرا بر سر پنهان كردن اژدهايي بود كه در آن منطقه زندگي مي‌كرد.
ديوك فكر مي‌كنه كه چرا بايد جادوگرا غصه‌ي پنهان‌كردن اژدهاها رو بخورن و چرا نبايد گروهي وظيفه‌ي اين كار رو برعهده بگيرن. اين فكر همزمان با پديده‌ي داد و ستد آغاز شده بود و به همين خاطر ديوك در سن 18 سالگي سازماني براي پنهان‌ساختن يا نابودي اژدهاها ايجاد كرد و با اين كار سبب از بين رفتن بيش از 47 گونه از اژدهاهاي نادر شد.
پس از موفقيت سازمان در اين زمينه ديوك مشاهده كرد كه اشكالات ديگري هم در زمينه‌هاي مختلف ديگه وجود دارد و براي از بين بردن اونها 370 سازمان ديگه تاسيس كرد ولي مشكل اين جا بود كه اين 371 سازمان در بسياري مواقع با هم درگيري داشتند و بعضي چيزها رو مربوط به سازمان خودشون نمي‌دونستن و بعضي چيزها رو مي‌دونستن.
به همين خاطر ديوك تصميم گرفت اونا رو به واحدهاي كوچك‌تري تبديل كنه و در نهايت به يه سازمان تبديل كرد كه كليه جوانب زندگي جادوگرا در اون زمان رو شامل مي‌شد.
جادوگراي ديگه به اين نتيجه رسيدند كه كارهاشون رو به اين سازمان بسپارند و بعد از چيزي حدود 140 سال اين سازمان بر ذهن مردم اثر گذاشت و مردم بدون اين سازمان قادر به زندگي نبودند.
ديوك دوم فرمان برگزاري انتخابات رو داد و خودش با 99.999% آرا به عنوان رئيس سازمان برگزيده شد. اين اولين راي گيري در جامعه‌ي جادوگري بود. و الان هم وزراي وزارت‌خانه روسيه، از خاندان همين ديوك هستند و ديوك رو به معني وزير در جامعه جادوگري روسيه مي‌دونن.

و راستي اگه اشكالي يا سوالي داشتين برام پيام خصوصي بفرستين
ممنون

با نظر هيپوگريف موافقم

5 امتياز ديگه هم از كرام كم مي‌شه

مجموع 10 امتياز

لطفا هم عصباني نشه، من اين‌جا حق كم كردن امتياز دارم
و به هيچ عنوان هم خوشم نمياد كه ديگران مسخره بشن.
--------------------------------------------------------------------
كلاس امروز تموم شد
بدليل اين‌كه امروز صبح خواب موندم و نتونستم ساعت 2 صبح بيام احتمالا دوشنبه ميام


ويرايش شد!(آلبوس دامبلدور)

و اما امروز درباره يكي ديگه از جادوگراي دنياي قديم مي‌گيم به نام آويك پليد.

اون يكي از قدرتمند ترين جادوگرهاي سياه عصر پيش بود.
در شهري به نام ناتينگهام به دنيا اومد و در سن 10 سالگي پدرشو كشت و بعد از تموم كردن دوره‌ي تحصيلي هاگوارتز به آلمان رفت و از اون‌جا با چند جادوگر سياه ديگه آشنا شد و ازشون جادوي سياه ياد گرفت و به نروژ و بعد به روماني رفت با قدرتي كه بدست آورده بود تونست اژده‌هاي اين كشور رو رام كنه.
بعد از مدتي به اژدهاها فرمان حمله به بريتانياي كبير رو داد و مردم رو وحشت زده كرد. اين مقارن با عصر شواليه‌ها و جستجوي اژدها بود كه اثراتشو هنوز هم مي‌‌بينين.

يكي از قدرتمندترين جادوگراي اون زمان به نام هلندين فهميد كه آويك چه كاري كرده و خودش به روماني رفت. و بعد از درگيري‌هاي شديد. آويك به يكي از اژدهاهايش فرمان داد كه قصر رو خراب كنه تا هندلين توش دفن شه. ولي هندلين با جادو آويك رو مي‌بنده و خودش از اونجا غيب مي‌شه و اژدهاها به حالت عادي درميان و جادوگرها اونا رو به جايگاه اصليشون بر مي‌گردونن.

پروفسور بهتره که 5 امتیاز دیگم ازش کم کنید چون به شخصیت بنده و دوستانم توهین کرده و ما رو با ادمها مقایسه کرده و من فقط برای احترام شما جوابش رو ندادم وگرنه ....

نقل قول:

به خاطر توهين به يكي از سازنده‌هاي مدرسه من 5 امتياز ازت كم مي‌كنم.
------------------------------------------------------------
و مرلين جان به هركي غير از من و خودت كه در اين كلاس چيزي گفته 5 امتياز بده (به علت فعال بودن)

ويرايش شد!

من يه بحثي رو شنيدم مي خوام از صحتش مطلع شم:
مي گن وقتي سالازار اسلايترين از هاگوارتز رفت براي انتفام از گريفندور يه جا كمين كرد وقتي گريفندور رد شد اونو تغيير شكل داد به موجودي كه مخلوطي از عقاب و اسب بود
و به اون هيپو گريفندور نام داد

بعد بر اثر گذشت زمان نام اين حيوان شد هيپو گريف(مخفف هيپوگريفندور)

خب و اما درس جديد امروز.

خب همتون اسم اوريك اودبال رو شنيدين، نه؟
- تو كتاب يك بود.
درسته 10 امتياز به گوينده.

خب حالا مي‌دونين چرا در تاريخ مشهور شده؟
اون در سال 1592 در شهر كوچكي در اسكاتلند به دنيا اومد. اون به سختي درس مي‌خوند ولي زياد موفق نبود. بعد از مدتي به عنوان كمك راننده در اتوبوس هاگزميد استخدام شد. در اون زمان ها كارهاي بسيار كم‌اهميت ولي سخت رو به گابلين‌ها مِيسپردند. شغل اون در اتوبوس هاگزميد باعث شد كه با چند تا از گابلين ها دوست بشه و به اين نتيجه برسد كه رفتار اونا با گابلينها نا عادلانه است.

در سال 1611 در سن 19 سالگي اون مقدمات شورش گابلين‌ها رو به كمك چند فرمانده‌ي شورشي گابلين آغاز مي‌كنه. و در سال 1612 در سن 20 سالگي اوريك اوودبال گابلين‌ها رو در شورش مشهورشون هدايت كرد.

اين درس امروز ما بود.
لطفا در مورد چگونگي شورش يه مقاله تهيه كنين
---------------------------------------------------------------------
و داشت يادم مي‌رفت جلسه‌ي ديگه به دليل تعطيل بودن سايت در هفته پيش بايد يه ساعت اضافه‌تر بمونين.

در ضمن مرلين‌جان حرفمو پس گرفتم. بهتره تاپيك‌ها باز باشه كه دانش‌آموزا بتونن سوالاتشونو بپرسن.

ويرايش شد!

نقل قول:

خوب من نمي‌دونم شما اين مطلبو از كجا خوندين. ولي بايد اين رو بدونين كه ايراني ها هيچ وقت نه از قاليچه پرنده و نه از جاروي پرنده استفاده كردن.
همون طوري كه همه مي‌دونين ققنوس يا سيمرغ پرنده افسانه‌اي ايرانيهاست.
به همين دليل ايرانيها از روي اون تونستن غيب و ظاهر شدن را ياد بگيرن.
قاليچه پرنده مال اعرابه. و جاروي پرنده مال غرب.
لطفا ديگه در مورد ايران سوال نپرسيد. بقيه كشورها هم هستن

می بخشید پروفسور

چرا و از چه زمانی ایرانیان به قالیچهء پرنده به جای جاروی پرنده روی آوردند؟






petter potter

خب درس امروز همين جا تموم مي شه ولي از دفه ديگه علاوه بر پاسخ به سوالا درسم مي دم